حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها (منبر ده دقیقه ای)

حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها (منبر ده دقیقه ای)

شخصیت و فضایل حضرت معصومه (س)

ای خاک پاک قم چه لطیف و معطری                خاکی، ولی ز ذوق و صفا بند گوهری
گوهر کجا و شأن تو نبود عجیب اگر                   گویم زقدر و منزلت از عرش برتری
بس باشد این مقام تو را ای زمین قم                مدفن برای دختر موسی بن جعفری
آن بانوی حریم امامت که مام دهر                    نازاده بعد فاطمه یک همچو دختری
یا فاطمه، حریم خدا، بضعه بتول                      محبوبه مکرمه حیّ داوری
هستی تو دخت موسی و اخت رضا یقین          گردون ندیده همچو پدر هم برادری
فخر امام هفتم و هشتم که از شرف                وی را یگانه دختر و آن را تو خواهری
مریم که حق زجمله زن هاش برگزید                 شایسته نیست آن که کند با تو همسری
از لطف خاص و عام تو ای عصمت اله               بر عاصیان شفیعه فردای محشری

حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ دارای شخصیتی رفیع و والا مقام می‎باشد بطوری که ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ از این بانو، با جلالت و تکریم یاد کرده‎اند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلکه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه ـ علیهم السّلام ـ آمده و از مقام والای او سخن گفته‎اند که به بعضی از آنها اشاره می‎شود.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‎فرمایند:

«اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وُلدی من بعدی...»[1] بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در می‎گذرد که او دختر موسی است...».

امام صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی دیگر پیش از اینکه این فرزند گرانقدر متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن می‎گوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه می‎دهد و می‎فرماید

«شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون می‎شود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت می‎شود...»[2]

همه این بیانات حاکی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مکرم اسلام می‎باشد. بی‎شک این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است که او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی کاظم ـ علیه السّلام ـ دارای 37 فرزند بود که در میان آنها این بانوی مکرم است که مثل ستاره‎ای درخشان می‎درخشد و در میان فرزندان امام کاظم ـ علیه السّلام ـ بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ هیچ کدام هم سنگ او نمی‎باشد. حال به خصوصیات و فضایلی اشاره می‎کنیم که باعث عظمت و درخشش او در میان دیگر امامزادگان شده است.

شرافت خانوادگی

او ماه تابانی است که از برج امامت طلوع کرده در آغوش امامت تربیت یافته، قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام، خواهر امام و عمه امام است. همة نیاکان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوه‎های فضیلت و استوانه‎های ولایتند. و مادر بزرگوارش از بانوان با فضیلت و از اسوه‎های تقوی و شرافت و از زنان کم نظیر تاریخ بشریت است. 
بدیهی است که تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمی‎توان انکار کرد این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و می‎توان سر برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ را در همین نکته یافت. البته این نمی‎تواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و کوشش آن حضرت در این راه باشد بلکه علاوه بر همة شایستگی‎های فردی که در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقی و تکامل معنوی اخلاقی و علمی سود می‎برد.

عبادت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ

بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست کسانی که به این هدف مهم پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرحله آن سر از پا نمی‎شناختند.

یکی از عالیترین نمونه‎های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ می‎باشد. او با عبادت و شب زنده‎داری هفده روزه‎اش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن الخزرج، گوشه‎ای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است.[3]

محدثه بودن آن حضرت

از ویژگی‎های حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ این بود که علوم اسلام و آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت کنندگان حدیث بود و چندین حدیث است که در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ به چشم می‎خورد که علامه بزرگوار امینی در کتاب شریف الغدیر به بعضی از آنها استناد می‎کند مانند، عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا حدثتنی... «من کنت مولاه فعلی مولاه»[4]. نقل این احادیث حاکی از مقام علمی والای آن بانو می‎باشد.

لقب معصومه ـ سلام الله علیها ـ

مقام عصمت که عالی‎ترین مقام معنوی و پاکی است، درجاتی دارد، و در وهله اوّل بر دو گونه است:

1. معصوم از خطاء
2. معصوم از گناه.

حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مانند حضرت زینب ـ علیها السّلام ـ در یکی از درجات عصمتند، گر چه در درجات چهارده معصوم ـ علیهم السّلام ـ نباشد.

روایت شده حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»[5]

کسی که معصومه را در قم زیارت بکند مانند آن است که مرا زیارت کرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم ـ علیه السّلام ـ شاید اشاره‎ای باشد که حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که: این لقب را حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ به فاطمه کبری ـ سلام الله علیها ـ داده است. و گرنه نام آن حضرت معصومه نمی‎باشد.

شفاعت گسترده

اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیاء از ضروریات مذهب شیعه است و هیچ تردیدی در آن نیست. و بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ است که در قرآن کریم از آن به (مقام محمود) تعبیر شده است. همانا دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هم شفاعت گسترده‎ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است.

1. خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ

2. شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ .

 امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ در این رابطه می‎فرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنته باجمعهم»[6]. با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می‎شوند.

زیارتنامه مخصوص

یکی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ زیارتنامه‎ای است که به خصوص، حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ تنها زیارتی که از امام معصوم برای یک زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ است و هیچ یک از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.

پی نوشتها:
[1] . سفینة البحار، ج 2، ص 276.
[2] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 216.
[3] . قم شناسی و گردشگری، ص 292.
[4] . علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص 196.
[5] . ریا حین الشریع، ج 5، ص 35.
[6] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 228.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS