حکمت 285 نهج البلاغه : دوستى با احمق هرگز

حکمت 285 نهج البلاغه : دوستى با احمق هرگز

متن اصلی حکمت 285 نهج البلاغه

موضوع حکمت 285 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 285 نهج البلاغه

285 وَ قَالَ عليه السلام لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ

موضوع حکمت 285 نهج البلاغه

دوستى با احمق هرگز

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

285- امام عليه السّلام (در زيان همنشينى با احمق) فرموده است 1- همنشين احمق مباش زيرا (بر اثر بى خردى خود) كارش را در نظر تو زينت داده مى آرايد، و دوست دارد تو مانند او باشى (حماقتش را پيروى نمائى).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1228)

ترجمه مرحوم شهیدی

293 [و فرمود:] همنشين بى خرد مباش كه او كار خود را براى تو آرايد و دوست دارد تو را چون خود نمايد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 414)

شرح ابن میثم

277- و قال عليه السّلام:

لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ- فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ

اللغة

المائق: الأحمق.

المعنى

و نفّر عنه بضمير صغراه قوله: فإنّه. إلى آخره. و ذلك لأنّه لحمقه يعتقد كمال نفسه و حسن أفعاله و وجوب الاقتداء بها فهو تزيّنها و يحبّ لمن يصحبه أن يكون مثله فيها، و يدعوه إلى ذلك. و تقدير كبراه: و كلّ من كان كذلك فلا تجوز صحبته.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 393 و 394)

ترجمه شرح ابن میثم

277- امام (ع) فرمود:

لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ- فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ

لغت

مائق: احمق، نادان

ترجمه

«با احمق همنشينى نكن، زيرا او كار خود را در نظر تو جلوه مى دهد و دوست دارد تو نيز مانند او باشى».

شرح

امام (ع) از همنشينى احمق به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن جمله «فانّه...» است. توضيح آن كه شخص احمق به دليل حماقتش معتقد است كه از نظر نفسانى كامل و تمام كارهايش شايسته است و بايد از او پيروى كرد و كارهاى خود را جلوه مى دهد و از همنشينش مى خواهد تا مثل او باشد، و او را بر اين كار دعوت مى كند.

كبراى مقدّر آن نيز چنين است: پس هر كس چنين باشد، همنشينى با او جايز نيست.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 666 و 667)

شرح مرحوم مغنیه

293- لا تصحب المائق فإنّه يزيّن لك فعله و يودّ أن تكون مثله.

المعنى

المائق: الأحمق، و هل يصحب الأحمق أو الحاسد إلا أحمق. و ما تصنع لو صحبت أحمق أو حاسدا، و اصفر وجهه و غصّ بريقه حين يذكرك أمامه ذاكر بخير، و يبجلك مبجل لفضلك و قد شاهدت الكثير يمسكون عن مدح من هو أهل للتكريم و التقدير، يمسكون لا لشي ء إلا مخافة من حاسدي فضله و مكانته.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 394 و 395)

شرح شیخ عباس قمی

264- من أبطأ به عمله لم يسرع به حسبه [نسبه- خ. ل ].«» هذا الكلام حثّ و حضّ و تحريض على العبادة، و له نظائر كثيرة

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص 208)

شرح منهاج البراعة خویی

(282) و قال عليه السّلام: لا تصحب المائق فإنّه يزيّن لك فعله و يودّ أن تكون مثله.

اللغة

(المائق): الشديد الحمق، و الموق شدّة الحمق.

المعنى

نبّه عليه السّلام إلى أنّ المصاحبة مع اللئام مؤثّر في فساد الأخلاق، فلا بدّ من الاجتناب عنها، و من أضرّ الأخلاق الذميمة الحمق و قلّة العقل، فالمبتلى به مغرم بما صدر منه فعلا و قولا و يحسب ما يصنعه أحسن صنعا فيودّ أن يكون صديقه و مصاحبه مثله ليعينه على أعماله و يجيبه في أقواله، و يصرّ على ذلك فيؤثّر في مصاحبه و مؤانسه رويدا رويدا فيرى اليه داؤه و ينفح فيه حمقه، و من هنا قالوا: إنّ معلّم الأطفال يبتلى بالحمق و قلّة العقل لأنّ معاشرة الأطفال تؤثّر فيه.

الترجمة

فرمود: با بيخرد مصاحبت مكن زيرا كار خود را در نظرت مى آرايد، و تو را بمانند خود مى خواهد.

  • مشو با بيخرد يار و مصاحب كه گيرد از تو عقل و رأى صائب

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 385 و 386)

شرح لاهیجی

(328) و قال (- ع- ) لا تصحب المائق فانّه يزيّن لك فعله و يودّ ان تكون مثله يعنى كه مصاحبت مكن با احمق پس بتحقيق كه زينت مى دهد از براى تو كار خود را و دوست مى دارد اين كه تو باشى مثل او احمق

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 319)

شرح ابن ابی الحدید

299: لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ- فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ المائق الشديد الحمق و الموق شدة الحمق- و إنما يزين لك فعله- لأنه يعتقد فعله صوابا بحمقه فيزينه لك- كما يزين العاقل لصاحبه فعله لاعتقاد كونه صوابا- و لكن هذا صواب في نفس الأمر- و ذلك صواب في اعتقاد المائق لا في نفس الأمر- و أما كونه يود أن تكون مثله- فليس معناه أنه يود أن تكون أحمق مثله- و كيف و هو لا يعلم من نفسه أنه أحمق- و لو علم أنه أحمق لما كان أحمق- و إنما معناه أنه لحبه لك و صحبته إياك- يود أن تكون مثله- لأن كل أحد يود أن يكون صديقه مثل نفسه- في أخلاقه و أفعاله- إذ كل أحد يعتقد صواب أفعاله و طهارة أخلاقه- و لا يشعر بعيب نفسه لأنه يهوى نفسه- فعيب نفسه مطوى مستور عن نفسه- كما تخفى عن العاشق عيوب المعشوق

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 198)

شرح نهج البلاغه منظوم

[284] و قال عليه السّلام:

لا تصحب المآئق فإنّه يزين لك فعله، و يودّ أن تكون مثله.

ترجمه

نادان را همنشين مباش، چرا كه او كارش را براى تو بيارايد، و تو را همچون خويش (نادان)

نظم

  • رفيق خويشتن را شو مراقبمشو با مردم نادان مصاحب
  • ز ارجت مرد نادان سخت كاهدز نادانى تو را چون خويش خواهد
  • ز مار و اژدهائى چون گريزاندلا بگريز از نادان بدينسان
  • كند گمراهت از ره بد رفيقتبدارد بازت از دين و طريقت
  • چو كرد آن خرس مغز خفته خشخاش نمود از بد رفيقان راز را فاش
  • ببر پيوند و ترك درد سر كنز خرس آدمى صورت حذر كن

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 72)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
Powered by TayaCMS