راهنمای خانواده در پیشگیری از انحرافات (7)

راهنمای خانواده در پیشگیری از انحرافات (7)

فرار از خانه

امروزه در اغلب کشورهای جهان، پدیده شوم فرار از خانه به یک معضل شدید و آسیب زای اجتماعی تبدیل شده است. ازاین رهگذر آفات و آسیب­های بسیاری به جامعه و خانواده خواهد رسید. براساس آمارسازمان بهداشت جهانی، سالانه یک میلیون نوجوان سیزده تا نوزده ساله ازکانون خانواده خویش فرارمی­کنند که با تاسف 74 در صد آنها دختر هستند.

البته درموارد اندکی فرار مردان و زنان متأهل نیز بوقوع پیوسته است که این خود نیز دلایل و آثار جداگانه­ای خواهد داشت .

با توجه به اینکه هر ساله آمار دختران فراری رو به افزایش بوده و تبعات منفی بسیاری را از خود بجای گذاشته است، بررسی این بخش ضروری­تر می نماید.

وظایف پیشگیرانه والدین

1- توجه به منزلت دختران:

بدرفتاری­های والدین با دختران در حالی است که در فرهنگ دینی اسلام دختران جایگاه والایی داشته وازاحترام خاصی برخوردارهستند.

پیامبر اکرم در باره دختران می‌فرماید: بهترین فرزندان شما دختران شمایند.

ایشان همچنین فرموده­اند:

خانه‌ای که در آن دختران وجود داشته باشند هر روز 12 برکت و رحمت از آسمان برآن نازل می‌شود و رفت ‌وآمد ملائکه از آن خانه قطع نمی‌شود و برای پدر دختران در هر شب و روز عبادت یک سال را می‌نویسند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم‌چنین می‌فرماید: کسی که از بازارهدیه‌ای بخرد و آن را برای خانواده‌ی خود ببرد مانند کسی است که صدقاتی را برای افراد بی‌بضاعت و فقیر می‌برد پس باید هنگام تقسیم هدیه، دختران را مقدم بدارد چون هر کس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده‌ای از فرزندان حضرت اسماعیل را خریده و در راه خدا آزاد کرده است.

پیامبراکرم می‌فرماید:

هدایا را میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید. اگرمن می‌خواستم فضیلتی را در نظر بگیرم دختران را مقدم می‌داشتم.

روایاتی که در فضیلت دختران آمده است، زمینه را برای این درخواست فراهم می‌کند؛ از جمله این روایت از امام صادق (ع) که فرمود:

پسران نعمتند و دختران حسنه؛ خداوند از نعمتی که داد، بازخواست می‌کند و بر حسنات پاداش می‌دهد.

در حدیث دیگری که آمده است: دختران دارای گرمی و جاذبه و لطافت معنوی هستند، ‌آماده‌ی خدمت و مونسند، مایه‌ی برکت و رحمتند، پاکیزگی را دوست دارند و تحمل پلیدی را ندارند.

2- مساوات خانوادگی

رعایت مساوات و پرهیزازهر گونه تبعیض دررفتار با فرزندان، از تعالیم اخلاقی دین اسلام است. علاوه بر اینکه توجه بیشتری به دختران و درک روحیات حساس آنها نیز از سفارش­های بزرگان دینی می­باشد .

در روایتی از پیامبر6آمده است که ایشان به شخصی که به یکی ازفرزندان خود چیزی داده بود، فرمود:

آیا به همه‌ی فرزندانت مثل آن چیز را می‌دهی؟ گفت: نه. فرمود: از خدا بترسید و میان فرزندان خود به عدالت رفتار کنید.

3- اعتدال در اعطای آزادی و امکانات

والدین می­بایست ظرفیتهای مختلف فرزندان خود را شناسایی کرده و به میزان نیاز عاطفی وظرفیت هریک، آنان را ازآزادی در ابعاد مختلف زندگی بهره­­مند کنند. زیرا سختگیری­های بیش از حد و نامعقول یا آزادهای بی حدوحصرنسبت به فرزندان، برخلاف اصول تربیتی و آسیب زا خواهد بود. همچنین در اختیار نهادن پول و یا دیگر امکانات مالی می­بایست به اندازه­ای باشد که موجب سوء استفاده یا ولخرجی­ها و ریخت و پاشهای فردی یا دوستانه نگردد.

4- تعیین منزل دوم

فرزندان همواره نیاز به پناهگاه ایمن و آرامش بخش دارند و چنانچه این مساله در یک مقطع زمانی کوتاه بطور اتفاقی در محیط خانواده تامین نگردد، موجبات رهایی یا فرارفرزندان می­شود.

از آنجا که این دسته از فرزندان پس از فرار، بدنبال مکانی دیگر برای به اصطلاح رهایی از سختی­های منزل اول! و رسیدن به آرامش و راحتی!هستند، بهتر است والدین از قبل، این مکان مورد نیاز فرزندشان را شناسایی و تعیین کرده باشند. این منزل اضطراری دوم می­تواند منزل یکی از بستگان یا یکی از دوستان مناسب و مورد اعتماد در همان محل یا شهری دیگر باشد. البته والدین می­بایست از قبل زمینه و مقدمات لازم و ارتباطات مورد نیاز برای گرایش دو طرفه را در این مساله ایجاد کرده باشند. این تدبیر موجب خواهد شد تا پس از فرار، فرزندان در دام شیادان و جنایتکاران به کمین نشسته نیافتند.

این مساله در باره فرار زنان یا مردان متاهل نیز کاربرد دارد بدین صورت که والدین می­بایست همواره درب منزلشان برای مراجعات یا فرارهای اینگونه فرزندان متاهل شان باز باشد تا اینکه در صورت وجود اتفاق فراراز منزل، زوجین بویژه زنان اولین و بهترین جایگاه برای فرار ر ا منزل والدین خود دانسته و بدانجا پناه برده‌ تا از افتادن آنان در دام شیطان­های جنایتکارو فرصت­طلب جلوگیری شود.

5- تامین هزینه های زندگی

پدر خانواده از نظر شرعی و قانونی مکلف به تامین نیازمندی­های زندگی خانوادگی خود است. او بخوبی می­داند که هرگونه سهل انگاری در این مساله ضررها و آسیب­هایی را برای کانون خانواده درپی خواهد داشت. انجام این ضورت­های اولیه برای فزندان بویژه دختران از حساسیت خاصی برخوردار است.

پاداش کار و تلاش برای تامین نیازمندی­های زندگی از پاداش جهاد در راه خداوند کمتر نیست زیرا نه تنها موجب قطع وابستگی انسان به دیگرا ن می­گردد بلکه عاملی مهم برای پیشگیری از انحرافات فرزندان و جوانان می­گردد.

پیامبر گرامی اسلام6فرمود:« الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»

(الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 88 ح 1)

انسانی که در حال تلاش برای تامین مایحتاج زندگی همانند مجاهدی در راه خداست.

6- پرهیز از خشونت در خانه

بر اساس نظرات کارشناسان تعلیم و تربیت، انجام برخوردهای خشن ورفتارهای تحکم آمیز به منظور مقابله با کجروی­ها دراغلب مواقع نه تنها تاثیری نخواهد داشت بلکه عواقب ناگواری بدنبال دارد. از این جهت پرهیز ازانضباط سختگیرانه و غیر منطقی والدین نسبت به فرزندان بویژه دختران موجب گرایش فرزندان به حضوربیشتر در محیط خانواده است. والدین باید این باور غلط را که کمترین تهدیدهای رفتاری فرزند را باید با خشونت بیش ازاندازه پاسخ گفت، کنار نهاده واز تنبیه­های انتقام جویانه دست بردارند.

7- جلوگیری از شبگردی

بدلیل اینکه بسیاری از جرائم اجتماعی دروقت شب اتفاق می­افتد و افراد یا گروههای خلافکار در پناه خلوت­های ویژه شبانه و یا برگزاری جلسات شبانه، به اهداف خویش می­رسند، والدین باید درصدد باشند تا زمان بیرون ماندن فرزندان در وقت شب را به حداقل رسانده وشبگردی­های متعدد و فراوان را برای فرزندان خود یک تهدید جدی بحساب آورند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟
از خود تا خدا (قسمت سوم)

از خود تا خدا (قسمت سوم)

امام حسين (ع) مي فرمايند : قبل از هر چيز تكليف خودتون رو مشخص كنيد . مردم بنده دنيا هستند .
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
Powered by TayaCMS