حکمت 28 نهج البلاغه : ضرورت ياد مرگ

حکمت 28 نهج البلاغه : ضرورت ياد مرگ

متن اصلی حکمت 28 نهج البلاغه

موضوع حکمت 28 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 28 نهج البلاغه

28 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى

موضوع حکمت 28 نهج البلاغه

ضرورت ياد مرگ

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

28- امام عليه السّلام (در باره ياد مرگ بودن) فرموده است

1- هنگاميكه تو پشت (بدنيا) ميكنى و مرگ (بتو) رو مى آورد پس چه زود ملاقات و به هم رسيدن (بين تو و مرگ) پيش خواهد آمد.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1099)

ترجمه مرحوم شهیدی

29 [و فرمود:] اگر تو به زندگى پشت كرده اى و مرگ به تو روى آور است پس چه زود ديدار ميسر است.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 364)

شرح ابن میثم

24- و قال عليه السلام

إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى

المعنى

و هو جذب بإقبال الموت و لقائه إلى الاستعداد له و لما بعده بالأعمال الصالحة، و الإدبار و الإقبال أمران اعتباريّان لأنّ الإنسان باعتبار أجزاء مدّته وقتا فوقتا في إدبار، و بحسب ذلك يكون اعتبار فنائه في إقباله إليه، و بحسبهما يكون سرعة التقائهما. و الملتقى مصدر.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 251 و 252)

ترجمه شرح ابن میثم

24- امام (ع) فرمود:

إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى

ترجمه

«وقتى كه تو پشت به دنيا مى كنى و مرگ رو به تو مى آورد، پس چه زود با هم روبرو مى شويد».

شرح

اين سخن در مورد دعوت به فرا رسيدن مرگ و آمادگى براى ملاقات با مرگ و دنياى پس از مرگ، به وسيله انجام اعمال شايسته مى باشد. پشت كردن و روآوردن، امور اعتبارى اند، زيرا انسان به اعتبار لحظات مدت عمرش لحظه به لحظه در حال پشت كردن به دنيا است، و با اين حساب، به همان نسبت كه عمرش سپرى مى شود، مرگ به او نزديك مى شود و با در نظر گرفتن هر دو جهت، تلاقى به سرعت انجام مى گيرد، و زود به هم مى رسند. كلمه: ملتقى مصدر ميمى است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 428)

شرح مرحوم مغنیه

28- إذا كنت في إدبار و الموت في إقبال فما أسرع الملتقى.

المعنى

المراد بالإدبار هنا مضي الأيام من العمر، و بإقبال الموت أنه آت في أجله لا يتقدم عليه، و لا يتأخر عنه، و المعنى أنت مسرع الى الموت فاستعد له.

و في الرسالة 30 «من كانت مطيته الليل و النهار يسار به و ان كان واقفا، و يقطع المسافة و ان كان مقيما».

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 232)

شرح شیخ عباس قمی

10- إذا كنت في إدبار و الموت في إقبال، فما أسرع الملتقى هذا ظاهر، لأنّ إدباره هو توجّهه إلى الموت، و إقبال الموت هو توجّه الموت نحوه، فقد حقّ إذن الالتقاء سريعا، و مثال ذلك سفينتان بدجلة أو غيرها، تصعد إحداهما، و الأخرى تنحدر نحوها، فلا ريب أنّ الالتقاء يكون و شيكا.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 35 و 36)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة و العشرون من حكمه عليه السّلام

(28) و قال عليه السّلام: إذا كنت في إدبار و الموت في إقبال، فما أسرع الملتقا.

اللغة

(الادبار) نقيض الاقبال- صحاح.

الاعراب

في إدبار، جار و مجرور متعلّق بمقدّر، و الجملة خبر كنت، و الإدبار و الاقبال اعتبرا ظرف لزمان الماضى و الاستقبال.

المعنى

قد أشار عليه السّلام في هذا الموجز من الكلام إلى سرعة مضيّ العمر و الخروج من هذه الدّنيا العارية، و أفاد أنّ الانسان بين حركتين سريعتين نحو الموت: 1- إدباره على هذه الدّنيا و سفره عن هذه الحياة الماديّة، فانه من يوم ولد من امّه كمن تجهّز راحلا عن هذه الدّار، أنفاسه أقدام تقع للمسير، و أيامه منازل، و لياليه مراحل، فكلّ مسافر له استراحة ما طىّ سفره و لكن الانسان في الادبار عن هذه الدار لا يستريح قيد ساعة و يديم سيره بكلّ تنفّس.

2- أنّ الموت أقبل نحو الانسان يطلبه دائما، فانه عبارة عن اختلال شرائط الصّحة، و الحياة أثر حادث يعرض للانسان كالتصادم أو السقوط أو الحرق أو الغرق أو غير ذلك من الحوادث الموجبة للموت فجأة أو بأناة أو بزوال القوّة الغريزية الكامنة في الانسان تنقص رويدا رويدا إلى أن يبيد و يحلّ الموت الطبيعى و بكلا الوجهين كان الموت إلى إقبال دائم و سريع نحو الانسان.

الترجمة

چون تو را پشت بزندگى است و مرگ رو بتو، چه زود برخورد خواهد شد.

  • چون تو را پشت بدنيا باشد مرگ بهر تو مهيّا باشد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص45و46)

شرح لاهیجی

(43) و قال عليه السّلام اذا كنت فى ادبار و الموت فى اقبال فما اسرع الملتقى يعنى و گفت (- ع- ) كه هر گاه باشى تو در پشت كردن بعمر تو و باشد مرگ در روى آوردن بتو بهجوم هموم و غموم و شدائد پس چه بسيار زود باشد ملاقات تو با مرگ

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 294)

شرح ابن ابی الحدید

29 : إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى هذا ظاهر لأنه إذا كان كلما جاء ففي إدبار- و الموت كلما جاء ففي إقبال فيا سرعان ما يلتقيان- و ذلك لأن إدباره هو توجهه إلى الموت- و إقبال الموت هو توجه الموت إلى نحوه- فقد حق إذن الالتقاء سريعا- و مثال ذلك سفينتان بدجلة أو غيرها- تصعد إحداهما و الأخرى تنحدر نحوها- فلا ريب إن الالتقاء يكون وشيكا

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 140)

شرح نهج البلاغه منظوم

[28] و قال عليه السّلام:

إذا كنت فى إدبار وّ الموت فى إقبال، فما اسرع الملتقى.

ترجمه

تو كه در حال پشت كردن بزندگى، و مرگ نيز روى آورنده بتو باشد چقدر زمان ديدار تو و مرگ نزديك است.

نظم

  • ز چنگ مرگ گر كس در فرار استسوى آن روى كرد نرابكار است
  • براى آنكه سازد عمر خود طىرها گردد مگر از چنگل وى
  • همان ساعات كو مصروف سازد در آن ساعات سويش مرگ تا زد
  • از اين سو مرگ و آن سو مرد ناگاهبهم خواهند برخوردن بيك راه
  • لذا انسان رود هر جا خوش و نيك اجل با وى شود هر لحظه نزديك

( شرح منظوم نهج البلاغه، ج 9 ص 30)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
مرحوم حاج عباسعلی حسینی

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
حاج شیخ حسن حجتی واعظ

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

حضرت آیت الله آقای دکتر محمد محققی لاهیجانی قدس سره

رحوم دكتر محققي، پس از رحلت آيت الله حائري مدتي در همدان و يزد توقف فرمود . آن گاه به حوزه علميه قم مراجعت كرد و به تدريس فلسفه و علوم طبيعي پرداخت . جمعيت انبوهي از مردم - روحاني و غير روحاني - در مجلس درس ايشان حاضر مي شدند و از وجود پربركت ايشان استفاده مي كردند.
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد کشوری

شهيد كشوري علاوه بر تبليغ شريعت ديني، در بعد سازندگي نيز فعاليتي حقيقتا چشمگير و مستمر داشتند. به طوري كه با تنها دستگاه بلدوزري كه از طرف استانداري استان جهت عمران و آباداني منطقه محروم پاپي در اختيار ايشان قرار داده بودند اكثر راه هاي ارتباطي روستايي عشايري منطقه را كه بالغ بر 300 كيلومتر مي باشد جاده شكافي و احداث نمودند و مردم آن منطقه كه تا قبل از انقلاب هيچ گونه راه عبور و مروري نداشتند و مي بايست ساعت ها با پاي پياده مسافت زيادي را جهت رفع احتياجات خود تا شهر خرم آباد طي نمايند در طول اين چند سال به همت آن شهيد از اين نعمت برخوردار شدند.
No image

شهید بهشتی در آیینه خاطرات

در سفري كه به تركيه داشتيم، در راه آنكارا در يكی از شهرهاي جنوبي شبي را گذرانديم. صبح كه مي خواستيم زودتر حركت كنيم پسر كوچكم اظهار تشنگي كرد، به مغازه اي رفتم و نوشابه اي براي او گرفتم . كيفي را كه مبلغ كمي پول و تمام اسناد - از گذرنامه گرفته تا اسناد ماشين - در آن بود در همان مغازه فراموش كردم و حركت كرديم . حدود 250 كيلومتر كه از آن محل دور شده بوديم براي خوردن صبحانه نگه داشتيم . از روي عادتي كه داشتم دست بردم تا كيفم را بردارم ديدم نيست!
No image

مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین سیدتقی طباطبایی

در این بخش مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین سیدتقی طباطبایی در موضوع سیره تبلیغی علماء وارسته ارائه شده است.
Powered by TayaCMS