عوامل امنيت را از نظر آيات و روايات

عوامل امنيت را از نظر آيات و روايات

مقدمه:

تعریف لغوی:

تعریف اصطلاحی:

عوامل امنیت

ایمان:

2 - امداد الهی و توجه به لطف پروردگار متعال :

3- ایجاد مانع

- موانع نرم؛

4 - تقویت سپاه اسلام و جامعه اسلامی

1-4 بنیه نظامی

منابع و مآخذ

بسم الله الرحمن الرحیم

سید احمد احمدی

مقدمه:

ابتدا لازم است برای ورود به بحث عوامل امنیت مقدمه ای كوتاه در تعریف امنیت داشته باشیم هر چند كه این واژه در حوزه لغوی تعریفی بدیهی دارد و در اصطلاح بسیار نسبیّت پذیر است.

تعریف لغوی:

امنیت یعنی رهایی نسبی از تهدیدات زیان رساننده.

امنیت به معنای فقدان تهدید یا به عبارت دیگر فقدان نا امنی است.

تعریف اصطلاحی:

امنیت مفهومی است كه در گذر زمان دستخوش تحولات اساسی شده است و تا چند دهه پیش (تضمین) امنیت در گرو دستیابی به تجهیزات و برتری نظامی بود[1] ولی آنچه می توان مصطلح این واژه دانست این است كه امنیت یك ملت دربرگیرنده وحدت ارضی، ثبات رژیم، درك تقابل منافع ملی و بین المللی و تأمین و محفوظ نگه داشتن حیات ساكنین در برابر تهدید، اقدام و یا موقعیتی است كه به هر وجهی بر روند زندگی آنها لطمه وارد می كند و به عبارت دیگر امنیت در یك جامعه یعنی اینكه آن جامعه در معرض خطر قرار نگرفته و آزاد از هر گونه تهدید و یا ترس از خطر باشد. امنیت یك كشور یعنی مقدار ثباتی كه آن كشور از آن برخوردار است بنابراین چهارچوب تعریف امنیت ابعاد مختلفی دارد.

كه بر اساس ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قومی، ایدئولوژیك و همچنین نظامی معنا می شود.[2] پس واضح است كه عوامل امنیت نیز به تناسب زمان و مكان و مؤلفه های گوناگون آن متغیر و وسیع خواهد بود.

عوامل امنیت:

ما در این بحث عوامل امنیت را از نظر آیات و روایات بررسی می كنیم و سعی بر ذكر شاخص های ثابت و ماندگار در هر عصر شرایط جوامع ایمانی د رتمام دوران و ازمان می باشد.

1- 1 ایمان سوره مباركه فتح آیه شریفه 4

2- 1 امداد الهی سوره مباركه عنكبوت شریفه 67

3- -1 ایجاد مانعسوره مباركه كهف آیات شریفه 97 و 94

عامل سوم بر دو قسم 1- موانع سخت چون سدسازی و.....و2 - موانع نرم: - حسن همجواری، صلح- تقیه- ایجاد امنیت بدون مرز

4-1 تقویت سپاه اسلام و جامعه اسلامی سوره مباركه انفال آیه 60

عامل چهارم نیز بر دو قسم 1- تقویت بنیه نظامی و 2- تقویت روحیه سلحشوری و آمادگی روانی جامعه برای مقابله با جنگ روانی، قدرت نرم و نبرد نامتقارن

5-1 امر به معروف و نهی از منكر سوره مباركه توبه آیه شریفه 71 و حج آیه 41

6-1 اجرای حدود الهی سوره توبه شریفه 112

عوامل دیگری چون جهاد كه سوره های نساء و بقره آیات شریفه 193-84 به آن اشاره دارد از برجستگیهای یك جامعه مأمون است و همچنین عوامل معنویی چون شكر، توكل، عمل صالح و...می توان از دلایل مؤثر این بحث شمرد، اما ما به جهت اختصار فقط به چهار عامل بسنده می كنیم.

امنیت یكی از نعم بزرگ الهی و شالوده حكومت صالحان و بستر اصلی استفاده از سایر مواهب الهی بر یك ملت است.

حضرت ابراهیم خلیل الرحمن (ع) موقعی كه در بیابان لم یزرع مكه قرار گرفت نخل سرسبد درخواستهایش از حضرت حق جلّ جلاله شهر ا‍من بود، و‍َ اِذ قالَ اِبراهیمُ رَبِّ اجْعَل هَذا بَلَداً امِناً وَارزُق أهلَهُ ومِنَ الثَمَراتِ مَن أمَنَ مِنهُم بِالله وَ الیَومَ الأخِرِ....[3]

[جالب اینكه ابراهیم (ع) نخست تقاضای امنیت و سپس درخواست مواهب اقتصادی می كند، و این خود اشاره ای است به این حقیقت كه تا امنیت در شهر یا كشوری حكمفرما نباشد فراهم كردن یك اقتصاد سالم ممكن نیست[4]] حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) تأمین امنیت را در جامعه از انگیزه های قیام صالحین و اهداف عالیه امامت و حكومت اسلامی دانسته و می فرماید: اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَكُنِ الَّذِی كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْ ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِكَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِك .

خدای تو می دانی كه جنگ و درگیری ما، برای به دست آوردن قدرت و حكومت و دنیا و ثروت نبود، بلكه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر كنیم، تا بندگان ستمدیده ات در أمن و أمان زندگی كنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجراء گردد.[5]

عوامل امنیت

ایمان:

چرا ایمان سبب امنیت است؟

جواب ، برداشتی است از تفسیر نور. [ چون شخصی با ایمان كسی است كه می داند ذره مثقالی از كارش حساب دارد مثقال ذرة خیراً یره[6]نسبت به تلاش و فعالیتش دلگرم است] و نفس كار و تلاش مانع از بیكاری و بی بند و باری است و اجتماع فعال تا اندازه قابل توجهی روزنه های بزه كاری و ولنگاری را می بندد و از گزند این امور مصون می ماند. [(انسان مؤمن) اگر به او ظلمی شود می داند كه خداوند در كمین ستمگران است پس جای اضطراب و نگرانی نیست و آرامش دارد (انّ ربّك لبالمرصاد).[7] كسی كه باور به حكمت و علم خدای تعالی دارد خوشبین است و خوشبینی چشمه آرامش است، راه روشن و آینده بهتر از گذشته، اطمینان می آورد (ولآخرة خیر و ابقی)[8] و مهمتر اینكه می داند راهبر و راهنمایش معصوم از هر لغزشی و خطاست (انی جاعلك للناس اماما)][9] در نتیجه دلگرمی به تلاش همراه امیدواری و خوشبینی، طمأنینه قلبی و ازاله اضطراب در سایه هستی نواز امامت معصوم (ع) امنیت دارین را در پی دارد.

حوادثی كه منجر به صلح حدیبیه شد مسائل نگران كننده و برای افراد ضعیف الایمان تردید برانگیز بود، رخدادهای كه صورت ظاهر آن نشان از تسلیم مسلمانان و اتخاذ استراتژی بازدارنده از سوی دشمن آینده ای مبهن را ترمیم می نمود، لذا در چنین ظرایطی افراد ضعیف تحت تأثیر جوسازی های منافقان به مخاطره جدی سقوط ایمان و تزلزل عقیده دچار شدند. ولی از آنجا كه لطف خدای متعال بی پایان و رحمتش واسعه می باشد باران آرامش و امنیت خویش را بر بندگانش ارزانی داشت و می فرماید: هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِیما[10]

در این خصوص تفسیر نمونه چنین می نویسد:[ حتی وقتی سوره فتح نازل شد بعضی با تعجب پرسیدند: چه فتحی؟! اینجا است كه باید لطف الهی شامل حال مسلمانان شود و سكینه و آرامش را به دلهای آنها بازگرداند، نه تنها ضعف و قتوری در آنان راه نیابد، بلكه به مصداق َ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِم بر قدرت ایمان آنها افزوده شود، سكینه در اصل از ماده سكون به معنی آرامش و اطمینان خاطری است كه هرگونه شك و تردید و وحشت را از انسان زایل می كند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم می دارد.

این آرامش ممكن است جنبه عقیدتی داشته باشد و تزلزل اعتقاد را بر طرف سازد یا جنبه عملی، به گونه ای كه ثبات قدم و مقاومت و شكیبایی به انسان بخشد][11]

وجود مبارك حضرت امیر (ع) می فرمایند: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللَّهَ وُفِّقَ، وَ مَنِ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَلِیلًا هُدِیَ لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ، فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ.[12]

شاهد سخن در فراز گرانبهای فانّ جار الله آمن همسایه خدا متعال در امان است كسی كه خود را در پناه خداوند قرار داده و ایمان داشته باشد در امنیت و آرامش خواهد بود.

2 - امداد الهی و توجه به لطف پروردگار متعال :

اَوَلَم یَرَوا اَنّا جَعَلنا حَرَماً آمناً و یُتخطّف النّاس من حَولِهِم اَفَبِالباطل یؤمنون وَ بِنِعمَةِ الله یَكفرون[13]

[شأن نزول: در تغییر درالمنثور ذیل آیه شریفه مورد بحث، از ابن عباس چنین نقل شده: گروهی از مشركان گفتند: ای محمد (ص) اگر ما داخل در دین نمی شویم تنها به خاطر این است كه می ترسیم ما را بربایند (و به سرعت نابود كنند) چون جمعیت ما كم است و جمعیت مشركان عرب بسیارند، به محض اینكه به آنها خبر رسد كه ما وارد دین تو شده ایم به سرعت ما را می ربایند، و خوراك یك نفر از آنها هستیم، در اینجا آیه شریفه اولم یروا.... نازل شد و به آنها پاسخ فرمود: آیا آنها ندیدند كه ما برای آنها حرم امنی قرار دادیم

(سرزمین پاك و مقدس مكه) أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِنا. در حالی كه عرب در ناامنی به سر می برند، و در بیرون این سرزمین انسانها را می ربایند همه جا غارت است و كشتار، اما این سرزمین همچنان امن و امان باقی مانده است (ویتخطّف الناس من حولهم) خدایی كه قادر است در این دریای متلاطم و طوفانی سرزمین حجاز حرم مكه را همچون جزیره ای آرام و امن و امان قرار دهد چگونه قدرت ندارد آنها را در برابر دشمنان حفظ كند؟ و چگونه آنها از این مردم ضعیف و ناتوان در برابر خداوند بزرگ و قادر متعال وحشت دارند؟ آیا با این حال آنها به باطل ایمان می آورند و نعمت خدا را كفران می كنند؟! (أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ یَكْفُرُون )

كوتاه سخن اینكه خداوندی كه می تواند در میان یك سرزمین گسترده بحرانی، كه جمعی از مردم نیمه وحشی در آن سكونت دارند یك منطقه كوچك را در امنیت فرو برد چگونه نمی تواند انسانهای مؤمن را در میان انبوهی كافر و بی ایمان حفظ كند؟[14]

آیه شریفه 26 سوره مباركه انفال همین نصرت و امداد الهی را در برهه دیگری از زمان یعنی در دوران عافیت مسلمین یادآور می شود و خاطرات دوران مبارزه و تعقیب و گریز را به یادشان می آورد كه هیچ وقت چنین ایامی را فراموش نكنند و همواره شاكر نعمت بزرگ امنیت باشند. زیرا رضایت مندی و شكر موهبت های الهی خود سبب پایداری آسایش و افزونی بركات آسمانی است.

وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَیَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون [15]

[تخطّف به معنای به سرعت گرفتن و ربودن است.[16]]

[می فرماید: به خاطر بیاورید آن زمان را كه شما گروهی كوچك و ناتوان بودید و در چنگال دشمنان گرفتار، و آنها می خواستند شما را به ضعف و ناتوانی بكشانند (وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ) آنچنان كه می ترسیدید مشركان و مخالفان شما را به سرعت بربایند (تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ). این تعبیر، تعبیر لطیفی است كه نهایت ضعف و كمی نفرات مسلمانان را در آن زمان آشكار می سازد آن چنان كه گویی همانند یك جسم كوچك در هوا معلق بودند كه دشمن به آسانی می توانست آنها را برباید و این اشاره به وضع مسلمانان در مكه قبل از هجرت در برابر مشركان نیرومند و یا اشاره به مسلمانان بعد از هجرت در مقابل قدرت های بزرگ آن روزها همانند ایران و روم است

ولی خداوند شما را پناه داد (فأواكم)

با یاری خود شما را تقویت كرد (وایدكم بنصره)

و از روزهای پاكیزه شما را بهره مند ساخت (ورزقكم من الطیبات)

شاید شكر نعمت او را به جا آورد (لعلكم تشكرون)[17]]

[ادخلوا مصر ان شاء الله آمنین[18] پس برای تأمین شهر و دیارمان ضمن تلاش باید به لطف الهی توجه ویژه داشت، زیرا تا خدای تعالی نخواهد امنیتی در كار نیست.[19]]

3- ایجاد مانع

قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا[20]

فَمَا اسْطاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْبا[21]

[امنیت نخستین و مهمترین شرط یك زندگی سالم اجتماعی است به همین جهت ذوالقرنین برای فراهم كردن آن نسبت به قومی كه مورد تهدید قرار گرفته بودند پرزحمت ترین كارها را بر عهده گرفت و برای جلوگیری از مفسدان از نیرومندترین سدها استفاده كرد ، سدی كه در تاریخ ضرب المثل شده و سنبل استحكام و دوام و بقاء است .

اصولاً تا جلو مفسدان را با قاطعیت و بوسیله نیرومندترین سدها نگیرند جامعه روی سعادت نخواهد دید و به همین دلیل حضرت ابراهیم (ع) هنگام بنای كعبه نخستین چیزی را كه از خدا (تعالی) برای آن سرزمین تقاضا كرد نعمت امنیت بود، (ُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً) و نیز بهمین دلیل سخترین مجازاتها در فقه اسلامی برای كسانی در نظر گرفته شده است كه امنیت جامعه را به خطر می افكنند[22]]

[ كلمه استطاع و اسطاع به یك معنا است، و ظهور به معنای علو و استعلاء است و نقب به معنای سوراخ كردن است....در این جمله نیز حذف و ایجاز به كار رفته و تقدیر آن: (فبنی السد فما استطاع یأجوج و مأجوج ان یعلوه لارتفاعه و ما استطاعوا ان ینقبوه لاستحكامه) می باشد یعنی بعد از آنكه سد را ساخت یأجوج و مأجوج نتوانستند به بالای آن بروند، چون بلند بود، و نیز نتوانستند سوراخش كنند بس كه محكم بود[23]]

همچنین از شریفه نود و چهارم استفاده می شود در ایجاد مانع نرم (یعنی تدابیر لازم جهت جلوگیری از تحركات دشمن بدون استفاده از امكانات فیزیكی) وجود اولیاء الهی در منافذ قدرت خود عامل مؤثری است در اراده تخریبی دشمن.

نصب و مسؤلیت پذیری انسانهای امین و به دور از آلودگی آرامش آفرین است چون انسان تا خود آرامش نداشته و امین نباشد چگونه می خواهد جامعه ای را در فرایند آسودگی قرار دهد.

[اگر یوسف ها حاكم باشند امنیت برقرار خواهد شد (آمنین)[24]]

[اولیای خدا بهترین كسانی اند كه می توانند ایجاد امنیت كنند و گره گشای مردم باشند (یا ذالقرنین...تجعل بیننا...سدّاً) نیاز به امنیت بیش از مسكن و لباس است (نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا) (مردمی كه در برابر خورشید، سایه بان و لباس نداشتند، از ذوالقرنین امنیت خواستند، نه پوشش) در جوامع انسانی، امنیت و آسایش از اهمیت ویژه ای برخوردار است در تجعل بیننا و بینهم سدّاً) لذا سخت ترین كیفرها نیز برای بر هم زنندگان امنیت است

- موانع نرم؛

امام صادق (ع) فرمود: تقیّه سدّی میان شما و مخالفان است كه قابل بالا رفتن از آن و سوراخ كردن نیست (به نقل از تفسیر نورالثقلین)[25]]

تطابق الفاظ در حدیث امام (ع) با آیه شریفه مورد بحث بیان تقابل نرم ایجاد مانع و اتخاذ استراتژیهای فكی است برای در أمان ماندن از گزند دشمن، كه تقیه، صلح، همجواری، وحدت اقوام، حفظ سنت های خوب ، حسن خلق، معاشرت نیكو از شاخصه های این قسم است.

حضرت امیر (ع): وَلاتَدفَعَنَّ صُلحاً دَعاكَ إلیه عَدوُّك ولله فِیه رِضیً، فَإنَّ فی الصُلح دَعَةً لِجُنودِكَ، وراجةً مِن همومِك وَأمناً لِبلادِك[26]....

هرگز پیشنهاد صلح دشمن را كه خشنودی خدا در آن است، ردّ مكن، كه آسایش رزمندگان و آرامش فكری تو، و امنیت كشور در صلح تأمین می گردد.

در خصوص آداب و رسوم و اخلاق حضرت (ع) می فرمایند :

مقاربةُ الناس فی اخلاقهم أمن من غوائلهم[27]

هماهنگی در اخلاق و رسوم مردم، ایمن ماندن از دشمنی و كینه های آنان است

مردم یك سری رسوم و آدابی دارند كه اینها باعث انس و الفت و ارتباط گیری بیشتر آنها شده است و در سایه این سنتها گروی از علقه و پاسداشت طرفینی برای همدیگر قائل می باشند و رعایت آن را ملتزم می شمارند و این وجوه مشترك فیلتری است برای تخلیه ناآرامی ها و ایجاد فضایی امن كه رسوم و اخلاق اقتضای آن را دارد و در واقع سنن خوب دستمایه محیطی امن برای جامعه بشری است.

همچنین حضرت حسن برخورد و ارتباط آحاد جامعه در ادای سلام و عرض ادب به همدیگر را عاملی مؤثر و مانع لازمی در تشنجهای اجتماعی می دانند و می فرمایند: فرض الله الایمان تطهیراً من الشّرك و...وَالسّلام أماناً من المخاوِفِ[28]....

...و سلام كردن را برای امنیت از ترس ها

4 - تقویت سپاه اسلام و جامعه اسلامی

1-4 بنیه نظامی

وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ[29]

[نخست می فرماید: در برابر دشمنان هر قدر توانایی دارید از نیرو و قدرت آماده سازید (واعدوا لهم ما استطعتم من قوة) یعنی در انتظار نمانید تا دشمن به شما حمله كند و آنگاه آماده مقابله شوید، بلكه از پیش باید به حدّ كافی آمادگی در برابر هجوم های احتمالی دشمن داشته باشید.

سپس اضافه می كند. و همچنین به اندازه كافی اسب های ورزیده برای میدان جهاد فراهم سازید (و من رباط الخیل) رباط به معنای بستن و پیوند دادن است....و مرابطه به معنی محافظت مرزها و همچنین به معنی مراقب از هر چیز دیگر می آید.

در جمله كوتاه فوق یك اصل اساسی در زمینه جهاد اسلامی و حفظ موجودیّت مسلمانان و مجد و عظمت و افتخارات آنان بیان شده است، و تعبیر آیه (شریفه) به قدری وسیع است كه بر هر عصر و زمان و مكانی كاملاً تطبیق می كند.

كلمه (قوّه) چه كلمه كوچك و پرمعنایی است، نه تنها وسایل جنگ و سلاح های مدرن هر عصری را در برمی گیرد، بلكه تمام نیروها و قدرت هایی را كه به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می شود، اعمّ از نیروهای مادّی و معنوی.

.....از قدرت های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، كه آنها نیز در مفهوم قوة مندرج هستند و نقش بسیار مؤثری در پیروزی بر دشمن دارد نیز نباید غفلت كرد.

...هدف نهایی تهیه سلاح و افزایش قدرت جنگی (ترهبون به عدو الله و عدوكم) با این وسایل دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید[30]]

یعنی ایجاد عامل بازدارنده ای در مقابل دشمن و محكم كردن پایه های ثبات امنیتی جامعه اسلامی خود.

[سپس اضافه می كند، علاوه بر این دشمنانی كه می شناسید، دشمنان دیگری نیز دارید كه آنها را نمی شناسید و با افزایش آمادگی جنگی شما آنها نیز می ترسند و بر سر جای خود می نشینند (و آخرین من دونهم لاتعلمونهم)[31]] هیبت آفرینی یكی از عوامل مؤثر در ایجاد امنیت است كه حاصل تقویت همه جانبه استعدادهای جامعه و حكومت است و سزاوار است كه حكومت اسلامی خارج از فرصت های تهدید حتی در ایمن ترین و با ثبات ترین شرایط خود هراز گاهی رزمایشی از قدرت خود در زمینه های گوناگون به خصوص جولان رزمی و دفاع موزائیكی را در مقابل خصم فرضی به نمایش بگذارد تا به تعبیر قرآن كریم تا دشمنانی كه در فكر توطئه و چالش آفرینی هستند و دست های پنهانی دارند كه ما نمی شناسیم و نمی بینیم بترسند. و دسیسه هایشان در نطفه خفه شود و در برابر ما بی انگیزه و بی رمق گردند.

[ ایجاد رعب در دل دشمن به هر وسیله حتی با ظاهر سازی هم لازم است، من قوة در حدیث آمده است: با خضاب كردن موی صورت، دشمن را بترسانید، تا نگویند ارتش اسلام پیر است.[32]

همه دشمنان شناخته شده نیستند (لاتعلمونهم) شاید مراد منافقان باشند چون همین تعبیر درباره آنان هم آمده است لاتعلمهم نحن نعلمهم[33] تنها برای دشمنان شناخته شده برنامه ریزی نكنید، بلكه پیش بینی لازم حتی برای دشمنان ناشناخته آینده هم داشته باشید لاتعلمونهم][34] از جمله لاتعلمونهم استفاده می شود كه نوع آمادگی ما برای این دسته از دشمنان كه احتمال دارد منافقین باشند و از داخل مملكت دست به تحركات خاصی بزنند و یا درگیری های خیابانی به وجود آورند، باید با این تناسب حوزه آمادگی ما متنوع و پیچیده باشد و قوای رزم و دفاع مسلح به فنون جنگ شهری و خانه به خانه باشند.

صاحب لوای محمدی (ص) ، حضرت علی (ع) می فرماید: فالجنود باذن الله حصون للرّعیة و زینُ الوُلاة و عزَّ الدینِ، وسبلُ الامن پس سپاهیان به فرمان خدا پناهگاه استوار رعیت و زینت و وقار زمامداران، شكوه دین، و راه های تحقق امنیت كشورند.[35]

2-4 یكی از عوامل مهم امنیت واكسینه كردن جامعه در مقابل عملیات روانی دشمن مقابلهبا جنگ نامتقارن و دفاع در برابر قدرت نرم دشمن است.

مناسب است ضمن توضیح این واژگان مختصری این فضای جدید از تهدیدات و تسلیمات تشریح شود.

[جنگ روانی: تلاش و كوششی است نظامدار و برنامه ریزی شده برای تخریب یا تضعیف حریف یا دشمن[36]] جنگ نامتقارن= [فقدان تناسب معمول نظامی بین دو جبهه درگیر كه یك طرف عنصری به ظاهر قوی و در طرف دیگر آن عنصر ضعیف قرار دارد و دو اردوگاه جنگی از لحاظ منابع انسانی و مالی كاملاً یا نسبتاً معادله برابری ندارند.

جنگ نامتقارن در زمان هجوم دشمن قوی به سوی طرف ضعیف مفهوم می یابد. البته لازم به توضیح است كه به دلیل تضاد منافع حیاتی دو جبهه (نبرد نامتقارن و یا (عدم تقارن) این واژه نمی تواند القاء كننده وحشت رویاروی باشد بلكه در این نوع جنگها طرف ضعیف با پرهیز از قرینه سازی با نقاط دشمن، و با توجه ویژه به ابعاد روانی و تربیت نیروی ویژه انسانی و نیز تقویت روحیه عمومی نیروهای عامل و پشتیبان سعی می كند از نقاط ضعف دشمن بهره زیاد برده و دشمن را به زانو در بیاورد[37]]

[قدرت نرم: توانایی تبلیغات ، دیپلماسی قوی، ایده آلهای فرهنگی، مشروعیت بخشی و چهره سازی جذاب جهت پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده است.[38]]

وما محمدٌ (ص) اِلّا رسولٌ قد خلت مِن قبلِهِ الرُّسلُ أفَأین ماتَ أو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلَی اَعقابكُم ومَن یَنقَلب علی عَقبیهِ فَلَن یَضُرُّ اللهَ شَیئاً و سیجزی اللهُ الشاكرینَ[39]

در اینجا خدای تعالی با ایجاد پدافند روانی در مقابل آفند دشمن كه با شایعه كشته شدن پیغمبر (ص) در میان ضعف لشكر اسلام تزلزل ایجاد كرد ، یكی از عوامل مهم امنیت را تقویت نموده و مسلمانان را به استقامت روحی وامی دارد و فضای معرفتی بالاتری را بر روی آنها باز می كند و می فرماید: و ما محمد اِلا رسولٌ قد لخت من قبله الرّسل) یعنی شما برای خدا می جنگید و رسول واسطه بین شما و خدا است آیا اگر این واسطه برداشته شود خدای واسطه را فراموش می كنید و به او پشت كرده و به جاهلیت برمی گردید، پس استحكام روانی جامعه از مؤلفه های مهم امنیت و استقامت است.

با استظهار از آیات شریفه بعد چنین برداشت می شود كه روی این موضوع كارگاه تربیتی روحی مؤثری تشكیل شده و خدای متعال می فرماید: وَمَا كان لِنَفس أنَ تَموتَ اِلّا بِإذن الله كتاباً مؤجلاً[40]...مرگ و زندگی دست خداست یعنی اینكه وجود شما در میدان جنگ همان اندازه با مرگ گریبانگیر است كه در محل آسایش با آن مواجهه دارد اینما تكونوا یدرككم الموت ولو كنتم فی بروج مشیدةٍ[41]

سرنوشت همه تعیین شده است، مرگ پیامبر و دیگران نیز یك سنت الهی است.

قرآن كریم ضمن بیان نتایج شیرین سختیها و تحقیر پاداش دنیا می فرماید: چه بسیار پیامبرانی كه مردان الهی فراوانی به همراه آنها جنگیدند[42] یعنی شما تنها ملتی نیستید كه برای استقرار حاكمیت حق می جنگید، اینقدر آدم ها آمدند و تلاش كردند و هیچ وقت سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند) و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد[43]

القاء شرایط مساوی در برابر حوادث و دعوت به صبر ، ترس از میدان كارزار را می زداید و از دایره مشكلات تا اندازه قابل توجهی می كاهد، در این راستا طرح شعارها و اذكار نیروبخش تأثیر شگرفی بر روحیه جمعی سپاهیان دارد، قرآن در این رابطه مجاهدان را به یك شعار اساسی و زمزمه جاودانی كه خاطره سروده های حق علیه باطل را در همه تاریخ زنده می كند، یادآوری كرده و می فرماید: وَمَا كانَ قَولَهم اِلّا ان قالُوا رَبّنا اغفرلنا ذُنوبَنا وَاسرافَنا فِی أمرِنا وَثَبّت أقدامَنا وانصُرنا عَلی القَومِ الكافرینَ[44]

طرح شعارهای كلیدی علاوه بر ایجاد وحدت رویه فكری و ذهنی، اضطرابها را به باد فراموشی داده و چالش های ذهنی چون ترس افراد را با حضور حماسی همگانی به سامانه طمأنینه تبدیل می كند و جرأت افراد شجاع در قالب همنفسی سروده ها به دیگران سرایت كرده و عزمها راسخ می شود.

با ذكر دو سه نمونه تاریخی اهمیت عامل بازدارندگی در مقابله با نبرد نامتقارن و قدرت نرم را بیان می كنیم،

در واپسین لحظات جنگ احد كه سپاه دشمن به ظاهر پیروز شده بود و عده زیادی از مسلمانان روحیه خویش را از دست داده بودند، ابوسفیان دست به شگردی نرم در این لحظه حساس زد و [ابوسفیان و عكرمه، در حالی كه بتهای بزرگ را روی دست گرفته و غرق سرور و شادی بودند، از این فرصت مناسب استفاده كرده و فریاد می كشیدند: اعل هبل، اعل هبل: سرافراز باد هبل، یعنی این پیروزی ما مربوط به بت پرستی است و اگر خدایی جز او بود، و یكتا پرستی حقیقت داشت، شما پیروز می شدید، پیامبر (ص) متوجه شد كه رقیب در لحظات حساس، برنامه خطرناكی را اجراء می كند و سرگرم استفاده از فرصت است، از این نظر، تمام مصایب را فراموش كرد، و فوراً به حضرت علی (ع) و سایر مسلمانان دستور داد، پاسخ این منادی شرك را چنین بگویند: الله اعلی و اجلّ الله اعلی و اجلّ خدای تعالی بزرگ و توانا است، و این شكست مربوط به خداپرستی ما نیست بلكه معلول انحراف از دستور فرمانده است.

ابوسفیان باز دست از تبلیغ افكار مسموم خود نكشید و گفت: نحن لنا العزی و لاعزی لكم ما بت عزی داریم و شما چنین بتی ندارید.

پیامبر (ص)فرصت را از دشمن گرفت و دستور داد كه مسلمانان جمله ای كه از نظر وزن و سجع مشابه آن است بگویند، یعنی همگی در میان درّه با آهنگ رسا بگویند: الله مولانا ولا مولی لكم: یعنی اگر شما به یك بت كه قطعه سنگ یا چوبی بیش نیست، متكی هستید، تكیه گاه ما خداوند بزرگ و توانا است. منادی شرك بار سوم گفت: امروز به عوض روز بدر، مسلمانان به دستور پیامبر (ص) گفتند: این دو روز هرگز با هم مساوی نیست كشتگان ما در بهشتند و كشتگن شما در دوزخ.[45]]

جنگ بدر نیز نمونه ای از نبرد نامتقارن بین جامعه مسلمانان نوپا و مشركین تا دندان مسلح بود كه خدای تعالی با وعده نصرت و باور دادن مسلمین به توان بالای انسان هایبا ایمان و مقاوم در این رویارویی ایجاد موازنه كرد.

1. قرآن مجید می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُونَ[46]

در جنگ بدر صورت ظاهر معیارهای یك نیروی چیره و مسلط از آن مشركین مكه بود اسلحه، نیروی انسانی، تداركات، ساز و برگ جنگی، تبلیغات، حتی منطقه آغاز نبرد برای آنان سوق الجیشی و چاه های آب نیز در اختیار آنان بود ولی خدای تعالی با تقویت قلوب و از كثرت انداختن سپاه دشمن در چشم مسلمانان و پست و زبون جلوه دادن داشته های كفار و همچنین نمایاندن نقاط ضعف دشمن به لشكر توحید، هیمنه مشركان را در هم شكست و فتحی باور نكردنی را به منصه ظهور و چیرگی آشكار رساند.

مثال عینی و ملموس چنین نصرتی از طرف خدای متعال در زمان فعلی جنگ 33 روزه حزب الله لبنان در مقابل دشمن تا دندان مسلح دنیای اسلام اسرائیل غاصب می باشد كه (البته جایگاه طرح آن به عنوان قسمی از اقسام ایجاد مانع بود كه می بایست در قالب تأمین امنیت بدون مرز مورد بحث و بررسی قرار می گرفت)

یكی از راه های اساسی در زمین گیر كردن دشمن در برابر تحركات احتمالی ، تأمین امنیت بدون مرز است یعنی اینكه ما با دشمن مرز مشتركی نداریم ولی برای اینكه عامل حیاتی اش را در اختیار گرفته و از آن طریق اهرم فشار خویش را كارآیی می بخشیم. حضرت امام راحل قدس سره و رهبر معظم انقلاب دامت بركاته باهدایت و حمایت معنوی حزب الله لبنان به مشابه سد عظیم ذوالقرنین عمل كرده و یأجوج و مأجوج زمانه را عقیم نمودند، جلوداری نیروهای مقامت لبنان و واكنش سریع و به موقع آنان نه تنها سدی ایست درمقابل رژیم اشغالگر قدس بلكه زانوبندی است برای كند كردن شرارتهای آمریكای جنایتكار.

عصر تاسوعا در یك تدبیر بدیع امنیتی فرمودند: قوموا فاحقروا لَنا حفیرَةً حَولَ عَسكرنا هذا شِبه الخَندقِ وَأجّحوا فیه ناراً، حتّی یكون قِتالُ القومِ من وجهٍ واحدٍ لانُقاتلُهُم وَلایقاتلونَ فََشَغِلَ بِحَربِهِم ولا نُضیعُ الحَرَمَ[47]

برخیزید و دور خیمه ها گودالی همچون خندق حفر كنید و در آن آتش افروزید تا با اینان از یک رو درگیر شویم و هنگام درگیری حرم (پیامبر (ص) را در امان داریم.

والسلام


منابع و مآخذ

1.دایرة المعارف قرآن كریم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، مؤسسه بوستان كتاب اول 1385.

2.فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی، اكبر و محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن مؤسسه بوستان كتاب اول، 85.

3.تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه الامام امیرالمؤمنین (ع) نهم، 1371.

4.تفسیر نور، قرائتی، محسن، تهران، مركز فرهنگی درسهایی از قرآن، اول 1375.

5.المیزان فی تفسیر القرآن طباطبایی محمد حسین، موسوی همدانی سید محمد باقر، اسلامی جامعه مدرسین قم، اول 1367.

6.نهج البلاغه، سید رضی قدس سره الشریف، مرحوم دشتی محمد ره، مؤسسه فرهنگی تحقیقااتی حضرت امیرالمؤمنین (ع)، دوم 1386.

7.جنگ روانی، متفكر حسین، پژوهشكده تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه اول 1383.

8.فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (ص) سبحانی جعفر، مشعر، سوم 1374.

9.فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) مؤیدی علی و گروه حدیث پژوهشكده باقر العلوم (ع) معروف قم، ص 1378.


[1] . برگرفته از فصلنامه مطالعات سیاسی روز- سال سوم شماره 11 بهار 83 ص 71.

[2] . فصلنامه مطالعات سیاسی روز سال 6 شماره 21 پاییز 85 ص 28.

[3] . و (به یاد آورید) هنگامی را كه ابراهیم (ع) عرض كرد: پروردگارا! این سرزمین را شهر امنی قرار ده؛ و اهل آن را آنها كه به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده اند از ثمرات (گوناگون) روزی ده (105) سوره مباركه بقره آیه 126 مترجم : مرجع عالیقدر شیعه مكارم شیرازی

[4] . تفسیر نمونه، ج 1، ص 452.

[5] . نهج البلاغه، خطبه 131.

.[6] . زلزال، شریفه 7.

[7] . فجر، شریفه 14.

[8] . اعلی، شریفه 17.

[9] . بقره، شریفه 124. تفسیر نور، ج 6، ص 231.

[10] . مباركه فتح شریفه 4، او كسی است كه آرامش را در دلهای مؤمنان نازل كرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید؛ آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حكیم است. ترجمه: حضرت آیت الله العظمی مكارم

[11] . تفسیر نمونه، ج 22 ص 27.

[12] . نهج البلاغه، خطبه 147، ای مردم هر كس از خدا خیرخواهی طلبد، توفیق یابد، و آن كس كه سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد به راست ترین راه، هدایت خواهد شد. پس همانا همسایه خدا در أمان، و دشمن خدا ترسان است.

[13] . آیا ندیدی كه ما حرم امنی (برای آنها) قرار دادیم در حالی كه مردم را در اطراف آنان (در بیرون این حرم) می ربایند؟! آیا به باطل ایمان می آورند و نعمت خدا را كفران می كندد؟! عنكبوت آیه 67

[14] . تفسیر نمونه، ج 16، ص 347-346.

[15] . و به خاطر بیاورید هنگامی را كه شما در روی زمین، گروهی كوچك و اندك و زبون بودید، آنچنان كه می ترسیدید مردم شما را بربایند؛ ولی او شما را پناه داد؛ و از روزیهای پاكیزه بهره مند ساخت؛ شاید شكر نعمتش را به جا آورید.

[16] . تفسیر نور، ج 4، ص 303.

[17] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 133.

[18] . سوره مباركه یوسف، آیه شریفه 99.

[19] . تفسیر نور، ج 6، ص 161.

[20] . كهف، شریفه 94.

[21] . كهف شریفه 97.

[22] . تفسیر نمونه، ج 12، ص 539.

[23] . المیزان، ج 13، ص 619.

[24] . تفسیر نور، ج 6، ص 161.

[25] . تفسیر نور، ج 7، ص 224.

[26] . نهج البلاغه، نامه 53.

[27] . نهج البلاغه، حكمت 401.

[28] . نهج البلاغه، حكمت 252.

[29] . هر نیرویی در قدت دارید، برای مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازید؛ و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، كه شما نمی شناسید و خدا آنها را می شناسد. و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق كنید، بطور كامل به شما بازگردانده می شود، و به شما ستم نخواهد شد. انفال آیه شریقه 60.

[30] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 225 و 222.

[31] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 225 و 222.

[32] . تفسیر نورالثقلین.

[33] . مباركه توبه، شریفه 11.

[34] . تفسیر نور، ج 4، ص 353 و 352.

[35] . نهج البلاغه، نامه 53.

[36] . جنگ روانی، ص 18.

[37] . برگرفته از فصلنامه سیاسی روز سال چهارم شماره 20، ص 88.

[38] . برگرفته از فصلنامه سیاسی روز سال چهارم، شاره 20 ص 88.

[39] . محمد (ص) فقط فرستاده خداست، و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا كشته شود، شما به عقب برمی گردید؟! (و اسلام را رها كرده به دوران جاهلیت و كفر بازگشت خواهید نمود؟!) و هر كس به عقب بازگردد، هرگز به خدا ضرری نمی زند و خداوند (متعال) بزودی شاكران (و استقامت كنندگان) را پاداش خواهد داد. مباركه آل عمران شریفه 144.

[40] . مباركه آل عمران، شریفه 145.

[41] . مباركه نساء، شریفه 78.

[42] . مباركه آل عمران، شریفه 145.

[43] . مباركه آل عمران شریفه 146.

[44] . مباركه آل عمران شریفه 147- سخنشان تنها این بود كه پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی های ما در كارها چشم پوشی كن، قدمهای ما را استوار بدار، و ما را بر جمعیت كافران پیروز گردان

[45] . فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (ص) ص 294.

[46] . مباركه انفال شریفه 65- ای پیامبر (ص) مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق كن. هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می كنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانی كه كافر شدند پیروز می گردند چرا كه آنها گروهی هستند كه نمی فهمند.

[47] . فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ص 438.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

دشمن شناسي از ديدگاه امام علي (عليه السلام)

اکثر مشکلاتی که جامعه اسلامی را از درون و برون تهدید می کند و از سوی بعضی از مغرضین به ناکارآمدی و عقب ماندگی تفسیر می شود، در سایه ی عدم دشمن شناسی درست جوامع اسلامی است.
No image

تقيه در سيره معصومين «عليهم السلام»

در سیره اهل بیت علیهم السلام تقیه از جایگاه و اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است. در اقع تقیه تاکتیکی بی نظیر و یکی از شکل های دفاع در هنگام کمی یاران و تسلط باطل به شمار می آید.
No image

دعا در سيره عبادي معصومين

دعاهایی كه از پیشوایان دین و امامان معصوم رسیده ودر دست است یكی از نفائس منابع علوم ومعارف و اخلاق اسلامی به شمار می روند برای اینكه ان بزرگواران با شناختی كه از خدا و مبادی عالیه و همچنین از انسان و نیازمندی هایش داشته اند از مكنونات دل ادمی در مقام دعا تعبیر كرده و از حقایق اعتقادی اخلاقی پرده برداشته اندو با تعلیم این دعاها و تشویق ایشان به خواندن این ادعیه خواسته اند تا آنان كه لیاقت فراگیری معارف الهی را دارند بدین وسیله با حقایق آشنا شوند و به غرض غایی از خلقت كه همان عبودیّت واقعی و معرفت اوست نایل آیند
Powered by TayaCMS