شکرگزاری و قدردانی از پدر و مادر از منظر اسلام

شکرگزاری و قدردانی از پدر و مادر از منظر اسلام

مقام پدران و مادرانی که برای گرم نگه داشتن کانون خانواده و سلامتی و شادی فرزندانشان از جان مایه می گذارند به اندازه ای است که آدمی از هر آیین ومسلکی که باشد باید احترام آنها را رعایت کرده وقدردان زحماتشان باشد.

مادر و پدری که همیشه بالاترین حق را بر گردن ما دارند و شاید فرزندان در کمتر مواقعی به این مسئله توجه کنند. پدر و مادری که به تنهایی تلخی ها و سختی ها را تحمل می کنند تا کودکانشان تنها شیرینی زندگی را احساس کنند.

پدر و مادری که در شرایط امروز کشورمان تمام قد با تمام سختی ها روبرو می شوند تا فرزندان از پشت قد و بالای استوار آنها چهره زشت برخی واقعیت ها را نبینند و بدون دغدغه نان و آب، به بازی های کودکانه و یا درس و دانشگاه خود برسند.

پدر و مادری که همیشه تاریخ همینگونه رفتار کرده اند. فرق نمی کند در تکه ای از دنیا به نام ایران باشی و یا تکه ای دیگر با نام های دیگر، همه جا عشق مادر و پدر به همین شکل بوده و برای فرزندان خود تکیه گاهی محکم و قابل اعتماد هستند.

ولی مسئله مهم تری که نه فقط این روزها بلکه در تمامی لحظات باید پیش رویمان باشد این است که این محبت بی دریغ را چگونه پاسخ دهیم؟

در بین مردم هر ملت و آیینی روش هایی برای انجام این وظیفه وجود دارد ولی در کنار همه این موارد اسلام دیدگاه جالب و تامل برانگیزی دارد که در نوع خود بی نظیر است.

در قرآن کریم شکرگزاری برای پدر و مادر در ردیف شکرگزاری در برابر خداوند است و بر این موضوع در آیه ۱۴ سوره لقمان صریحا تاکید شده است؛

“مرا و پدر و مادرت را شکرکن که بازگشت به سوى من است”…

و همچنین این تاکید خاص در آیاتی همچون آیه ۸۳ سوره بقره، آیه ۳۶ سوره نساء، آِیه ۲۳ سوره اسراء، آِیه ۱۵۱ سوره انعام و آیه ۱۵ سوره لقمان نیز صورت گرفته است که بیانگر شان و منزلت مقام مادران و پدرانمان است. این موضوع به حدی مهم است که در روایات معصومین (ع) نیز بارها مورد توجه قرار گرفته که از جمله معروف ترین آنها می توان به حدیثی از امام صادق (ع) با این مضمون اشاره کرد؛

«اگر چیزى کمتر از “اف” وجود داشت، خدا از آن نهى مى‌کرد (“اف” کمترین اظهار ناراحتى است. و از این جمله، نظر کردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است که خداوند حتی از آن نیز فرزندان را نهی کرده است).»

جهاد یکى از مهمترین برنامه‌هاى اسلامى است که حتی در این مورد هم، خداوند در صورتی که والدین به انجام آن رضایت نداشته باشند و همچنین تا زمانی که وجوب عینى نباشد، بودن در خدمت پدر و مادر را از عمل به آن مهمتر می داند. در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم که مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد من جوان با نشاط و ورزیده ای هستم و جهاد را دوست دارم ولی مادری دارم که از این موضوع ناراحت می شود، پیامبر(ص) فرمود: برگرد و با مادر خویش باش، قسم به آن خدایی که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب مادر با تو مانوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتراست. (تفسیر نمونه، ص ۸۰)

همه این موارد بیانگر مقام پدران و مادرانی است که برای گرم نگه داشتن کانون خانواده و سلامتی و شادی فرزندان خود از جان مایه می گذارند و آدمی از هر آیین و مسلکی که باشد باید احترام آنها را رعایت کرده و قدردان زحماتشان باشد. این احساس وظیفه بر دوش مسلمانان سنگین تر است چرا که اسلام نگاه ویژه و سراسر احترامی به مقام والدین دارد.

با این تفاسیر لازم است تا کمی به خود آمده و رفتارهای روزمره خود را بررسی کنیم و ببینیم رفتارمان با این ۲ نعمت بزرگ خداوند چگونه است و ایا توانسته ایم حتی به اندازه ای ناچیز قدردان باشیم.

آیا معنای شکرگزاری و قدردانی از نعمت والدین و یا تاکید امام صادق (ع) بر اینکه حتی حق گفتن “اف” را هم در اوج عصبانیت به مادر یا پدر خود ندارید این است که ما اجازه داریم به هر بهانه ای بر سر والدین خود فریاد کشیده و یا اینکه دل آنها را برنجانیم.

امروز من و تو باید به این مسئله فکر کرده و ببینیم که چگونه است که خداوند حتی در خصوص پدر و مادری که مشرک هستند نیز به غیر از نیکی کردن توصیه ای به فرزندان نمی کند ولی ما فرزندان قرن بیست و یکمی به راحتی، کمترین احترام ها را هم در مواقعی برای آنها قائل نبوده و به بهانه های مختلف آنها را می رنجانیم. پس فرصت مناسبی است برای فکر کردن به این موضوع که آیا احترام به والدین تنها یک روز در طول سال واجب می شود و یا اینکه در تمام لحظات زندگی امری است واجب و غیر قابل انکار.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

حریم نگاه و زیبایی

حریم نگاه و زیبایی

خصوصیت زیبایی جسمی این است که تو را در دام کثرت گرایی ها گرفتار می کند. و بهترین حربه است برای شیطان که تو را وادار کند کار امروز را به فردا و فرداها موکول کنی؛ تو را بیندازد در دام تسویف، یعنی سوفَ سوفَ. حتی زرتُم المقابر؛ تا وقتی که بگویند کات! وقت تمام است!
سراب ʂ)

سراب (2)

سوره ی جاثیه / آیه ی 21: کسانی که فریب دنیا را خوردند، آیا فکر می کنند در لحظه ی رفتن حساب آن ها مانند کسانی است که فریب دنیا را نخوردند؟! هرگز چنین نیست! خداوند لطفی به انسان ها کرده و دنیا دنیایی است که می گذرد و این مایه ی امیدواری است. با چی می گذره؟ با تدبیر مدبّر اللیل و النّهار. و محوّل الحولِ والاحوال. با تدبیر خداوند هیچ چیز در دنیا ثابت نیست.
خداشناسیʄ)

خداشناسی(4)

خداوند تبارك و تعالي در آيه شريفه قرآن براي يك عده از مردم عبارت ” ذرهم في خوضيهم يلعبون ” را بكار مي برد . اين آيه شريفه ، يه عبارت تحقير آميزه كه مي گه : ولشون كن و بگذار در خَوض خودشون بازي كنند . خَوض يا خواض بر وزن ” غواص ” دقيقاً كلمة مقابل غواص هست . خواض يعني كسي كه خودش رو به دل مشغولي هاي فريبكارانه اي مشغول كرده و خودش رو فريب مي ده
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
خداشناسیʃ)

خداشناسی(3)

داي عقلي و خداي فطري صحبتهايي شد و گفتيم برخي وقتها خدايي كه ما داريم ، خدايي نيست كه در زندگي ما حاضر و ناظر باشه و خدائيست مخصوص كتابها و جزوات و احياناً مخصوص بعضي از لحظات خوب و معنوي ما ، لذا گفتيم كه بيايم يه خدايي رو پيدا كنيم كه در زندگي ما مؤثر و مفيد باشه
Powered by TayaCMS