کلید واژه ها: ماه رمضان- برکات ماه رمضان- استجابت دعا- آثار دعا- دفع بلا- استغفار.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1].
ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ يعني تلاوت قرآن و سخن گفتن عبد با ربّش است. دعا هم مأثور و غیرمأثور دارد و هر كدام دارای شرایط و آدابي است. عواملی هستند که در به اجابت رسیدن دعا مؤثرند. گاهی اعمال، گاهي زمان و گاهی حالات اين تأثير را بر دعا دارند. جلسه گذشته به حالات موثّر بر دعا اشاره کرديم و در باب زمان ها نيز طيّ چند جلسه گذشته بحث و بررسی داشتيم كه به طور اختصار مباحث ساعاتِ خاص شبانه روز، روز خاصِّ هفته و بالاخره ماه خاصّ را بيان كرديم و به اينجا رسيديم كه در بین ماه های سال، ماه مبارک رمضان در باب اجابت دعا خصوصیّت دارد. در این جلسه من راجع به خصوصیت ماه مبارک رمضان نسبت به اجابت دعا مطالبي را عرض کنم که این ماه همه اش چنين اثري را دارد؛ گرچه شب های قدر، اثر خاصّ خودش را دارد و در اين ماه داراي ويژگي خاصّي است.
ماه مبارك رمضان در جنبه هاي گوناگون تاثير دارد؛ امّا چون بحث ما در ارتباط با اثرگذاری این زمان بر دعا است، دو دسته روایتدراین خصوص مطرح خواهم كرد.
در روایتی از علی (علیه السلام) آمده است كه می فرماید: «لَمَّا حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ثُمَّ قَالَ»؛ وقتی ماه رمضان وارد شد، پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) ایستاد و خطبه خواند. اوّل حمد و ثنای الهی را به جا آورد «فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ»؛ و بعد فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ كَفَا كُمُ اللَّهُ عَدُوَّكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»؛ ای مردم، خداوند شرّ دشمنان شما را از جنّ و انس برگرداند؛ «وَ قَالَ اُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ این آیه شریفه در سوره غافر است. حضرت گفتند که خداوند فرموده است: «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ بعد حضرت فرمود: «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ».[2] خداوند به شما وعده اجابت داده است.
از این روایت که در آن پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) این آیه را استخدام می کند، معلوم می شود که «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم»[3] یک کُبرایِ کلّی است. خدا خطاب به بندگانش می گوید از من درخواست کنید و این را هم بدانید که من جوابگوی درخواست های شما هستم. این يك مطلب کلّی است كه در آن هيچ قيد زمانی و مکانی یا غير آن مطرح نیست. ولی پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) این آیه را در اين خطبه كه مربوط به ماه مبارك رمضان است استخدام می کند. یعنی حالا که ماه رمضان وارد شده است، شما دعا کنید؛ چون خداوند وعده اجابت فرموده است. «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ».
از اين كه حضرت به یک مصداق بارز برای اجابت دعا، در ربط با زمان اشاره كرده و می فرمایند خداوند شرّ دشمنانتان از جنّ و انس را از شما برگرداند، بعد هم اين آيه را استخدام مي كنند كه «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم»، و بعد هم خبر مي دهند كه خداوند وعده اجابت داده است، «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ»، معلوم می شود که اجابت دعا در این ماه نسبت به ماه های دیگر قوی تربوده و به هدف اجابت نزديك تر است.
در سوره بقره، در آیاتی که براي تشريع «روزه» وارد شده است، می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».[4] خداوند خطاب به مؤمنین مي فرمايد روزه بر شما مانند اُمّت های گذشته واجب شده است، شايد كه با تقوي شويد. با یک آیه فاصله مي فرمايد: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ».[5]یکی از خصوصیّات ماه رمضان را که ماه صیام است بیان می کند و آن عبارت است از اینکه در این ماه قرآن نازل شده است. بلافاصله در آیه بعد از آن مي فرمايد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ».[6] اگر بندگان من از تو درباره من سؤال کردند، من نزدیکم و جوابگوی خواسته های آنها هستم و اگر آنها دعا كرده و درخواست کنند، من جواب می دهم.
من در هر جلسه در ابتدای بحث، دو مطلب را می گویم؛ يكي اينكه ماه رمضان، ماهی است که خداوند با بنده هایش صحبت کرده است، لذا سفارش کرده كه بندگان در این ماه سخنان او را بازگو کنند. این همان «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ» است. ماه سخن گفتن است. ماهی است که پروردگار با بندگانش سخن گفته است. مطلب دوم اینکه ماه مبارک رمضان، ماهی است که بنده با ربّش صحبت و گفتگو می کند، كه به آن دعا مي گوييم. اين هم همان آيه دوم است كه «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ». اين دو آیه پشت سر هم است و اشاره به همين مطلب دارد.
اوّل سخن ربّ است با عبدش؛ «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ» و دوم سخن گفتن عبد است با ربّش؛ «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ». حالا غرض من این بود که خود این آیات همه در ذیل بحث ماه رمضان است و از همين تناسب معلوم می شود که این ماه، ماه سخن گفتن عبد با ربّ است. دعا كردن و با خدا حرف زدن در اين ماه، خصوصیّت دارد. به چينش و توالي آيات نگاه كنيد كه چقدر زیبا پشت سر هم آمده اند؛ «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ»، بلافاصله می فرماید: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ». آيه مربوط به همین ماه رمضان است كه در ذیل آیات مربوط به ماه رمضان آمده و مي خواهد بگويد كه این زمان و این ماه بر روي استجابت دعا اثرگذار است. لذا می فرماید: «أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ِ فَلْيَسْتَجيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِی».
در اینجا مطالبی در ربط با دعا هست كه مي توان آنها را مطرح کرد. مثلاً اينكه در آیه شریفه دارد كه خداوند در اين ماه قريب و نزديك است. يعني این زمان در بین زمان ها أقرب زمان هايي است که عبد نسبت به رّب خود نزدیک می شود. «فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ»؛ چه بسا به اين هم اِشعار داشته باشد که این ماه، ماهی است که بندگان در آن به خدایشان نزدیک تر می شوند. یعنی «قُرب إلی الله تعالاي بندگان» بیشتر می شود. این مطلب هم در تعبير آيه شريفه نهفته است. «فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ».[7]بحث این است که این زمان، روی اجابت دعا اثر دارد.
در باب دعا کردن در این ماه، ما دو دسته روایت داریم؛یک دسته از روایات ـ مثل روايت قبل ـ به طور کلّی این معنا را مطرح می فرماید که در ماه مبارک رمضان، دعاهاي انسان به اجابت نزديك تر بوده و این زمان روي اجابت دعا اثر دارد؛ «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ».[8]
مهم دسته دوم است كه در آنها می بینیم بر روي یک دعای خاصّی تأکید شده است، آن هم به دو نحو؛ گاهی به شکل ذکر «خاص قبل از عام» و گاهی به شکل ذکر «خاص بعد از عام». حالا این را برای شما توضیح دهم تا معلوم شود که این دعای خاص در اين ماه مورد نظر بوده است.
من به عنوان نمونه به دو روایت اشاره می كنم؛ روایت اول از امیر المؤمنین (علیه السلام) است كه فرمودند: «عَلَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ، فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَيَمْحَى ذُنُوبَكُم ».[9] بر شما باد به زياد استغفار كردن و زياد دعا كردن در ماه مبارك رمضان؛ چرا كه دعا از شما دفعِ بلا می کند و با استغفار هم گناهانتان پاک می شود. در اینجا علی (علیه السلام) اوّل می گوید در ماه رمضان، زياد استغفار كنيد؛ «عَلَيْكُمْ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بعد می گوید زياد دعا كنيد؛ «وَ الدُّعَاءِ». حال آنكه «استغفار» خودش يك دعا است.
من این مطالب را قبلاً بحث کرده ام که صلوات هم دعاست؛ استغفار هم دعاست. «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَ أتُوبُ إلَیْه» چون از خدا تقاضاي مغفرت مي كنيم. دعا چیست؟ دعا همین است كه از خدا تقاضا كنيم و او را صدا كنيم. بیش از این كه نیست! حضرت اوّل می فرماید: بر شما باد در ماه رمضان به کثرت استغفار؛ یعنی این دعا را زياد بخوانيد! اين دعا، يك «دعاي خاص» است. بعد می فرماید زياد دعا كنيد! «وَ الدُّعَاءِ»؛ با اینکه استغفار هم خودش دعا است. از اينكه استغفار كه يك دعاي «خاصّ» است، قبل از دعا كه يك مطلب «عامّ» است ذكر شده، معلوم می شود که در ماه رمضان، روي این دعای خاص، اثرِ خاصّی مترتّب است. اين كه بحث استغفار را پيش می کشد، ما می گوییم «ذکر خاص، قبل از عام» فرموده است و اين بر خلاف روش متعارفی است که ما طلبه ها در مدرسه می گوییم «ذکر خاص بعد از عام». معارفمان را ببینید كه چگونه است؛ من اینها را می گویم تا شما بفهمید كه در این لیالی قدر باید چه کار کنید. إن شاءالله.
دریک روایت دیگر از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) آمده است كه حضرت فرمودند: «یَقُولُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی فِی کُلِّ لَیْلَۀٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلاثَ مَرَّاتٍ»؛ خداوند در هر شب از ماه رمضان سه مرتبه می فرماید: «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأعْطِیَهُ سُؤلَهُ»؛ آيا درخواست کننده ای هست که از من درخواست كند و درخواستش را بگیرد؟ بعد می گوید: «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأتُوبَ عَلَیْهِ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأغْفِرَ لَهُ».[10] آيا كسي هست كه توبه كند، تا من به او روي آورم؟ آيا كسي هست كه طلب مغفرت داشته باشد، تا من او را ببخشم؟ در اينجا اوّل درخواست كردن را مطرح كرد، بعد يك درخواست خاص كه عبارت است از استغفار و توبه. اينجا خاص بعد از عام ذکر شده است. اوّل به درخواست کننده، یعنی دعا کننده اشاره فرمود؛ مفاد دعا و درخواستش هر چه می خواهد باشد. بعد می آید سراغ مسأله توبه و استغفار و آنها را به عنوان يك دعاي خاص مطرح مي كند. اين روايت، عکس آن صورت قبلي است كه خاص قبل از عام ذكر شده بود؛ امّا اینجا خاص بعد از عام آمده است.[11]
حالا مسأله مهم و آنچه كه جنبه کاربردی دارد این است که با توجه به اين روايات، ما می فهمیم كه روي این دعای خاص در ماه مبارک رمضان، خیلی سفارش شده است و آن مسأله درخواست عفو الهی نسبت به گناهان است. جهت آن را هم من قبلاً گفته ام و اينجا فقط یک اشاره مي کنم كه اين یک بحث عقلی است که «دفع ضرر» اُولی از «جلب منفعت» است. «دفع ضرر» یعنی کاری کنی که ضرري متوجه تو نشود، اُولی و مقدّم است بر اينكه «جلب منفعت» كني، يعني آنچه را كه به درد مي خورد تحصيل کنی. اگر ضرري متوجه من شده است، ولي گرفتار به آن نشده ام اين يك بحث ديگر است؛ «دفع» ضرر نيست؛ «رفع» آن است. یک وقت می گویی مراعات کنم كه مریض نشوم؛ تو اينجا «مرض» را از خودت دفع كرده اي. یک وقت مریض شده اي، مي گويي بروم و بیماری ام را علاج کنم. دومی خیلی بالاتر است. اين رفع ضرر است.
لذا علی (علیه السلام) در آن روایت می فرماید: «عَلَيْكُمْ بِکَثْرَۀِ الْإسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ»؛ اول استغفار، بعد دعا! بعد هم كه می خواهد دليلش را بفرماید، می فرماید: «فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ»؛یعنی اگر شما دعا کردید، نفْسِ دعا جلوي بلا را مي گيرد. ممکن است براییک چیز خاصی دعا کنید؛ مثلاً ممکن است در مورد وسعت رزق يا سلامتي و یا هر چیز دیگر دعا کرده باشید؛ امّا با همین دعا اگر بنا بود بلایی متوجه شما شود، به واسطه اين درخواست، خداوند جلوي آن بلا را مي گیرد و آن را دفع می فرماید. اين اثر برای دعا هست. اما براي استغفار اثر بالاتري را می گوید. می گوید استغفار گناهانت را محو می کند. اثر دعا «دفع» بود ولي اثر اين دعای خاص «رفع» است. رفع مقدّم و اُولي است يا دفع؟ مسلّماً رفع اُولي است. اینکه روایات ما به دو لسان «ذکر خاص بعد از عام» و «ذکر خاص قبل از عام» وارد شده است، سرّش اين است. چون اين دعاي خاص، نسبت به تمام دعاهاي ديگر اولويّت دارد. این کاشف از این است که بالاترین و شدیدترین اثری را که این زمان ـ ماه مبارك رمضان ـ بر روی دعاها دارد، روی این دعای خاص است. یعنی در ماه مبارک رمضان اگر کسی طلب غفران کند، استغفار کند و توبه کند، اثرش برای اجابت قوی تر است؛ هم نسبت به همه دعاها و هم نسبت به همه زمان ها.[12]
لذا ما باید قدر این اوقاتمان را در ماه مبارک رمضان بدانیم و بهترین بهره برداری را داشته باشيم. بالاترین بهره برداری همين توبه و استغفار است. مریضي که بیماری دارد چه بايد بکند؟ اوّل بايد خودش را علاج کند. البته این هیچ منافات ندارد با آن كه هم رفع موانع را از خدا بخواهيم و هم دفع آنها.
اميرالمؤمنين عليه السلام
در روایات دارد علی(علیه السلام) صبح روز نوزدهم ماه مبارک رمضان که به مسجد تشریف بردند و آن حادثه رخ داد، حضرت علي(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام) را به جای خودشان قرار دادند که نماز را تمام کند. خود حضرت هم بقیه نماز را نشسته خواندند. من در روایت دیدم علی (علیه السلام) مدام به سمت راست و چپ متمايل مي شد و به خود مي پيچيد. «یَتَمَلمَل»یعنی از شدّت اين ضربه به خود مي پيچيد. نماز امام حسن (علیه السلام) كه تمام شد، سرِ پدر را به دامن گرفت. جملاتی می گوید که یک جمله اش این است: «ای پدر کمر مرا شکستی»... و شروع می کند به گریه کردن. علی(علیه السلام) در جواب پسرش می گوید: «بی تابی نکن پسرم، دیگر از این به بعد برای پدرت رنج و المی نیست». یعني من راحت شدم. الآن جدّ بزرگوارت پيش من آمده است؛ جدّه ات خدیجه (سلام الله علیها)، مادرت زهرا(سلام الله علیها) الآن آمده اند؛ حوری های بهشتی آمده اند و به من می گویند ما در انتظار تو هستیم؛ تو ناراحت نباش...
می نویسند سر علی(علیه السلام) را با پارچه¬ای بستند. حضرت را آوردند در صحن مسجد کوفه، امّا خون از زیر این پارچه سرازیر بود. امام حسن(علیه السلام) فرمود علی (علیه السلام) وقتی به صحن مسجد رسيد، نگاهی به آسمان کرد و این جملات را گفت: «إلَهِی أسْأَلُکَ مُرَافَقَۀَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوصِیَاءِ وَ أعْلَی دَرَجَاتِ الْجَنَّۀِ الْمَأْوَی»؛ حضرت می گویدیک وقت دیدم پدرم بی هوش شد. من گریه می کردم و اشک های من به صورت پدرم می ریخت. پدرم چشمش را باز کرد؛ ديد كه من دارم گریه می کنم. گفت پسرم، گریه نکن؛ از گریه تو ملائک آسمان ها گریه می کنند. ای پسرم، بِدان که بعد از من تو را به سَم شهید خواهند کرد و برادرت حسين را با شمشیر شهید مي كنند.
من در این فکرم كه علی(علیه السلام) چه چیزی را دیده بود که این جملات را به امام حسن(علیه السلام) می گفت؛ آیا آن حالت امام حسن(علیه السلام) را دیده بود که طشت در مقابلش بود و لخته های خون از دهانش درون طشت می ریخت؟... آیا آن لحظه حسین(علیه السلام) را دیده بود که می نویسند: «وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه»؟...
[2]. من لايحضره الفقيه298
[3]. سوره غافر، آيه 60
[4] سوره بقره، آيه 183
[5]. سوره بقره، آيه 185
[6]. سوره بقره، آيه 186
[7]. من نمی خواهم بیشاز این وارد بحث آيه شوم چون نمی خواهم تفسیر بگويم.
[8]. که در آن خطبه ای که از پیغمبر اکرم نقل شده است در آخر ماه شعبان ایشان خوانده اند در آن خطبه بوده من چون قبلاً اینها را گفتم، تمام تکه تکه های این روایت را، مراجعه کنید.
[9]. الكافي488
[10]. بحارالانوار93337
[11]. البته از نظر ادبی در آن روايت اوّل علی (علیه السلام) فرمود: «بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ» بعد می گوید: «فأمّا الدعاء» اوّل اثر دعا می گوید، بعد اثر استغفار را بيان مي فرمايد؛ حضرت «لفّ و نشر مشوّش» درست می کند. كه اینجا جای این حرف ها نیست.
[12]. من در جلسه دیشب(اشاره به مراسم شب قدر در مسجد جامع بازار تهران) فقط اشاره کردم و گذشتم. این حرف ها را آنجا نمی توانم بگویم، اینجا جلسه هر شب ما است. خواستم این را بگویم كه اینها برگرفته از آیات ما است. دیدید که دو آیه شریفه را در ربط با همين بحث خواندم و تكرار نمي كنم. تمام اينها برگرفته از آیات ما است، اینها عين معارف ما است.
آیت الله آقا مجتبی تهرانی