درس دوازدهم
اسلام براى وحدت امّت اسلامى، اهميّت فوق العادهاى قائل شده است، و براى حفظ و ادامه
آن، برنامههاى ويژهاى دارد كه يكى از آنها نماز جماعت است. در نماز جماعت، شخصى كه
داراى ويژگىهاى خاصى است، پيشاپيش جمعيت مىايستد و ديگران در صفوفى منظّم، پشت سر او
و هماهنگ با او نماز را به جاى مىآورند.
كسى كه در اين نماز گروهى، پيشاپيش جمعيت مىايستد، «امام جماعت» است و
كسى كه پشت سر او، در نماز از او پيروى مىكند، «مأموم» است.
گذشته از روايات بسيارى كه براى نماز جماعت، پاداش فراوانى قائل شده است، با دقّت در
برخى مسائل و احكام، به اهمّيّت اين عبادت بيشتر پى مىبريم كه در اين جا به برخى از
آنها اشاره مىكنيم:
- شركت در نماز جماعت براى هر كس مستحب است، به ويژه براى همسايه مسجد. [1]
- مستحب است انسان صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند.
- نماز جماعت، هر چند اوّل وقت خوانده نشود، از نماز فُراداى اوّل وقت بهتر است.
- نماز جماعتى كه مختصر خوانده مىشود، از نماز فُرادايى كه آن را طول دهند، بهتر است. [2]
- سزاوار نيست انسان بدون عذر، نماز جماعت را ترك كند.
- حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بىاعتنايى جايز نيست.
[3]
نماز جماعت در فرهنگ اسلامى جايگاه ويژهاى دارد. قرآن در آيات مختلف از نماز جماعت
سخن به ميان آورده و مىفرمايد:
وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعين
[4]
ركوع كنيد با ركوع كنندگان.
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
بدين جهت نماز جماعت سنّت شد تا شناخته شود كسى كه نماز مىخواند و كسى كه نماز نمىخواند
و كسىكه توّجه بهنماز اوّل وقت دارد و كسانى كه وقت نماز را تباه مىكنند و اگر نبود
نماز جماعت، امكان نداشت كسى به عبادت و صلاح كسى شهادت بدهد; زيرا كسى كه در نماز
جماعت شركت نمىكند،
نمازى در بين مسلمين ندارد و پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: كسى كه بدون عذر نمازش
را در مسجد نخواند، مقبول نيست. [5]
هنگام بر پايى نماز جماعت، شرايط زير را بايد رعايت كنيم:
- مأموم از امام جلوتر نايستد و احتياط واجب آن است كه كمى عقبتر بايستد.
- جايگاه امام جماعت از جايگاه مأمومين، بالاتر نباشد.
- فاصله امام و مأموم و فاصله صفها، زياد نباشد.
- بين امام و مأموم و همچنين بين صفها چيزى، مانند ديوار يا پرده، مانع نباشد، ولى نصب
پرده ميان صفِ مردان و زنان اشكال ندارد. [6]
امام جماعت بايد بالغ و عادل و شيعه دوازده امامى باشد و نماز را صحيح بخواند و نيز
اگر مأموم مرد است، امام جماعت نيز بايد مرد باشد. [7]
عدالت حالتى درونى است كه انسان را از ارتكاب گناهان كبيره و اصرار بر گناهان صغيره
باز مىدارد. [8] از امام صادق(عليه السلام) پرسيدند:
عادل كيست؟ فرمود:
مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ مِنَ الَْمحارِم وَ لِسانَهُ عَنِ الْمَأثِمِ
و كَفَّهُ عَنِ الْمَظالِمِ [9]
كسى كه چشمش را از نامحرم بپوشاند و زبانش را از گناه و دستش را از ظلم باز دارد.
پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) نيز در حديثى، انسان جوانمرد و عادل را چنين معرّفى
مىكند:
مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَ حَدَّثهُمْ فَلَمْ
يَكْذِبْهُم وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ يُخْلِفْهم فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ
وَ ظَهَرَتْ عدالَتُهُ; [10]
كسى كه با مردم، در معاملات، ستم نكند و در گفتار، دروغ نگويد و در وعدههايش تخلّف
نكند. پس چنين كسى از آنان است كه جوانمردىشان كامل و عدالتشان آشكار است.
سؤال: شخص غريبى در شهرى وارد شد و براى اداى نماز به مسجد رفت و ديد جماعت برپا شده
ولى اين شخص، امام جماعت را نمىشناسد. آيا مىتواند به آن امام جماعت اقتدا كند؟
پاسخ: تا احراز عدالت امام جماعت، اقتدا جايز نيست; ولى اگر از اقتداى جمعى از مؤمنين
ظاهر الصلاح اطمينان به عدالت امام پيدا كرد جايز است.
[11]
در هر ركعت، نمازگزار مىتواند در بين قرائت و در ركوع به امام جماعت اقتدا كند، پس
اگر به ركوع امام جماعت نرسد، بايد در ركعت بعد اقتدا كند و اگر تنها به ركوع امام
جماعت برسد، يك ركعت به حساب مىآيد.
حالتهاى مختلف براى پيوستن به نماز جماعت عبارتند از:
- با نيّت و تكبير وارد جماعت مىشود و در بين قرائت امام حمد و سوره را نمىخواند و ديگر
اعمال را با امام جماعت به جاى مىآورد.
- در ركوع نيز با نيّت و تكبيرة الاحرام وارد جماعت مىشود و به ركوع مىرود و ديگر اعمال
را با امام جماعت به جاى مىآورد. [12]
- با نيت و تكبيرة الاحرام وارد جماعت مىشود و در بين قرائت، مأموم حمد و سوره را نمىخواند
و با امام، قنوت و ركوع و سجده را به جاى مىآورد و آن گاه كه امام جماعت تشهد مىخواند،
بنابر احتياط واجب بايد به صورت نيمخيز بنشيند و اگر نماز دو ركعتى است، يك ركعت ديگر
به تنهايى بخواند و نماز را تمام كند و اگر سه يا چهار ركعتى است، در ركعت دوم مأموم
كه امام جماعت در ركعت سوم است، بايد حمد و سوره بخواند (هر چند امام جماعت تسبيحات
اربعه مىخواند) و آن گاه كه امام جماعت ركعت سوم را تمام مىكند و براى ركعت چهارم بر
مىخيزد، مأموم بايد بنشيند و تشهّد بخواند و برخيزد و ركعت سوم را به جاى آورد و در
ركعت آخر نماز، كه امام جماعت با تشهّد و سلام نماز را به پايان مىبرد، يك ركعت ديگر
به جاى آورد. [13]
- با نيّت و تكبيرة الاحرام در ركوع وارد جماعت مىشود، ركوع را با امام جماعت به جا مىآورد
و بقيّه نماز را همانگونه كه گفته شد، انجام مىدهد.
- در حال ذكر تسبيحات اربعه، چنانچه نمازگزار مىداند كه اگر اقتدا كند براى خواندن حمد
و سوره يا حمد تنها وقت دارد، مىتواند اقتدا كند و بايد حمد و سوره يا حمد را بخواند،
و اگر مىداند فرصت ندارد، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام جماعت به ركوع رود
و سپس به او اقتدا كند.
- در ركوع: چنانچه نمازگزار در ركوع اقتدا كند، ركوع را با امام به جاى مىآورد و حمد
و سوره براى آن ركعت ساقط است و بقيه نماز را همان گونه كه پيشتر بيان شد، به جا مىآورد. [14]
- در حال ذكر تسبيحات اربعه، حكم اقتدا در ركعت سوم را دارد و آن گاه امام جماعت در ركعت
آخر نماز براى تشهّد و سلام مىنشيند، مأموم مىتواند برخيزد و نماز را به تنهايى ادامه
دهد، و مىتواند نيمخيز بنشيند تا تشهّد و سلام امام جماعت تمام شود و سپس برخيزد.
- در ركوع، نمازگزار ركوع و سجدهها را با امام به جاى مىآورد (اكنون ركعت چهارم امام
و ركعت اوّل مأموم است) و بقيّه نماز را همان گونه كه گذشت خود انجام مىدهد. [15]
- اگر امام جماعت يكى از نمازهاى يوميّه را مىخواند، هر كدام از نمازهاى يوميّه را مىتوان
به او اقتدا كرد. بنابراين، اگر امام جماعت، نماز عصر را مىخواند، مأموم مىتواند نماز
ظهر را به او اقتدا كند. اگر نمازگزار پس از آن كه نماز ظهر را خواند، جماعت برپا شود،
مىتواند نماز عصر را به ظهر امام جماعت اقتدا كند.
[16]
- مأموم مىتواند نماز قضاى خود را به نماز اداى امام اقتدا كند، هرچند قضاى ديگر نمازهاى
يوميّه باشد; مثلاً امام جماعت نماز ظهر مىخواند و او قضاى نماز صبح را. [17]
- نماز جماعت، دست كم با دو نفر برپا مىشود: يك نفر امام و يك نفر مأموم، مگر در نماز
جمعه. [18]
- نمازهاى مستحبّى را نمىتوان به جماعت خواند، مگر نمازباران. [19]
- مأموم نبايد تكبيرةالاحرام را پيش از امام بگويد، بلكه احتياط واجب آن است كه تا تكبير
امام تمام نشده، تكبير نگويد. [20]
- مأموم بايد غير از حمد و سوره، همه چيز نماز را خود بخواند، ولى اگر ركعت اوّل يا دوم
او، ركعت سوم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره را بخواند.
[21]
- در خواندنىها، مانند ذكر و تشهّد و جلو افتادن مأموم بر امام يا عقب افتادن از او اشكال
ندارد، مگر در تكبيرةالاحرام.
- در اعمال، مانند ركوع و سر برداشتن از ركوع و سجده، پيش افتادن جايز نيست; يعنى نبايد
نمازگزار پيش از امام به ركوع برود، يا به سجده برود، ولى عقب افتادن، اگر بسيار نباشد،
اشكال ندارد. [22]
[1]. توضيح المسائل مراجع، م 1399.
[2]. توضيح المسائل مراجع، م 1402.
[3]. همان، م 1401.
[4]. بقره، آيه 42.
[5]. انّما جعل الجماعة و الاجتماع إلى الصّلاة
لكى يعرف من يصلّى ممّن لا يصلّى، و من يحفظ مواقيت الصّلاة ممّن يُضيّع و لولا ذلك
لم يمكن أحدٌ أن يشهد على أحد بصلاح لأنّ من لم يصلّ فىجماعة فَلا صَلاة له بين المسلمين.(وسائلالشيعه،ج
2،ص 377;ميزانالحكمه،ج5،ص 411)
[6]. العروة الوثقى، ج 1، ص 7.
[7]. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 819، م 1453.
[8]. تحرير الوسيله، ج 1، بحث امام جماعت.
[9]. بحارالانوار، ج 75، ص 248.
[10]. همان، ج 72، ص 92.
[11]. جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 115، س 402.
[12]. توضيح المسائل مراجع، م 1427.
[13]. همان، م 1439 و 1440.
[14]. توضيح المسائل مراجع، م 1442 و 1443;
تحرير الوسيله، ج 1، ص 271 و 272، م 5، 6 و 8.
[15]. همان.
[16]. همان، م 1408.
[17].تحرير الوسيله، ج 1، ص 265، م 1; العروة
الوثقى، ج 1، ص 765، م 3.
[18]. همان، ص 766، م 8.
[19]. همان، ص 764، م 2.
[20]. توضيح المسائل مراجع، م 1467.
[21]. همان، م 1461.
[22]. همان، م 1467، 1469 و 1470; العروة الوثقى،
ج 1، ص 785.