حکمت 209 نهج البلاغه : حسادت آفت دوستى

حکمت 209 نهج البلاغه : حسادت آفت دوستى

متن اصلی حکمت 209 نهج البلاغه

موضوع حکمت 209 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 209 نهج البلاغه

209 وَ قَالَ عليه السلام حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ

موضوع حکمت 209 نهج البلاغه

حسادت آفت دوستى

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

209- امام عليه السّلام (در باره رشك بردن) فرموده است

1- رشك بردن دوست از بيمارى دوستى است (از جهت آنست كه در دوستى راست نيست، زيرا دوست حقيقى كسى است كه بخواهد براى دوستش آنچه براى خود مى خواهد و اين صفت با رشك بردن منافات دارد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1184)

ترجمه مرحوم شهیدی

218 [و فرمود:] رشك بردن دوست از خالص نبودن دوستى اوست.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 398)

شرح ابن میثم

203- و قال عليه السّلام:

حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ

المعنى

المودّة الخالصة تستلزم أن يريد الإنسان لمن يودّه ما يريد لنفسه و يكره له ما يكره لها. و الحسد ينافي ذلك لاستلزامه إرادة زوال الخير عن المحسود. فمودّة الحاسد إذن مدخولة غير صحيحة و هو المراد بسقمها.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 353)

ترجمه شرح ابن میثم

203- امام (ع) فرمود:

حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ

ترجمه

«حسد بردن دوست از ضعف دوستى است».

شرح

دوستى خالص مستلزم آن است كه انسان آنچه براى خود مى خواهد، براى دوستش بخواهد و آنچه براى خود نمى پسندد براى دوستش نپسندد. امّا حسد با اين حالت منافات دارد، چون لازمه حسد، آن است كه خير و نيكى از محسود زوال پذيرد، پس دوستى حاسد در اين صورت ناقص و ناسالم است، و مقصود از سقمها نيز همين است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 599)

شرح مرحوم مغنیه

217- حسد الصّديق من سقم المودّة.

المعنى

الحسود يكره النعمة على خلق اللّه و يحب زوالها عنهم، و يشمت بالمصيبة، و يذيع الهفوات، و يختلق الزلات، و الصديق يحب لصديقه ما يحب لنفسه أو أكثر، و إذن فلا سبيل للجمع بين الحسد و الصداقة، و تجتمع مع الغبطة. قال رسول اللّه (ص): «المؤمن يغبط و لا يحسد، و المنافق يحسد و لا يغبط» و الغبطة أن لا تكره وجود النعمة على غيرك، و لكن تشتهي مثلها لنفسك، و قد تنافس صاحبها في الجد و العمل لتلحق به، و المنافسة في الخير خير، قال سبحانه: خِتامُهُ مِسْكٌ، وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ- 26 المطففين.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 348 و 349)

شرح شیخ عباس قمی

109- حسد الصّديق من سقم المودّة. إذا حسدك صديقك على نعمة أعطيتها لم تكن صداقته صحيحة، فإنّ الصديق حقّا من يجري مجرى نفسك، و الإنسان لم يحسد نفسه.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 93)

شرح منهاج البراعة خویی

السابعة بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(207) و قال عليه السّلام: حسد الصّديق من سقم المودّة.

المعنى

الصّديق السّليم من يرى نفع الصّديق نفعه، و ضرّه ضرّه، و نعمته نعمته، و على هذا المنوال، و هو الّذى قال عليّ عليه السّلام لابنه الحسن: يا بنىّ ابذل نفسك و مالك لصديقك، فاذا كان الصديق بتلك المنزلة من صديقه فلا معنى لأن يحسده، لأنّ الحسد تمنّى زوال نعمة المحسود، فاذا ظهر الحسد ممّن يدّعى الصداقة و الودّ يدلّ على خلل في صداقته و مودّته، و كذب في دعواه.

الترجمة

فرمود: حسد بردن بر دوست، از نادرستى در مهر اوست.

  • حسد بر دوست گر گرديد پيدا شود بيمارى مهرش هويدا

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص288و289)

شرح لاهیجی

(248) و قال (- ع- ) حسد الصّديق من سقم المودّة يعنى و گفت (- ع- ) كه حسد بردن دوست از جهة صحيح نبودن و معيوب بودن دوستى او است زيرا كه اگر دوستى معيوب نمى بود حسد نمى برد

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 311 و 312)

شرح ابن ابی الحدید

214: حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ إذا حسدك صديقك على نعمة أعطيتها- لم تكن صداقته صحيحة- فإن الصديق حقا من يجري مجرى نفسك- و الإنسان لم يحسد نفسه- . و قيل لحكيم ما الصديق- فقال إنسان هو أنت إلا أنه غيرك- . و أخذ هذا المعنى أبو الطيب فقال-

ما الخل إلا من أود بقلبه و أرى بطرف لا يرى بسوائه

- و من أدعية الحكماء اللهم اكفني بوائق الثقات- و احفظني من كيد الأصدقاء- و قال الشاعر-

احذر عدوك مرة و احذر صديقك ألف مره

فلربما انقلب الصديق

فكان أعرف بالمضره

- و قال آخر-

احذر مودة ماذق شاب المرارة بالحلاوة

يحصي الذنوب عليك أيام الصداقة للعداوة

- و ذكر خالد بن صفوان شبيب بن شيبة فقال- ذاك رجل ليس له صديق في السر و لا عدو في العلانية- . و قال الشاعر-

إذا كان دواما أخوك مصارما موجهة في كل أوب ركائبه

فخل له ظهر الطريق و لا تكن

مطية رحال كثير مذاهبه

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 39-40)

شرح نهج البلاغه منظوم

[208] و قال عليه السّلام:

حسد الصّديق من سقم المودّة

ترجمه

رشك بردن از بيمارى دوستى است.

نظم

  • كسى در دوستى چون نيست يكرنگچو آرد دوستش مالى فرا چنگ
  • بسينه ديگ رشكش گر زند جوشكند مهر و محبّت را فراموش
  • پيش در يارى يارش بود سستحسد زين راه راه اندر دلش جست
  • بيارى كر نبودش قلب بيماربدرد رشك كى گشتى گرفتار

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 234)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

اهمیت عرفه

اهمیت عرفه

ايام ،ايام بسيار با بركتي هست در دهه اول ذي الحجه قرار داريم و من يه مقداري راجع به اين دهه ، راجع به شب عرفه و همچنين روز عرفه توضيحاتي رو مي دم و انشاءالله عزيزان عنايت داشته باشند اين چند روزي كه از دهه اول ذي الحجه باقي مونده با معرفت و شناخت بيشتر استفاده بهينه از ايام و ساعاتشون بكنن .
غیرت

غیرت

یکی از مسایلی که باعث شد اما مجتبی ع دچار غربت و سرانجام شهادت شوند این بود که مردم امام شناس نبودند ، غیرت در میان مردم نبود .
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
قیمت اهل بیت (ع )

قیمت اهل بیت (ع )

درجه محبت مردم نسبت به اهل بيت (ع) بستگي تام و تمام به ميزان معرفت مردم نسبت به اين ذوات مقدسه دارد.
Powered by TayaCMS