حکمت 168 نهج البلاغه : روش برخورد با بدان

حکمت 168 نهج البلاغه : روش برخورد با بدان

متن اصلی حکمت

موضوع حکمت 168 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت

168 وَ قَالَ عليه السلام ازْجُرِ الْمُسِي ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ

موضوع حکمت 168 نهج البلاغه

روش برخورد با بدان

(اخلاق اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

168- امام عليه السّلام (در جلوگيرى از بد كارى) فرموده است

1- بدكار را به پاداش نيكوكار (ارجمند داشتن و احسان و نيكوئى باو) رنجه دار (چون هيچ زجرى براى بد كرداران سختتر از ارجمند داشتن و نيكى نمودن با نيكان نمى باشد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1170)

ترجمه مرحوم شهیدی

177 [و فرمود:] با پاداش دادن به نيكوكار بدكار را بيازار.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 392)

شرح ابن میثم

163- و قال عليه السّلام:

ازْجُرِ الْمُسِي ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ

المعنى

تصوّر المسى ء جزاء المحسن بإحسانه يدعوه إلى الإحسان و الرجوع عن الإساءة فكانت المجازاة بالإحسان كالزجر للمسي ء في استلزامها ارتداعه و انزجاره. فاستعير لفظ الزجر لها.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 338)

ترجمه شرح ابن میثم

163- امام (ع) فرمود:

ازْجُرِ الْمُسِي ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ

ترجمه

«شخص بدكار را با پاداش دادن به نيكوكار تنبيه كن».

شرح

اين كه شخص بدكار ببيند نيكوكارى را پاداش داده اند، وادار به نيكوكارى شده و از كار بد دست بر مى دارد، پس پاداش دادن به شخص نيكوكار همچون تنبيهى است براى بدكار، چون تنبيه و ادب او را در پى دارد. كلمه (زجر) استعاره براى تنبيه و ادب، آورده شده است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 572)

شرح مرحوم مغنیه

176- أزجر المسي ء بثواب المحسن.

المعنى

للردع عن الجريمة و الإساءة طرق و أساليب، منها عقاب المسي ء و تأديبه وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ- 179 البقرة و منها تشجيع المحسن، و جزاؤه بالحسنى، لأن ذلك بطبيعة الحال تأنيب و تقريع للمسي ء على إساءته، و عبرة و عظة لأولي الأبصار. و من هذا الباب تكريم العباقرة، و منح الأوسمة و الألقاب للمتفوقين في أعمالهم، و تشجيع الأستاذ للطالب المتقدم في دروسه الوديع في سلوكه.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 328)

شرح شیخ عباس قمی

35- أزجر المسي ء بثواب المحسن. قال أبو العتاهية:

إذا جازيت بالإحسان قوما زجرت المذنبين عن الذنوب

فمالك و التناول من بعيد

و يمكنك التناول من قريب

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص51)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة و الستون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(168) و قال عليه السّلام: ازجر المسي ء بثواب المحسن.

اللغة

(الزجرة): الصّيحة بشدّة و انتهار، من زجرته زجرا من باب قتل: منعته- مجمع البحرين.

المعنى

من محاسن آداب التربية و تثبيت النظم في الاجتماع و تشويق الأفراد على أداء الوظيفة، التقدير من المحسنين و العاملين بوظيفتهم بإعطاء أجر عملهم و مزيدهم من الاحسان تجاه عيون المسيئين و العاملين على خلاف الوظائف، فانّه أردع لهم من سوء فعلهم من الملامة و العقوبة.

الترجمة

بدكار را از بدكارى بران، بوسيله پاداش دادن به نيكوكار.

  • تو بدكار را واكش از كار بد بپاداش بر محسن باخرد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص253و254)

شرح لاهیجی

(205) و قال (- ع- ) ازجر المسيئ بثواب المحسن و گفت (- ع- ) كه منع كن بدكردار با تو را بجزا دادن او مانند جزاء نيكوكار زيرا كه احسان در جزاء بد كردارى باعث ترك كردار بد است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 309)

شرح ابن ابی الحدید

179: ازْجُرِ الْمُسِي ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ قد قال ابن هانئ المغربي في هذا المعنى-

لو لا انبعاث السيف و هو مسلط في قتلهم قتلتهم النعماء

- . فأفصح به أبو العتاهية في قوله-

إذا جازيت بالإحسان قوما زجرت المذنبين عن الذنوب

فما لك و التناول من بعيد

و يمكنك التناول من قريب

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 410)

شرح نهج البلاغه منظوم

[168] و قال عليه السّلام:

ازجر المسى ء بثواب المحسن.

ترجمه

با نوازش نيكان بدان را برنجان (كه نواختن نيكان موجب گداختن بدان، و دست از زشتى كشيدن آنان است).

نظم

  • به نيكان چون دهى پاداش نيكوبه نيكى مى نمايند آن بدان رو
  • چو اهل خير و تقوا كردى اكرامكنند آن اهل شر در خير اقدام
  • همان نيكو شود خوشحال و سرمست همان بد مى كشد از كار بد دست

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 200)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS