حکمت 250 نهج البلاغه : صدقه و توانگرى

حکمت 250 نهج البلاغه : صدقه و توانگرى

متن اصلی حکمت 250 نهج البلاغه

موضوع حکمت 250 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 250 نهج البلاغه

250 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ

موضوع حکمت 250 نهج البلاغه

صدقه و توانگرى

(اخلاقى، اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

250- امام عليه السّلام (در ترغيب ببخشش در راه خدا) فرموده است

1- هرگاه تنگدست شديد بصدقه دادن (به مستمندان) با خدا سودا كنيد (هر اندازه مى توانيد در راه او انفاق نمائيد كه صدقه بوسيله توانگر شدن است چنانكه جلوگير از بلاها و گرفتاريها و پيشآمدها است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1201)

ترجمه مرحوم شهیدی

258 [و فرمود:] چون تنگدست شديد به صدقه دادن با خدا سودا كنيد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 403)

شرح ابن میثم

244- و قال عليه السّلام:

إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ

اللغة

و الإملاق: الفقر.

المعنى

و قد مرّ أنّ الصدقة تعدّ للمزيد من فضل اللّه. فأمر الفقراء أن يتصدّقوا بما عساه يقع في أيديهم و لو بشقّ تمرة ليستعدّوا بذلك لإفاضة فضل اللّه، و رغّبهم في ذلك بذكر التجارة و هى استعارة لاستعاضة ما يحصل عمّا يبذل. و الفقراء أولى باستجلاب الرزق بالصدقة من الأغنياء لانفعال القلوب لهم و رقّتها عليهم و لما يسبق إلى أذهان الخلق أنّ ذلك منهم عن إخلاص دون الأغنياء.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 370)

ترجمه شرح ابن میثم

244- امام (ع) فرمود:

إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ

لغت

املاق: تنگدستى

ترجمه

«هرگاه تنگدست شديد با دادن صدقه، با خدا معامله كنيد»

شرح

قبلا گذشت كه صدقه دادن باعث فزونى لطف خدا مى گردد. اين است كه به فقرا دستور مى دهد تا به هر مقدارى كه دسترسى دارند- اگر چه به نيم خرمايى باشد- صدقه بدهند، تا بدين وسيله جهت افاضه لطف خدا آمادگى پيدا كنند. و در اين عبارت با كلمه تجارت- كه استعاره آورده است براى گرفتن چيزى به جاى آنچه مى دهد- آنان را وادار به دادن صدقه كرده است. و تهيدستان از ثروتمندان به جلب روزى به وسيله دادن صدقه سزاوارترند براى اين كه دلها بيشتر براى آنها متأثر مى شود و بر آنها رقّت مى كند، و از طرفى چون در فكر مردم اين طور مى گذرد كه صدقه دادن اينان از روى اخلاص است نه ثروتمندان.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 628 و 629)

شرح مرحوم مغنیه

257- إذا أملقتم فتاجروا اللّه بالصّدقة.

المعنى

من افتقر و ضاقت عليه سبل الرزق فليتصدق و لو بلقمة من قرصه على معدة خاوية، فإن الصدقة مفتاح الرزق. و تقدم الكلام عن ذلك في الحكمة 6 و 136.

و قال الشيخ محمد عبده: «هاهنا سر لا يعلم» و قد يكون السر هو مجرد التوكل على اللّه و الانقطاع اليه بصدق و إخلاص، و عدم اليأس من فضله و رحمته، و من توكل عليه كفاه.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 370)

شرح شیخ عباس قمی

53- إ ذا أملقتم فتاجروا اللّه بالصّدقة. الإملاق: الفقر. قال تعالى: وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ. قال بعض الشعراء في حقّ أمير المؤمنين عليه السلام يذكر فيه تصدّقه عليه السلام بقرص الخبز، و إعادة الشمس عليه عليه السلام و لقد أجاد فيما أفاد:

جاد بالقرص و الطّوى مل ء جنبيه ، و عاف الطعام و هو سغوب

فأعاد القرص المنير عليه القرص

و المقرض الكرام كسوب

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 60)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة و الاربعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(248) و قال عليه السّلام: إذا أملقتم فتاجروا اللَّه بالصّدقة.

اللغة

(الاملاق): الفقر يقال: أملق إملاقا إذا افتقر و احتاج- مجمع البحرين.

المعنى

قد ذكر في غير واحد من الأخبار أنّ الصدقة تقع على يد اللَّه قبل أن تصل إلى يد الفقير، و قد وعد اللَّه في كتابه بالتعويض عليها أضعافا مضاعفة و أثبته كقرض عليه فقال تعالى «11- الحديد- : «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ».

قال الشارح المعتزلي: «و جاء في الأثر أنّ عليّا عليه السّلام عمل ليهودي في سقي نخل له في حياة رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله بمدّ من شعير، فخبزه قرصا، فلمّا همّ أن يفطر عليه أتاه سائل يستطعم فدفعه إليه فبات طاويا و تاجر اللَّه تعالى بتلك الصّدقة انتهى.

الترجمة

فرمود: چون بسيار تنگدست شديد بوسيله صدقه دادن با خدا معامله كنيد.

  • چون كه گشتى فقير و بيچاره دل بسودا سپار يكباره
  • هر چه دارى همه تصدّق كنعوض نقد از خدا بستان

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص328و329)

شرح لاهیجی

(291) و قال (- ع- ) اذا املقتم فتاجروا اللّه بالصّدقة يعنى گفت (- ع- ) كه هرگاه فقير گشتيد پس معامله كنيد با خدا بصدقه دادن يعنى بقدر وسع انفاق كنيد زيرا كه صدقه باعث توانگر شدنست

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 314)

شرح ابن ابی الحدید

255: إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ قد تقدم القول في الصدقة- . و قالت الحكماء- أفضل العبادات الصدقة لأن نفعها يتعدى- و نفع الصلاة و الصوم لا يتعدى- . و

جاء في الأثر أن عليا ع- عمل ليهودي في سقي نخل له- في حياة رسول الله ص بمد من شعير- فخبزه قرصا فلما هم أن يفطر عليه- أتاه سائل يستطعم فدفعه إليه- و بات طاويا و تاجر الله تعالى بتلك الصدقة- فعد الناس هذه الفعلة من أعظم السخاء- و عدوها أيضا من أعظم العبادة

- . و قال بعض شعراء الشيعة يذكر إعادة الشمس عليه- و أحسن فيما قال-

جاد بالقرص و الطوى مل ء جنبيه و عاف الطعام و هو سغوب

فأعاد القرص المنير عليه القرص

و المقرض الكرام كسوب

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 101)

شرح نهج البلاغه منظوم

[249] و قال عليه السّلام:

إذا أملقتم فتاجروا اللّه بالصّدقة

ترجمه

بهنگامى كه تهى دست شديد، با دادن صدقه با خدا بتجارت كار كنيد (كه خدا يك را ده عوض مى دهد و در روزى را بر روى او مى گشايد).

نظم

  • تهى دستى بهنگامى كه رو كردنشست از فقر بر رخساره ات گرد
  • مبادا از مردمان گوئى تملّقبراه حق بده قدرى تصدّق
  • ز دور چرخ اگر ديدى خسارتبايزد با تصدّق كن تجارت
  • بكن ايثار و سودا با خدا كندر روزى بروى خويش وا كن
  • بلا را چاره باشد جود و انفاقبزهر سختى است انفاق ترياق

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 27 و 28)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

عدالت اجتماعی در حکومت امام علی (ع)

عدالت اجتماعي به عنوان يک مفهوم جامع و همه جانبه در سياست گذاري يک حکومت و يک نظام وسيع بين المللي، براي اولين بار در تاريخ، از طرف امام علي (ع) و پس از شکست امپراطوري هاي روم و ايران و فتوحات مسلمين در قاره هاي آسيا و افريقا پايه گذاري شد. از ديدگاه امام علي (ع)، عدالت اجتماعي يک اصل همگرا و مشروع حکومتي است و همه ي ابعاد سياسي، اقتصادي اداري و سازماني را در بر دارد.
No image

سيره پيامبر و اهل بيت صلوات الله عليهم در مقابله با شبهات اعتقادی

برای رسیدن به کمال اعتقادی نمی توان تنها به آموزش عقاید حقه اکتفا کرد بلکه باید در هر زمان سلاح مقابله با شبهات اعتقادی را نیز در دست داشت. پیشگیری از وقوع شبهات و نجات انسان ها از ورطه شبهات یکی از اقدامات مهم و اساسی معصومین در تربیت اعتقادی بوده است. از اثراتي كه در نهج البلاغه براي وجود پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله شمرده شده است يكي هم از بين بردن شبهات است.
No image

مهرورزی در سيره اميرالمؤمنين

چکیده بحث: نگاهي به زندگي 63 ساله اميرالمؤمنين علي عليه السلام اين مفهوم را در پي دارد که آنچه در رفتار و گفتار حضرت حکمفرما بوده از شدت عدالت نشأت مي گرفته است و در سايه اين عدالت مهرورزي هايي نسبت به همگان مثل دشمن، دوست، مسلمان، غير مسلمان، کودک، جوان، پير، يتيم، فقير و... صورت مي گرفته است به طوري که تعجب انسانها و در زمان اخير، مستشرقين را برانگيخته است و افراد زيادي به واسطه مهرورزي هاي حضرت مسلمان شدند.
No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
Powered by TayaCMS