شغلهای ناپسند

شغلهای ناپسند

1- معاني الأخبار أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ عَلَّمْتُ ابْنِي هَذَا الْكِتَابَ فَفِي أَيِّ شَيْ‌ءٍ أُسْلِمُهُ فَقَالَ سَلِّمْهُ [أَسْلِمْهُ‌] لِلَّهِ أَبُوكَ وَ لَا تُسْلِمْهُ فِي خَمْسٍ لَا تُسْلِمْهُ سَيَّاءً وَ لَا صَائِغاً وَ لَا قَصَّاباً وَ لَا حَنَّاطاً وَ لَا نَخَّاساً فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا السَّيَّاءُ قَالَ الَّذِي يَبِيعُ الْأَكْفَانَ وَ يَتَمَنَّى مَوْتَ أُمَّتِي وَ لَلْمَوْلُودُ مِنْ أُمَّتِي أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ أَمَّا الصَّائِغُ فَإِنَّهُ يُعَالِجُ غَبْنَ أُمَّتِي فَأَمَّا الْقَصَّابُ فَإِنَّهُ يَذْبَحُ حَتَّى تَذْهَبَ الرَّحْمَةُ مِنْ قَلْبِهِ وَ أَمَّا الْحَنَّاطُ فَإِنَّهُ يَحْتَكِرُ الطَّعَامَ عَلَى أُمَّتِي وَ لَأَنْ يَلْقَى اللَّهَ الْعَبْدُ سَارِقاً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يَلْقَاهُ قَدِ احْتَكَرَ طَعَاماً أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ أَمَّا النَّخَّاسُ فَإِنَّهُ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ شِرَارَ أُمَّتِكَ الَّذِينَ يَبِيعُونَ النَّاسَ‌.[1]

امام (موسى بن جعفر) علیه السّلام روايت كرده است كه حضرت فرمودند: مردى نزد پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله آمد و گفت: يا رسول اللّه، به فرزندم كتابت و نوشتن را تعليم داده‌ام، پس از آن او را به چه حرفه و شغلى مشغول كنم؟ حضرت فرمود: خدا پدرت را رحمت كند اما به پنج حرفه وادارش مکن: او را به سيّاء (كفن‌فروش)، زرگر، قصاب، طعام‌فروش و برده‌ فروش مسپار.

آن مرد گفت: يا رسول اللّه، سيّاء كيست؟ حضرت فرمودند: كسي كه كفن مي‌فروشد و مرگ امت مرا آرزومند است، حال آنكه يك تولد در امتم براي من بهتر از تابيدن خورشيد بر هر چیز دیگری است. و اما زرگر، در فكر فريفتن امت من مى‌باشد؛ و قصاب حيوانات را سر مى‌برد و اين كار مهرباني را از او سلب مي‌كند؛ و طعام‌فروش غذاى امتم را احتكار مى‌كند و محقّقا اگر خداوند، بنده‌ سارقي را ملاقات كند، براي من خوشايندتر از ملاقات با كسي است كه چهل روز طعام امتم را احتكار كرده باشد. اما برده فروش، جبرئيل درباره‌ او به من گفت: اى محمد! بدترين افراد امتت كسانى هستند كه مردم را مى‌فروشند.

2- علل الشرائع ابْنُ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ يَحْيَى الْخُزَاعِيِّ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَخَبَّرْتُهُ أَنَّهُ وُلِدَ لِي غُلَامٌ فَقَالَ أَ لَا سَمَّيْتَهُ مُحَمَّداً قُلْتُ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ فَلَا تَضْرِبْ مُحَمَّداً وَ لَا تَشْتِمْهُ جَعَلَهُ اللَّهُ قُرَّةَ عَيْنٍ لَكَ فِي حَيَاتِكَ وَ خَلَفَ صِدْقٍ بَعْدَكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ فِي أَيِّ الْأَعْمَالِ أَضَعُهُ قَالَ إِذَا عَزَلْتَهُ عَنْ خَمْسَةِ أَشْيَاءَ فَضَعْهُ حَيْثُ شِئْتَ لَا تُسْلِمْهُ إِلَى صَيْرَفِيٍّ فَإِنَّ الصَّيْرَفِيَّ لَا يَسْلَمُ مِنَ الرِّبَا وَ لَا إِلَى بَيَّاعِ الْأَكْفَانِ فَإِنَّ صَاحِبَ الْأَكْفَانِ يَسُرُّهُ الْوَبَاءُ إِذَا كَانَ وَ لَا إِلَى صَاحِبِ طَعَامٍ فَإِنَّهُ لَا يَسْلَمُ مِنَ الِاحْتِكَارِ وَ لَا إِلَى جَزَّارٍ فَإِنَّ الْجَزَّارَ تُسْلَبُ مِنْهُ الرَّحْمَةُ وَ لَا تُسْلِمْهُ إِلَى نَخَّاسٍ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ النَّاسَ‌.[2]

يحيى بن ابى العلاء از اسحاق بن عمار نقل كرده كه وى گفت: محضر امام صادق علیه السّلام رسيدم و به او خبر دادم كه صاحب فرزند پسرى شده‌ام. حضرت فرمود: آيا نامش را محمد نگذاشتى؟ گفتم: بله، بر او اين نام را نهادم. فرمود: محمد را نزن و دشنامش نده، خداوند او را به‌هنگام حياتت نور چشمت و بعد از مرگت جانشين صالحى قرار داده است. گفتم: فدايت شوم، او را به چه شغل و حرفه‌اى مشغول نمايم؟ حضرت فرمود: از پنج حرفه بازش دار و به هر شغل ديگرى كه خواستي مشغولش كن: او را به صراف (زرگر) مسپار، زيرا صراف از ربا در امان نمى‌ماند؛ و نيز او را نزد كفن‌ فروش‌ مگذار زيرا صاحب كفن، از مبتلا شدن مردم به مرض وبا [و مردن آنها] مسرور مى‌شود و همچنين وى را به طعام فروش مسپار، زيرا او از احتكار مصون نمي‌ماند؛ و به قصاب نيز او را تسليم مكن، زيرا مهربانى از او سلب شده و قساوت قلب پيدا مي‌كند؛ و بالاخره او را نزد برده فروش مگذار، زيرا رسول خدا فرمودند: بدترين مردم كسانى هستند كه مردم را مى‌فروشند.

3- علل الشرائع أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَزَّازِ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ إِنِّي أَعْطَيْتُ خَالَتِي غُلَاماً وَ نَهَيْتُهَا أَنْ تَجْعَلَهُ حَجَّاماً أَوْ قَصَّاباً أَوْ صَائِغاً. [3]

امام صادق از پدرش عليهما السّلام نقل كرده كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: غلامي را به دست خاله‌ام سپرده و سفارش كردم كه او را به حجامتگري يا قصابي يا زرگري نگمارد.

4- نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِيِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: مَرَّ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَلَى بَهِيمَةٍ وَ فَحْلٌ يَسْفَدُهَا عَلَى ظَهْرِ الطَّرِيقِ فَأَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْهَا فَقِيلَ لَهُ لِمَ فَعَلْتَ فَقَالَ لَا يَنْبَغِي أَنْ تُذِيعُوا  هَذَا وَ هُوَ مِنَ الْمُنْكَرِ وَ لَكِنْ يَنْبَغِي لَهُمْ أَنْ يُوَارُوهُ وَ حَيْثُ لَا يَرَاهُ رَجُلٌ وَ لَا امْرَأَةٌ. [4]

امام موسي علیه السّلام به نقل از پدرانش فرمود: روزي امام على علیه السّلام عبور می کردند که به حيوان نرى رسیدند كه با ماده‌اي جفتش می کردند، ايشان روى خود را از آن برگرداند، به او گفتند: چرا چنين‌ كردى‌؟ امام فرمود: هرگز شايسته نيست كه این کار را آشكارا انجام دهند، و این عملي‌ زشت است، بلكه بايد آن را مخفی کنند طوري كه هيچ مرد و زني آن را نبيند.

5- وَ مِنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَلَوِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سُهَيْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ طَرَقَ طَائِفَةً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَيْلًا عَذَابٌ فَأَصْبَحُوا وَ قَدْ فَقَدُوا أَرْبَعَةَ أَصْنَافٍ الطَّبَّالِينَ وَ الْمُغَنِّينَ وَ الْمُحْتَكِرِينَ لِلطَّعَامِ وَ الصَّيَارِفَةَ أَكَلَةَ الرِّبَا مِنْهُمْ. [5]

پيامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: شبانه بر گروهى از بنى اسرائيل عذابي رسيد، پس وقتی به صبح درآمدند، ديدند كه چهار گروه‌ را از دست داده‌اند: طبل‌نوازان، آوازخوانان، احتكاركنندگان غذا و صرافان رباخوار.

 



[1] . بحار الأنوار 100/77/1

[2] . بحار الأنوار 100/77/3

[3] . بحار الأنوار 100/78/4

[4] . بحار الأنوار 100/78/8

[5] . بحار الأنوار 100/79/11

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

‌فنون متابعت و رفتارسازی 2

‌فنون متابعت و رفتارسازی 2

در این بخش ‌فنون متابعت و رفتارسازی در راستای آموزش کلاسداری مطرح شده است.
‌فنون متابعت و رفتارسازی 1

‌فنون متابعت و رفتارسازی 1

در این بخش ‌فنون متابعت و رفتارسازی در راستای آموزش کلاسداری مطرح شده است.
واجب و حرام

واجب و حرام

در این متن به بیان واجب و حرام با موضوع آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
مسابقات عملى (میان پرده ‏ها)

مسابقات عملى (میان پرده ‏ها)

در این بخش به مسابقات عملى (میان پرده‏ ها) در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

رفع خستگى در اجرای برنامه برای نوجوانان و جوانان

در این بخش به موضوع "رفع خستگى" در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.

پر بازدیدترین ها

واجب و حرام

واجب و حرام

در این متن به بیان واجب و حرام با موضوع آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
No image

مهارت تغيير نگرش

No image

مهارت جذ ب جوانان 5

No image

شیوه‏ هاى نوین بیان احکام

در این بخش به شیوه‏ هاى نوین بیان احکام در جهت آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS