ویژگیهای ماه مبارک رمضان 17

ویژگیهای ماه مبارک رمضان 17

اشاره

نماز بالاترین عبادت

نافله علامت ایمان

پاداش اخروی نافله شب

پاداش دنیوی نافله شب

عابدترین انسان ها امیرالمؤمنین علیه السلام

نماز و عبادت امیرالمومنین علیه السلام در لحظات آخر

وصیت امیرمؤمنان علیه السلام

این جا به علی چشم امید هم باز است

امیرمؤ منان علیه السلام در بستر شهادت

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

نماز بالاترین عبادت

و من تطوع فیه بصلاه کتب الله له براءه من النار و من ادی فیه فرضا کان له ثواب من ادی سبعین فریضه فما سواه من الشهور و من اکثر فیه من الصلاه علی ثقل الله میزانه یوم تخف الموازین و من تلا فیه آیه من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن ، فی غیره من الشهور ؛

ای مردم ! هر کس در ماه مبارک رمضان نماز، مستحبی بخواند، خداوند، عالم ، برات آزادی از آتش را برای او می نویسد. و هر کس ، در ماه رمضان ، نماز واجب به جا آورد، ثواب هفتاد نماز واجب در غیر از ماه رمضان برای او خواهد بود و هر کس در ماه رمضان ، بر من زیاد، صلوات بفرستد، خداوند میزان اعمال او را در روزی که میزان دیگران سبک باشد، سنگین خواهد نمود. و هر کس ، یک آیه قرآن را در ماه رمضان ، تلاوت کند، ثواب کسی که تمام قرآن را در غیر از این ماه بخواند، به او داده خواهد شد.

بالاترین عبادت در اسلام ، نماز است ، و هیچ عبادتی به اندازه نماز، موجب تقرب به ذات اقدس الهی نیست ، ترک عمدی آن ، موجب کفر است و اولین چیزی که روز قیامت ، انسان باید حسابرسی آن را پس دهد، نماز است . اگر نمازش قبول شد، به باقی اعمال او رسیدگی می شود و اگر نه ، کلیه اعمالش رد می شود. نماز پایه و اساس دین مقدس است ، نماز معراج مؤ من است و همانند نهری جاری ، شبانه روز پنج بار، موجب شستشوی انسان از گناهان می گردد.

تمام این مطالب که بیان شد، مضمون روایاتی است که مرحوم صاحب جواهر - شیخ محمد حسن نجفی - در اول کتاب صلاه خود، به آن اشاره فرموده است .

نافله علامت ایمان

علامت مؤ من آن است که شبانه روز پنجاه ماه و یک رکعت نماز بخواند. هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله ، بیایید اگر در غیر از ماه مبارک ، نماز نافله ، نمی خوانیم ، لااقل در این ماه بخوانیم .

نافله نماز ظهر، هشت رکعت یعنی چهار تا دو رکعت است که پیش از نماز ظهر و بعد از اذان خوانده می شود. و نافله نماز عصر نیز هشت رکعت است که پیش از نماز عصر، خوانده می شود و نافله نماز مغرب ، چهار رکعت است و بعد از نماز مغرب خوانده می شود و نافله نماز عشاء دو رکعت نشسته است به نام (و تیره ) که یک رکعت حساب می شود و نافله نماز صبح نیز دو رکعت است و قبل از نماز صبح خوانده می شود و نافله نماز شب هم هشت رکعت است که با دو رکعت بعد از آن ، به نام شفع و یک رکعت دیگر به نام وتر جمعا یازده رکعت می باشد. در نماز وتر، مستحب است قنوت آن را طول داد و برای چهل مؤ من دعا کرد و هفتاد مرتبه استغفار نمود و سیصد مرتبه العفو گفت و هفت مرتبه هذا مقام العائذ بک من النار ناگفته نماند، اینها تمام استحباب در استحباب است . یعنی اگر خوانده نشود هیچ اشکالی ندارد و ثواب نماز شب را داریم . حتی اگر یازده رکعت بدون سوره و بدون طماءنینه و حتی نشسته بخوانید ثواب نماز شب را می برید.

روز بیستم است چند روایت برای بخوانم تا تشویق برخواندن نافله شوید به خصوص نماز شب که اگر نمی خوانید، در باقی مانده ماه مبارک بخوانیم و ان شاء الله عادت کنیم که برای همیشه و مابقی عمرمان بخوانیم

در بحارالانوار، از محاسن برقی به سندی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که :

قال رسول الله صلی الله علیه و آله قال الله تعالی ما تحبب الی عبدی بشی ء احب الی مما افترضته علیه و انه لیحتب الی بالنافله حتی احبه فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا ساءلنی اعطیه .

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خدای متعال می فرماید: هیچ چیزی به اندازه انجام واجباتی که بر بندگانم واجب نموده ام سبب دوستی آنها با من نمی شود به درستی که بنده ام با خواندن نماز نافله ، آنچنان با من دوست می شود که من هم دوستدار او می شوم . و وقتی او را دوست داشتم ، همانند، گوش او می شوم که با آن می شنود، و همانند، چشمش می شوم که با آن می بیند و همانند زبانش که با آن حرف می زند و همانند دستش که با آن کار می کند و پایش که با آن راه می رود. آری ، آنچنان بنده ام خدایی می شود که اگر مرا بخواند، پاسخش می گویم و اگر خواهشی از من کند، برآورده می سازم .

مرحوم مجلسی برای این حدیث ، چهار معنا ذکر می کند که اولی از همه آشکارتر است . آنجا که می گوید:

بنده خدا آنچنان متخلق به اخلاق خدایی می شود و خدا در نزدش عزیز می شود که اراده و تصمیم خود را فراموش می کند و از خواسته های نفسانی صرف نظر می نماید و در نتیجه نمی بیند مگر آنچه از خدا دوست دارد ببیند. و هیچ چیز نمی شنود، جز به خواست و رضای خدا و کاری نمی کند جز آنچه موجب نزدیکی اش به خدا گردد. و راهی نمی رود جز راهی که او بخواهد.

پاداش اخروی نافله شب

سروران ارجمند روشن ترین مصداق این حدیث امیرالمؤ منین علیه السلام است ،

روایت دیگری است که در بحارالانوار، از علل الشرایع به سندی از علی بن محمد نوفلی نقل شده است که می فرماید:

قال سمعته یقول ان العبد لیقوم فی اللیل فیمیل به النعاس یمینا و شمالا و قد وقع ذقنه علی صدره فیاءمر الله تعالی ابواب السماء فتنفتح ثم یقول الملائکه انظروا الی عبدی ما یصیبه فی التقرب الی بما لم افترض علیه راجیا منی لثلاث خصال ذنبا اغفره له او توبه اجددها له اورزقا ازیده فیه اشهدوا ملائکتی انی قد جمعتهن له .

شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود: به درستی که گاهی بنده خدا آخر شب بیدار می شود، در حالی که از کسالت خواب به چپ و راست خم می شود و یا سرش را خم کرده و چانه اش را به سینه می چسباند، پس در این هنگام ، خدای تعالی امر می کند، تا درهای آسمان باز می شود، سپس به فرشتگان می فرماید: به بنده من نگاه کنید، با آن که نماز شب را بر او واجب ننموده ام ، ولی به سبب تقرب به من ، خود را به چه زحمتی وادار نموده است و یکی از این سه خواسته را از من می خواهد: یا گناه او را بیامرزم و یا تجدید توبه نموده با من رابطه برقرار کند و یا آن که روزی بیشتری می خواهد ای فرشتگان ! شما شاهد باشید هر سه جهت را به او بخشیدم .

همچنین در بحارالانوار، از مجالس صدوق به سندی از ابن عباس نقل می کند:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله فی حدیث فمن رزق صلاه اللیل من عبد او امه قام لله مخلصا فتوضا وضوءا سابغا و صلی الله عزوجل بنیه صادقه و قلب سلیم ، و بدن خاشع و عین دامعه جعل الله تعالی خلفه تسعه صفوف من الملائکه فی کل صف ما لایحصی عددهم الا الله احد طرفی کل صف فی المشرق و الاخر بالمغرب قال فاذا فرغ کتب الله عزوجل له بعددهم درجات .

رسول خدا فرمود: هر بنده ای که توفیق خواندن نماز شب پیدا کند - مرد یا زن - و با اخلاص آخر شب از خواب برخیزد و وضوی کاملی بگیرد و با نیت پاک و قلبی سالم و بدنی با خشوع و چشمی اشک بار نماز بخواند، خدای تعالی پشت سر او نه صف فرشته قرار می دهد که عدد هر صفی را غیر از خدا هیچ کس نمی تواند بشمارد؟ یک طرف صف در مشرق و دیگری در مغرب است ، پس هنگامی که از نماز فارغ شد، به عدد تمام فرشته ها برای او درجه نوشته می شود.

برادران گرچه شرایطش مشکل است ولی پاداش و اجرش نیز خیلی زیاد است و انصافا ارزش آن را دارد خدا به من و شما توفیق مرحمت فرماید.

پاداش دنیوی نافله شب

این ها مربوط به اجر و ثواب آخرتی و اما اجر دنیایی آن ، بحارالانوار، از ثواب الاعمال صدوق ، به سندی از معاویه بن عمار از ابی عبدالله علیه السلام چنین نقل می کند:

قال صلاه اللیل تحسن الوجه و تحسن الخلق و تطیب الریح و تدر الرزق و تفصی الدین و تذهب بالهم و تجلو البصر ؛

امام صادق علیه السلام فرمود: نماز شب ، روی انسان را نکو و خلق او را خوب و بویش را پاکیزه و رزق را زیاد می کند و موجب ادا شدن قرض و برطرف شدن غم و اندوه و باعث زیادی نور چشم میگردد.

روایت دیگری بحارالانوار از ثواب الاعمال ، به سندی از امام صادق علیه السلام چنین نقل می کند که :

جاء رجل الی ابی عبدالله علیه السلام فشکا الیه الحاجه فاءفرط فی الشکایه حیت کاد ان یشکو الجوع فقال له ابوعبدالله علیه السلام یا هذا اتصلی فقال الرجل نعم فالتفت ابوعبدالله علیه السلام الی اصحابه فقال کذب من زعم انه یصلی باللیل و یجوع بالنهار ان الله تبارک و تعالی ضمن صلاه اللیل قوت النهار ؛

شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و اظهار فقر و تنگدستی کرد و از حال خود بسیار بد گفت (حتی آنکه گفت اکنون گرسنه ام و غذا نخورده ام ) حضرت به او فرمود: ببینم تو نماز شب می خوانی ؟ راوی گفت : آن شخص پاسخ داد: آری ، پس امام صادق علیه السلام رو کردند به اصحاب و فرمودند: هر کس خیال کند که نماز شب می خواند و روز گرسنه باشد، او دروغ می گوید: زیرا خداوند متعال ضمانت فرموده که در برابر نماز شب ، رزق و روزی روز را بدهد.

عابدترین انسان ها امیرالمؤمنین علیه السلام

هم اکنون برویم سراغ عبادت و نمازهای امیرالمؤ منین علیه السلام ابتدا عرض می کنم بر همه روشن است که هیچ کس در عبادت و خلوص نیت به حضرت علی علیه السلام نخواهد رسید زیرا خود آن بزرگوار در نهج البلاغه عبادت را سه قسم نموده در حالی که خود، دارای بهترین قسم است آنجا که می فرماید:

ان قوما عبدوا الله رغبه فتلک عبادت التجار و ان قوما عبدوا الله رهبه فتلک عباده العبید و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عباده الاحرار

گروهی ، خدا را برای رسیدن ، به ثواب و پاداش ، عبادت می کنند که این نوع ، عبادت تجار و بازرگانان است . و گروهی خدا را به جهت ترس از عذاب و کیفر، عبادت می کنند و این نوع عبادت ، عبادت بردگان است ، و گروهی خدا را به خاطر شکرگزاری از نعمت هایش عبادت می کنند که این نوع عبادت ، عبادت آزاد مردان است .

در جای دیگری می فرماید:

الهی ما عبدتک خوفا من عقابک و لاطمعا فی ثوابک ولکن وجدتک اهلا للعباده فعبدتک ؛

پروردگارا! تو را به خاطر ترس از عقاب و کیفر و به جهت رسیدن به ثواب و پاداش عبادت نمی کنم ، بلکه دریافتم که ذات مقدست سزاوار پرستش است ، بنابراین تو را عبادت می کنم .

برادران ! این خلوص نیت ، مختص به مولا امیرالمؤ منین و یازده فرزند اوست . ناگفته نماند، که هر سه قسم عبادت ، صحیح است ، و انجام وظیفه می باشد، ولی قسم سوم نور علی نور است و اکثر ماها آن دو قسم اول را داریم .

در چند روایت وارد شده است که آن حضرت در شبانه روز، یک هزار رکعت نماز می خواند از جمله در بحارالانوار از کافی نقل می کند به سندی از ابی بصیر از ابی عبدالله علیه السلام :

قال : ان علیا فی آخر عمره یصلی فی کل یوم و لیله الف رکعه امام صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤ منین علیه السلام در آخر عمرش ، شبانه روزی هزار رکعت نماز می خواند.

همچنین از امام باقر علیه السلام نقل شده که :

قال کان علی بن الحسین علیه السلام یصلی فی الیوم و اللیله الف رکعه کما کان یفعل امر المؤ منین علیه السلام کانت له خمسائه نخله و کان عند کل نخله رکفین ؛

و از مناقب ابن شهر آشوب نقل می کند: به سندی از سلیمان بن المغیره از مادرش که :

سئلت ام سعید سریه علی علیه السلام عن صلوه علی فی شهر رمضان فقالت : رمضان و شوال سواء یحیی اللیل کله ؛

از کنیز امیرالمؤ منین ، - ام سعید - پرسیدم که امیرالمؤ منین در ماه رمضان چگونه و چه مقدار نماز می خواند؟ او گفت : رمضان و شوال حضرت فرقی نداشت ؛ او تمام شب را به نماز خواندن می گذراند.

همچنین از خصال نقل می کند و در نهج البلاغه نیز همین مضمون وارد شده است به سندی از نوف بکالی :

قال : بت لیله عند امیرالمؤ منین علیه السلام فکان یصلی اللیل کله و یخرج ساعه بعد ساعه فینظر الی السماء و یتلوا القرآن : قال : فمربی بعد هدء من اللیل فقال لی یانوف اراقد انت ام رامق ؟ فقلت رامق ارمقک ببصری یا امیرالمؤ منین ! قال یا نوف ! طوبی للزاهدین فی الدنیا الراغبین فی الاخره اولئک الذین اتخذوا الارض بساطا و ترابها فراشا و ماءها طیبا و القرآن شعارا و الدعاء دثارا و قرضوا من الدنیا قرضا علی منهاج عیسی بن مریم ان الله عزوجل اوحی الی عیسی بن مریم : قل للملاء من بین اسرائیل لایدخلوا بیتا من بیوتی الا بقلوب طاهره و ابصار خاشعه ، واکف نقیه و قل لهم : اعلموا انی غیر مستجیب لاحد منکم دعوه ولاحد من خلقی قبله مظلمه .

نوف می گوید: یک شب تا صبح در خدمت امیرالمؤ منین علیه السلام بیدار بودم . دیدم حضرت تمام شب را به نماز گذرانید، و هر ساعت بیرون می رفت و نگاه به آسمان می نمود و قرآن تلاوت می کرد. او گفت : پس از آن که سکوت شب فراگیر شد، امیرالمؤ منین علیه السلام از کنارم گذشت و فرمود: ای نوف ! خوابی یا بیدار؟ گفتم : بیدارم یا امیرالمؤ منین ! و توجهم کاملا به شما است . فرمود: ای نوف ! خوشا به حال آنان که از دنیا بریدند، و به آخرت دل بستند .آنهایی که زمین را برای خود فرش و خاکش را زیرانداز و آب آن را بهترین خوراک و قرآن را زینت و لباس و دعا را شعار خود قرار دادند و چنان از دنیا دل کندند که عیسی بن مریم علیه السلام دل برید. به درستی که خدای عزوجل به عیسی خطاب کرد که به گروهی از بنی اسرائیل بگو: به هیچ خانه ای وارد نشوند، جز با دل پاک ، و چشم اشکبار، و دست پاکیزه ، و به آنان بگو: که بدانند به درستی که من دعای فردی که به بندگانم ستم کرده است را مستجاب نمی کنم .

اشکالات ابن تیمیه و پاسخ علامه امینی

مرحوم علامه امینی قدس سره - آن مرد خدا جو و عاشق امیرالمؤ منین علیه السلام - در کتاب الغدیر که درباره فضایل امیرالمؤ منین علیه السلام بحث می کند، موضوع هزار رکعت نماز خواندن امیرالمؤ منین و امام حسین و امام سجاد علیهماالسلام را بیان کرده و بعد از بحث طی الارض آن حضرت ، می فرماید:

سالها عقیده مسلمین بر آن بوده ، تا این که ابن تیمیه ای پیدا شد و شروع به اشکال تراشی در این فضیلت نمود. به این صورت که شبی هزار رکعت نماز خواندن خلاف سنت نبوی است و اصلا ممکن نیست ، و موجب تند خواندن ، و برخلاف خضوع و خشوع می باشد. (و در آخر کلامش گفته که ) عثمان نیز تمام شب را به عبادت صبح می کرد و تمام قرآن را در یک رکعت نماز می خوانده .

سپس علامه به اشکالات او پاسخ دندان شکن داده و می نویسد:

اما این که گفته بود زیاد نماز خواندن ، خلاف سنت است معلوم می شود که ابن تیمیه به سنت نبوی و به شئون فقه و عبادات بسیار ناآشنا است ؛ زیرا بهترین عبادات و کارها نماز است ؛ چنانچه در چندین روایت وارد شده است که از طرق عامه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است :

الصلوه خیر موضوع ؛ فمن استطاع ان یستکثر فلیستکثر؛

بهترین موضوع نماز است هرچه انسان بیشتر می تواند بخواند، پس بخواند

ناگفته نماند که سی و چهار رکعت نمازهای مستحب را نافله سبب دار می گویند ولی نافله بدون سبب که به آنها نافله های مبتئه گفته می شود یعنی نمازهای مستحبی غیر اینها قطعا مطلوب شارع و موجب تقرب به ذات احدیت خواهد بود و در این امر هیچ شکی نیست .

سپس مرحوم علامه امینی ، از کتاب برادران سنی نقل می کند که عده زیادی تمام شب را به عبادت صبح می کردند، و نام چهارده نفره را ذکر می کند که گفته اند: شبانه روزی یا هر شبی هزار رکعت نماز می خوانده اند. او تمام این مطالب را با ذکر مدرک و شماره صفحه بیان فرموده است .

اما در مورد این اشکال ابن تیمیه که گفته بود: ممکن نیست که هزار رکعت نماز را در یک شب یا شبانه روز خواند. مرحوم علامه امینی پاسخ می دهد: این اشکال ناشی از طبع خسته و نشاط نداشتن در عبادت و کسالت روحی از انس به خدای متعال است ولی کسی که شیرینی و لذت عبادت را چشیده است ، هزار رکعت نماز را امری عادی می داند.

و بعد نمونه هایی نقل می کند که گفته اند:

افرادی ، هزاران ذکر و رود در روز داشته اند، تا این که دقیقا حساب می کند که هر هزار رکعت نماز، هشتاد و سه هزار کلمه است و اذکار گفته شده ، به مراتب بیشتر از هزار رکعت است . همانگونه که تعداد کلمات هزار رکعت نماز، پنج هزار و پنجاه و هفت کلمه از کلمات قرآن بیشتر است ؛ زیرا کلمات قرآن شریف هفتاد و هفت هزار و نهصد و سی چهار کلمه است و خودش گفته که عثمان ، در یک رکعت ، ختم قرآن می نموده (حالا آیا بین مغرب و عشا بوده یا بعد از عشا بوده که در هر صورت ممکن نیست ) و نیز نام کسان دیگر را می برد که گفته اند: در یک رکعت ، ختم قرآن ، می نموده اند و همچنین پانزده نفر را نام می برد که در هر روز یک ختم قرآن خوانده اند و ده نفر را نام می برد که شبانه روزی یک ختم قرآن داشته اند و هشت نفر را نام می برد که شبانه روزی دو ختم قرآن داشته اند و چند نفر را نام می برد که در هر شب ، دو ختم می خوانده اند و پنج نفر که شبانه روزی سه ختم و دو نفر را در هر روز، چهار ختم قرآن داشته اند و یا هشت ختم قرآن و یا بیشتر.

او در آخر کلامش می فرماید:

قال الامینی : ان هی الا اساطیر الاولین و خز عبلات السلف کتبتها ید الاوهام الباطله

آری ، همه این مزخرفات ، جلوی چشم این تیمیه بوده ، یا گویا ندیده و نشنیده است و اینجا کر و کور بوده ولی نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید. مگر می شود نماز امیرالمؤ منین و امام سجاد را ببیند و حرف نزند؟ پس کینه و بغض چگونه آشکار شود؟ این همان یک بام و دو هوا است .

نماز و عبادت امیرالمومنین علیه السلام در لحظات آخر

در کتاب بحارالانوار در ضمن روایت مفصلی در باب شهادت امیرالمؤ منین علیه السلام را از بعضی کتب قدیمه از محمد بن حنیفه نقل می کند که او می گوید:

شب بیستم ماه رمضان ، سم تا قدم های آن حضرت اثر کرده بود، و آن شب نماز نشسته خواند و مرتب به ما وصیت و سفارش می فرمود و خبر از شهادت خودش می داد. چون صبح شد، به مردم ، اجازه ورود داد. آنان وارد می شدند و سلام می کردند و حضرت پاسخ سلام آنها را می داد. پس فرمود: ای مردم ! از من سوال کنید، پیش از آن که از میان شما بروم . ولی پرسشها را سبک کنید؛ به سبب درد و مصیبتی که امامتان دارد پس مردم شدیدا گریه کردند و به خاطر رعایت حال آن که حضرت سوال نکردند.

پس حجربن عدی از جا بلند شد و اشعاری در تمجید از امیرالمؤ منین و اهل بیت علیهم السلام و تاءسف در مصیبت حضرت و لعن بر قاتل او خواند. پس از شنیدن اشعار، حضرت به او نگاه کرد و فرمود: ای حجر! هنگامی که تو را به برائت و دوری از من بخوانند، در آن وقت چه میگویی ؟ عرض کرد: به خدا سوگند یا امیرالمؤ منین ! اگر مرا با شمشیر تکه تکه کنند و شعله های آتش را روشن کنند و مرا در آن بیندازند، هر آینه اینها را می پذیرم ؛ ولی از تو تبری نمی جویم ، حضرت فرمود: ای حجر! موفق به هر خیری شوی و خدا تو را پاداش نیکو از اهل بیت پیغمبر مرحمت فرماید! .

پس حضرت فرمود: آیا شیر هست ؟ پس ظرف شیری آوردند. حضرت گرفت و آشامید در این هنگام به یاد ابن ملجم ملعون افتاد که چرا برای او شیر نگذاشت . پس فرمود: (و کان امر الله قدر مقدورا) بدانید من تمام شیر را خوردم و برای اسیر شما چیزی نگذاشتم ، این آخرین رزق من از دنیا بود ای فرزندانم ! شما را به خدا برای او شیر ببرید. پس برای ابن ملجم نیز شیر بردند و او نیز خورد.

وصیت امیرمؤمنان علیه السلام

سه وصیت از امیرالمؤ مین علیه السلام بعد از ضربت خوردن نوشته اند یکی از آنها را برای شما نقل کنم .

سید رضی رحمه الله در نهج البلاغه وصیت آن حضرت را آورده و می گوید: آن حضرت کمی قبل از شهادتش فرمود:

وصیتی لکم ان لاتشرکوا بالله شیئا و محمد صلی الله علیه و آله فلا تضیعوا سنته اقیموا هذین العمودین و خلاکم ذم انا بالامس صاحبکم و الیوم عبره لکم و عذا مفارقکم ان ابق فانا دمی و ان افن فالفناء میعائی و ان اعف فالعفوا لی قربه و هو لکم حسنه فاعفوا الا تحبون ان یغفرالله لکم و الله ما فجاءنی من الموت وارد کرهته ولا طالع انکرته و ماکنت الا کقارب ورد و طالب وجد و ما عندالله خیر للابرار .

وصیت من به شما این است که هیچ چیزی را برای خدا شریک قرار ندهید و همچنین به شما سفارش رسول خدا را می کنم که سنتش را ضایع نکنند و این دو ستون مهم را برپا دارید در این صورت هیچ سرزنشی بر شما نخواهد بود.

من تا دیروز صاحب و همنشین شما بودم و امروز، در بستر شهادت برای شما پند و عبرت هستم . (که شما نیز چنین روزی دارید) و فردا از میان شما خواهم رفت . اگر زنده بمانم که خودم صاحب خون خودم هستم و اگر بمیرم ، به من وعده مرگ داده شده و اگر ببخشم و عفو کنم ، پس عفو برای من ، سبب تقرب و برای شما نیکوکاری است . پس عفو کنید؟ آیا دوست ندارید که خدا شما را بیامرزد؟ به خدا سوگند از این که مرگ ناگهانی به سراغ من آمده است از آن ناراحت نیستم . من درست مثل کسی می مانم که در شب تار دنبال آب گشته باشد و آن را پیدا کند و اکنون گم شده ام را یافته ام (و ما عندالله خیر للابرار) آن نعمت هایی که در نزد خدا برای خوبان هست از هر چیزی بهتر و برتر است .

این جا به علی چشم امید هم باز است

اینک از کوفه برویم نجف . این اشعار در چهار چوب درب حرم مطهر نوشته است .

این جا به علی ، چشم امید همه باز است این درگه آن پادشه بنده نواز است

آرند سوی کعبه نماز اهل جهانی صد کعبه در این جا به طواف است و نماز است

گردد به ره معرفتش پای خرد لنگ از بس که در این راه نشیب است و فراز است

یک شعله ز شمع حرم محترم اوست این مشعل خورشید که در سوز و گداز است

ای تابع قرآن ! تبعیت ز علی کن قرآن همه راز است و علی کاشف راز است

جز او که بود عالم اسرار دو عالم بی پرده به اظهار سلونی که مجاز است

اینجا است حق و حق طلبان جمله به گردش اجماع ، دیگر معرکه شعبده باز است

آدم دیگر از روضه رضوان نکند یاد کاسوده در این بارگه عرش طراز است

امیرمؤ منان علیه السلام در بستر شهادت

برادران شنیدند امیرمؤ منان علیه السلام در بستر شهادت ، اصحاب دورش بودند. اهل بیتش بودند. شیر طلبید دادند و نوشید. آب می طلبید؛ حاضر بود. آن حضرت حال یک یک آنها و آینده آنان را می دانست ولی نمی دانم حضرت زینب که خیلی بی تابی می کند، گریه و ناله می کند خبر از روز عاشورا و روز یازدهم محرم سال 61 هجری دارد یا نه یعنی درست بیست و یک سال دیگر. آری امروز یک زخم - اگر چه مؤ ثر و کاری بیشتر بر فرق پدر نمی بیند؛ ولی عصر عاشورا چشمش به جسد بدون سر و قطعه قطعه و بدون لباس برادر افتاد خدایا چه می بینم ! این همان حسین است که جایش روی سینه پیامبر بود. یوم علی صدر المصطفی و یوم علی جدث الثری . لذا دید بهتر از همه خود رسول الله است که طرف خطاب قرارش دهد و به همه مردم بفهماند این حسینی که کشته اید و به این حال افتاده است ، نور چشم رسول خدا است رو برگردانید طرف مدینه و از ته جگر ناله زد:

یا رسول الله هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مجذوذ الراءس من القضاء، مسلوب العمامه و الرداء

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف اما زمان فتاد

بی اختیار ناله هذا حسین از او سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعه البتول رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول

این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

وین نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی دود از زمین رسانده ، به گردون حسین توست

این خشک لب فتاده ممنوع از فرات کز خون او زمین شده ، جیحون حسین توست

لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم

Powered by TayaCMS