نهی از حرکت ذلّت بار

نهی از حرکت ذلّت بار
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) از کوفه به سوی جبهه صفین (ناحیه شام) حرکت کرد. در مسیر راه از شهر «اَنبار» گذشت، کدخداهای شهر انبار به عنون احترام به امام، از مرکب های خود پیاده شدند (مردم انبار به این شکل به شاهان و بزرگان احترام می گذاشتند) و به سرعت به سوی علی (علیه السلام) شتافتند و در پیشاپیش او شروع به دویدن کردند. (او را این گونه اسکورت کردند).
امام (علیه السلام) به آنها رو کرد و فرمود: «این کار شما چه معنی دارد؟».
پاسخ دادند: «این رسمی است که ما به وسیله آن زمامداران خود را احترام می کنیم».
امام فرمود: «سوگند به خدا، زمامدارن شما از این گونه کار، سودی نمی برند، و شما خود را در دنیا با این کار به مشقّت و سختی می اندازید و در آخرت بدبخت خواهید بود، و چقدر زیانبار است مشقتی که مجازات الهی را در پی داشته باشد و چقدر پر سود است، آرامشی که در پرتو آن، انسان از عذاب الهی محفوظ بماند».[1]
و نیز نقل شده: آن حضرت از جبهه صفین بازگشت و وارد کوفه گردید. از محله ای که قبیله «شبامیین» در آن سکونت داشتند، عبور کرد. دید زنها برای کشته شدگان جنگ صفین گریه می کنند.
در این هنگام یکی از سران این قبیله به نام «حرب بن شرحبیل» به حضور آن حضرت آمد. امام به او فرمود: «این گونه که احساس می کنم، زن های شما بر شما مسلط شده اند آیا آنها را از گریه کردن، باز نمی دارید؟!».
در این وقت «حَرب» پیاده در کنار امام (علیه السلام) که سواره بود حرکت می کرد، امام به او فرمود: «ارجع فانّ مشی مثلک مع مثلی فتنه للوالی، و مذله للمومن؛ باز گرد، زیرا پیاده آمدن شخصی مثل تو، در رکاب مثل من مایه غرور حاکم و ذلت برای مؤمن است».[2]
به این ترتیب، امام علی (علیه السلام) از حرکات ذلت بار که نشان یک نوع تملق و خواری است، نهی کرد و درس مناعت طبع و خود سازی و عزت و استقلال روح را به انسان ها آموخت. (با توجه به این که مرز بین تواضع و ذلت و همچنین مرز بین تکبر و عزّت باریک است که باید موارد هر کدام را شناخت، تا کار نیک به جای کار بد و به عکس، انجام نشود).
[1]. نهج البلاغه، حکمت 37.
[2]. نهج البلاغه، حکمت 322.
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

معنی ایمان

معنی ایمان

یقین نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3. پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان. عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح 4. حلم استوار و ثابت. جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان...
وقت شناسی سیاسی

وقت شناسی سیاسی

امیرمؤمنان که سابقه سوء ابوسفیان را می دانست و شرائط را مساعد نمی دید در پاسخ آن ها سخنی فرمود که در نهج البلاغه در خطبه 5 آمده است.نخست فرمود: ای مردم! امواج کوه پیکر فتنه ها را با کشتی های نجات درهم بشکنید، و به اختلاف و پراکندگی دامن نزنید.و در پایان فرمود: و مجتنی الثّمره لغیر وقت ایناعها کالزّارع بغیر ارضه: «دست انداختن به میوه ای که هنوز نرسیده، مانند بذر پاشی در زمین شوره زار و نامساعد می باشد».
قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
No image

ویژگیهای برادر و دوست علی (ع)

فعلیکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فیها، فان لم تستطیعوها فاعلموا انّ اخذ القلیل خیرٌ من ترک الکثیر: بر شما باد به داشتن این گونه اخلاق نیک و در داشتن این ویژگی ها از همدیگر سبقت بگیرید و اگر قدرت اجرای همه آنها را ندارید، بدانید که انجام اندکی از آنها بهتر از ترک بسیار است
ناله عقیل از آهن گداخته

ناله عقیل از آهن گداخته

«سوگند به خدا برادرم عقیل را دیدم که در زیر چنگال فقر و تهی دستی، دست و پا می زد تا آن جا که از من خواست از گندمی که از حقوق شما است به او ببخشم، در حالی که فرزندان او از شدت فقر، پریشان و غبارآلود دیدم، گویا صورت شان با نیل، سیاه شده بود، عقیل چند بار رفت و آمد کرد و مکرر در هر بار با حالت جانسوزی، خواسته اش را بازگو کرد من حرف های او را گوش می دادم، او گمان کرد که من دینم را می فروشم.
Powered by TayaCMS