کلید واژه ها: صلوات, حسنات, اهل عمل بودن, قرآن, تواضع, بداخلاقی, آزار دادن, وصایای حضرت زهرا علیها السلام .
اسامی معصومین: پیامبر صلی الله... - امام علی علیه السلام - امام صادق علیه السلام - امام رضا علیه السلام
سخنران استاد فرحزاد
- دلا بـسـوز که سوز تـو کـارها بـکنـد دعـای نـیـمـه شبـی دفـع صـد بلا بکند
- طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لـیک چـودرد درتـونبیند که را دوابکند
- عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه ساقی تلافی صدبلابکند
- زبخت خفته ملولم بود که دیـدار بـه وقـت فاتـحـه صبح یک دعای بکند
یکی ازآثار و برکات مهم ذکر صلوات از بین بردن گناهان است. روایات متعددی به مضمون های مختلف ازحضرت امیر علیه السلام داریم ایشان می فرمایند: تاثیر صلوات برای از بین بردن گناهان ازریختن آب برروی آتش قوی تراست. امام هشتم علیه السلام فرمود: کسی که وسیله ای برای پاک کردن گناهانش ندارد صلوات برمحمد آل محمدبفرستد.
خدا دردین ما وسیله های پاک کننده زیادی گذاشته است. امیرالمومنین علیه السلام درنهج البلاغه می فرماید: «مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ» (امام علی علیه السلام/ نهج البلاغة /528). از آن گناهانی که خدا بر من مهلت بدهد دو رکعت نمازبعد آن بخوانم از آن گناه خوفی ندارم. یعنی نماز گناه را ذوب می کند.
ملک الموت آمد کسی را قبض روح کند. گفت: به من مهلت بده دو رکعت نماز بخوانم، بعد گفت: نماز نمی خوانم خودت مهلت دادی حالا حالاها آن دو رکعت نماز را نمی خوانم. چند تا آیه قرآن از امیدوارترین آیه ها است. در نهج البلاغه حضرت می فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» ( هود: 114) اگر کار گناهی انجام دادید برای جبران گناهتان پشت سرآن، کار خوبی انجام بدهید، صله ارحامی، دل شاد کردنی، آن چاله را پر بکنید. حضرت می گوید: این آیه یکی از امید وار کننده ترین آیه ها است.
امام هشتم فرمودند: «فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» (شیخ حرعاملی/وسائل الشيعة/7/ص192) . برای فرستادن صلوات زیاد مداومت کنید. حدیث داریم که صلوات گناهان را منهدم می کند. کوه گناه را با این ذکر منفجرش بکنیم از بین ببریم. با فرستادن صلوات عاقبت بخیر می شویم. خوش به حال آن دلی که حرف حق را بشنود.
مردم به سه دسته تقسیم می شوند، بعضی ها حرف حق درگوششان فرو نمی رود، بعضی ها هم درگوششان فرو می رود اما از آن گوششان بیرون می رود. آیه قرآن داریم «وَتَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ» (الحاقة : 12) . یعنی گوش نگهدارنده، که تعبیر به حضرت هم شده است. مهم آن حرفی است که دردل ما می ماند و روی ما تاثیرمی کند. ما آیه قرآن زیاد می خوانیم کدام آیه قرآن را عمل می کنیم .کدام حدیث را عمل می کنیم. کدام موعظه در دل ما تاثیر می گذارد آن مال ماست. مرحوم دولابی می فرمودند: آیه قرآن و حدیث را باید خورد. ازشعار دادن و حرف زدن بیرون بیاییم. شما موقع افطار هزار بار بگویید چای،غذا، حلوا یک ذره انرژی در وجودت نمی آید. روایت داریم که همه ایمان عمل است. همه وجودت باید در کار خدا باشد. اگرکار دنیا هم جهت رضای خدا باشدهمه کارهایمان خدایی می شود. کاسبی که برای خدا حلال وحرام را رعایت می کند. همه این کارها عبادت می شود. دوست خدا تمام وجود باید وقف خدا باشد. از شعار کم کنیم به شعور و عمل بی فزاییم. حدیث داریم به روایت و آیه ای که عمل کردیم حجت بر ما می شود. این حدیث خیلی مهم است. «رُبَّ تَالٍ لِلْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَلْعَنُهُ» (محدث نوری / مستدرك الوسائل /4/248) . چه بسا افرادی قرآن می خوانند اما قرآن آن ها لعنت می کند. مگر عمروعاص ها و معاویه ها قرآن نمی خواندند؟ طالبان و وهابی ها قرآن نمی خوانند؟ آدمی هست که قرآنش ترک نمی شود اما ربا و نزول می خورد. قرآن می گوید: دروغ نگویید غیبت نکنید. کسی که ربا می خورد در حکم جنگ با خداست. چقدر آیه قرآن داریم «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ» (هود : 18) . به خانواده ات ظلم نکنید. بعضی پدرها خون خانوادشان را در شیشه کرده اند. جایی منبر رفتم بعد از منبر، پیرمردی حدودهفتاد ساله پیش من آمد. مثل ابر بهار گریه می کرد. دلم خیلی سوخت. زن ها زودگریه می کنند، گاهی هم به عنوان اسلحه از گریه ا شان استفاده می کنند، اما مردها دل سختند. مرد هفتاد ساله جلو مردم مثل ابر بهار زار زار گریه می کرد. گفتم چه شده است؟ گفت خانم من این قدر من را اذیت می کند،غر می زند، تقاضاهای بیجا دارد. از دست خانمم دارم گریه می کنم. ظلم مگر شاخ و دم دارد. ما تا می گوییم ظالم، صدام به نظرمان می آید شمر به نظر مان می آید. بنده هم خانمم را اذیت بکنم بچه ام را اذیت بکنم ظالم هستم. کارشمر را کرده ام. مگر ظلم شاخ و دم دارد.
در اصفهان به یک پادگانی رفتیم بعد از سخنرانی اول رفتیم دفتر که یک پذیرایی بکنند. بعضی ها پرسیدند حاج آقا شنیده ایم که شما با حاج آقا بهاالدینی آشنایی داشتید. گفتیم: بله گفتند: ما از آقا یک خاطره ای داریم که خیلی جالب است. گفتند: که ما در ایام جنگ فتوحات زیادی داشتیم. به ما گفتند یکی ازیاران امام در قم زندگی می کند. بیایید شمارانزد ایشان ببریم. دیدار آقا برای ما مهم بود. باخود گفتیم: ما با این فتوحات و گذشت و فدا کاری که کرده ایم حتما اگر برویم دیدار آقا ایشان می فرمایند: که شما مالک اشترید شما فلانید فلانید، بازوهای شما را می بوسم، دست وپای شمارا به سرو صورت می کشم. خلاصه یا بالای عرش به ما جا می دهد. دراین خواب وخیال ها بودیم که آقا یک تمجید حسابی ازمابکند. چند نفر از سران سپاه بودیم. رفتیم و ایشان یک نگاهی کردند خیلی ایشان تیز بود یک موقع به بنده فرمودند بعضی ها را من خوب می شناسم ولی آنها فکر می کنند که من نمی شناسم. نگاهی به ما انداخت و فرمود: همه شما صدام هستید. شوخی هم نمی کرد. ماباخودمان می گفتیم الآن می گوید شما سلمان، مالک اشتر هستید... ولی گفت نه بابا فرصت پیدا نکرده اید نفس شما مانند صدام است.
مرحوم گل احمد آقا می گفت: بچه من را اذیت کرد هی اذیت کرد هی اذیت کرد مشتم را بلند کردم بزنم، آقا امیرالمومنین دیدم که گفت: گل احمد اگر بزنی می زنم. آن آقایی که گریه می کرد می دانید که بود؟ کسی بود که نماز و روزه استیجاری می گرفت پولش را به فقرا می داد. این قدر آدم خوبی بود. حدیث داریم نشانه انسان خوب این است که خودش را خوب نبیند خودش را بد ببیند. امام سجاد علیه السلام دردعای ابوحمزه می فرمایند: «فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَأَ حَالا مِنِّي» (شیخ عباس قمی/مفاتيح الجنان /1/186) . چه کسی از من بد حال تراست. خداوندا خیرت دائما بر من نازل می شود و شر من دائما بر تو ساعد می شود. خدایا من که هستم؟ من چه ارزشی دارم. من هیچ هستم، پوچ هستم. ببینید امام های ما در این دعا ها چه می گویند شوخی می کردند یا واقعا حالشان این گونه بود. علامت رشد مومن این است که خودش را ناچیز ببیند دست خالی ببیند. دل هی باید بسوز نه بسازد، باید بسوزد تا ساخته شود. دلا بسوز که سوز تو کارها بکند. سوزش می خواهد نه شانه بالا گرفتن وادعای من چنینم و چنانم کردن. این آقاکه این قدرکارخیرانجام می داد گریه می کرد می گفت: من از صدام بدترم. ولی کسی که بگوید من چنینم و چنانم از سرش می زنند که پایین بیاد، مثل شیطان. می گوید: ماکه درجبهه ها درخشیده بودیم فکر می کردیم که آقا ما را تشویق می کند می گوید شما چنان هستید چنین هستید. آقا به ما گفت: که شما ازصدام بدترهستید. می گفت: داروی ماهم همین بود. کسی که غرور او را گرفته باشد دیده اید؟ بعضی ازبادکنک ها را خیلی باد می کنند. یک سوزن می خواهد که بزنید، فس بادشان خالی شود. گاهی این ابتلائات پیش آمده است این خنثی آدم را به بن بست می کشاند. حال وحوصله همه چیزرا ازتو می گیرد. می گوید: آقامن حال هیچ کاررا ندارم نه حال عبادت نه حال دنیا. مثل یک چیزبی ارزش یک گوشه انداخته شده است.چراخداوند این حالت را پیش می آورد؟ می خواهد بگوید تو هیچ چیزی ازخودت نداری. اگر حال خوش داری من داده ام قدر بدان، اگر دنیا است من داده ام، آخرت است من داده ام، خیر است من داده ام. «مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ» (شیخ کلینی / الكافي /1/50) . می خواهد فیست را خالی کند. بگوید تو چیزی ازخودت نداری اگر هم چیزی داری مال خداست از خواب غفلت بیدار بشوید.
قرآن ظالمین را لعنت کرده است. مواظب باشیم ما ظالم نباشیم، ظلم که شاخ و دم ندارد. ظلم که فقط آدم کشی نیست. بد اخلاقی هم ظلم است. تخلف از وعده هم ظلم است. آزار دادن به هر شکلی ظلم است. قول می دهید سرکارش می گذارید. امیر المومنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: اگر هفت طبقه آسمان و زمین و همه هستی را به من بدهند بگویند یک پوست جو، ازدهان مورچه به ناحق بکشید همه منافع دنیا را به تو می دهیم. به خدا قسم که من این کار را نمی کنم. این جمله خیلی پرمعنا است. گاهی آدم شرم می کند که اسم امام ها را بیاورد آخر چه سنخیتی دارد، چه تناسبی دارد. اصلا او چه می گوید نه چه می گویم؟ اوکه یک لحظه از خدا غافل نشده است، می گوید: اگر همه هستی را به من بدهند یک پوست جو از دهان مورچه در نمی آورم، با منی که اصلا نفسم شاید ظالمانه باشد چه تناسب دارد.
- هزار مرتبه شستن دهن به مشک وگلاب هنوز نام تو بردن کمال بی ادبی است
من یکی که خجالت می کشم که شیعه این ها هستم یا دوست این ها هستم. آخر چه سنخیتی داریم. پیامبر صلی الله ... به حضرت علی علیه السلام می فرمایند: که حب تو ایمان و تقواست. اگر کسی واقعا محبت دارد باید تقوا داشته باشد، یعنی باید ایمانش خیلی بالاباشد. مواظب باشیم به زیردستمان، شاگردمان، خانواده مان بد اخلاق نباشیم. بیاییم ازخودیک تست بگیریم. آیا خانم خانه از ما راضی هست؟ بچه ها از ما راضی هستند؟ فقط نان و آب نیست که به آن ها بدهیم باید روحا و جسما، از نظر برخوردها، معاشرت ها هم این ها را اشباع بکنیم. خانم آمده شکایت می کند می گوید: حاج آقا شوهرم در طول هفته یک ساعت نمی نشیند با ما صحبت بکند یا روزنامه می خواند یا فیلم می بیند یا کتاب می خواند یا سرکاراست. بابا ماهم خانم شما هستیم کمی توجه می خواهیم یک نوازش می خواهیم. چرا بچه من با یک آدم معتاد و بیگانه دوست می شود؟ چون من به او محبت نمی کنم، نوازش نمی کنم. چرا می گویند تو خودت را مرتب کن شیک پوش باش که خانمت به گناه نیفتد، یک جوان دیگر را نبیند خوشش بیاید.خانم عزیزخودت رادرخانه به بهترین شکلها در بیاور که چشم شوهرت به دنبال زن های دیگر نباشد. تمام ریز کاری ها را به ما گفته اند. ما فکر می کنیم که اگر یک نماز جماعت بخوانیم و ذکر بگوییم کار تمام می شود. حقیقتا این نیست. خانم تو، بچه تو نوازش می خواهد. بچه جان مشکلی نداری؟ پول تو جیبی داری؟ ناراحتی نداری؟ چیزی نمی خواهی از بیرون برایت بگیرم؟ این ها هم عبادت است. پیامبر ما هر روز سربچه هایش، نوه هایش دست نوازش می کشیدند. این سیره پیامبراست. هر روز صبح پیامبر نوازششان می کردند. همین کارکوچک می دانید که چقدر آرامش می دهد؟ کاش ما اگر نوازش هم نمی کردیم لااقل کتک هم نمی زدیم. مرحوم آقای کافی فرموده بود یک نفر جایی منبر رفته بود گفت: مردم کسی هست که از دست خانمش کتک نخورده باشد، بلند بشود. همه بلند شدند. یک نفر نشسته بود، گفت: الحمد لله یک نفر بلند نشده است گفت: نه حاج آقا پای من را زده شکسته نمی توانم بلند بشوم. گفت: یک بنده خدایی خانمش در حال جان دادن بود. شوهر نشسته بود، گریه می کرد. خانمش گفت: حتما گریه می کنی که اگر من بمیرم بعد از من چه خواهی کرد؟ گفت: نه گریه می کنم اگر نمیری چه خواهم کرد. این طور نباشد که از مردن ما شاد بشوند. یک بنده خدایی از دنیا رفته بود خانمش جوان بود، خوشکل هم بود. در تشیع جنازه هی گریه می کرد می گفت: عجب شوهری بود، بعد از تو من انیس ندارم سرپرست ندارم. گریه می کرد. جوانی دلش سوخت گفت: بروم یک تسلیتی بدهم وبگویم ما هستیم ناراحت نباش. آمد گفت :خانم ناراحت نباش خدا کریم است. اگر یک آیه ای را بردارد یک آیه بهتری می دهد. همین طور که گریه می کرد گفت:چه کنم که دیر آمدی من به یکی دیگرقول دادم. انشاءالله شوهر دوم را زیر خاک کنم نوبت تو می رسد.
مرحوم مجلسی این حدیث را در بحار نقل کرده است اخلاق جزء واجبات است. از نماز و روزه واجب تر است خیلی مهم است. شخص نمازخوان وروزه گیری که مدام اهل عبادت وسجده است اگربداخلاق باشد با صورت در آتش جهنم می اندازند. در جامع الاخبار حدیث داریم آن خوش اخلاقی که گناه کاراست خدا عاقبتش را بخیر می کند. یک فرشته زمام رحمت به گردنش انداخته و به طرف سعادت می کشد. بخواهد یانخواهد بهشت می برندش. آدم با گذشت، مهربان و دلسوزعاقبت بخیر می شود، موفق به توبه می شود. خداوند ضمانت کرده است که اورا به بهشت می برد. برعکس این سخن نیز صادق است که امام صادق علیه السلام می فرمود: آن شخصی که بداخلاق است اما نماز می خواند، روزه می گیرد، جلسه می رود، ذکر می گوید، هیت می رود، ولی مردم ازاو ناراضی هستند، زن و بچه اش ناراضی هستند، روز قیامت شیطان سه زمام بر گردنش انداخته و به طرف جهنم می کشد.
پیامبر صلی الله ... می فرماید: «فَإِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ فِي الْجَنَّةِ لَا مَحَالَةَ وَ إِيَّاكُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ فِي النَّارِ لَا مَحَالَةَ» (شیخ حرعاملی / وسائل الشيعة /12/ 150). بر شما باد خوش اخلاقی، آدم خوش اخلاق را من ضمانت می کنم اهل بهشت است. این حدیث را عنایت بکنید، یک شخص ازخاتم انبیاء حضرت محمد صلی الله ... سئوال کرد: «قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ فُلَانَةَ تَصُومُ النَّهَارَ وَ تَقُومُ اللَّيْلَ وَ هِيَ سَيِّئَةُ الْخُلُقِ تُؤْذِي جِيرَانَهَا بِلِسَانِهَا فَقَالَ لَا خَيْرَ فِيهَا هِيَ مِنْ أَهْلِ النَّار» (ورام ابن ابی فراس /مجموعة ورام(تنبيه الخواطر) / ج 1/5 7 ) . خانمی است که تمام اوقات شب و روز را مشغول عبادت است. دوازده ماه سال کارش این است. در طول سال هم همیشه در حال روزه گرفتن است. ولی دوتا اشکال در این خانم است. یکی این که این خانم بد اخلاق است، یکی هم این که همسایه هایش را با زبانش آزار می دهد. حضرت محمد صلی الله ... فرمودند: هیچ خیری در این خانم نیست. دید پیامبر ما خیلی وسیع است .پیامبر ما اگریک هزارم خوبی در کسی باشد می ببیند. الاغی که مردارش دربیابان کرم افتاده بود همه به اه و اوف افتاده بودند. چقدر کرم افتاده است، چقدر بوی بد می دهد. پیامبر صلی الله ... فرمودند: چقدر دندان های خوب و سفیدی دارد. یعنی از هزار تا بدی خوبی آن را نیزدیدند. دید زیبا داشته است. اما درباره این خانم ببینید چه فرمودند: «لَا خَيْرَ فِيهَا هِيَ مِنْ أَهْلِ النَّار» هیچ خیری در این خانم نیست. خیلی تکان دهنده است. مواظب باشیم. پیامبر ما یک جمله زیبایی دارد می فرماید: کسی که در ماه رمضان اخلاقش را خوب کند من گذر نامه رفتن به بهشت را به او می دهم. نمی خواهید پیامبر گذر نامه به شما بدهد؟ خوب خوش اخلاق باشید. سعی کنیم که آزارمان به کسی نرسد، اگر هم رسید رفع کنیم چاله را پر کنیم. آقا می فرمود: کسی که تند و بد اخلاق می شود بعد جبران می کند من او را بد اخلاق نمی دانم بشر جایزالخطاء است. حالا یک موقع آدم اشتباه کرد خوب جبران می کند، محکم بگوید غلط کردم. هیچ طوری نمی شود، این قدر در رحمت خدا به روی تو باز می شود. به خانمت، به بچه ات بگو اشتباه کردم. بچه ها خیلی چیز می فهمند. می فهمند شما از تندی کردن ناراحت شده اید، همان بچه خاطرخواهتان می شود. پزشک متخصصی رامی شناسم که آدم خیلی هم خوبی است. می گفت: بچهکوچکی دارم، آمده بود می گفت: بابا می شود من به جای شما جهنم بروم وبسوزم. گفتم: استغفرالله نه تو برو و نه من برم. گفته بود: چرا تو جهنم می روم. خودت چند ماه قبل نگفته بودی هر کسی دروغ بگوید جهنم می رود. گفتم: چرا؟ گفت: چرا به من گفتی دوچرخه می خری نخریدی؟ پس تو حتما جهنم می روی، اما چون بابای من هستی من به جای تو جهنم بروم. هم راست را باور کرده است هم می خواهد جابه جا بشود مواظب باشیم.
مرحوم حاج آقا دولابی می فرمودند: من درآن خانه که زن و شوهر باهم دعوا می کنند نمی خوابم. چون سیم رحمت از بالا قطع شده است. بیاییم از خدا بخواهیم که مصداق ظالم نباشیم.
آیه داریم چه بسا کسی که قرآن می خواند و قرآن او را لعن کند. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (الإسراء : 82). خدا می فرماید: ما قرآن را فرستادیم قرآن شفا است، برای مومنین رحمت است. اماهمین قرآن ظالم ها را لعنت می کند. آیت الله دستغیب جریان عجیبی نقل می کند ایشان نوشته است: کسی از دنیا رفت، سابق هم رسم بود که یک قاری سه روز بالای سرقبر میت قرآن می خواند. می گفتند میت را تنها نگذاریم. سه روز قرآن می خواندند. کسی از دنیا رفته بود، قاری را دیدند پول هم به او دادند که سه روز قرآن بخواند. فردا صبح آمدند که به او صبحانه بدهند دیدند که قاری پیدایش نیست. پیدایش کردند گفتند: آقا ما که با تو قرارداد بستیم سه روز قرآن بخوانی؟ گفت: همه دنیا را طلا کنید و به من بدهید من سرقبر بابای شما قرآن نمی خوانم. گفتند:چرا؟ گفت: دیشب کمی قرآن خواندم، خوابم برد. بابایتان را خواب دیدم. دیدم که دارد در آتش می سوزد. گفت: فلان فلان شده که گفته بالای سر من قرآن بخوانی؟ هر آیه ای که می خوانی اینجا من را عذاب می کنند. آیه دروغ می خوانی؟ می گویند: چرا دروغ گفته ای مگر تو مسلمان نبودی آیه ربا؟ چرا ربا خورده ای؟ آیه غیبت؟ چرا غیبت کرده ای؟ آیه ظلم ؟ چرا ظلم کرده ای؟ گفت: یا جول و پلاست را جمع کن و برو یا با این گرز آهنی می زنم که سرو صورتت پر از خون بشود. من از خواب بیدار شدم دوتا پا هم قرض کردم وفرارکردم.
شب به قبرستان رفتن مکروه است. کنار شهرشان یک قبرستانی بود. یکی از رفقای ما می گفت: آخر شب بود داشتم خانه می رفتم دیدم که از یک قبری صدای ناله می آید، می گفت: دیدم که ازقبر همین طور آتش بود که فوران می زند وبالامی رود. ایشان چنان حالشان بد شده بود که تا چند روز در خانه افتاده بود. گفت: تحقیق کردم ببینم که این قبر مال چه کسی است که اینجا دفن شده است، دیدم یک آدم ظالم از آن آدم های ناجور و شرور آنجا دفن شده است واین نتیجه اعمال اواست.
حضرت زهرا علیها السلام برای آقا امیرالمومنین وصیت نمود که آقا بعد از دفن من بالای سرقبر من، روبه قبله بشینید و قرآن بخوانید. یا علی جان آن موقع لحظه ای است که میت احتیاج به همراهی زنده ها دارد. بالای سر قبر من روبه قبل بنشینید دعا و قرآن بخوانید. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (الإسراء : 82).
اگر ما یک آیه بخوانیم وعمل بکنیم شعار ندهیم و حرف کمتر بزنیم، اخلاقمان را خوب بکنیم و آه و ناله مظلوم بالای سرمان نباشد برایمان کافی است. مواظب باشیم آه مظلوم راهمان را نبندد. دستگاه اما حسین علیه السلام ضد ظلم بوده است. دستگاه امام حسین دستگاه عجیبی است. یک روایت عجیبی دیشب خواندم مرحوم ملا اسماعیل سبزواری در کتابش نقل کرده است. کسی اگر بیاید جذب این دستگاه بشود واقعا دستش را می گیرند نجاتش می دهند . شخصی خدمت امام باقر علیه السلام بود و امام باقر فضیلت شب قدر را می فرمودند. وقتی که حضرت فضایل شب قدر را می گفتند بعد از قدر بود. آن شخص آهی خیلی دردناک کشید. امام باقر فرمودند: تو چرا این قدر آه می کشی؟ گفت: آقا دیشب شب قدر بود گرفتم خوابیدم، نمی دانستم حواصم نبود که شب قدراست. چقدر خسارت دیدم، ضرر کردم که خوابیدم. حضرت یک توجهی کردند فرمودند: که دیشب شما یک کاری کرده اید که تو را کافی است و ثواب کار تو بالاتراست. گفتم: آقا دیشب من خوابیدم کاری نکردم؟ فرمودند : چرا شما دیشب فلان نوع خرما را خوردید، آن خرما هم عطش خیلی می آورد بالای رخت خوابت هم آب گذاشته بودی، نصف شب از تشنگی بلند شدی، بالا سرت آب خنکی بود آب خنک را که خوردی دلت شکست گفتی صل الله علیک یا ابا عبد الله خدا لعنت کند کسانی را که بین تو و آب فاصله انداختند. به امام حسین درود فرستادی و دشمنانش لعنت فرستادی. حضرت فرموند: خدا به این جمله و یاد امام حسین علیه السلام آن قدر ثواب داده که بیشتر ثواب کسانی است که احیاء و عبادت کرده اند. دستگاه امام حسین علیه السلام چه دستگاه عظیمی است. فرزند رسول الله از شدت تشنگی هی به خودش می پیچید. تشنگی مراحلی دارد اول این که لب ها خشک می شود، دهان یک مقدار خشک می شود از این یک مقدار حادتر این است که انسان جگرش می سوزد. تشنگی از این هم بیشترشدت پیدا بکند انسان بینایی چشمش ضعیف می شود، هاله ای جلو چشمش را می گیرد. آن زمانی بود که آقا صدا می زد ای قوم شربت آبی به من بدهید که جگرم از تشنگی می سوزد. جبرائیل روضه ای برای حضرت آدم خواند. گفت: ای آدم این فرزند تو کنار نهر آب آن چنان تشنگی بر او غالب خواهد شد که بین او آسمان هاله ای از دود و دخان بلند می شود هر چه ناله می زند کسی جواب آقا را نمی دهد، مگر شمر دون که با شمشیر جوابش را می دهد.... «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ».