حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – توفیق بندگی خدا
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: توفیق بندگی خدا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: ۲۳-۰۴-۹۵
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هرچقدر این خاک باران خورده و تر میشود *** بیشتر از پیشتر جانش معطر میشود
این حریم آسمانی گنبدش فیروزهای است *** روز و شب مفروش با بال کبوتر میشود
هر رواقش آینه در آینه نور است نور *** صحن در صحنش صلاه ظهر محشر میشود
دل تمنا میکند باب الکرم را عاقبت *** با امام مجتبی اینجا میسر میشود
قال باقر، قال صادق مینشیند بر زبان *** دور تا دور حرم یک روز منبر میشود
کربلا هم میرسد اینجا لبی را تر کند *** طرح سقاخانهها روزی مقدر میشود
روضهخوان اینجا نشسته، روضه خوانی میکند *** در دلم تازه غم و اندوه مادر میشود
شریعتی: سلام میکنم به همه شما هموطنان عزیزم و همینطور شنوندههای خوب و نازنین ما در رادیو قرآن. هشتم شوال سالروز تخریب قبور نورانی ائمه بقیع را تسلیت میکویم. انشاءالله زیارت مدینه منوره و بقیع نورانی و زیارت مسجدالنبی نصیب فرد فردمان شود و همه ما مشمول شفاعت آن ائمه بزرگوار باشیم. امروز در خدمت حاج آقای ماندگاری هستیم. سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علی رسول الله و علی آله آل الله. من هم خدمت شما و همه بینندگان و شنوندگان عزیز سلام عرض میکنم. امیدواریم که خدای تبارک و تعالی به همه ما توفیق بده زندگی ما از سمت خدا منحرف نشود. (قرائت دعای فرج)
خدا را قسم میدهیم برای خرسندی قلب امام زمان هرچه زودتر خبر نابودی آل سعود و خائنین به حرمین شریفین را به همه شیعیان برساند. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
شریعتی: سؤالهای بینندهها خوب و پاسخهای خوب شما در ذهن ما هست. انشاءالله فرصت باشد در فصل جدید هم که در خدمت حاج آقای ماندگاری هستیم به بخشی از سؤالات شما پاسخ میدهیم. در ابتدای بحث امروز چه برای ما به ارمغان آوردند که همه ما استفاده کنیم و بهره ببریم.
حاج آقای ماندگاری: من هم به قرآن کریم و هم به اهل بیت(ع) توسل کردم. چون بارها گفتیم چیزی از خودمان نداریم به مردم بدهیم. همان دعای قشنگ حاج آقای قرائتی عزیز که میگویند: الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی. ما باید مطالعاتمان را داشته باشیم در همه موقعیتها حتماً باید موقعیتشناسیمان را داشته باشیم. حتماً باید روی روشها و قالبها بحث کنیم. ولی چون امر تبلیغ امر الهی است، چون هدایت خلق سنت الهی است. نصرت دین سنت الهی است، ما اگر بخواهیم کارگر خدا باشیم خدا باید کمک ما کند. اینکه معمولاً میگویند: سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند! من صغیر نه صاحب دل خودم هستم. نه صاحب دل مخاطبان. حتماً باید خالق سخن، سخن را بر زبان من بگذارد، و از دل من بیرون بیاورد و بر دل مخاطب بنشاند. مردم از ما میشنوند که منبر میرویم ببینیم که رزق مردم چیست به آنها بگوییم. این به این معنا نیست که حاج آقا بی مطالعه حرف میزند. این معنایش این نیست که حاج آقا در معارف دین و در مخاطب شناسی و در روشها هیچ مطالعهای نکرده است. نه! معنایش این است که مطالعه کرده، تکیه به مطالعاتش نمیکند. چون قرار نیست من فروشنده مطالب باشم. تا بگویم همه جنسهایم را جور کردم. من فروشنده مطالب نیستم. که بگویم: جنس من جور است در مغازه را باز کنید. «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (نحل/۴۴) رسالت من تبیین «ما انزل الله» است. آنچه که خدا برای مردم فرستاده است. لذا خدا اگر به ما توفیق بدهد، نور هدایت الهی را در زندگی خودمان و مردم منتشر کنیم خیلی کار کردیم. اگر من بخواهم حرفهای خودم را بزنم، مطالعات خودم را بگویم، جنسهایی که خودم جمع کردم به فروش برسانم، بازار خودم را رونق بدهم، ظلمت بیشتر به مردم نمیدهم. نمیدانم چرا اول حرفهایم این را گفتم. انشاءالله که درست گفته باشیم. لذا توسل کردم و خواستم و این عنایت را کردم که همین آیه قرآن را که همه مردم بیشتر شنیدند، چرا این آیه قرآن را بیشتر بحث نمیکنید؟ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» (بقره/۱۸۳) یک ماه خدا به ما گفت: خودت خودت را کنترل کن. فرمان خودت را دستت بگیر. نوشیدنی و خوردنی جلویت باشد ببینم میتوانی نخوری. مردم نشان دادند میتوانند نخورند. میتوانند چشمشان را کنترل کنند. میتوانند زبانشان را کنترل کنند. بارها این تعبیر را در ماه رمضان از همدیگر شنیدیم. اگر صحنه گناهی بود جلوی چشمش را گرفت و گفت: ماه رمضان است. اگر گناه و غیبت و دروغی میخواست بحث بشود، میگفت: حیف که ماه رمضان است. حتی به شوخی میگفت: بگذار برای بعد افطار. حیف که دهانم روزه است. پس میتوانم! این میتوانم همان تقوا است. خدا گفته: من میتوانم این قدرت را به تو بدهم. خودت را کنترل کنی. من هم کمکت میکنم.
ماه رمضان را گذاشت برای رانندگی نفسمان، یک جوان یک جلسه دو جلسه، سه جلسه دیگر خیلی کند ذهن باشد، پنج، شش جلسه میرود تمرین رانندگی میکند و گواهینامه میگیرد. میگویند: تو دیگر میتوانی این فرمان و کلاج و گاز را کنترل کنی. ماشین در دست توست! همه انبیاء و اولیا آمدند به ما رانندگی یاد دادند. این گواهی نامهای که من بتوانم خودم را کنترل کنم اسمش تقوا است. مهار خودم دست خودم باشد. اینکه مهار خودم دست خودم باشد فقط نه گفتن نیست. من اگر تقوا داشته باشم یعنی گواهینامه بندگی دارم. اگر بنده بودم آرامش دارم. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» (رعد/۲۸) دیگر در شادی من آرامش دارم. در پولداریام آرامش دارم. در نداری هم آرامش دارم. در شهرت هم آرامش دارم. در غربت هم آرامش دارم. در سفر هم آرامش دارم. این ناآرامی بخاطر این است من بنده نیستم. در عصر عاشورا هم آرامش دارم. در دامن رسول الله هم آرامش دارم. من اگر گواهی نامه بندگی خدا را پیدا کردم پس حتماً آرامش دارم.
از بینندگان تقاضا دارم که در حرم امام رضا و حضرت معصومه هم میگوییم. از این برنامهها سوغات معنوی با خودمان ببریم. صرف شنیدن حیف است. اگر من خودم را درست رانندگی کردم، نفسم و افکارم را درست رانندگی کردم، افکار من نباید در چاله بیافتد. من دائم به رانندگی تشبیه میکنم که چون رانندگی برای مردم کاملاً ملموس است. راننده یک لحظه غفلت کند، شما پنج ثانیه چشمت به صفحه موبایل بیافتد، جلویت را نبینی یک اتفاق بد میافتد. این معنی همان دعایی است که مردم میدانند. «الهى لا تكلنى الى نفسى طرفة عين ابدا» (کافی/ج۲/ص۵۸۱) من در رانندگی افکارم، در رانندگی احساسم، در رانندگی جوارحم و رفتارم یک ثانیه هم غفلت کنم در پرتگاه میافتم. گواهی نامه رانندگی تقوا معنایش این است. یک لحظه نباید غافل باشم.
در جاده قم تهران که ۱۲۰ کیلومتر است. یک نفر بگوید: من ۱۱۵ کیلومتر را رانندگی کردم و پنج کیلومتر باقی را به سیم آخر زدم. الآن خیلی از تصادفهای که اتفاق میافتد در نزدیکی مقصدهاست. تا آنجا حواسش جمع بود، بیدار بود، لحظه آخر تصادف میکند. خیلی از افراد هم در کیلومتر آخر زندگیشان چپ کردند. عاقبت بخیر نشدند. ما میگوییم: تقوا یعنی گواهینامه بندگی، رانندگی نفس، افکارم، احساسم، رفتارم، اگر این را درست رعایت کنم، من بنده هستم. بنده که شدم آرام هستم. بنده که شدم امداد خودرو به من کمک میکند. «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» (حج/۳۸)
قرآن میگوید: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ» (قمر/۱۷) ساده بگویید. قرآن معانی بلندی دارد که نمیفهمیم. انشاءالله همه بفهمیم. اگر امروز برای اهل بیت عصمت و طهارت اندوهگین هستیم که چرا حرم نورانیشان را خراب کردند، بله حتماً باید برای حرمشان گریه کنیم. خدا لعنت کند کسانی که حرمشان را خراب کردند. اما آنهایی که سیره شان را خراب کردند چه؟ آنها که کلامشان را در زندگیمان خراب کردند چه؟ آنهایی که نگذاشتند ما شیرینی کلام امام صادق و امام باقر را بشنویم.
در جمعی از اساتید دانشگاه بودیم، یکی از اساتید پایان نامه دانشگاهیاش را آورد من ببینم. من از باب کنجکاوی ورق زدم. فهرستش را که نگاه کردم گفتم: چقدر زحمت کشیدید؟ گفت: هرچه مطلب در این قصه بوده دیدم. مقاله بوده، محتوا و منابعی بوده دیدم. همینطور که ورق زدم یک تکه از روایت امام صادق در ذهن من آمد. برایش خواندم. باور میکنید این استاد دانشگاه شروع به گریه کرد. گفتم: چرا گریه میکنی؟ گفت: شهادت می دهم همه مطالبی که نوشتم و همه مطالبی که گشتم در این نیم خط بود و غصه میخورم که چرا من اول سراغ کلام اهل بیت نرفتم. چرا کلام اهل بیت را خراب کردیم؟
معتکفهای حرم امام رضا در دهه آخر رمضان حال قشنگی داشتند. ما هم توفیق داشتیم یک جلسهای در خدمتشان بودیم. گفتم: اگر میتوانید از اعتکاف بهره ببرید، چه به شما میدهند؟ گفتم: مغز اعتکاف سلولهای بنیادین سه ارتباط است. چون در اعتکاف شما سه خلوت قشنگ دارید. یک خلوت با خدای خودتان دارید. یک خلوت با خودتان دارید. یک خلوت با قرآن و عترت و دین دارید. اگر درست بفهمم و خرجی این سه اعتکاف این باشد خیلی خوب است. ما میخواهیم خروجی این برنامه سه ارتباط باشد. چون من میخواهم یک اسم زیبایی برای سمت خدا بگذارم. شاید سمت خدا بتواند نقش اعتکاف روزانه را برای ما بازی کند. در این یک ساعت خلوتی که میخواهیم با خدای خودمان خلوت کنیم.
شریعتی: در شلوغی هم میتوانیم برای خودمان خلوت ایجاد کنیم.
حاج آقای ماندگاری: همین که انسان در خودش فرو برود. در ماشین نشسته رادیو قرآن پخش میشود. یک مقدار فکر کن. بالاترین ارتباط ما با خدا «خَوْفاً وَ طَمَعاً» (رعد/۱۲) باشد. «رَغَباً وَ رَهَبا» (انبیاء/۹۰) هردو با هم باشد. چون اصلاً رمز وابستگی ما به غیر خدا همین دو تا است. من برای چه دنبال غیر خدا راه بیافتم؟ یا به خاطر طمع است. یا بخاطر ترس است. خوب این دو منبع در خدا که کاملتر است. خدا به موسی فرمود: نمک آشت را هم از من بخواه. معنایش این نیست که تلاش نکنی. تلاش بکن و دنبال اسباب برو ولی باور کن من سبب ساز و سبب سوز هستم. «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّه» (اعراف/۵۸) تو بذر را کاشتی و شخم هم زدی و آب هم دادی. خدا دارد به تو محصول میدهد، این را باور کن. چون اگر باور نکردی و خودت را مدیون غیر خدا میدانی، این ارتباط با خدا، ارتباط طمعی هرچه میخواهیم از او بخواهیم.
معمولاً اگر ماشین ما در جاده خراب شود، به غریبهها اعتماد نمیکنیم. به امداد خودرو ماشین خودشان اعتماد دارند. وقتی من گواهی نامه بندگی پیدا کردم، به هیچ غریبهای اطمینان نمیکنم. فقط میگویم: خدا! لذا میشود «ایاک نعبد و ایاک نستعین» این طمع میشود. ترس هم فقط از او باشد. چون هیچکس به اندازه او نمیتواند مرا تنبیه کند. بالاترین تنبیهاش، خدا خودش به موسی گفته: بعضیها را بخواهم تنبیه کنم یک کاری کنم من را یادشان نرود. من از این جاده بروم و اما یکبار متوجه خدا نباشم. امداد خودروها هستند و من آنها را نبینم. بالاترین گرفتاری امروز بشر همه را میبینم و خدا را نمیبینم. از حساب الهی بترسم. امروز از یک عذاب الهی که خدا فراموش شده بترسم. در حدیث قدسی فرمود: آنقدر قلب تو را مشغول به دنیا میکنم که فرصت یک یا الله گفتن را نداشته باشی. امام سجاد که در بهشت بقیع آرمیدهاند. فرمودند: خدایا همه عالم به من پشت کنند، فقط تو به من پشت نکن. امام حسین یک جمله زیبا در دعای عرفه دارند. «ما ذا وَجَد مَن فَقدك و ما ذا فَقَد مَن وجدك» آن کس که تو را دارد چه ندارد. و آن کس که تو را ندارد چه دارد؟ الآن خیلیها خیلی چیزها دارند ولی چون خدا را ندارند، فکر میکنند چه دارند؟ خیلیها به ظاهر چیزی ندارند ولی خدا را دارند و همه عالم را دارند.
در دعای افتتاح میخوانیم «و ايقنت انك أرحم الراحمين فى موضع العفو و الرحمة و أشد المعاقبين فى موضع النكال و النقمة» این دو بعد الهی که هم ارحم الراحمین است و هم اشد المعاقبین است. به ارحم الراحمین طمع میکنم. و از اشد المعاقبین حساب میبرم. با گواهینامه بندگی در مدار هستم. نمیگذارد از مدار خارج شوم. یک ریال هم دیگر به حرام دست درازی نمیکنم چه برسد به میلیاردی! یک لحظه حرام هم در زندگی من تخلف نمیآید چه برسد در عمرم تخلف کنم. این نتیجه گواهی نامه بندگی است. بنده که شدم متصل هستم. متصل هستم با خوفا و طمعا الهی.
ارتباط با خودم چه؟ خودم به چه نقطهای برسم؟ خوف و رجاء. امام صادق(ع) فرمودند: خوف یعنی چه؟ گناه جن و انس را داشتی ناامید نشوی. کل خطاکاران ما بخاطر چیست؟ ده درصد خطا کرده میگوید: آب که از سر گذشت، چه یک وجب و چه صد وجب!من دیگر درست شدنی نیستم. حتی جامعه هم دارد هلش میدهد. یکبار در جلسهای گفتم: قرار است هرچه خدا دوست داشته باشد، ما هم دوست داشته باشیم. خدا خیلی توبه کنندگان را دوست دارد. چرا اینهایی که خطا کردند را توبهشان را نمیپذیریم؟ خدا پذیرفته و ما نمیپذیریم. چرا به او زن نمیدهند؟ کار نمیدهند؟ پول نمیدهند؟ خدا میگوید: من گذشته تو را کنار گذاشتم. «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» (فرقان/۷۰) چرا ما مثل خدا برخورد نمیکنیم؟ چون احتمال میدهیم کارمان از این بدتر باشد. خدا هم میخواهد یکطور با ما برخورد کند و وای به حال ما. رجاء چیست؟ عبادت جن و انس هم داشتی به خودت افتخار نکنی. فکر نکنی کارت تمام است. این رابطه با خودم است. امام صادق میگوید: این دو پله ترازو در وجودت باشد، نه مغرور میشوی و نه ناامید میشوی. الآن مشکل جامعه ما یا غرور است. یا ناامیدی است. از آن طرف هم دو تا گناه میکنم ناامید میشوم.
اینها را گفتم برای اینجا، ارتباط با دین چه؟ اگر میخواهم بفهمم این دقیقترین رابطه ما با قرآن و عترت چیست؟ اول هدایت و بعد شفاعت. لذا اول ما سراغ شفاعت میرویم. اگر ما راه را از اینها بپرسیم، نیازی نیست اینقدر اسباب دردسر برایشان فراهم کنیم. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (نساء/۶۴) اصلاً پیغمبر و امامان را فرستادیم تا آنها جلو راهنمای ما در جاده بندگی باشند. ما هم پشت سرشان برویم. مثل ماشینهایی که کاروانی حرکت میکنند.
در ماه رمضان مردم نشان دادند که میتوانند خودشان را کنترل کنند. بعد ماه رمضان اگر دیدیم نمیشود، نگوییم: نمیشود و نمیتوانیم. بگوییم: نمیخواهیم. بخواهیم خدا به ما کمک میکند. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/۲۹) تو بخواه گواهی نامه بندگی داشته باشی، من شب را مثل روز برایت روشن میکنم. انواع و اقسام حالتهای شبهه ناک را چون روز برایت روشن میکنم.
امام صادق(ع) یک وصیت نامهای دارند. سه نفر را به عنوان جانشین خودشان گذاشتند. امام معصوم سه نفر را معرفی کرد. یکی منصور دوانقی، قاتل خودشان. یک عبدالله افده، پسر بزرگشان که معلولیت جسمی دارد. یکی وجود نازنین امام کاظم(ع) دیگر از این سختتر برای شیعیان؟ اما کسی که اهل تقوا باشد تشخیص میدهد. ابوجعفر خراسانی آمده بود تقوایش از ابوحمزه ثمالی کمتر بود. در مسیر ابوحمزه را دید. گفت: مدینه میروی؟ امام صادق از دنیا رفتند. نگران نباش. امام ما موسی بن جعفر است. من در جاده باشم هیچ شک و شبههای ندارم. تمام گرفتاریهای ما برای بیرون جاده است.
خداوند بر درجات حاج آقا مجتبی تهرانی بیافزاید. ایشان فرمودند: تقوا در ضمن اینکه خیلی سخت است، خیلی آسان است. حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند: بهشت رفتن ضمن اینکه خیلی سخت است، خیلی آسان است. چون راهنمایی چون خدا داریم. راهنمایی مثل اهل بیت و خدا داریم. امدادی مثل اینها داریم. وعدههایی به محکمی وعدههای خدا داریم. کجا شک و شبهه کنم. در ماه رمضان همه بندگی خدا را مزه کردند. دوز طاعت خدا بالا رفت و دوز معصیت پایین آمد. از این طرف هم دوز عنایت روحی بالا رفت. شما آن توجهات و مراقبات ماه رمضان را داشته باشید، من هم تمام امتیازات ماه رمضان را برای شما تداوم میبخشم.
سحرها بیدار بودید الآن بیست دقیقه بیدار بمانید. روزی یک جزء قرآن میخواندید، الآن روزی یک صفحه قرآن بخوانید. افطار میدادید، بیایید یک صدقه بدهید. آن زیباییها را حفظ کنید. مراقبتها را تداوم ببخشید. امام بزرگوار در کتاب چهل حدیثشان «حدیث ذکر» میفرماید: شیطان سگ درگاه خداست. سگ با آشنای صاحبخانه کار ندارد. «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (ص/۸۲ و ۸۳) ما مثل ماه رمضان آشنای صاحبخانه شویم. سگ کاری با ما ندارد. بخواهیم میشود. نمیخواهیم که نمیشود. من صادقانه میگویم. مسئولین محترم، مراقبت برای همه زیباست اما برای شما زیباتر است. اگر شما مراقبت کنید، برای نظام جمهوری اسلامی آبرو درست کردید. اگر شما مراقبت نکنید آبروی نظام رفته است. امام فرمودند: اگر این نظام سیلی بخورد، دیگر تا مدتها اسلام نمیتواند سر بلند کند. دلتان میآید اسلام سیلی بخورد؟ مراقبت کنید دنیا ارزش ندارد که آدم بخاطر دنیا باعث شود اسلام سیلی بخورد. اگر مردم به اسلام بدبین شوند خیلی بد میشود. شما نشان دادید که میتوانید خوب باشید، ما مسئول بد نداشتیم و نداریم. شما خوبتر باشید. اگر شما خوب شوید، مردم هم خوب میشوند. «الناس علي دين ملوكهم» (كشفالغمة/ج۲/ ص۲۱) به خدا مردم خوبی داریم. نشان دادند خدا را دوست دارند. فقط باید یک مقدار بیشتر کمکشان کنیم. راه خدایی شدن را بیشتر یادشان بدهیم.
شریعتی: چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را به روح آسمانی نبی مکرم اسلام، حضرت زهرا(س) و ائمه بقیع، امام حسن مجتبی، امام سجاد و امام باقر و امام صادق هدیه کنیم. انشاءالله دست ما را هم بگیرند. آیات ۷۳ تا ۷۹ سوره مبارکه نحل در سمت خدا تلاوت میشود.
«وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ «۷۳» فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «۷۴» ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «۷۵» وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «۷۶» وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «۷۷» وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «۷۸» أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «۷۹»
ترجمه:و به جاى خداوند بتهائى را مىپرستند كه نه مالك چيزى از آسمانها و زمين هستند و نه مىتوانند مالك شوند. پس بتها را امثال ومانند خدا نشماريد. همانا خداوند مىداند و شما نمىدانيد. خداوند، برده مملوكى را مثل مىزند كه بر هيچ چيز توانايى ندارد وكسى كه (آزاد است و) ما به او رزق نيكو از جانب خود دادهايم، پس او مخفيانه و آشكارا از آن رزق انفاق مىكند. آيا (اين دو نفر) برابرند؟ (اگر نزد شما دو انسان توانا و ناتوان برابر نيستند، پس چگونه سنگ و چوب را با خداوند برابر مىدانيد) ستايش مخصوص خداست، امّا بيشترشان نمىدانند. وخداوند دو مرد را مثال مىزند كه يكى از آن دو گُنگ است كه بر هيچ چيز توانايى ندارد و سربار مولاى خويش است، بگونهاى كه هر كجا او را مىفرستد، هيچ سودى با خود نمىآورد، آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه مستقيم مىرود برابر است؟ غيب آسمانها و زمين مخصوص خداست و برپايى قيامت (در سرعت و آسانى) جز مانند چشم بر هم زدن يا نزديكتر نيست. البتّه خداوند بر هر چيزى قادر است. وخداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالىكه هيچ چيز نمىدانستيد و براى شما گوش و چشمها ودلها قرار داد، شايد شما شكر كنيد. آيا به پرندگان نمىنگرند، در حالىكه در فضاى آسمان در پرواز هستند، جز خداوند آنها را نگاه نمىدارد. البتّه در اين (پرواز) براى گروهى كه ايمان مىآورند نشانههايى روشن است.
شریعتی: اشاره قرآنی را میشنویم.
حاج آقای ماندگاری: این آیات در تأیید مباحثی که اشاره کردیم میفرماید: ببینید کسانی که دنبال غیر خدا رفتند، به کجا رسیدند؟ توانستند کاری کنند؟ چه در پرستش، چه در راهنمایی، چه در مدد گرفتن. میخواهم اینجا دعایی کنم. کنکوریهای عزیز بیایید با خدا عهد ببندید خدا کمکتان میکند. عهد ببندید هرچقدر توانمندتر شدید هم در خدمت دین خدا باشید و هم در خدمت خلق خدا باشید. دنیا و آخرت ما آباد میشود. ما میگوییم: خدایا همه کنکوریهای عزیزی که قصد خدمت به اسلام و مسلمین را دارند. قصد خدمت به مملکتشان را دارند، واقعاً تلاش میکنند که مفید واقع شوند را در همه کنکورها، نه فقط کنکور دانشگاه، در همه مراحل زندگی موفق بدار. خدایا به محمد و آل محمد قسمت میدهیم همه ما را مفید برای اسلام و مسلمین قرار بده. آل سعود را که خائنین به حرمین شریفین هستند اگر قابل هدایت نیستند رسوا و نابودشان بفرما. همه گرهها را بدست امام زمان باز بفرما. گره اولاد، مسکن، ازدواج، اشتغال، گره شیعیان، گره دوستداران اهل بیت را به دعای امام زمان باز بفرما. گره فرج را هم باز بفرما.
شریعتی: والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل الطاهرین.
متن سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری در رابطه با توفیق بندگی خدا