حکمت 467 نهج البلاغه : ارزش قناعت

حکمت 467 نهج البلاغه : ارزش قناعت

متن اصلی حکمت 467 نهج البلاغه

موضوع حکمت 467 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 467 نهج البلاغه

467 وَ قَالَ عليه السلام الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ و قد روى بعضهم هذا الكلام عن النبى صلى الله عليه واله

موضوع حکمت 467 نهج البلاغه

ارزش قناعت

(اقتصادى، اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

467- امام عليه السّلام (در سود قناعت) فرموده است 1 القناعة (تا آخر، اين فرمايش عينا همان فرمايش پنجاه و چهارم است كه ترجمه و شرحش بيان شد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1304)

ترجمه مرحوم شهیدی

475 [و فرمود:] خرسندى 2 مالى است كه پايان نيابد 2 [و بعضى اين گفته را از رسول خدا (ص) روايت كرده اند.]

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 444)

شرح ابن میثم

447- و قال عليه السّلام:

الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ قال الرضى: و قد روى بعضهم هذا الكلام لرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله

المعنى

و استعار لفظ المال للقناعة بوصف عدم النفاد باعتبار أنّ بها الغنى الدائم كالمال الباقى أبدا.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 466)

ترجمه شرح ابن میثم

447- الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ

ترجمه

«قناعت، ثروت بى پايان است».

شرح

سيد رضى مى گويد: بعضى اين سخن را از رسول خدا (ص) نقل كرده اند.

كلمه مال را براى قناعت با صفت بى پايان از آن رو استعاره آورده است كه بدان وسيله بى نيازى ابدى حاصل مى شود، همچون ثروتى كه جاودانه باشد

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 789)

شرح مرحوم مغنیه

466- القناعة مال لا ينفد.

المعنى

تقدم بالحرف الواحد في الحكمة 56. أنظر شرحها في ص 251 من هذا المجلد.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 483)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

(451) و قال عليه السّلام: القناعة مال لا ينفد. قال الرّضيّ: و قد روى بعضهم هذا الكلام لرسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله.

المعنى

المال ما يبذل بازائه الحوائج في كلّ حال، فهو رافع الحاجة، و القناعة ترك الحوائج الغير الضروريّة رأسا و تقليل الحوائج الضروريّة إلى أقلّ ما يدفعها و يرفعها كاكتفاء بالماء بدل الطيب كما قال عليه السّلام: كفى بالماء طيبا، فللقناعة طرق شتّى و مناح كثيرة فقال عليه السّلام: إنّها مال لا ينفد، باعتبار حصول أثر المال منها و باعتبار كثرة طرقها في شتّى مناحى الحياة.

الترجمة

فرمود: قناعت ثروتي است بى پايان.

سيد رضى فرموده است: برخي از أهل حديث اين جمله را از سخنان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نقل كرده اند.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 541)

شرح لاهیجی

(503) و قال عليه السّلام القناعة مال لا ينفد و قد روى بعضهم هذا الكلام عن النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله يعنى و گفت (- ع- ) كه قناعت كردن مالى است كه نيست نمى گردد و روايت كرده بعضى از عامّه اين كلام را از پيغمبر (- ص- )

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 333)

شرح ابن ابی الحدید

483 وَ قَالَ ع: الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ قال و قد روى بعضهم هذا الكلام عن رسول الله ص قد تقدم القول في هذا المعنى- و قد تكررت هذه اللفظة بذاتها في كلامه ع- . و من جيد القول في القناعة قول الغزي-

أنا كالثعبان جلدي ملبسي لست محتاجا إلى ثوب الجمال

فالخمول العز و اليأس الغنى

و القنوع الملك هذا ما بدا لي

- . و قال أيضا-

لا تعجبن لمن يهوى و يصعد في دنياه فالخلق في أرجوحة القدر

و اقنع بما قل فالأوشال صافية

و لجة البحر لا تخلو من الكدر

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 244)

شرح نهج البلاغه منظوم

[465] و قال عليه السّلام:

القناعة مال لا ينفد.

ترجمه

قناعت گنجى است تمام نشدنى (شرح و ترجمه اين كلمه كه بعينه همان كلمه 54 ميباشد، و در اينجا مكرّر شده است گذشت).

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 240)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
Powered by TayaCMS