روح خدا در كالبد زمان : امام خميني (ره)

روح خدا در كالبد زمان : امام خميني (ره)

تاریخ همواره نام و یاد مردان بزرگی که رهبران اجتماعی زمان خود بوده اند را در حافظه خویش به یادگار می سپرد . مردانی چون نلسون ماندلا ، جواهر نعل نهرو ، مارتین لوترکینگ ، مهاتما گاندی و ... اما نام هیچ یک چون نام «امام خمینی» این همه عظمت و بزرگواری را یکجا در خود جمع نکرده است . در بزرگی ، نفوذ معنوی و عظمت والای او همین بس که قریب به 11 میلیون نفر بدن پاک و مطهر او را پس از رحلتش در برگفته ، تشییع کردند و این جمعیت بیش از جمعیتی بود که در 12 بهمن 57 به استقبالش شتافته بودند . مگر خمینی چه کرده بود که اینان از فراق وجودش و در هجران رویش چنین بر سر و سینه می زدند ؟! خبرنگار روزنامه افریکن ایونتز پاریس در شماره 18/3/68 خود با ابراز شگفتی از جمعیت مردم عزاداری که به تهران آمده بودند می نویسد : «با هیچ جمله ای نمی توانم حقیقت آنچه را که در تشییع جنازه امام خمینی دیدم بیان کنم ، جز اینکه بگویم من قیامت را با چشمان خود دیدم . قیامتی که واکنش تأثیر خدایی یک ینده خالص خداوند بر کشوری انقلابی بود» ([1]).

آری خمینی آنچنان در قلب های جای گرفته بود که دل های مرید و جان های عاشقش نمی توانست باور کند که خمینی را از دست داده و در ماتم فقدانش به سوگ نشسته است ، هیتوشی موتوشیما ـ شهردار ناکازاکی ژاپن ـ سه روز پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام (ره) چنین می گوید : «حضور این تعداد مردم در مراسم سوگواری رهبر فقیدشان در تاریخ بی سابقه بوده است و به جرأت می توان گفت که رهبری امام خمینی ، متابعت ملت از ایشان ، و نفوذ رهبر در دل های مردم و عمق رابطه بین آنان در ، در تاریخ معاصر باور نکردنی و منحصر به فرد است» ( [2]) .

آری خمینی مردی بزرگ و قاطع اما ساده زیست بود و همین سادگی توام با قاطعیت بود که در قلب شیعه و بلکه مسلمانان جهان نفوذ کرده ، جای گرفته بود . «موسولینی» گفته است : انسان باید آهن باشد تا نان داشته باشد ، یعنی اگر می خواهی نان داشته باشی ، زور داشته باش . ولی اقبال می گوید : این حرف درست نیست ، اگر می خواهی نان داشته باشی ، آهن باش»( [3] ) .

و خمینی مردی بود آهنین و پرصلابت ، او کسی بود که نه با آهن که با منطق بر غرب پیروز شد و دندان امپریالیسم را در دهانش خرد کرد . او مردی خدایی بود و خدایی می اندیشید . »شبکه اول تلویزیون دولتی ایتالیا طی گزارش ویژه پیرامون ارتحال جانگداز رهبر مستضعفان جهان و نقش ایشان در جامعه گفت : (امام) خمینی برای مردم ایران حکم صدای خدا را داشت» ( [4]) .

دلیل خدا اندیشی این مرد نیز شخصیت جامع الاطراف او بود . او نه چون درویشان به گوشه خانقاه خزیده بود و نه چون فلاسفه دنیا را در افکار شیرین خود می جست . امام خمینی نه چون برخی فقیهان است که از فقه تنها کنج عزلت گزیدن و دود چراغ خوردن و رساله نوشتن را آموخته ، فهمیده و برگزیده باشد و نه چون بعض واعظان است که علم را بر عمل مقدم داشته در پوستین خلق افتند . نه چون طیفی از فلاسفه است که عقل را بر وحی مرجح دارند و دست تمسک از نقل رها کرده در دامن عقل بزنند و نه چون اصحاب سیاست است که تنها به ریاست بیندیشند «آری فیلسوفان شاگرد می سازند نه پیرو ، رهبران اجتماعی پیروان متعصب می سازند نه انسان های مهذب ، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم می سازند نه مومن مجاهد فعال» ( [5]) و امام خمینی(ره) انسان ساخته بود .

خمینی وقتی بر منبر فقه می نشیند مجتهدی مبرز و صاحب فتوی است ، چون بر کرسی فلسفه و منطق پای می نهد فیلسوفی چیره دست و قوی است ، آنگاه که بر مسند عرفان تکیه می زند عارفی نستوه و بزرگ است و هنگامی که به وادی سیاست گام می نهد پیش کسوتان این عرصه را استادی مجرب و کارآزموده است .

او از یک حجره کوچک در قم و بعدها از خانه ای ساده و محقر در جماران انقلابی را رهبری کرد که شاید بتوان آن را «بزرگترین پدیده قرن» نامید . روح ا... عمیقاً به این معنا باور داشت که: «مسئولیت از آگاهی و ایمان پدید می آید نه از قدرت و امکان»( [6]) و بنابر همین عقیده بود که مبارزه با استعمار غرب و استبداد دربار را نه وظیفه کفایی که بر خود واجبی عینی می دانست.

انقلاب امام حلقوم شیطان صفتان قرن را با دست های مظلوم و بینوای مستضعفین فشرد و طرح نو و تفسیری تازه از مسلمانی در انداخت . آری امام خمینی یکی از انسان های بزرگ اما نادر جهان است که :

صد عمر بیاید پدر پیر فلک راتا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

او به حقیقت پیش از زمان خود متولد شده بود ، جبران خلیل جبران ، یکی از نویسندگان درجه اول عرب که متولد لبنان ، بزرگ شده آمریکا و یک عرب مسیحی است وقتی می خواهد از علی (ع) بگوید ، چنین می نویسد : «علی از کسانی است که پیش از زمان خودش متولد شده است» ( [7]) و سپس اضافه می کند : «من نمی دانم چه رازی است که افرادی پیش از زمان خودشان متولد می شوند ... یعنی آنقدر بزرگند که زمان خودشان ، هر زمانی باشد ، گنجایش این را که بتواند آن ها را بشناسد و بشناساند و معرفی کند ندارد . باید مدت ها بگذرد ، بعد از مرگشان بار دیگر بازیابی و بازشناسی شوند و به اصطلاح امروز ، تولد جدید پیدا کنند»( [8]) .

و براستی که امام نیز اینگونه بود . مردی بزرگ از تبار علی(ع) و چون علی(ع) ناشناخته و مظلوم ، و چه بهت انگیز و شگفت آور است از اینکه چهره واقعی این روح الهی نیز با دقتی ژرف و توجهی شگرف کاویده نشد و «حجاب معاصرت» نگذاشت تا نقاب از چهره این تاریخ ساز قرن برداشته شود . اصولاً شخصیت ها تا زنده اند ، شناخته نمی شوند ، حب و بغض ها ، کینه و عداوت ها و حسادت ها خود مانعی در جهت شناخت آنهاست ، اما همین که رخ در نقاب خاک کشیدند ، مرغ روحشان به عالم ملکوت پرواز کرد و حجاب مرگ میان آن ها و جامعه حائل افکند ، به تدریج شناخته می شوند و این است که اقبال لاهوری می گوید «ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد» . هنری پرشت ، کاردار سیاسی ـ نظامی سفارت آمریکا در سال های (1972 ـ 1978) درباره امام خمینی و ناشناخته ماندن ایشان می گوید : » تردیدی نیست که آیت ا... خمینی یکی از مردان بزرگ تاریخ در این قرن بود و کمتر کسی را می توان یافت که از جاذبه و نفوذی همانند او برخوردار باشد و توجه قدرت های بزرگ را تا این حد به خود معطوف دارد ... به گمان من مورخین روزی نشان خواهند داد که او مردی بود که شخصیتش به خوبی درک نشده است»( [9]) .

اما «این سنت تغییر ناپذیر ربوبی است که مردان بزرگ که مظهر حقیقت نابند چون درگذرند خورشید وجودشان در افقی بالاتر بر آسمان جان انسان های حقیقت جو طلوع خواهد کرد و اندیشه و آرمانشان سلسله جنبان تاریخ خواهد شد»( [10]) .

امام خمینی قدس سره الشریف ابهت شرق و غرب را شکست ، ابرقدرت آمریکا را «شیطان بزرگ» نامید و به او پیغام داد که «ای آمریکا از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» . رادیو آمریکا روز 17/3/68 چنین گفت : «در ده سال گذشته آیت ا... خمینی آمریکا را بارها با ناتوانی مواجه ساخت و در این مورد به آمریکا درس داد و دو رئیس جمهوری آمریکا را با ناامیدی روبرو ساخت . رادیو دولتی آمریکا به نقل از روزنامه شیکاگو تریبون ضمن اعلام این مطلب گفت : شاید تا به حال در هیچ دوره ای از سال های اخیر برنامه ریزان سیاسی آمریکا با چنین وضعیتی روبرو نشده بودند که کشوری در مقابل نفوذ نظامی و سیاسی و اقتصادی آمریکا مصونیت داشته باشد» . هنور فریاد رسای امام که تمام هيمنه ابوسفیانی امپریالیسم غرب را سخره گرفته و فرموده بود «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» در گوش جان جهانیان طنین انداز است. آری خمینی مردی بود که دوست در فقدانش گریست ، عاشق از هجرانش گریبان چاک کرد و دشمن به احترامش سر تعظیم فرود آورد و واپسین کلام اینکه ، روح ا... چابک سوار عرصه عشق بود:

تند خیزی که ره شد پس از اوجای خالی نمای سواری

--------------------------------------------------------------------

سید محمد رستگاری/سایت طباطبا/


  1. شخصيت امام از ديدگاه متفکران و رسانه هاي خارجي ، گروه تحقيق و انتشارات سروش ، چاپ اول ، 1372، ص 85
  2. همان ،ص 77
  3. حماسه حسيني ، مرتضي مطهري ، چاپ بيست و يکم ، 1373 ، ج اول ،ص165
  4. شخصيت امام از ديدگاه متفکران و رسانه هاي خارجي ، گروه تحقيق و انتشارات سروش ، چاپ اول ، 1372،ص 82
  5. جاذبه و دافعه علي (ع) ، مرتضي مطهري ، چاپ بيست و هشتم ، 1377، ص 12
  6. حسين وارث آدم ، علي شريعتي ، چاپ ششم ،1375 ، ص 155
  7. حماسه حسيني ، مرتضي مطهري ، چاپ بيست و يکم ، 1373 ، ج دوم ،ص235
  8. همان ، ص 235-236
  9. شخصيت امام از ديدگاه متفکران و رسانه هاي خارجي ، گروه تحقيق و انتشارات سروش ، چاپ اول ، 1372،ص 88
  10. مجموعه آثاريادگار امام (ره) ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) ، چاپ اول ،1374 ، ج اول ، ص 291

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
Powered by TayaCMS