حکمت 353 نهج البلاغه : ارزش خواستن از خدا

حکمت 353 نهج البلاغه : ارزش خواستن از خدا

متن اصلی حکمت 353 نهج البلاغه

موضوع حکمت 353 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 353 نهج البلاغه

353 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ صلى الله عليه واله ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى

موضوع حکمت 353 نهج البلاغه

روش خواستن از خدا

(عبادى، معنوى)

ترجمه مرحوم فیض

353- امام عليه السّلام (در ترغيب بدرود فرستادن) فرموده است 1- هر گاه ترا به خداوند سبحان حاجت و درخواستى باشد پس درخواست را بدرود بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آغاز كن آنگاه حاجت خود را بخواه زيرا خداوند بخشنده تر است از اينكه دو حاجت از او خواسته شود يكى از آنها (درخواست رحمت و درود بر پيغمبر) را روا سازد و ديگرى (حاجت تو) را روا نسازد.

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1255)

ترجمه مرحوم شهیدی

361 [و فرمود:] هرگاه تو را به خداى سبحان نيازى است در آغاز بر رسول خدا (ص) درود فرست، سپس حاجت خود بخواه كه خدا بزرگوارتر از آن است كه بدو دو حاجت برند، يكى را برآرد و ديگرى را باز دارد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 425)

شرح ابن میثم

342- و قال عليه السّلام:

إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ - فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص- ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ - فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ - فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى

المعنى

أمر بتقديم سؤال الصلاة على النبيّ صلّى اللّه عليه و آله في طلب الحاجة للاستعداد به، و رغّب فيه بقوله: فإنّ اللّه سبحانه. إلى آخره: أي أنّ المسألة الاولى مجابة من اللّه بالاتّفاق فيجب من كرمه إجابة الثانية و هو صغرى ضمير تقدير كبراه: و كلّ من كان أكرم من ذلك فينبغي أن يسئل المسألتين ليقضى الحاجة.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 418)

ترجمه شرح ابن میثم

342- امام (ع) فرمود:

إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ - فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص- ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ - فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ - فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى

ترجمه

«هر گاه از خداوند حاجتى داشتى، پس درخواست خود را با درود بر پيامبرش كه سلام و درود خدا بر او و خاندان او باد، آغاز كن، زيرا خداوند بخشنده تر از آن است كه دو حاجت از او درخواست شود و او يكى از آنها را روا سازد، و ديگرى روا نسازد».

شرح

امام (ع) دستور فرموده است، كه درخواست درود بر پيامبر (ص) را بر درخواست حاجت مقدم، بدارند، تا آمادگى براى آن پيدا شود، و با عبارت: «فانّ اللّه سبحانه...» بر اين مطلب ترغيب فرموده است، يعنى: اين كه درخواست اوّل به اتّفاق اقوال از طرف خدا بر آورده است، پس سزاوار كرم اوست كه دومين درخواست را نيز برآورد، و اين جمله مقدمه صغرا براى قياس مضمرى است كه كبراى مقدّرش چنين است: و هر كس كريمتر از اينها باشد پس سزاوار است كه از او دو درخواست شود تا او هر دو را برآورد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 708 و 709)

شرح مرحوم مغنیه

360- إذا كانت لك إلى اللّه سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلاة على رسوله صلّى اللّه عليه و آله ثمّ سل حاجتك فإنّ اللّه أكرم من أن يسأل حاجتين فيقضي إحداهما و يمنع الأخرى.

المعنى

معنى صلاة اللّه على نبيه الكريم أن يرفعه الى الدرجة العليا فوق الأنبياء و الملائكة، و لا شك ان النبي (ص) في هذه الدرجة صلينا عليه أم لم نصل، و الغرض من صلاتنا عليه و دعائنا له بعلو المنزلة عند اللّه هو مجرد الشكر لفضله علينا بالهداية، و لتعظيم ذكره تماما كما نعبد اللّه شكرا و تعظيما، و هو غني عن العالمين.

و يقول الإمام: صل على النبي، ثم سل حاجتك من اللّه، فإن الصلاة على نبيّه محبوبة له تعالى: و أمرنا بها في الآية 56 من سورة الأحزاب: «ان اللّه و ملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما». و هذه الصلاة خير وسيلة لقضاء الحاجات، لأن اللّه- كما أشرنا- يحبها، و من أجلها يحب ما يتبعها و يقترن بها، و لا معنى لحبه حاجاتنا إلا قضاؤها و لو بعد حين، أو يعوضنا عنها ما هو خير و أبقى.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 425)

شرح شیخ عباس قمی

74- إذا كانت لك إلى اللّه سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلاة على النبيّ«» صلّى اللّه عليه و آله، ثمّ سل حاجتك، فإنّ اللّه أكرم من أن يسأل حاجتين، فيقضي إحداهما و يمنع الأخرى.

( . شرح حکم نهج البلاغه، «»ص69 و 70)

شرح منهاج البراعة خویی

(347) و قال عليه السّلام: إذا كانت لك إلى اللَّه سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلاة على رسوله، صلّى اللَّه عليه و آله، ثمّ سل حاجتك فإنّ اللَّه أكرم من أن يسأل حاجتين فيقضى إحداهما و يمنع الأخرى.

المعنى

أمر عليه السّلام بالدّعاء للرّسول صلّى اللَّه عليه و آله قبل الدّعاء لنفسه باعتبار أنّ إجابة الدّعاء الأوّل ضامن لاجابة الدّعاء الثاني، لأنّ الكريم لا يتبعّض الصّفقة. و قد استبعد الشارح المعتزلي ذلك فقال: هذا الكلام على حسب الظاهر الّذي يتعارفه الناس، بينهم، و هو عليه السّلام يسلك هذا المسلك كثيرا و يخاطب الناس على قدر عقولهم، و أنكر في آخر كلامه أن يكون لصلاة النّاس أثر في إكرام النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله و حمله على صرف التعبّد، و في كلامه هذا موارد للنظر نشير إلى بعضها: 1- حمله أمر أمير المؤمنين عليه السّلام على متابعته للنّاس، و فيه من البعد و الاهانة بمقامه عليه السّلام ما لا يخفى.

2- إنكار تأثير دعاء المسلمين في مزيد إكرام النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله، مع أنّه بنفسه إكرام له عند اللَّه و عند الناس.

الترجمة

فرمود: چون تو را بدرگاه حق سبحانه حاجتي است دعا را با صلوات بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله آغاز كن و سپس حاجتت را بخواه تا بر آورده شود، زيرا خداوند كريمتر از آنست كه دو حاجت از او خواسته شود و يكى را برآورد و ديگرى را دريغ دارد.

  • چون كه خواهي از خدايت حاجتىبر پيمبر خواه از وى رحمتى
  • و آن گه آن حاجت ز درگاهش بخواهتا برآيد حاجتت بى اشتباه
  • چون خدا را مى نشايد از كرمردّيك حاجت چه جفت آيد بهم

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 443 و 444)

شرح لاهیجی

(395) و قال (- ع- ) اذا كانت لك الى اللّه سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلوة على النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله ثمّ سل حاجتك فانّ اللّه اكرم من ان يسئل حاجتين فيقضى احداهما و يمنع الاخرى يعنى و گفت (- ع- ) كه در هر وقت كه باشد مر تو را بسوى خدا سبحانه حاجتى پس ابتدا كن بسؤال كردن صلواة بر پيغمبر (- ص- ) پس سؤال كن حاجت خود را كه خدا كريم تر است از اين كه سؤال كرده شود بدو حاجت پس بر اورد يكى از دو حاجت را كه رحمت بر پيغمبر (- ص- ) باشد و منع كند حاجت ديگر را كه حاجت تو باشد

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 324)

شرح ابن ابی الحدید

367: إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ - فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص - ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ - فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ - فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى هذا الكلام على حسب الظاهر- الذي يتعارفه الناس بينهم- و هو ع يسلك هذا المسلك كثيرا- و يخاطب الناس على قدر عقولهم- و أما باطن الأمر فإن الله تعالى لا يصلي على النبي ص- لأجل دعائنا إياه أن يصلي عليه- لأن معنى قولنا اللهم صل على محمد- أي أكرمه و ارفع درجته- و الله سبحانه قد قضى له بالإكرام التام- و رفعة الدرجة من دون دعائنا- و إنما تعبدنا نحن بأن نصلي عليه- لأن لنا ثوابا في ذلك- لا لأن إكرام الله تعالى له أمر- يستعقبه و يستتبعه دعاؤنا- . و أيضا فأي غضاضة على الكريم- إذا سئل حاجتين فقضى إحداهما دون الأخرى- إن كان عليه في ذلك غضاضة- فعليه في رد الحاجة الواحدة غضاضة أيضا

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 279)

شرح نهج البلاغه منظوم

[352] و قال عليه السّلام:

إذا كانت لك إلى اللّه سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلاة على رسوله، صلّى اللّه عليه و آله، ثمّ سل حاجتك فإنّ اللّه أكرم من أن يسأل حاجتين فيقضى إحداهما و يمنع الأخرى.

ترجمه

بهنگامى كه تو را با خداوند پاك خواهشى باشد، آن خواهش را با درود بر رسول خداى، صلّى اللّه عليه و آله آغاز كن آن گاه حاجتت را بخواه چرا كه خداوند بزرگتر از آنست كه دو خواهش از او بشود، يكى را برآورد و ديگرى را بگذارد.

نظم

  • تو را گر با خدايت خواهشى بودروا گر خواهى آن خواهش شود زود
  • نخستين خواه از درگاه داوردعا دهم درودى بر پيمبر
  • به پيغمبر درودى چون فرستىبرآرد حاجتت حق با درستى
  • چرا زيرا كه ايزد بس كريم استبما الطاف و انعامش عميم است
  • دو حاجت گر از او خواهى برآردنه آنكه يك برآرد يك گذارد
  • چو بر جان نبى نورش درخشدتو را هم حتم حاجتها ببخشد

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 134 و 135)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
Powered by TayaCMS