حکمت 379 نهج البلاغه : شناخت خوبی ها و بدی ها

حکمت 379 نهج البلاغه : شناخت خوبی ها و بدی ها

متن اصلی حکمت 379 نهج البلاغه

موضوع حکمت 379 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 379 نهج البلاغه

379 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ طَلَبَ شَيْئاً نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ

موضوع حکمت 379 نهج البلاغه

شناخت خوبى ها و بدى ها

(اخلاقى، اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

379- امام عليه السّلام (در باره كوشش در كار) فرموده است 1- هر كه چيزى را بجويد آنرا يا بعض آنرا خواهد يافت (زيرا خواستن آماده است براى بدست آوردن، اگر استعداد و آمادگى بر آن كامل باشد همه را بدست آورد، و اگر كامل نباشد كمبود خواسته شده باندازه كمى استعداد مى باشد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1270)

ترجمه مرحوم شهیدی

387 [و فرمود:] خيرى را كه آتش- دوزخ- در پى بود خير نتوان به حساب آورد، و شرّى را كه پس آن بهشت بود، شرّ نتوان وصف كرد. هر نعمتى جز بهشت خوارست، و هر بلايى جز آتش- دوزخ- عافيت به شمار.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 431)

شرح ابن میثم

367- و قال عليه السّلام:

مَنْ طَلَبَ شَيْئاً نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ

المعنى

كقولهم: من طلب شيئا و جدّ وجد، و من قرع بابا و لجّ و لج. و ظاهر أنّ الطلب معدّ لحصول المطلوب فإن تمّ الاستعداد له نال الكلّ و إلّا فبقدر نقصان الاستعداد يكون نقصان المطلوب.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 435)

ترجمه شرح ابن میثم

367- امام (ع) فرمود:

مَنْ طَلَبَ شَيْئاً نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ

ترجمه

«هر كه در پى چيزى باشد، تمام آن را يا بخشى از آن را به دست خواهد آورد».

شرح

اين عبارت امام (ع) نظير سخن مشهور است كه هر كس در طلب چيزى بكوشد آن را مى يابد، و هر كس درى را بكوبد و پافشارى كند، عاقبت وارد آنجا خواهد شد.

بديهى است كه جستن وسيله اى است براى رسيدن به مطلوب، پس اگر آمادگى كامل باشد به همه مطلوب، و اگر نه به مقدار كاستى آمادگى به مطلوب ناقص مى رسد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 735 و 736)

شرح مرحوم مغنیه

385- من طلب شيئا ناله أو بعضه.

المعنى

من جدّ و اجتهد في طلب شي ء ممكن الوقوع و الحصول بالنسبة الى طالبه- فلا بد أن يناله كله أو بعضه، ان استمر في جهاده و صبر صبر الأحرار على ما يعترضه من عقبات.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 444)

شرح شیخ عباس قمی

322- من طلب شيئا ناله أو بعضه.«» هذا مثل قولهم: من طلب شيئا وجدّ وجد، و من قرع بابا و لجّ ولج.«» و ظاهر أنّ الطلب معدّ لحصول المطلوب، فإنّ تمّ الاستعداد له نال الكلّ و إلّا فبقدر نقصان الاستعداد يكون نقصان المطلوب.

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص238)

شرح منهاج البراعة خویی

(371) و قال عليه السّلام: من طلب شيئا ناله أو بعضه.

المعنى

من أهمّ وسائل النيل بالمقاصد هو الطلب له و الاستقامة في طلبه، فلا بدّ من نيل المقاصد من الجدّ في المطالب، و حذّر عليه السّلام في كلامه هذا من ملازمة الكسل و الخوف من الكدّ في تحصيل المقاصد البعيدة، فقد وصل الانسان بمقاصد هامّة في عالم الطبيعة كتسخير قوى البخار و البرق و الطيران في الفضاء إلى أجواء بعيدة بالطلب و الجدّ فيه، و ربّما يعدّ هذه الامور في القرون الماضية من الممتنعات.

الترجمة

فرمود: هر كس چيزى را بجويد بهمه آن يا بعضى از آن برسد.

هر كه چيزى جويد و كوشش كند گر بكلّش نه بجزءش مى رسد

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 475)

شرح لاهیجی

(421) و قال (- ع- ) من طلب شيئا ناله او بعضه يعنى و گفت (- ع- ) كه كسى كه طلب كرد چيزى را و تلاش كرد در تحصيل ان مى رسد بتمام ان يا اين كه مى رسد ببعضى از ان

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 327)

شرح ابن ابی الحدید

393: مَنْ طَلَبَ شَيْئاً نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ هذا مثل قولهم من طلب و جد وجد- . و قال بعض الحكماء- ما لازم أحد باب الملك- فاحتمل الذل و كظم الغيظ- و رفق بالبواب و خالط الحاشية- إلا وصل إلى حاجته من الملك

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 334)

شرح نهج البلاغه منظوم

[378] و قال عليه السّلام:

من طلب شيئا ناله أو بعضه.

ترجمه

هر كه چيزى خواست آن يا قسمتى از آن را خواهد يافت.

نظم

  • شود هر چيز را هر كس كه خواهانبچنگش افتد آن يا قسمتى زان
  • طلب را هر كس از جان مستعدّ شدبراى يافتن در جهد و جد شد
  • سوى مقصود محكم ره چو پويد ز كلّ بعضى از آن البتّه جويد
  • نگردد چون ز كارى كلّ آن دركچو كو شد مردكى گردد كمش ترك

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 167)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS