بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین...
اللهم کن لولیک الحجهابن الحسن...
یگانه حامی خونِ خدا "بنفسی انت" سلاله ی سرِ از تن جدا "بنفسی انت"
بیا که حضرت صدیقه چارده قرن است کُند برای ظهورت دعا "بنفسی انت"
بیا که از جگر چاه ، اشک می جوشد ز بس گریست علی بی صدا "بنفسی انت"
بیا که طشت بود مثل باغ لاله هنوز ز پاره های دل مجتبی "بنفسی انت"
بیا که چشم به راه ظهور توست هنوز سر بریده ی خون خدا "بنفسی انت"
بیا که ناله ی عجل علی ظهورِ حسین رسد به عرش ز طشت طلا "بنفسی انت"
بیا دعای فرج بشنو از لب زینب به شهر کوفه و شام بلا "بنفسی انت" (1)
دین مقدس اسلام بهره برداری مشروع از نعمتهای الهی و زیباییهای زندگی را مباح و روا و اسراف و زیاده روی را حرام و ناروا می داند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایی و کارآیی خود، در برابر جامعه مسؤولیت دارد. در این صورت فرد اسراف کار قهرا از اجرای مسؤولیت و تعهدات اجتماعی خود باز میماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه می زند.
راغب اصفهانی می گوید:
"السرف تجاوز الحد فی کل فعل یفعله الانسان" (2) اسراف به معنی تجاوز از حد و معیار در هر کاری است که از انسان سر بزند،
گرچه استعمال آن در موارد زیاده روی در انفاق مال بیشتر است و گاهی به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانی هم به چگونگی بذل مال و مورد آن اطلاق می شود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنی "کل فعل" و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هر گونه تجاوزکاری و زیاده روی گفته می شود و در هر حال اسراف عملی است ممنوع و محکوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف می فرماید: "کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین" (3) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
تبذیر برخلاف اسراف و تنها واژه ای اقتصادی است. تبذیر از ریشه "بذر" یعنی تفریق و پخش کردن چیزی; اصلش از ریختن و پاشیدن بذر است که به طور استعاره درباره کسی که مال خود را بیهوده تلف و پخش می کند، به کار رفته است و نیز گفته شده است که تبذیر، انفاق مال در راه معصیت است.
با این توضیحات ملاحظه می کنیم که "اسراف" در برابر اقتصاد و میانه روی قرار دارد و به هرگونه تجاوز از حد، در غیر طاعه الله و به قصور از حق الله اطلاق می شود.
در قرآن کریم واژه قصد و مشتقات آن در معانی; راست، متوسط و معتدل به کار رفته است. مانند: "واقصد فی مشیک" (4) در راه رفتن اعتدال را رعایت کن.
عمر بن عبدالعزیز، در زمان خلافت خویش، روزی بالای منبر مشغول سخنرانی بود در خلال سخن گفتن وی مردم می دیدند که خلیفه گاه به گاه دست می برد و پیراهن خویش را حرکت می دهد، این حرکت موجب تعجب حضار می شد و همه از خود می پرسیدند: چرا خلیفه چنین می کند؟
مجلس تمام شد پس از تحقیق معلوم شد که خلیفه برای رعایت بیت المال مسلمین و جبران افراط کاریهایی که اسراف و پیشینیان وی در تبذیر و اسراف بیت المال کرده اند، یک پیراهن بیشتر ندارد و
چون آن را شسته و پیراهن دیگری نداشته، ناچار بلافاصله پیراهن را پوشیده است و اکنون آن را حرکت می دهد تا زودتر خشک بشود.
مطهری، استاد شهید مرتضی(1361)، داستان راستان، ص 132- انتشارات صدرا
فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات (5)
از میان آنها عده ای بر خود ستم کردند و عده ای میانه رو بودند و عده ای به اذن خدا در نیکی ها از همه "پیشی" گرفتند.
نوجوانانی مشغول خوردن میوه بودند و اغلب میوه ها را ناتمام می خوردند و به کناری پرتاب می کردند امام (علیه السلام) فرمود:
"سُبحانَ اللهِ اِنْ کُنْتُم اِسْتَغْنَیْتُم فَاِنَّ النّاسَ لَمْ یَسْتَغْنُوا أطْعِمُوهُ مَنْ یَحْتاجُ إلَیْهِ".
پناه بر خدا منزه است پروردگار! اگر شما سیر هستید و بی نیازید مردم محتاجند این میوه ها را به آنها که محتاج هستند بخورانید (محاسن برقی /441)
حضرت علی(علیه السلام) در مورد قصد می فرمایند: "علیک بالقصد فی الامور" (6) بر تو باد میانه روی در کارها.
در خطبه همام از نشانه های متقین و پرهیزگاران می فرماید:
"و ملبسهم الاقتصاد" (7) یعنی پوشاک شان میانه بود، بدین معنی افراط و تفریط در کارها و زندگیشان وجود ندارد.
از مجموع این نظریه ها این چنین برمی آید که بین واژه اسراف به معنی اقتصادی آن با واژه تبذیر فرق زیادی وجود ندارد و تنها ممکن است در جهت تمایز بین این دو واژه گفته شود که با توجه به خصوصیات تعابیر لغت شناسان در معنی تبذیر، مقصود از این واژه تلف کردن و ضایع نمودن مال است و زیاده روی در انفاقات شخصی و امور خیریه را شامل نمی شود، در حالی که اسراف فراگیرتر از آن و در برگیرنده همه موارد از به هدر دادن و زیاده روی در مصارف شخصی و خانوادگی و انفاقهای مستحب می باشد. و به عبارت دیگر هر تبذیری اسراف است ولی هر اسرافی تبذیر نیست.
از امام صادق(علیه السلام) جمله کوتاهی نقل شده است که ممکن است همین نکته را از آن استفاده کرد. آن حضرت فرمود:
"ان التبذیر من الاسراف" یعنی، تبذیر از اسراف است. در این حدیث شریف، برای اسراف انواع و اقسامی فرض شده، که تبذیر شاخه ای از آن معرفی گردیده است.
امام صادق (ع) درحدیثی سرگذشت امتی را بیان کردند که درخصوص استفاده از نان، ولخرجی و اسراف و استفاده نامناسب را به حدی رساندند که خداوند نعمت خود را از آنها گرفت. حضرت فرمودند:
"اهل قریه کان الله عزوجل قد اوسع علیهم فی معایشهم فاستخشنوا لاستنجاء بالحجاره و استعموا من الخبز مثل الافهار فکانوا یستنجون به فبعث الله علیهم دواب اصفر من الجراد فلم تدع لهم شیئاً خلقه الله من شجر و لانباتٍ إلا اکلته فبلغ بهم الجهد إلی أن رجعوا الی الذی کانوا یستنجون به من الخبز فیأکلونه"؛
خداوند در روزی گروهی ازمردم وسعت و گشایش داد تا هنگامی که سر به طغیان گذاشتند و سنگ را برای تطهیر خود خشن احساس کردند،از این رو برای این کار از نان استفاده کردند. دراین هنگام خداوند آنان را به قحطی و گرسنگی گرفتار کرد و آن گروه به ناچار آذوقه های خود را در انبارها ذخیره می نمودند تا محفوظ بماند. خداوند حشراتی کوچکتراز پشه برای آنها برانگیخت تا ذخیره آنان را فاسد نمایند و بدین رو مجبور شدند برای تأمین آذوقه خود به همان پاره نان های آلوده ای که جمع شده بود روی آوردند و آن ها را خوردند. (بحار/ ج 63 /ص 431 /باب 20 /حدیث 16
در قرآن کریم واژه "اسراف" و مشتقات آن مکرر به کار رفته است ولی در بیست و سه مورد لفظ "اسراف" استعمال شده که در هر مورد، مفهومی ویژه دارد. در غالب موارد، مقصود از اسراف جنبه های اخلاقی، عقیدتی و تجاوز از حدود الهی است، و تنها در چهار مورد جنبه مالی را شامل می شود که با دو آیه "تبذیر" شش آیه می شود.
به آیات زیر توجه کنید:
1 - کذلک زین للمسرفین ماکانوا یعملون. (8) این گونه برای اسرافکاران اعمالشان زینت داده شده است.
2 - ولا تطیعوا امر المسرفین. (9) اطاعت فرمان مسرفان نکنید.
3 - ان الله لایهدی من هو مسرف کذاب. (10) خداوند اسرافکار دروغگو را هدایت نمی کند.
4 - و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین. (11) و به راستی فرعون برتری جویی (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسراف کاران بود.
اما آیاتی که تنها ظهور در جنبه های اقتصادی دارند عبارتند از:
1 - انعام، آیه 141.
2 - اعراف، آیه 31.
3 - فرقان، آیه 67.
4 - اسراء، آیات 27 و 28.
حال به ذکر چند آیه می پردازیم:
1 - وات ذاالقربی حقه والمسکین وابن السبیل ولاتبذر تبذیرا ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطان لربه کفورا.(12)
و حق نزدیکان را بپرداز! و (همچنین) مستمند و در راه مانده را، و هرگز تبذیر مکن چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند و شیطان کفران (نعمتهای) پروردگار کرد.
واژه "تبذیر"، تنها یک واژه اقتصادی است و در قرآن کریم تنها در همین دو آیه از سوره اسراء به کار رفته است. و شاید در قرآن کریم کمتر مواردی بتوان پیدا کرد که با چنین لحن تند و شدیدی از عملی نهی شده باشد.
2 - خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا واشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (13)
زینت خود را در هر مسجد برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید همانا که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد.
1-حاج غلامرضا سازگار
2- مفردات راغب، ص 23، ماده سرف.
3- اعراف /29.
4- لقمان /19.
5- فاطر /32.
6- غررالحکم، فصل 49، ص 483.
7- نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 184/611.
8- یونس /12.
9- شعراء /15.
10- غافر /28.
11- یونس /83.
12- اسراء /26 و27.
13- اعراف /31.