حکمت 95 نهج البلاغه : تفسير الَّذِينَ إِذا اَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا

حکمت 95 نهج البلاغه : تفسير الَّذِينَ إِذا اَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا

متن اصلی حکمت 95 نهج البلاغه

موضوع حکمت 95 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 95 نهج البلاغه

95 وَ قَدْ سَمِعَ عَلَيْهِ السَّلَامُ رَجُلًا يَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَقَالَ إِنَّ قَوْلَنَا- إِنَّا لِلَّهِ- إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ وَ قَوْلَنَا- وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ

موضوع حکمت 95 نهج البلاغه

تفسير الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا

(علمى، تفسيرى، اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

95- امام عليه السّلام شنيد مردى را كه مى گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ

(قرآن كريم س 2 ى 156 يعنى ما به فرمان خدا آمده و بسوى او باز مى گرديم) آن حضرت (در تفسير آن) فرمود: 1- گفتار إِنَّا لِلَّهِ اعتراف ما است به پادشاهى خدا (و اينكه ما مملوك و بنده او هستيم) و گفتار وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ اعتراف ما است به تباه شدن (و مردن خودمان و حاضر شدن در قيامت و روز رستخيز).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1131)

ترجمه مرحوم شهیدی

99 [و شنيد كه مردى مى گويد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» فرمود:] گفته ما «ما از آن خداييم» اقرار ما است به بندگى و گفته ما كه «به سوى او باز مى گرديم» اقرار است به تباهى و ناپايندگى.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 376)

شرح ابن میثم

90- و سمع رجلا يقول: (إنّا للّه و إنّا إليه راجعون)

فقال عليه السّلام: إِنَّ قَوْلَنَا إِنَّا لِلَّهِ إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ- وَ قَوْلَنَا وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ

المعنى

و الكلمة بتفسيرها ظاهر.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 290)

ترجمه شرح ابن میثم

90- امام (ع) شنيد، مردى مى گفت: انّا لِلَّهِ وَ انّا الَيْهِ راجِعُوْنَ حضرت فرمود:

إِنَّ قَوْلَنَا إِنَّا لِلَّهِ إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ- وَ قَوْلَنَا وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ

ترجمه

«سخن: انّا للّه، اعتراف ما بر آن است كه ما مملوك خداييم، و گفتار: و انا اليه راجعون اعتراف بر فنا و بازگشت ما در رستخيز است».

شرح

معنى اين عبارات با تفسيرى كه امام (ع) از آيه مباركه فرموده است روشن و واضح است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 491 و 492)

شرح مرحوم مغنیه

98- (و سمع رجلا يقول: إنّا للّه و إنا إليه راجعون، فقال عليه السّلام): إنّا قولنا: إنّا للّه، إقرار على أنفسنا بالملك. و قولنا: و إنّا إليه راجعون، إقرار على أنفسنا بالهلك.

المعنى

من أقر على نفسه بالملك حرم عليه التصرف بشي ء منها إلا بترخيص المالك، و من تصرف بلا اذن و ترخيص منه تعالى فهو غاصب ظالم. و أيضا من أقر بالموت فعليه أن ينسجم مع نفسه و اعترافه، و لا يعمل عمل الخالدين.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 274)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

الرابعة و التسعون من حكمه عليه السّلام

(94) و سمع رجلا يقول: «إنّا للّه و إنّا إليه راجعون» فقال عليه السّلام: إنّ قولنا- إنّا للّه- إقرار على أنفسنا بالملك، و قولنا- و إنّا إليه راجعون- إقرار على أنفسنا بالهلك.

اللغة

(هلك) هلكا: مات- المنجد.

الاعراب

رجلا، مفعول لقوله سمع على التوسع لأنّ سمع يرتبط بالمفعول بواسطة من، و يقول جملة فعليّة حال من رجلا، و يمكن جعله صفة له.

المعنى

قال في شرح المعتزلي: قوله: إنّا للّه، اعتراف بأنّا مملوكون للّه و عبيد له لأنّ هذه اللّام لام التّمليك- إلخ.

أقول: و في كلامه موارد للنظر: 1- الظاهر أنّ ضمير قوله يرجع إلى علي عليه السّلام فلا يستقيم ما ذكره بعده لأنّ الجملة ليست قوله عليه السّلام، و إن كان المقصود من قوله هو خصوص- إنا للّه- فلا يستقيم أيضا لأنّه محكيّ عن قول جميع القائلين.

2- إنّ من معاني اللام الملك، و بينه و بين التمليك فرق جلىّ 3- المقصود من الرّجوع إلى اللّه ليس خصوص النشور و القيامة، بل أعمّ منه و أتمّ، و هو الاستفاضة من حضرته في جميع مراحل الوجود و في كلّ حول و قوّة كما يشعر به قوله عليه السّلام: إقرار على أنفسنا بالهلك، و يستفاد من قوله تعالى «كُلُّ شَيْ ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»- 88- القصص».

الترجمة

از مردى شنيد كه مى گويد «إنّا للّه و إنّا إليه راجعون» فرمود: معنى «إنّا للّه» كه مى گوئيم اعتراف به آنست كه مملوك او هستيم و گفته ما «إنّا إليه راجعون» اعتراف به آنست كه خود چيزى نيستيم.

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص146و147)

شرح لاهیجی

(120) و سمع رجلا يقول انّا للّه و انّا اليه راجعون فقال انّ قولنا انّا للّه اقرار على انفسنا بالملك و قولنا انّا اليه راجعون اقرار على انفسنا بالهلك يعنى و شنيد حضرت (- ع- ) كه مردى مى گفت ما از براى خدائيم و ما بسوى او بر مى گرديم پس گفت (- ع- ) بتحقيق كه گفتن ما كه ما از براى خدائيم لازم دارد اقرار كردن ما را بر نفسهاى ما بمملوك بودن از براى خدا يعنى بتقريب كلمه لازم ملكيّت در للّه و گفتن ما كه بسوى او بر مى گرديم لازم دارد اقرار كردن ما را بر نفسهاى ما بهلاكشدن و مردن

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 300)

شرح ابن ابی الحدید

95: وَ قَالَ ع وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ- إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ- فَقَالَ إِنَّ قَوْلَنَا إِنَّا لِلَّهِ إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ- وَ قَوْلَنَا وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ- إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ قوله إنا لله اعتراف بأنا مملوكون لله و عبيد له- لأن هذه اللام لام التمليك كما تقول الدار لزيد- فأما قوله و إنا إليه راجعون- فهو إقرار و اعتراف بالنشور و القيامة- لأن هذا هو معنى الرجوع إليه سبحانه- و اقتنع أمير المؤمنين عن التصريح بذلك- فذكر الهلك فقال إنه إقرار على أنفسنا بالهلك- لأن هلكنا مفض إلى رجوعنا يوم القيامة إليه سبحانه- فعبر بمقدمة الشي ء عن الشي ء نفسه- كما يقال الفقر الموت و الحمى الموت و نحو ذلك- . و يمكن أن يفسر ذلك على قول مثبتي النفس الناطقة- بتفسير آخر فيقال إن النفس ما دامت في أسر تدابير البدن- فهي بمعزل عن مبادئها لأنها مشتغلة مستغرقة بغير ذلك- فإذا مات البدن رجعت النفس إلى مبادئها- فقوله و إنا إليه راجعون- إقرار بما لا يصح الرجوع بهذا التفسير إلا معه- و هو الموت المعبر عنه بالهلك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 255)

شرح نهج البلاغه منظوم

[97] و قد سمع عليه السّلام رجلا يّقول: إنّا للّه و إنّا إليه راجعون،

فقال: إنّ قولنا- إنّا للّه- إقرار على أنفسنا بالملك، و قولنا- و إنّا إليه راجعون- إقرار على أنفسنا بالهلك.

ترجمه

آن حضرت عليه السّلام شنيدند كه مردى مى گفت: ما براى خدا و بازگشتمان بسوى او خواهد بود فرمودند: اين گفتار ما كه مى گوئيم، اقرار بر نفوس خودمان خواهد بود كه ما مملوك خدائيم، و گفتار ديگرمان كه بازگشتمان بسوى او است، اقرارى بر اين كه ما هلاك شوندگانيم.

نظم

  • سخن شخصى باسترجاع مى گفتچو گفتار و را آن شاه بشنفت
  • بتوضيحش سرود اين قول و گفتاربنفس خود ز ما اين است اقرار
  • كه ما مملوك و يزدان است مالكخدا باقىّ و كلّ شي ء هالك
  • خدا زارع بشر چون زرع و كشت استبزارع زرع را خود بازگشت است
  • ز دنيا آنكه در عقبا است واقعز دار حق بحق گرديده راجع

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص115و116)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

پر بازدیدترین ها

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان پیامبر، نور هدایت عوالم

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان پیامبر، نور هدایت عوالم در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازه ام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان!
Powered by TayaCMS