حکمت 246 نهج البلاغه : تلاش در انفاقهاى اقتصادى

حکمت 246 نهج البلاغه : تلاش در انفاقهاى اقتصادى

متن اصلی حکمت 246 نهج البلاغه

موضوع حکمت 246 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 246 نهج البلاغه

246 وَ قَالَ عليه السلام يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ وَ اعْمَلْ فِى مَالِكَ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ

موضوع حکمت 246 نهج البلاغه

تلاش در انفاقهاى اقتصادى

(اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

246- امام عليه السّلام (در ترغيب به انفاق) فرموده است

1- اى فرزند آدم، تو خود وصىّ خويش باش، و (پيش از مرگ) از مال و دارائيت بده آنچه را كه مى خواهى كه پس از (مردن) تو بدهند (زيرا تو از هر كس بخود دلسوزترى).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1199)

ترجمه مرحوم شهیدی

254 [و فرمود:] پسر آدم وصىّ خود در مال خويش باش، و در آن چنان كن كه خواهى پس از تو كنند.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 403)

شرح ابن میثم

240- و قال عليه السّلام:

يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ- فِي مَالِكَ وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ

المعنى

أى كما توصى من بعدك أن يوضع مالك موضع القربات و انتفاع أهلك به فكن أنت ذلك الوصيّ وضعه تلك المواضع في حياتك. و هو حثّ على بذل المال في وجهه،

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 368)

ترجمه شرح ابن میثم

240- امام (ع) فرمود:

يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ- فِي مَالِكَ وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ مِنْ بَعْدِكَ

ترجمه

«اى فرزند آدم، تو خود وصىّ خويشتن باش، و از مال و ثروتت آنچه مى خواهى كه ديگران پس از مرگ تو انجام دهند، تو خود ايثار كن».

شرح

يعنى: همان طورى كه سفارش مى كنى، پس از تو مال و ثروتت را در جاهايى كه باعث قرب خداست مصرف كنند، و يا خانواده ات استفاده كنند، تو خود، همان طرف سفارش باش و در زمان حياتت اين كارها را بكن، و اين عبارت وسيله ترغيب به صرف مال در راه صحيح است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 626)

شرح مرحوم مغنیه

253- يا ابن آدم كن وصيّ نفسك في مالك و اعمل فيه ما تؤثر أن يعمل فيه من بعدك.

المعنى

اعتاد الناس أن يوصوا بشطر من أموالهم على أوجه البر و الإحسان بعد الموت.

و يقول الإمام لهؤلاء: لما ذا بعد الموت سارعوا- ما دمتم في قيد الحياة- الى المعروف الذي أو كلتموه الى الآخرين بعد الموت، و ان خفتم الفقر و الحاجة عند الشيخوخة فاقرءوا قوله تعالى: الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا- 268 البقرة.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 368 و 369)

شرح شیخ عباس قمی

365- يا ابن آدم، كن وصيّ نفسك، و اعمل في مالك ما تؤثر أن يعمل فيه من بعدك. أي كما توصي من بعدك أن يوضع مالك موضع القربات و انتفاع أهلك به فكن أنت ذلك الوصيّ، وضعه تلك المواضع في حياتك.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 266)

شرح منهاج البراعة خویی

الرابعة و الاربعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(244) و قال عليه السّلام: يا ابن آدم كن وصىّ نفسك في مالك و اعمل فيه ما تؤثر أن يعمل فيه من بعدك.

المعنى

نبّه عليه السّلام: على مزيد الاستعداد للموت بتقديم البرّ و الصدقات و هو حيّ فيجعل نفسه في مقام أوثق وصىّ يختاره لنفسه على ماله بعده فعمل به هو نفسه.

الترجمة

فرمود: أي آدميزاده خود را در مالت وصىّ و نائب مناب ساز و هر چه مى خواهى وصيّ در مال تو پس از مرگت انجام دهد خودت انجام بده چه خوش سروده است:

  • برگ عيشى بگور خويش فرست كس نيارد ز پس تو پيش فرست

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص324و325)

شرح لاهیجی

(287) و قال (- ع- ) يا بن ادم كن وصىّ نفسك و اعمل فى مالك ما تؤثر ان يعمل فيه من بعدك يعنى و گفت (- ع- ) اى پسر ادم باش تو وصىّ نفس تو و عمل بكن در مال توان كارى را كه اختيار كردى كه بكنند در ان مال تو بعد از مردن تو يعنى آن چه را كه از مال تو وصيّت ميكنى كه بعد از مردن وصىّ تو صرف خيرات و مبرّات بكند خود در حين حيات بمصرف خيرات برسان زيرا كه در تأخير مظنّه آفاتست

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 314)

شرح ابن ابی الحدید

251: يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ- وَ اعْمَلْ فِي مَالِكَ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يَعْمَلَ فِيهِ مَنْ بَعْدَكَ لا ريب أن الإنسان يؤثر أن يخرج ماله بعد موته- في وجوه البر و الصدقات و القربات- ليصل ثواب ذلك إليه- لكنه يضن بإخراجه و هو حي في هذه الوجوه- لحبه العاجلة و خوفه من الفقر و الحاجة إلى الناس في آخر العمر- فيقيم وصيا يعمل ذلك في ماله بعد موته- . و أوصى أمير المؤمنين ع الإنسان- أن يعمل في ماله و هو حي- ما يؤثر أن يجعل فيه وصية بعد موته- و هذه حالة لا يقدر عليها إلا من أخذ التوفيق بيده

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 95)

شرح نهج البلاغه منظوم

[245] و قال عليه السّلام:

يابن ادم كن وصىّ نفسك، و اعمل فى مالك ما تؤثّر أن يعمل فيه من بعدك.

ترجمه

پسر آدم تو خود وصىّ و جانشين خويشتن باش، و هر كارى كه مى خواهى پس از تو با مالت بكنند آن كار را خودت بجاى آر (و براى روز گرفتاريت خودت چاره بينديش).

نظم

  • تو اى فرزند آدم اين سخن گوشكن و آن را مكن هرگز فراموش
  • وصىّ نفس خود خود در جهان باشبدست خويش تخم نيكوئى پاش
  • بحق خويشتن خود ميكن ارفاقبدست خود بكن از مالت انفاق
  • كه فردا چون ز دنيا رخت بردىبدست وارثان مالت سپردى
  • نيارد وارثت رحمى بحالت گذارد در كف ورزد وبالت
  • تو را جان رهن مار و مور گور است ولى وارث ببزم عيش و سور است
  • دو چشمان تو اندر انتظار است ز دست رنج تو او شاد خوار است
  • پس آن به تا كه وقت كار دارى براى خود كنى خود نيك كارى

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 24 و 25)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS