امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر

675. افزايش رزق، دورى اجل
اءن الامر بالمعروف، و النهس عن المنكر، لخلقان من خلق الله سبحانه، و اءنهما لا يقربان من اءجل، و لا ينقصان من رزق
امر به معروف و نهى از منكر دو صفت از صفات خداوند سبحان است و اين دو صفت، مرگ را نزديك نگردانند و از روزى آدمى نكاهند. (1)
676. امر به معروف و نهى از منكر با دست و زبان
و اءمر بالمعروف تكن من اءهله، و اءنكر المنكر بيدك و لسانك و باين من فعله بجهدك
امر به معروف كن تا اهل آن شوى! و با دست و زبان نهى از منكر كن و با كوشش بسيار از كسى كه منكرات را انجام مى دهد دورى گزين. (2)
677. فلسفه امر به معروف و نهى از منكر
فرض اله... اءلامر بالمعروف مصلحة للعوام، و النهى عن المنكر ردعا للسفهاء
خداوند امر به معروف را به خاطر اصلاح توده مردم و نهى از منكر را براى جلوگيرى از نابخردان از زشتى ها واجب كرد. (3)
678. چون قطره در برابر دريا
ما اءعمال البر كلها و الجهاد فى سبيل الله، عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر، اءلا كنفثة فى بحر لجى
تمامى اعمال و كارهاى نيك، حتى جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منكر، مانند قطره اى در مقابل يك درياى بزرگ و پهناور است. (4)
679. خطر رها كردن امر به معروف و نهى از منكر
من وصية عليه السلام للحسنين عليه السلام: بعد اءن ضربه ابن ملجم -: لا تتركوا الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فيولى عليكم شراركم، ثم تدعون فلا يستجاب لكم
سفارش حضرت على عليه السلام به حسنين عليهاالسلام پس از ضربت خوردن توسط ابن ملجم -: امر به معروف و نهى از منكر را رها مكنيد كه در اين صورت بدان شما زمام امورتان را به دست مى گيرند و آن گاه هر چه دعا كنيد، مستجاب نخواهد شد. (5)
680. نفرين خدا بر اين گروه!
لعن الله الامرين بالمعروف التاركين له، و الناهين عن المنكر العاملين به!
نفرين خدا بر آن كسانى كه امر به معروف كنند و خود آن را ترك گويند، و نهى از منكر كنند و خود مرتكب آن شوند! (6)
681. نهى از منكر على (ع)
لما كان جالسا فى اءصحابه فمرت بهم امراة جملية، فرمقها القوم باءبصارهم -: اءن اءبصار هذه الفحول طوامح؛ و اءن ذلك سبب هبابها، فاذا نظر اءحد كم اءلى اءمراة تعجبه فليلا مس اءهله، فانما هى امراة كامرآة، فقال رجل من الخوارج (قاتله الله كافرآ ما اءفقهه) فوثب القوم ليقتلوه، فقال عليه السلام: رويدا انما هو سب بسب، اءو عفو عن ذنب!
حضرت على عليه السلام در ميان نشسته بود، زنى زيبا از آن جا مى گذشت، ياران به او نگريستند. آن حضرت عليه السلام فرمود: چشمان اين مردان نگرش شهوانى است و همين باعث كه اين مردان با دين آن زن به هيجان در آمدند. پس هنگامى كه يكى از شما به زنى نگاه كرد كه براى او خوشايند بود، پس با زن خود نزديكى كند؛ زيرا جز اين نيست كه او هم زنى است مانند زن او.
مردى از خوارج گفت: خدا اين.. را بكشد! چه فقيه بزرگى است!
ياران حضرت حمله كردند تا او را بكشند. فرمود: صبر كنيد و او را مكشيد! جز اين نيست كه ناسزايى گفته است، پاسخ او يك ناسزا است يا بخشيدن گناه است! (7)
682. انواع امر به معروف و نهى از منكر
اءول ما تغلبون عليه من الجهاد الجهاد باءيديكم، ثم باءلسنتكم، ثم بقلوبكم؛ فمن لم يعرف بقلبه معروفا، و لم ينكر منكرا، قلب فجعل اءعلاة اءسفله و اءسفله اءعلاه
نخستين جهادى كه به زور از شما سلب مى شود، جهاد با دستان شماست. سپس جهاد با زبان هايتان و آن گاه با دل هايتان. پس، هرگاه كسى در دل خويش كار نيك را نيك نداند و ستايش نكند و از كار زشت نفرت نورزد، واژگون شود و زير و زبر گردد. (8)
683. نهى از منكر عملى
ردوا الحجر من حيث جاء فاءن الشر لا يدفعه اءلا الشر
سنگ را با سنگ پاسخ دهيد؛ زيرا بدى را جز بدى دفع نكند. (9)
684. ماليدن بينى كافر به خاك
من نهى عن المنكر اءرغم اءنوف الكافرين
هر كه نهى از منكر كند، بينى كافران را به خاك مالد. (10)
685. نيكوترين امر و نهى
.. اءفضل من ذلك كلمة عدل عند اءمام جائر
نيكوترين (امر به معروف و نهى از منكر) گفتن سخن حق نزد پيشواى ستمگر است. (11)
686. از خواب غفلت بيدار شو!
اءفق اءيها السامع من سكرتك، و استيقظ من غفلتك، و اختصر من عجلتك!
اى شنونده! از مستى خود به هوش آى و از خواب غفلت بيدار شو و از شتاب بكاه (12)
687. از اين كار دور باش!
احذر كل عمل اذا سئل عنه صاحبه اءنكره اءو عتذر منه
از هر كارى كه اگر از كننده آن باز خواست شود آن را زشت شمارد يا از آن پوزش خواهد، دورى كن! (13)
688. اين گونه مباش!
لا تكن ممن يرجو الاخرة بغير العمل... ينهى، و لا ينتهى
چونان كسى مباش كه بى عمل به آخرت آمدى مى بندد.. از خلاف كارى و گناه باز مى دارد؛ اما خود باز نمى ايستد. (14)
689. دورى گزين از اين كار!
احذر كل عمل يعمل به فى السر، و يستحى منه فى العلانية
از هر كارى كه در نهان انجام مى شود و در آشكارا از انجام آن شرم شود، دروى كن. (15)
690. بدتر از بد و خوب تر از خوب!
اءنه ليس شى ء بشر من الشر الا عقابه، وليس شى ء بخير من الخير الا ثوابه
بدتر از بد، كيفر آن است و خوب تر از خوب، پاداش آن. (16)
691. نهى از كمك به نااهل
ليس لواضع المعروف فى غير حقه، و عند غير اءهله من الحظ فيما اءتى اءلا محمدة اللئام و ثناء الاشرار، و مقاله الجهال، مادام منعما عليهم ما اءجود يده! و هو عن ذات الله بخيل!
براى كسانى كه بى جا و به افراد نامستحق و نااهل نيكى مى كنند، از اين نيكى بهره اى نباشد، مگر ستايش فرومايگان و مدح نابكاران و سخن نادانان كه تا وقتى به آن ها احسان و نيكى كند گويند: چه دست بخشنده اى دارد! حال آن كه در جايى كه به خدا مربوط مى شود و در راه او بايد كمك كند، بخل مى ورزد. (17)
692. بالاترين مرتبه نهى از منكر
اءيها المؤ منون! اءنه من راى عدوانا يعمل به و منكرا يدعى اليه، فاءنكره بقلبه فقد سلم و برى؛ و من اءنكر بلسانه فقد اءجر، و هو اءفضل من صاحبه؛ و من اءنكره بالسيف لتكون كلمة الله هى العليا و كلمة الظالمين هى السفلى، فذلك الذى اءصاب سبيل الهدى، و قام على الطريق و نور فى قلبه اليقين
اى مؤ منان! هر كس تجاوز را از سوى كسى ديد، يا دعوت به زشتكارى و خلافى را مشاهده كرد و در دل خويش به آن اعتراض نمود، به سلامت رهد و وظيفه اش را انجام داده باش و هر كه با زبانش به آن اعتراض كند، پاداش ‍ بيند و از آن اولى برتر است و هر كس با شمشير به مبارزه با آن برخيزد تا كلمه حق رو آيد و كلمه ستمگران و باطل پست گردد، هموست كه به راه راست رسيده و بر طريق حق شتافته و نور يقين را در دل خويش روشن كرده است. (18)
693. اول خود، سپس ديگرى
و انهوا عن المنكر و تناهوا عنه، فانما اءمرتم بالنهى بعد التناهى!
از زشتكارى نهى كنيد و خود از انجام آن باز ايستيد؛ زيرا كه شما فرمان داريد ابتدا خود از كار زشت باز ايستيد و سپس ديگران را نهى كنيد. (19)
694. علت وجوب نهى از منكر
ظهر الفساد، فلا منكر مغير، و لا زاجر مزد جر
فساد ظاهر شد، نه كسى باقى مانده كه كار زشت را دگرگون كند و نه كسى كه از نافرمانى و معصيت باز دارد. (20)
--------------------------
1-خطبه 156.
2-نامه 31.
3-حكمت 252.
4-حكمت 374.
5-نامه 47.
6-خطبه 129.
7-حكمت 420.
8-حكمت 375.
9-حكمت 314.
10-حكمت 31.
11-حكمت 374.
12-خطبه 153.
13-نامه 69.
14-حكمت 150.
15-نامه 69.
16-خطبه 114.
17-خطبه 114.
18-حكمت 373.
19-خطبه 105.
20-خطبه 129.
منبع :نهج البلاغه موضوعی (عباس عزیزی) ناشر:صلاة ؛چاپ عترت ؛محل نشر:قم سال نشر: ١٣٨٠

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
Powered by TayaCMS