نهادینه کردن حجاب (2)

نهادینه کردن حجاب (2)

3 ـ الگو آفرینی:

یکی از شیوه های مؤثر در نهادینه کردن حجاب و عفاف کودکان و نوجوانان روش الگو آفرینی است. در این روش فرد از فرد یا افراد دیگر به عنوان سرمشق و الگو استفاده می کند و تحت تأثیر مشاهده از حالات و رفتار دیگران آن را پیروی نموده و خود را با آنان همساز و همانند می کند.

بنابراین می توان گفت: الگو پیروی عینی و مشهود از یک اندیشه و عمل در جنبه های گوناگون برای رسیدن به کمال است. تربیت ابتدائی انسان به طور طبیعی با روش الگوئی شکل می گیرد. کودکان در چند سال نخست زندگی خود،‌ همه ی کارهایشان را از افراد پیرامون خود که در درجه اول پدر و مادر اویند الگو برداری می کند و با تقلید از آنان رشد می کند و ساختار تربیتی اش سامان می یابد.

از این رو،‌ روش الگوئی در سازمان دادن شخصیت و رفتار کودک و نوجوان، نقش بسزائی دارد. غریزه ی تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشه دار انسان است. به برکت وجود همین غریزه است که کودک بسیاری از رسوم زندگی، ‌آداب معاشرت، ‌غذا خوردن، ‌لباس پوشیدن، ‌طرز تکلّم ادای کلمات و جملات را از والدین و سایر معاشران در محیط خانه و خانواده فرا می گیرد و به کار می بندد.

چشم و گوش کودکان و نوجوانان چون آئینه ای است که رفتارهای والدین را می بینند و می شنوند و تقلید می کنند و الگوهای عملی اش که خانواده ارائه می کند مانند نحوه پوشش و حجاب مادر یا پدر و نوع روابط عفیفانه آنها، ‌تأثیر عمیقی بر رفتار کودکان و نوجوانان دارد و در واقع پدر و مادر با ارائه اعمال و رفتار مناسب و به شکل غیر کلامی،‌ارزشها و هنجارهای سالم را از همان ابتداء در شخصیت کودک ایجاد می کنند و این آموزه های غیر کلامی همچون نقش روی سنگ بر ذهن آنها نقش می بندد و بنابراین والدین و مربیان می توانند فعالیت ها و رفتارهای دینی و مذهبی خود را به گونه ای هماهنگ کنند که فرزندان متوجه شوند و الگوی ذهنی و رفتاری خود را آنها بگیرند.

کودکان (دختر و پسر) از سن شش سالگی از والدین خود تقلید می کنند و تحت تأثیر دیده ها و شنیده ها الگو می پذیرند آنها حتی از اطرافیان خود برادران و خواهران یا همبازی های خود تأثیر پذیرفته و به تکرار عملی که دیده اند می پردازند.

قرآن کریم بر این روش تربیتی تأکید فراوان داشته و رسول الله (ص) را به عنوان اسوه و الگو معرفی می نماید. حضرت علی (ع) فرموده اند: (به سیرت پیامبرتان اقتدا کنید که برترین سیرت است و به سنت او بگروید که راهنمای سنت است) امام صادق (ع) فرموده اند: (یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم)(بحارالانوار، ‌ج68،‌ ص 236) رفتار کودکان در اثر خوبیهای رفتار والدین حفظ می شود.

بنابراین این الگوهای پاک و با فضیلت، انگیزه و میل به پاکی و آراستگی به فضائل را در کودکان و نوجوانان گسترش می دهند و الگوهای فاسد و ناپاک؛ میل به ناپاکی و منفی گرائی را ایجاد می نماید.

پدران و مادران الگوهای محسوس و در دسترس:

در محیط خانه و خانواده والدین برای فرزندان خود اسوه های معتبر و مورد توجه می باشند لذا پدران و مادران بایستی از حیث دیداری‌، شنیداری،‌ گفتاری و کرداری اسوه حسنه باشند.

چشم های فرزندان دختر یا پسر همچون دوربین با حافظه ماندگار از کلیه حرکات و سکنات والدین فیلم برداری می کند و به ذهن می سپارد،‌ حساس می شود کنجکاو می گردد،‌ پرسش می کند و می خواهد در حد مطلوب آن رفتار یا گفتار را تکرار نماید، از جمله مسائلی که فرزندان از والدین خود یاد می گیرند و تبعیت می کنند نوع پوشش،‌ آرایش و پیرایش است و این امور والدین همواره با کنجکاوی تمام مورد توجه فرزندان می باشد.

اگر مادر و پدر لباس های غیر تحریک کننده و غیر جلف که مروج برهنگی در محیط خانه و خانواده نباشد بپوشند و لباس های خانه و بیرون خانه آنها در عین روشنی، سادگی ‌و بی آلایشی،‌ تمیز و طاهر و مرتّب باشد، فرزندان هم به همین صورت لباس می پوشند و عمل می کنند.

نوع پوشش پدر و مادر مُروج حیا و عفاف و حجاب و پاکدامنی در محیط خانه و خانواده و سپس جامعه است پدر و مادری که بدون رعایت مسائل تربیتی با نوع پوشش خود حیا و عفاف را درون خانه سرکوب می کنند و عملاً‌ با رفتارشان بی عفتی را آموزش می دهند حاصل عملکرد آنها فرزندان عفیف و محبوب نخواهد بود.

ولی پدر و مادری که با شکوفاسازی گوهر حیا و تقیّد به فریضه حجاب در محیط خانه و خانواده و جامعه عمل می کنند اینها سعادت و خوشبختی و رشد و تعالی را به فرزندان خویش هدیه می نمایند اینها همان خانواده هائی هستند که به اسوه حیا و حجاب حضرت فاطمه زهرا(س) به صورت شایسته تأسی جسته و اقتدا نموده اند.

4ـ عادت بخشی:

یکی از شیوه های تربیتی، ‌عادت بخشی کودکان و نوجوانان به انجام اعمال و فرایض دینی و اخلاقی است،‌ تا در پرتو انجام و تکرار، ‌عمل، ‌تبدیل به عادت شده و آنگاه این عادت آرام آرام همراه با آگاهی و شناخت گردد. تلقین، اثری شگرف و معجزه آسا در تربیت پذیری دینی و آماده سازی کودکان و نوجوانان برای انجام تکالیف دینی و عبادی دارد.

تلقین و تکرار تلقینات مثبت و سازنده برای بچه ها تا پیدایش و تثبیت عادات و خصائل دینی و اخلاقی در آنها لازم و ضروری است. عمق بخشیدن و درونی کردن آموزه های دینی و اخلاقی و ملکه کردن فضائل در کودکان و نوجوانان نیازمند بهره گیری از شیوه عادت بخشی با تکنیک ها و مهارت رفتاری و گفتاری است.(نگرشی نو به تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، ص 110)

5ـ سالم سازی:

تأثیر محیط خانه و خانواده، مدرسه، همسایگان،‌ هم بازیان، ‌و دوستان و معاشران و برنامه های صدا و سیما محیط تربیتی فرزند شما را تشکیل می دهد. اگر این عناصر محیطی و رسانه ای سالم و پاک باشند تأثیر مطلوب تربیتی بر کودک و نوجوان ما خواهند داشت و بالعکس اگر این عناصر محیطی و رسانه ای آلوده و منحرف باشند کودک و نوجوان گرفتار خطرات اخلاقی و تربیتی خواهند شد.

امام علی (ع): «انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شیء قبلته) ذهن و دل نونهال مانند زمین خالی است که هر تخمی در آن افشانده شود می پذیرد.(غررالحکم و دررالکلم ، ص275)

امام صادق (ع) فرموده اند: (با دروا اولادکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه)(الکافی ،ج6،ص27) ) ارزشها و آداب و فرائض دینی را به فرزندان خود بیاموزید و (آنها را با آموزه های دینی بیمه کنید) پیش از آنکه گروه ها و محیط های منحرف بر شما سبقت بگیرند.

والدین در حکم مربیان دلسوز بایستی مراقب محل زندگی،‌ دوستان و همبازی ها، مدرسه و محل تحصیل و ورزش فرزند خود باشند و اگر این محیط ها عاری از فرهنگ حجاب و عفاف است از رفت و آمد فرزندان خود به این محیط ها جلوگیری کرده و بر اساس فریضه امر به معروف و نهی از منکر به سالم سازی محیط تربیتی فرزندان خود بپردازند و اگر توان تغییر و تحول این محیط ها را ندارند،‌ به مکانی بهتر که نوگلان آنها آسیب نبینند هجرت و نقل مکان نمایند.

نابسامانی خانواده،‌ اختلاف و درگیری بین والدین، ‌عدم رابطه صمیمی میان اعضاء خانواده و به ویژه والدین، ‌در نتیجه فقدان امنیت و آرامش در خانواده، تربیت صحیح فرزند را تهدید و به مخاطره می اندازد و باعث گرفتاری فرزندان به بی حیائی، بی عفتی و بی حجابی می گردد.(نگرشی نو به تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، ص 110) 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

دعا در نهج البلاغه

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
Powered by TayaCMS