حسین ابن روح نوبختی وکیل امام زمان علیه السلام

حسین ابن روح نوبختی وکیل امام زمان علیه السلام

اشاره

الف : نگاهی به زندگی وشخصیت ابوالقاسم ، حسین بن روح نوبختی

تاریخ ولادت حسین ابن روح:

موقیعیت اجتماعی حسین ابن روح:

روایت شیخ صدوق از جایگاه حسین ابن روح:

دستگیری از مستمندان توسط حسین ابن روح:

لحظه احتضار محمدابن عثمان:

آغاز کار حسین ابن روح بعد از خاکسپاری محمد ابن عثمان:

بهترین موقعیت و زمان وکالت حسین ابن روح:

بدترین زمان و موقعیت وکالت حسین ابن روح:

ب:توقیعات

1-توقیع مبارک امام زمان علیه السلام در تأیید حسین ابن روح:

2-توقیع به حسین بن روح در ارتباط با مدعیان دروغین نیابت

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن...

روز ششم شوال روز صدور توقیع مبارک حضرت مهدی علیه السلام به حسین ابن روح نوبختی است که مختصر مطالبی تقدیم میگردد اگرچه از این منبر در روزهای جمعه در بحث حضرت مهدی علیه السلام نیز میتوان بهره برد لازم به ذکر است اینگونه منبرها اگرچه تاریخی است اما مردم بسیار مشتاق به شنیدن آن هستند زیرا کمتر به آن پرداخته شده است.

الف : نگاهی به زندگی وشخصیت ابوالقاسم ، حسین بن روح نوبختی

سومین نایب و سفیر خاص و برگزیده امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، شیخ بزرگوار ابوالقاسم ، حسین بن روح نوبختی است . او در زمان حیات محمد بن عثمان عمری از ناحیه مقدسه به عنوان جانشین محمد و سومین نایب ویژه حضرت منصوب شد و توسط محمد بن عثمان بن سعید عمری به خواص شیعیان و وکیلان حضرت معرفی شد. محمد بن سعید در چند سال آخر زندگی اش برای این کار تمهیداتی فراهم نمود تا شیعیان بعد از وی در امر نیابت و وکالت با مشکلی مواجه نشوند.

حسین بن روح نوبختی بعد از درگذشت محمد بن عثمان در آخر جمادی الاولی سال 305 هجری قمری مسؤ ولیت امر نیابت را بر عهده گرفت .

تاریخ ولادت حسین ابن روح:

تاریخ ولادت این سفیر نیز مانند دو سفیر پیشین روشن نیست و در کتاب های تاریخی و تراجم از آن یادی به میان نیامده است ؛

لیکن برخی نوشته اند که حسین بن روح از اصحاب امام عسکری علیه السلام بود. اگر این سخن درست باشد، می توان گفت : او در نیمه اول قرن سوم متولد شده بود و هنگامی که سفارت و نیابت خاص از حضرت به او رسید سال 305 ه - بیش از 60 سال از عمر شریفش می گذشت . این فاصله زمانی چندان زیاد نیست تا از نظر عادی و طبیعی ، مستبعد به نظر برسد.

برخی بگویند: چون بین زمان سفارت حسین بن روح با زمان امام عسکری علیه السلام حدود پنجاه سال فاصله است . بنابراین بعید است که وی از اصحاب امام یازدهم علیه السلام بوده باشد.

او در زمان حیات سفیر دوم حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ، محمد بن عثمان یکی از کارگزاران وی بود و در چند سال آخر از سوی محمد بن عثمان ، به عنوان مسئول وکلاء ، واسطه بین او و دیگر وکیلان و نیز ناظر بر اموال وی منصوب شد.

موقیعیت اجتماعی حسین ابن روح:

حسین بن روح در میان شیعیان بغداد از موقعیت اجتماعی خوبی بهره مند بود و حتی نفوذ و احترام قابل ملاحظه ای نزد مقامات بالای مملکتی داشت و از سوی آنان کمک های مالی به وی می شد.

ام کلثوم ، دختر محمد بن عثمان عمری می گوید: حسین بن روح سال های طولانی وکیل محمد بن عثمان و ناظر املاک او بود اسرار او را به رؤ سای شیعه میرساند و از نزدیکان خاص وی بود به طوری که به واسطه نزدیکی و معاشرتی که با هم داشتند، اسرار خانه اش را برای او نقل می کرد. پدرم ماهانه 30 دینار به عنوان حقوق به وی می داد و این مبلغ غیر از وجوهی بود که از طرف وزرا و رؤ سای شیعه ؛ مانند آل فرات و دیگران به علت مقام و احترام و جلالتی که نزد آنها داشت ، به او می رسید. بدین جهت ، حسین بن روح در قلوب شیعیان جایگاه بزرگی پیدا کرد؛ زیرا آنها می دانستند که او از نزدیکان پدرم است و نزد شیعیان از وی توثیق نموده بود و فضل و امانتش همه جا منتشر شده بود.

مقدمات کار او در زمان پدرم آماده شده بود، تا آن که پدرم به دستور حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف ماءمور شد که او را به جانشینی خود برگزیند، و از هیچ کس جز آنان که از روز نخست پدرم را نمی شناختند، در خصوص نیابت وی اختلافی پدید نیامد و کسی تردید ننمود، و من یک نفر از شیعه را نمی شناسم که درباره وکالت او شک داشته باشد.

روایت شیخ صدوق از جایگاه حسین ابن روح:

شیخ صدوق از محمد بن علی اسود روایت می کند که گفت :

من اموالی از موقوفات را که در اختیار داشتم ، پیش محمد بن عثمان می بردم و او هم از من می گرفت . در یکی از روزهای آخر زندگی محمد بن عثمان ، مقداری از این اموال را به نزدش بردم ، ولی او دستور داد تا آن را به حسین بن روح تحویل دهم . من آنها را به ابن روح تحویل دادم و رسید آن را از او درخواست نمودم ؛ حسین بن روح بابت این تقاضا به محمد بن عثمان شکایت کرد و او هم دستور داد که از او رسید مطالبه نکنم و سپس فرمود: آنچه به دست حسین بن روح می رسد مانند این است که به دست من می رسد. بعد از این هر وقت اموالی را به نزدش می بردم ، رسیدی مطالبه نمی کردم .

در واقع محمد بن عثمان بن سعید عمری با این کار سفارت آینده حسین بن روح را برای وکلا و مردم بیان نمود؛ چرا که اموالی را که مردم به وکیل می دادند قبض دریافت می کردند، ولی سفیران به آنان قبض نمی دادند.

دستگیری از مستمندان توسط حسین ابن روح:

او در روزگاری که با محمد بن عثمان همکاری می کرد، به جهت موقعیت خوبی که داشت به دستگیری از مستمندان شیعه می پرداخت ، به عنوان نمونه ، شیخ صدوق می نویسد:

یکی از علویان به نام عقیقی به جهت رفع مشکل مادی با وزیر، علی بن عیسای جراح ، دیداری داشت ، ولی وزیر به خواسته او پاسخ مثبتی نداد. این خبر به حسین بن روح رسید و او پیامی فرستاد و مشکل وی را حل کرد.

لحظه احتضار محمدابن عثمان:

جعفر بن محمد بن متیل می گوید: من هنگام احتضار محمد بن عثمان عمری حاضر بودم . در این هنگام محمد بن عثمان گفت : بعد از من حسین بن روح متصدی منصب نمایندگی امام مهدی است .

با تمهیداتی که محمد بن عثمان به دستور امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف برای سفارت حسین بن روح به وجود آورده بود، او از سوی شیعیان ، و به ویژه از سوی وکلا و کارگزاران سازمان وکالت با مشکلی روبه رو نشد.

تنها مشکل حسین ابن روح نیز حل شد:

تنها مشکلی که در این زمینه نقل شده است ، این گزارشی است که شیخ طوسی نوشته است :

ابو عبدالله حسن وجنا یکی از 10 وکیل بغداد فعالیتهای خود را در نصیبین و موصل انجام می داد. او در سال 307 ه - با شخصی به نام محمد بن فضل موصلی دیدار کرد و دانست که او سفارت حسین بن روح را منکر است .

حسن بن وجنا کوشید تا او را متقاعد سازد که حسین بن روح نوبختی وکیل و نایب خاص امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف است ؛ ولی محمد بن فضل موصلی آن را نپذیرفت و برای پذیرش آن خواهان کرامتی شد، همانند کرامات سفیر اول و دوم .

حسن بن وجنا او را به بغداد آورد و در آنجا با چشمان خود کرامتی را از ابن روح مشاهده کرد و فورا او را به رسمیت شناخت و از برخورد خود پشیمان شد و معذرت خواهی نمود.

آغاز کار حسین ابن روح بعد از خاکسپاری محمد ابن عثمان:

حسین بن روح بعد از وفات محمد بن عثمان رسما کار سفارت را شروع کرد و امور سازمان وکالت را در دست گرفت .

در همین آغاز کار ذکاء خادم ابوجعفر، محمد بن عثمان عمری به نزدش آمد و امانت هایی از قبیل عصا و کلید صندوقچه ابوجعفر را به حسین بن روح تحویل داد و گفت : ابوجعفر به من فرمود: این اشیا را بعد از خاکسپاری من به ابوالقاسم ، حسین بن روح ، جانشین من تحویل بده . در این صندوقچه مهرها و خاتم های امامان علیهم السلام است .

بهترین موقعیت و زمان وکالت حسین ابن روح:

موقعیت مناسب در زمان سفارت حسین بن روح با به قدرت رسیدن ابوالحسن ، علی بن محمدمعروف به ابن فرات به عنوان وزیر مقتدر خلیفه عباسی ، تا حدودی شیعیان آزادی داشتند. خود حسین بن روح نوبختی هم در بین مقامات حکومتی موقعیت و نفوذ ویژه ای داشت ، این دو چیز باعث شد، تا بر خلاف سفارت دو سفیر گذشته ، سفارت حسین بن روح تا حدودی بین شیعیان به صورت آشکار مطرح شود و حکومت هم هیچ مشکلی برای او به وجود نیاورد.

بدترین زمان و موقعیت وکالت حسین ابن روح:

در سال 311 ه - قرامطه که شیعه معرفی شده بودند، به کاروان حجاج حمله کردند. این حمله موجب شد تا در بغداد جوی بر ضد شیعیان به وجود آید، و ابن فرات و فرزندش را دستگیر و سپس اعدام نمایند. در همین سال حسین بن روح در اختفا به سر می برد و در سال بعد دستگیر و به مدت 5 سال زندانی شد و سپس در سال 317 ه - آزاد گردید و دوباره موقعیت گذشته خود را بازیافت .

حسین بن روح از سال 305 ه - تا سال 326 ه - به مدت 21 سال منصب سفارت از ناحیه مقدسه را بر عهده داشت و در تاریخ هیجدهم شعبان همین سال چشم از دنیا فروبست . پیکر این سفیر گرامی حضرت را در بغداددر سوق الشورجه به خاک سپردند و مقبره اش زیارتگاه شیعیان است و مردم به زیارت او تبرک می جویند.

بنا به وصیت وی و به دستور امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف مقام نیابت خاص بعد از او، به ابوالحسن ، علی بن محمد سمری رسید.

ب:توقیعات

1-توقیع مبارک امام زمان علیه السلام در تأیید حسین ابن روح:

اخبرنی جماعه عن ابی العباس بن نوح قال: وجدت بخط محمد بن نفیس فیما کتبه بالاهواز اول کتاب ورد من ابی القاسم رضی الله عنه:

نعرفه

عرفه الله الخیر کله و رضوانه

و اسعده بالتوفیق ،

وقفنا علی کتابه وثقتنا بما هو علیه

و انه عندنا بالمنزله و المحل الذین یسرانه ،

زادالله فی احسانه الیه

انه ولی قدیر والحمدلله لاشریک له و صلی الله علی رسوله محمد و آله و سلم تسلیما کثیرا

ابوالعباس بن نوح می گوید: به خط محمد بن نفیس که از اهواز نوشته بود، دیدم که نوشته است: نخستین توقیعی که راجع به حسین بن روح از ناحیه مقدسه صدور یافت بدین گونه بود: ما او حسین بن روح را می شناسیم. خداوند همه خوبیها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیقات خود سعادتمند گرداند. از نامه او اطلاع یافتیم و او کاملاً مورد وثوق و اطمینان ماست. او در نزد ما مقام و جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند. خداوند احسان و نیکی خود را درباره او افزون کند...

این توقیع در روز یکشنبه، شش شب از ماه شوال گذشته، در سال 305 ه' ق. رسیده بود. از این توقیع فهمیده می شود که حدود چهار ماه اول، حسین بن روح ارتباط مکاتبه ای با امام زمان علیه السلام نداشته است .

2-توقیع به حسین بن روح در ارتباط با مدعیان دروغین نیابت

ابوالحسن محمد بن احمد بن داود قمی گفت : در پشت نامه ای که مشتمل بر جواب مسائل اهل قم بود و از حسین بن روح پرسیده بودند آیا این جوابها از وجود اقدس امام زمان است یا ازمحمد بن علی شلمغانی چرا که وی گفته است جواب این مسائل را من داده ام؛ دیدم بخط احمد بن ابراهیم نوبختی و املاء ابوالقاسم حسین بن روح نوشته بود:

"بسم الله الرحمن الرحیم

ما برنامه شما واقف شدیم و از مضمون آن اطلاع یافتیم تمام جوابها از ماست و آن مخذول ضال مضل معروف به عزاقری لعنه الله علیه در یک حرف آن دخالت نداشته است

سابق بر این نیز جوابهائی بوسیله احمد بن بلال و افرادی همانند او بشما می رسید؛

بدانید که آنها و این مرد ملعون شلمغانی همه از اسلام بر گشته و مرتد شده اند،

خدا آنها را لعنت کند و مورد خشم خود قرار دهد"

و هم در نامه نوشته بود قبلا می خواستم بدانم آن جوابها را که احمد بن بلال و غیر او بما می دادند از حضرتت بود یا نه؟ جواب آن بدین مضمون صادر گشت:

ألا من استثبت فانه لا ضرر فی خروج ما خرج علی أیدیهم وأن ذلک صحیح.

آگاه آگاه باش آنچه سابق بوسیله آنها بشمارسید، ضرر نداشت و جوابها درست بود" .

وروی قدیما عن بعض العلماء علیهم السلام والصلاه أنه سئل عن مثل هذا بعینه فی بعض من غضب الله علیه

وقال علیه السلام :

العلم علمنا، ولا شئ علیکم من کفر ، فما صح لکم مما خرج علی یده بروایه غیره من الثقات رحمهم الله، فاحمدوا الله واقبلوه، وما شککتم فیه أولم یخرج إلیکم فی ذلک إلا علی یده فردوه إلینا لنصححه أو نبطله، والله تقدست أسماؤه وجل ثناؤه ولی توفیقکم، وحسیبنا فی امورنا کلها ونعم الوکیل.

و از یکی از علما نقل شده که در خصوص بعضی از این قبیل افراد که مورد غضب خداوند قرار گرفتند واز راه حق منحرف گشتند از حضرت سؤال شده بود؛ واین جواب بافتخار او صادر شد:

علم ، علم ماست و کفر آنکس که کافر گشته برای شما زیانبخش نیست . پس توقیعی که بدست او صادر شده اگر یکی از موثقین گذشته نسبت صحت آنرا بما تصدیق کرده است، خدا را شکر کنید و آنرا بپذیرید. و آنچه در آن شک دارید، یا فقط بدست همان گمراه مرتد توقیعی درباره آن بشما رسید، آنرا بما برگردانید و از ما توضیح بخواهید تا صحت و سقم آنرا برای شما روشن سازیم خداوند جل ثناؤه یار و مدد کار شما باشد و هو حسبنا فی امورنا و نعم الوکیل.

Powered by TayaCMS