حکمت 394 نهج البلاغه : ضرورت موقعیت شناسی

حکمت 394 نهج البلاغه : ضرورت موقعیت شناسی

متن اصلی حکمت 394 نهج البلاغه

موضوع حکمت 394 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 394 نهج البلاغه

394 وَ (قَالَ عليه السلام لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ- وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ يُسْتَصْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا- لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً و الشكير هاهنا أول ما ينبت من ريش الطائر قبل أن يقوى و يستحصف و السقب الصغير من الإبل و لا يهدر إلا بعد أن يستفحل«»)

موضوع حکمت 394 نهج البلاغه

ضرورت موقعيّت شناسى

(اخلاقى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

394- امام عليه السّلام به يكى از كسانيكه با آن حضرت سخن مى گفت در حاليكه سخنى بر زبان راند كه مانند او را از گفتن چنان سخن كوچك مى پنداشتند (در باره سخن بيجا) فرمود: 1- پرواز كردى پيش از پر در آوردن، و بانگ زدى هنگام بچه بودن (خلاصه ترا نمى رسيد كه چنين سخنى در محضر ما بگوئى، يا سزاوار نبود كه چون تويى اين سخن را بگويد. سيّد رضىّ «رحمه اللّه» فرمايد:) شكير در اينجا: اوّل پرى است كه در مرغ مى رويد پيش از آنكه قوّت يافته محكم گردد، و سقب: بچه شترى است كه بانگ نمى زند مگر پس از آنكه بزرگ شود.

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1275 و 1276)

ترجمه مرحوم شهیدی

402 [و به يكى از كسانى كه بدو سخنى گفته بود و از مقدار وى بزرگتر مى نمود فرمود:] پر نياورده پريدى و در خردسالى بانگ در كشيدى. [و شكير، نخست پرهاست كه بر پرنده رويد، پيش از آنكه نيرومند و استوار شود، و سقب شتر خردسال است و شتر بانگ بر نياورد مگر آن گاه كه فحل گردد.]

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 433)

شرح ابن میثم

378- و قال عليه السّلام: لبعض مخاطبيه- و قد تكلم بكلمة يستصغر عن مثله- :

لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً

اللغة

فالشكير: هو الفرخ قبل النهوض.

المعنى

و استعار له لفظ الشكير و السقب باعتبار صغر قدره عمّا تكلّم به في حضرته، و وصف الطيران و الهدير له باعتبار نهوضه إلى ذلك الكلام الّذي هو فوق محلّه و ليس أهلا له كما أنّ الطيران ليس من شأن الشكير، و لا الهدير من شأن السقب.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 439)

ترجمه شرح ابن میثم

378- امام (ع) به يكى از مخاطبانش- كه سخنى فراتر از حدّ خود گفته بود- فرمود:

لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً

لغت

شكير: جوجه پيش از پر در آوردن

ترجمه

«پيش از پر در آوردن پرواز كردى و در خردى بانگ برآوردى».

شرح

كلمه «شكير» و كلمه «سقب» را به جهت كم ارزشى او به خاطر سخنى كه در محضر امام گفته بود، و صفت پرواز كردن و بانگ برآوردن را به خاطر گفتن چنين سخنى كه بيجا بوده و او شايستگى گفتنش را نداشته است- براى آن شخص استعاره آورده است- همان طورى كه پرواز در شأن جوجه پر در نياورده، و بانگ بر آوردن در خور كودك نمى باشد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 742 و 743)

شرح مرحوم مغنیه

396- و قال لبعض مخاطبيه (و قد تكلّم بكلمة يستصغر مثله عن قول مثلها: لقد طرت شكيرا، و هدرت سقبا و الشّكير ههنا أوّل ما ينبت من ريش الطّائر قبل أن يقوى و يستحصف، و السّقب الصّغير من الإبل، و لا يهدر إلّا بعد أن يستفحل).

المعنى

كان هذا المتكلم من أهل الجهل، و لكنه ظهر أمام سيد الكونين بعد رسول اللّه (ص) بمظهر العلماء، فأدبه الإمام بهذه الكلمة، و لا أعرف جريمة تحمل معها العقوبة عليها إلا جريمة الدعوى بغير الحق.. فلقد طلب هذا المدعي الاحترام بالادعاء الكاذب، فعوقب بالازدراء و الاحتقار، و أول من ادعى بالباطل إبليس فكان نصيبه اللعنة الى يوم الدين. و قال بعض الحكماء: «الادعاء رعونة لا يحتمل القلب إمساكها، فيلقيها الى ألسنة الحمقى».

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 449 و 450)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

(382) و قال عليه السّلام لبعض مخاطبيه- و قد تكلّم بكلمة يستصغر مثله عن قول مثلها- : لقد طرت شكيرا، و هدرت سقبا. قال الرّضي: و الشكير هنا أوّل ما ينبت من ريش الطائر قبل أن يقوى و يستحصف، و السقب الصغير من الابل و لا يهدر إلّا بعد أن يستفحل.

اللغة

(الشكير) ج: شكر، ما ينبت في اصول الشجر الكبار، صغار النبت و الريش و الشعر بين كباره، شكير الابل صغارها (السقب) ج: أسقب و سقاب و سقوب و سقبان ولد الناقة ساعة يولد.

المعنى

قد تكلّم هذا المخاطب بحضرته ما لا يليق به من إظهار الرأي، فنبّهه عليه السّلام بهذا التعبير البليغ على ترفّعه فوق قدره.

الترجمة

تو چون جوجه نو در آمد بپرواز آمدى، و چون نوزاد يك روزه شتر بانگ برداشتي.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 484)

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

410: وَ قَالَ ع لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ- وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ يُسْتَصْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا- لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً قال الشكير هاهنا أول ما ينبت من ريش الطائر- قبل أن يقوى و يستحصف- و السقب الصغير من الإبل- و لا يهدر إلا بعد أن يستفحل هذا مثل قولهم قد زبب قبل أن يحصرم- . و من أمثال العامة- يقرأ بالشواذ و ما حفظ بعد جزء المفصل

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 4)

شرح نهج البلاغه منظوم

[393] و قال عليه السّلام لبعض مخاطبيه

و قد تكلّم بكلمة يستصغر مثله عن قول مثلها- : لقد طرت شكيرا، و هدّرت سقبا. و الشّكير ههنا: أوّل ما ينبت من رّيش الطّآئر قبل أن يقوى و يستحصف، و السّقب: الصّغير من الإبل، و لا يهدر إلّا بعد أن يستفحل.

ترجمه

يكى در نزد آن حضرت عليه السّلام سخنى گفت كه او را كوچكتر از آن مى پنداشتند كه چنان سخنى گويد، لذا حضرت فرمودند: تو پيش از پيدا كردن پر پريدى و بگاه بچّه بودن فرياد بر آوردى، و بقول سيّد رضى رحمة اللّه عليه، شكير در اينجا اوّلين پرى است كه در مرغ پيش از ريشه محكم كردنش برويد، و سقب هم ناقه كوچك است، و ناقه كوچك فرياد برنياورد، جز بهنگامى كه بزرگ شود.

نظم

  • به پيش شاه دين ز اشخاص عامىتراويد از دهانش خوش كلامى
  • چو او مى بود كوچك اندر انظارنبود اندر خور آن سنخ گفتار
  • از او آن گفته چون آن شاه بشنودمثل در باره اش اين گونه فرمود
  • تو پيش از پر در آوردن پريدىنگشته فحل فريادى كشيدى
  • توئى كوچك نشايد در محافلبزرگان را شوى قرن و مماثل
  • فراتر از گليم خويش پا رامكش در جاى خود راحت بياسا

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 177 و 178)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

دعا در سيره عبادي معصومين

دعاهایی كه از پیشوایان دین و امامان معصوم رسیده ودر دست است یكی از نفائس منابع علوم ومعارف و اخلاق اسلامی به شمار می روند برای اینكه ان بزرگواران با شناختی كه از خدا و مبادی عالیه و همچنین از انسان و نیازمندی هایش داشته اند از مكنونات دل ادمی در مقام دعا تعبیر كرده و از حقایق اعتقادی اخلاقی پرده برداشته اندو با تعلیم این دعاها و تشویق ایشان به خواندن این ادعیه خواسته اند تا آنان كه لیاقت فراگیری معارف الهی را دارند بدین وسیله با حقایق آشنا شوند و به غرض غایی از خلقت كه همان عبودیّت واقعی و معرفت اوست نایل آیند
No image

مهرورزی در سيره اميرالمؤمنين

چکیده بحث: نگاهي به زندگي 63 ساله اميرالمؤمنين علي عليه السلام اين مفهوم را در پي دارد که آنچه در رفتار و گفتار حضرت حکمفرما بوده از شدت عدالت نشأت مي گرفته است و در سايه اين عدالت مهرورزي هايي نسبت به همگان مثل دشمن، دوست، مسلمان، غير مسلمان، کودک، جوان، پير، يتيم، فقير و... صورت مي گرفته است به طوري که تعجب انسانها و در زمان اخير، مستشرقين را برانگيخته است و افراد زيادي به واسطه مهرورزي هاي حضرت مسلمان شدند.
No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

تعریف و مفهوم حلم ، اهمیت وفضیلت حلم در آیینه آیات و روایات ، ویژگی های شخص حلیم ، حلم وکظم غیظ ، همراهی حلم با علم و عقل و آثار و ثمرات حلم در نتیجه بحثی مختصر از سیره ائمه معصومین علیهم السلام در این باب از جمله مباحثی است که در اندک مجالی بحث خواهد شد .
No image

حقوق شهروندی در حكومت علوی

مقاله حاضر با عنوان حرمت وکرامت انسان در حکومت امام علی(ع) عهده دار تبیین منزلت انسان در حکومت علوی است. بدین منظور ابتدا نگاهی به دیدگاه آن حضرت درباره حکومت می افکنیم.
Powered by TayaCMS