خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ فى الاِسْتِسْقاءِ:
      
اللّهُمَّ، قَدِ انْصاحَتْ جِبالُنا، وَ اغْبَرَّتْ اَرْضُنا، وَ هامَتْ دَوابُّنا،
وَ تَحَيَّرَتْ فى مَرابِضِها، وَ عَجَّتْ عَجيجَ الثَّكالى عَلى اَوْلادِها،
       
وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فى مَراتِعِها، وَ الْحَنينَ اِلى مَوارِدِها. اللّهُمَّ، فَارْحَمْ
     
اَنينَ الاْنَّةِ، وَ حَنينَ الْحانَّةِ. اللّهُمَّ فَارْحَمْ حَيْرَتَها فى مَذاهِبِها،
    
وَ اَنينَها فى مَوالِجِها.
       
اللّهُمَّ، خَرَجْنا اِلَيْكَ حينَ اعْتَكَرَتْ عَلَيْنا حَدابيرُ السِّنينَ،
       
وَ اَخْلَفَتْنا مَخايِلُ الْجَوْدِ، فَكُنْتَ الرَّجاءَ لِلْمُبْتَئِسِ، وَ الْبَلاغَ
       
لِلْمُلْتَمِسِ. نَدْعُوكَ حينَ قَنَطَ الاَْنامُ، وَ مُنِعَ الْغَمامُ، وَ هَلَكَ السَّوامُ،
     
اَنْ لاتُؤاخِذَنا بِاَعْمالِنا، وَ لاتَأْخُذَنا بِذُنُوبِنا، وَ انْشُرْ عَلَيْنا رَحْمَتَكَ
    
بِالسَّحابِ الْمُنْبَعِقِ، وَ الرَّبيعِ الْمُغْدِقِ، وَ النَّباتِ الْمُونِقِ، سَحّاً
     
وابِلاً  تُحْيى بِهِ ما قَدْ ماتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ ما قَدْ فاتَ.
     
اللّهُمَّ سُقْياً مِنْكَ مُحْييَةً مُرْوِيَةً، تامَّةً عامَّةً، طَيِّبَةً مُبارَكَةً، هَنيئَةً
     
مَريئَةً مَريعَةً. زاكِياً نَبْتُها، ثامِراً فَرْعُها، ناضِراً وَرَقُها،
    
تَنْعَشُ بِهَا الضَّعيفَ مِنْ عِبادِكَ، وَ تُحْيى بِهَا الْمَيِّتَ مِنْ بِلادِكَ.
    
اللّهُمَّ سُقْياً مِنْكَ تُعْشِبُ بِها نِجادُنا، وَ تَجْرى بِها
       
وِ هادُنا، وَ يُخْصِبُ بِها جَنابُنا، وَ تُقْبِلُ بِها ثِمارُنا، وَ تَعيشُ بِها
         
مَواشينا، وَ تَنْدى بِها اَقاصينا، وَ تَسْتَعينُ بِها ضَواحينا،
            
مِنْ بَرَكاتِكَ الْواسِعَةِ، وَ عَطاياكَ الْجَزيلَةِ عَلى بَرِيَّتِكَ الْمُرْمِلَةِ،  
      
وَ وَحْشِكَ الْمُهْمَلَةِ. وَ اَنْزِلْ عَلَيْنا سَماءً مُخْضِلَةً، مِدْراراً هاطِلَةً،
 
يُدافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ، وَ يَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ، غَيْرَ خُلَّب
      
بَرْقُها، وَ لاجَهام عارِضُها، وَ لاقَزَع رَبابُها، وَ لاشَفّان ذِهابُها، حَتّى
       
يُخْصِبَ لاِِمْراعِهَا الْمُجْدِبُونَ، وَ يَحْيى بِبَرَكَتِهَا الْمُسْنِتُونَ،
    
فَاِنَّكَ تُنْزِلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا، وَ تَنْشُرُ رَحْمَتَكَ، وَ اَنْتَ
     
الْوَلِىُّ الْحَميدُ.
       
***
     
ترجمه دعای طلب باران:
    
بارخدايا! كوههاى ما از بى آبى شكافته، زمين ما را غبار گرفته، چهارپايان ما به شدّت تشنه اند،
    
و در آغولهاى خود سرگشته، و چون مادران فرزند مرده ناله مى كنند،
    
و از رفت و آمد به چراگاه ها و ميل به آب گاههاى خود ملول و خسته اند. خداوندا! به ناله
       
گوسفندان، و فرياد شتران رحم كن. الها! به سرگردانى چهارپايان در گذرگاه ها،
      
و فرياد آنان در خوابگاهشان ترحّم فرما.
     
خداوندا! وقتى به سوى تو بيرون آمديم كه سالهاى قحطى و خشكسالى به ما رو آورده،
    
و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت
    
هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند،
   
از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
         
پرباران، و بهار پر آب، و گياه شادابْ سفره رحمتت را بر ما بگستران، از باران دانه درشت خود
      
كه زمين مرده را به آن زنده كنى، و آنچه را از بين رفته به ما برگردانى بر ما بباران.
     
الهى! بارانى زنده كننده و سيراب كننده، كامل و همگانى، پاكيزه و مبارك، خوش نوش
    
و روياننده بر ما فروفرست. بارانى كه گياهش نمو كند، شاخه درختش ميوه دهد، برگش شاداب باشد،
     
كه بندگان ناتوانت را بدان توان دهى، و شهرهاى مرده قحطى زده ات را زنده گردانى.
      
خداوندا! از تو آبى مى خواهم كه به وسيله آن زمين هاى بلند ما پر گياه شود، و در زمين هاى پست
       
ما جارى گردد، و اطراف و نواحى ما به فراخ سالى رسند، ميوه هاى ما فراوان گردند، و چهارپايان ما زندگى
       
خوشى يابند، و خيرش به مردم دور از دسترس ما رسد، و جاهايى كه هميشه گرم وسوزان است از آن استفاده كنند،
        
از بركات گسترده و عطاى بى شمارت كه بر جنبندگان نيازمند،
    
و وحشى هاى رها شده در بيابان مى فرستى. و بر ما بارانى درشت و بى وقفه فرست،
     
بارانى كه دانه هايش يكديگر را برانند، و به شدّت به هم برخورد كنند، نه رعد و برقى
     
بى باران، و نه ابرى بى نتيجه، و نه ابرهاى سپيد پراكنده، و نه قطره هاى ريز همراه با باد سرد، بلكه
    
بارانى كه قحطى زدگان از آن به نعمت بسيار رسند، و از بركت آن باران گرفتاران به خشكسالى زنده شوند،
         
كه تويى آن خداوندى كه پس ازنوميدى مردم باران فرستى، و رحمتت را برهمه گسترش دهى، و تويى
     
سرپرست ستوده خصال.
    
* نهج البلاغه، خطبه 114

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
الهى! به تو پناه مى برم

الهى! به تو پناه مى برم

رگهايم زده نشده، و به بدترين كردارم گرفتار نگشته ام، نه نسلم بريده شده، نه از دين برگشته ام، نه منكر پروردگارم هستم، نه از ايمانم دل نگرانم، نه عقلم دچار سرگردانى است، و نه به عذاب امم گذشته گرفتار گشته ام. صبح كردم در حالى كه
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
Powered by TayaCMS