حکمت 272 نهج البلاغه : ياد قيامت و آمادگى

حکمت 272 نهج البلاغه : ياد قيامت و آمادگى

متن اصلی حکمت 272 نهج البلاغه

موضوع حکمت 272 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 272 نهج البلاغه

272 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ

موضوع حکمت 272 نهج البلاغه

ياد قيامت و آمادگى

(اعتقادى، اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

272- امام عليه السّلام (در ترغيب بطاعت) فرموده است 1- هر كه دورى سفر (آخرت) را بياد داشته باشد آماده ميشود (تقوى و پرهيزكارى را شعار خويش قرار مى دهد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1223)

ترجمه مرحوم شهیدی

280 [و فرمود:] آن كه دورى سفر را ياد آرد، خود را براى آن آماده دارد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 413)

شرح ابن میثم

264- و قال عليه السّلام:

مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ

المعنى

و أراد أنّ المتذكّر لبعد طريق الآخرة يلزمه الاستعداد لها بالتقوى.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 386)

ترجمه شرح ابن میثم

264- امام (ع) فرمود:

مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ

ترجمه

«هر كس دورى سفر آخرت را به خاطر داشته باشد، آماده مى شود».

شرح

مقصود امام (ع) آن است كه شخصى كه به ياد دورى راه آخرت است بايد به وسيله تقوا و پرهيزگارى آماده آن سفر گردد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 655)

شرح مرحوم مغنیه

280- من تذكّر بعد السّفر استعدّ.

المعنى

لا سفر أبعد من الموت، و لا موقف أصعب من الوقوف لنقاش الحساب بين يدي اللّه، و لا نجاة إلا بالاستعداد و كثرة الزاد. و تقدم قول الإمام في الحكمة 77: آه من قلة الزاد، و طول الطريق، و بعد السفر.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 386)

شرح شیخ عباس قمی

305- من تذكّر بعد السّفر استعدّ.

( . شرح حکم نهج البلاغه، «»ص230)

شرح منهاج البراعة خویی

(269) و قال عليه السّلام: من تذكّر بعد السّفر استعدّ.

المعنى

قال الشارح المعتزلي: و قد روي عن النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله أنه قال لأصحابه: إنما مثلى و مثلكم و مثل الدّنيا كقوم سلكو مفازة غبراء حتى إذا لم يدروا ما سلكوا منها أكثر أم ما بقى، أنفدوا الزاد و حسروا الظّهر و بقوا بين ظهراني المفازة لا زاد و لا حمولة فأيقنوا بالهلكة، فبيناهم كذلك خرج عليهم رجل في حلّة يقطر رأسه ماء، فقالوا: هذا قريب عهد بريف، و ما جاءكم هذا إلّا من قريب، فلمّا انتهى إليهم و شاهد حالهم قال: أ رأيتم إن هديتكم إلى ماء رواء، و رياض خضر ما تعملون قالوا: لا نعصيك شيئا قال: عهودكم و مواثيقكم باللّه، فأعطوه ذلك، فأوردهم ماء رواء و رياضا خضرا- إلخ. أقول: الظاهر أنّ مراده عليه السّلام من بعد السّفر ما بعد الموت إلى الجنّة و الأمر بالاستعداد له بالعمل الصالح و التقوى، و مورد المثل حال النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله مع الناس في هذه الدّنيا.

الترجمة

هر كس درازى سفر را بياد آرد، ساز و برگ فراهم دارد.

  • هر كه دارد سفرى دور به پيش ساز و برگى كند اندر خور خويش

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 369 و 370)

شرح لاهیجی

(315) و قال (- ع- ) من تذكّر بعد السّفر استعدّ يعنى و گفت (- ع- ) كه كسى كه متذكّر باشد دورى سفر را مهيّا و آماده سفر دراز خواهد شد

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 318)

شرح ابن ابی الحدید

286: مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ هذا مثل قولهم في المثل- الليل طويل و أنت مقمر- و قال أيضا عش و لا تغتر- . و قال أصحاب المعاني- مثل الدنيا كركب في فلاة وردوا ماء طيبا- فمنهم من شرب من ذلك الماء شربا يسيرا- ثم أفكر في بعد المسافة التي يقصدونها- و أنه ليس بعد ذلك الماء ماء آخر- فتزود منه ماء أوصله إلى مقصده- و منهم من شرب من ذلك الماء شرب عظيما- و لها عن التزود و الاستعداد- و ظن أن ما شرب كاف له و مغن عن ادخار شي ء آخر- فقطع به و أخلفه ظنه- فعطش في تلك الفلاة و مات- . و قد روي عن النبي ص أنه قال لأصحابه إنما مثلي و مثلكم و مثل الدنيا- كقوم سلكوا مفازة غبراء- حتى إذا لم يدروا ما سلكوا منها أكثر أم ما بقي- أنفدوا الزاد و حسروا الظهر- و بقوا بين ظهراني المفازة لا زاد و لا حمولة- فأيقنوا بالهلكة فبينما هم كذلك- خرج عليهم رجل في حلة يقطر رأسه ماء- فقالوا هذا قريب عهد بريف- و ما جاءكم هذا إلا من قريب- فلما انتهى إليهم و شاهد حالهم قال- أ رأيتم إن هديتكم إلى ماء رواء- و رياض خضر ما تعملون- قالوا لا نعصيك شيئا-

قال عهودكم و مواثيقكم بالله فأعطوه ذلك- فأوردهم ماء رواء و رياضا خضرا- و مكث بينهم ما شاء الله- ثم قال إني مفارقكم قالوا إلى أين- قال إلى ماء ليس كمائكم و رياض ليست كرياضكم- فقال الأكثرون منهم- و الله ما وجدنا ما نحن فيه حتى ظننا أنا لا نجده- و ما نصنع بمنزل خير من هذا- و قال الأقلون منهم أ لم تعطوا هذا الرجل مواثيقكم- و عهودكم بالله لا تعصونه شيئا- و قد صدقكم في أول حديثه- و الله ليصدقنكم في آخره- فراح فيمن تبعه منهم و تخلف الباقون- فدهمهم عدو شديد البأس عظيم الجيش- فأصبحوا ما بين أسير و قتيل

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 171 و 172)

شرح نهج البلاغه منظوم

[271] و قال عليه السّلام:

من تذكّر بعد السّفر استعدّ.

ترجمه

آنكه دورى سفر را بياد داشته باشد، بتهيّه توشه افتد.

نظم

  • مگر كس دورى راه سفر رافراز و شيب و هم كوه و كمر را
  • ز هر سختى كه اندر بين راه استزهر ما هور و تلّ و پرتگاه است
  • تمامى بنگرد با چشم خاطرگذشتن را كند اسباب حاضر
  • چو زاد و توشه آن ره فراهمكند بهر سفر گردد مصمّم
  • بدون توشه گر عزم سفر كردبدان خود را هلاك و در بدر كرد
  • اجل نزديك و جانا راه دور استچراغى بهر تاريكى ضرور است
  • لحد سنگين فضاى گور تنگ است برويت خشت و زيرت خاك و سنگ است
  • درونت جايگاه مور و مار استدهان با كرم و با كژدم دچار است
  • ز خانه گور تا صحراى محشر هزاران گردنه هست اى برادر
  • هزاران سال در هر ايستگاهىمعطّل بر لب هر پرتگاهى
  • كنون تا هست فرصت نورى افزود پى درماندگيها توشه اندوز
  • گذارى روزگارا در خور و خوابشوى ناگه بقعر درّه پرتاب
  • دل اكنون بايدت در كار بستن سپس فردا ز هر بدرست و جستن

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 60)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
دعا در نهج البلاغه

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
Powered by TayaCMS