آنچه زندگی را تلخ می کند!

آنچه زندگی را تلخ می کند!

    گوار نبودن زندگی به چه علت است؟

    الإمامُ عليٌّ عليه السلام: ثَلاثٌ لا يَهنَأُ لِصاحِبِهِنَّ عَيشٌ: الحِقدُ، والحَسَدُ، وسُوءُ الخُلقِ. [1]

    امام على عليه السلام: سه چيز است كه هر كس داشته باشد، زندگى بر او گوارا نيست: كينه، حسادت و بد خويى.

    بی اعتنایی وچشم پوشی

    الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن لَم يَتَغافَلْ ولا يَغُضَّ عَن كَثيرٍ مِنَ الامورِ تَنَغَّصَت عِيشَتُهُ.[2]

    امام على عليه السلام: هر كه درباره بسيارى از امور بی اعتنايى و چشم پوشى نكند، زندگيش تيره شود.

    سبکسری

    الإمامُ عليٌّ عليه السلام: : الطَّيشُ يُنَكِّدُ العَيشَ [3]

    سبكسرى‏[4] زندگى را تيره و دشوار می كند.

    سه عامل تیرگی زندگی

    الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: ثَلاثَةٌ تُكَدِّرُ العَيشَ:السُّلطانُ الجائرُ، والجارُ السَّوءُ، والمَرأةُ البَذِيَّةُ.[5]

    امام صادق عليه السلام: سه چيز زندگى را تيره مى‏كند: فرمانرواى ستمگر، همسايه بد و زن بد دهن و وقيح.

    عوامل لنگ شدن زندگی

    الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: عنه عليه السلام: خَمسُ خِصالٍ مَن فَقَدَ واحِدَةً مِنهُنَّ لَم يَزَلْ ناقِصَ العَيشِ زائلَ العَقلِ مَشغولَ القَلبِ، فأوَّلُها: صِحَّةُ البَدَنِ، والثّانِيَةُ: الأمنُ، والثّالِثَةُ: السَّعَةُ في ‏الرِّزقِ، والرّابِعَةُ: الأنيسُ المُوافِقُ- [قال الراوي:] قُلتُ: وما الأنيسُ المُوافِقُ؟ قالَ: الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، والوَلَدُ الصّالِحُ، والخَليطُ الصّالِحُ- والخامِسَةُ: وهِيَ تَجمَعُ هذِه الخِصالَ: الدَّعَةُ. [6]

    امام صادق عليه السلام فرمود: پنچ چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، پيوسته زندگيش لنگ، خردش سرگشته و فكرش مشغول است: اول، تندرستى. دوم، امنيّت. سوم، فراخى در روزى. چهارم، همدم سازگار. راوى می ‏گويد: عرض كردم: منظور از همدم سازگار چيست؟ فرمود: زن نيك و فرزند نيك و همنشين نيك. [امام عليه السلام در ادامه فرمود:] و پنجم كه جامع همه اينهاست، آسايش.

منابع:

  1. غرر الحكم: 4663.
  2. غرر الحكم: 9149.
  3. غرر الحكم: 789.
  4. در متن حديث،« طيش» آمده است كه به معناى سبك‏مغزى، تندمزاجى، شتابكارى وآسيمه سرى است- م.
  5. تحف العقول: 320.
  6. الخصال: 284/ 34.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

اهمیت عرفه

اهمیت عرفه

ايام ،ايام بسيار با بركتي هست در دهه اول ذي الحجه قرار داريم و من يه مقداري راجع به اين دهه ، راجع به شب عرفه و همچنين روز عرفه توضيحاتي رو مي دم و انشاءالله عزيزان عنايت داشته باشند اين چند روزي كه از دهه اول ذي الحجه باقي مونده با معرفت و شناخت بيشتر استفاده بهينه از ايام و ساعاتشون بكنن .
خداشناسیʅ)

خداشناسی(5)

خدايي كه با فطرت و دل ، لمس مي شه ، در حقيقت ديده و احساس هم خواهد شد و همين خداست كه امام علي (ع) رو اين گونه به خضوع وادار مي كنه و همين خداست كه در ميان ما غير معصوم ها ، بندة واقعي مي سازه . بنده هاي مخلِص و بنده هايي كه عاشق هستند و عبادتشون ، عبادت احرار است
غیرت

غیرت

یکی از مسایلی که باعث شد اما مجتبی ع دچار غربت و سرانجام شهادت شوند این بود که مردم امام شناس نبودند ، غیرت در میان مردم نبود .
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
Powered by TayaCMS