مبنای حسن معاشرت درنظام حقوقی خانواده

مبنای حسن معاشرت درنظام حقوقی خانواده

خانواده ازمهمترین عناصر تشکیل دهنده جامعه بشری است و ارزش هر اجتماعی منوط به اهمیت خانواده است به نوعی که با ضعیف شدن بنیان خانواده، جامعه حیات و موجودیت خود را از دست خواهد داد. در شریعت مقدس اسلام خانواده نهادی است مقدس بر پایه ازدواج سالم، بر مبنای اصل مودت و رحمت و تفاهم متقابل جهت رشد بالندگی و مرکزی است برای تربیت و انسان سازی و رسیدن به تکامل انسانی. از همین روست که در قرآن کریم از خانواده به عنوان میثاق غلیظ یاد شده است.

قرآن کریم به خانواده نظری خاص داشته و آیات زیادی از قرآن به بحث از خانواده و چگونگی تعامل میان زوجین و حقوق و تکالیف هر یک از افراد خانواده پرداخته است. از جمله مسائل مورد توجه در روابط زوجین نحوه معاشرت آنهاست. در میان مکاتب حقوقی، دین مبین اسلام نظام معاشرتی ویژه ای در روابط زن و مرد در خانواده تشریع کرده که از سویی بر مبنای انسان شناختی قرآن و اسلام استوار بوده و از سوی دیگر ناظر به اهداف و چشم اندازهایی است که در اسلام برای خانواده ترسیم شده است.

در تفکر اسلامی هر یک از زن و شوهر در قبال یکدیگر از حقوق متقابل و ویژه ای برخوردارند که از آن جمله می توان به حسن معاشرت اشاره داشت. از نظر قرآن کریم اساسی ترین اصل در رفتار و تعامل بین زوجین معاشرت به معروف است که صریحاً در آیه 19 سوره نساء تحت عنوان «و عاشرومن بالمعروف» بیان شده است.

طبرسی در تفسیر این آیه می نویسد: «مقصود همزیستی مطابق با فرمان خداست که ادای حقوق زن می باشد. مانند حق بهره وری جنسی، پرداخت نفقه و سخن زیبا، معروف آن است که آزار جسمی و گفتاری به زن روا ندارد و در رویارویی با او گشاده رو باشد.»

همچنین آیه 228 سوره بقره به گونه ای صریح وظایف، حقوق و نحوه آداب و معاشرت متقابل مرد و زن در درون خانواده را برابر و همانند می شمارد و معیار آن را معروف می داند.

به نوعی می توان گفت که آیات مربوط به حسن معاشرت به معروف، در صدد تاسیس یک اصل فقهی و حقوقی است که بر تمامی روابط زوجین سایه افکنده و ضابطه و ملاک در تعیین حقوق و تکالیف آنهاست.

همچنین سیره عملی وگفتاری اهل بیت (علیهم السلام) نیز بر این مطلب تاکید دارد. به عنوان مثال حضرت رسول (ص) در خصوص لزوم معاشرت به معروف در میان زوجین می فرمایند: «بهترین مردم در دین باوری کسانی هستند که با همسرانشان بهتر و انسانی تر رفتار کنند و من از همه شما به خانواده ام مهربانترم.»

در وصیت حضرت علی (ع) به محمد بن حنیفه می خوانیم: «با بانوی خود، خوش صحبت باش چه درگفتار و چه در کردار همراه خوبی باش.»

در واقع در نظام حقوقی اسلام، معاشرت به معروف برای زوجین یک اصل حقوقی و یک حکم اخلاقی است که به نوعی عمل به تکلیف زوجین نسبت به یکدیگر است. به عبارت دیگر معروف ضابطه و ملاکی برای تعیین و تشخیص تکلیف است، زیرا بدون رعایت جنبه های اخلاقی نمی توان سعادت خانواده را تامین و تضمین نمود.

معاشرت به معروف مصادیق فراوانی داشته و شامل بسیاری از امور اخلاقی می گرددوبرای پرهیز از اطاله کلام تنها برخی از مصادیق آن ذکر خواهدشد. از جمله مصادیق حسن معاشرت (معاشرت به معروف) می توان از حسن خلق در روابط زناشویی، اکرام و احترام به زن، محبت میان زوجین و اظهار آن، پوشاندن عیوب همسر، عفو و گذشت، مدارا کردن زن وشوهر با یکدیگر، مشورت و تبادل نظر میان زوجین نام برد. نباید از نظر دور داشت که ملاک و معیار در حسن معاشرت، عرف و آداب و رسوم محل زندگی زن و حفظ شان اوست. البته عرفی که منطبق بر عقل سلیم بوده و با اهداف تشکیل خانواده مغایرت نداشته باشد.

در حقوق ایران معنای آیه 19 سوره نساء در ماده 1102 قانون مدنی در فصل مربوط به حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر وارد شده است. مطابق این ماده زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند.

در واقع متعاقب ایجاد رابطه زوجیت بعد از وقوع صحیح نکاح، حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر برقرار می گردد. بر این اساس زوجین مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر، معاضدت آنها در تشیید مبانی خانوادگی و همکاری و همیاری در تربیت اولاد می باشند. سکونت مشترک و رعایت تمایل جنسی همسر از لوازم حسن معاشرت تلقی می گردد ضمن آنکه وفاداری زوجین نسبت به یکدیگر از لوازم تشیید مبانی خانواده است. زن و شوهر در ضمن نکاح داوطلب شده اند که با هم به سر برند و در غم و شادی یکدیگر شریک باشند. همسری زن و مرد بدین معنی است که سلوکشان با هم با خوش رویی، مسالمت و مهربانی آمیخته باشد و از اعمالی که منجر به ایجاد کینه با غم و اندوه در دیگری است بپرهیزند.

به عقیده حقوقدانان منظور ماده فوق از حسن معاشرت زوجین با یکدیگر رعایت عرف، عادت و زمان و مکان می باشد. بنابراین زن و شوهر باید با خوشرویی و مسالمت با یکدیگر زیسته و بدون داد و فریاد و ناسزا و مجادله روزگار بگذرانند.

در قانون مدنی ایران (حسن معاشرت ) از سایر حقوق و تکالیفی که زوجین در برابر یکدیگر دارند جدا نیست. مواد قانونی 1104 ق. م (همکاری در تشیید مبانی خانواده)، 1105 (ریاست خانواده)، 1106 و 1107 (پرداخت 1108) حق تصرف زوجه در دارایی های خود، با اینکه صراحتاٌ در معنای حسن معاشرت نیست، اما در تعیین مصادیق مفهوم حسن معاشرت موثر است.

با توجه به مطالب ذکر شده می توان گفت در صورتی که زوجین با یکدیگر بد رفتاری و خشونت نکنند و موجب آزار، اذیت و عسر وحرج یکدیگر نشوند و به حسن خلق با یکدیگر رفتار داشته باشند با یکدیگر حسن معاشرت دارند.

البته محدوده و مصادیق این حسن خلق نیز از نگاه حقوقدانان به مفهوم عرفی حواله شده، حسن سلوک مفهوم عرفی دارد و بر حسب زمان و مکان، آداب و رسوم اقوام و طوایف و خانواده ها فرق می کند، عادات و رسوم اجتماعی و درجه تمدن فرهنگ و نیز اخلاق مذهبی و رفتاری در میان هر قوم مفهوم خاصی از حسن معاشرت به وجود می آورد.

بنابراین مواردی چون بی توجهی به همسر و خانواده، عدم تامین مالی زوج، اعتیاد، مشاجره، توهین و تحقیر همسر و... از مواردی است که مطابق عرف جامعه سوء معاشرت نامیده می شود.

آرامش، مقام و موقعیتی است که انسان در پهنه هستی تمایل به دستیابی آن دارد و در شرع مقدس اسلام وظیفه خانواده زمینه سازی برای این هدف است. چه برای زن و چه برای مرد، زیرا الفت میان زن و شوهر موجب ایجاد رحمت در روابط حاکم بر آنها خواهد بود. تعبیر لتسکنوا الیها و جَعَل بینکم موده و رحمه در آیه 21 سوره روم نیز اشاره به همین مطلب دارد، در واقع می توان گفت حسن معاشرت میان زوجین زمانی حاصل می شود که زن و شوهر با مودت و رحمت موجب آرامش قلبی و سکون یکدیگر باشند. پس حسن معاشرت زوجین منحصر در چارچوبهای حقوقی و قانونی نبوده وضروری است زن و شوهر با یکدیگر تعامل روانی و رفتاری داشته و با دیده اغماض و بزرگواری برای یکدیگر حقوقی فراتر از موارد توصیه شده حقوقی در نظر بگیرند.

امروزه بی توجهی به ارزشهای اخلاقی و مصالح خانوادگی و نادیده گرفتن نیازهای عاطفی و توجه صرف به ابعاد مادی زندگی زمینه ساز نابسامانیهای خانوادگی و گسسته شدن بنیان بسیاری از خانواده هاست. بنابراین آموزش رموز رفتاری در خانواده و چگونگی برقراری ارتباط حسنه با همسر، توجه و احیای سنتهای حسنه مذهبی و ملی از جمله راهکارهایی است که برای نهادینه کردن اخلاقیات در خانواده ها ضروری است.

پی نوشت ها:

  1. الحر العاملی، وسائل الشیعه،
  2. ‌المکتبه الاسلامیه، 1404
  3. امامی حقوق مدنی خانواده، ‌نشر اسلامیه، ‌1372
  4. جعفری لنگرودی، حقوق خانواده، ‌گنج دانش، ‌بی تا
  5. کاتوزیان، حقوق مدنی خانواده، ‌یلدا، ‌1375
  6. http://www.bashgah.net

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS