پوشش مادر و تأثیرآن در فرزندان

پوشش مادر و تأثیرآن در فرزندان

پوشش مادر و تأثیرآن در فرزندان

مادر به عنوان الگوی عملی و تأثیر‌گذار، روی شخصیت و طرز تفکر فرزندان به ویژه دختران نقش نمادین دارد و رفتار، کردار و پندار او مستقیما در فرایند رشد و تکوین، تعیین کننده است. در جوامع اسلامی که حتی مردان بزرگ از دامن آنان به معراج می روند. زن جایگاه والایی در توسعه و ترویج فرهنگ اسلامی دارد. امام صادق (علیه السلام) مي فرمايند: «خوش بخت كسي است كه مادرش داراي گوهر گران بهاي عفت باشد».(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی قم و مدرس جامعه المصطفی العالمیه.)

امام خميني (ره)، نيز درخصوص ميزان نفوذ و تأثير تربيتي مادران در شخصيت كودكان مي‌فرمود: «سعادت بچه ها از دامن مادر شروع مي شود. آن قدري كه اخلاق مادر در بچه و كودك نورس تأثير دارد و به او منتقل مي شود، از ديگران عملي نيست. مادرها مبداء خيرات هستند و اگر خداي نخواسته مادراني باشند كه بچه ها را بد تربيت كنند، مبدأ شرورند. يك مادر ممكن است يك بچه را خوب تربيت كند و آن بچه، يك امّت را نجات بدهد و ممكن است بد تربيت كند و موجب هلاكت امّت بشود».)رزاقی، احمد، بدحجابی، ریشه ها و راه کارها(قسمت اول)، خبرگزاری فارس.(

پوشش مادر و تأثیرآن در فرزندان

از نظر حكم شرعي، واجب نيست مادر همه ی اعضاي بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراين باز بودن سر و گردن، دست ها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد.(رزاقی، احمد، بدحجابی، ریشه ها و راه کارها(قسمت اول)، خبرگزاری فارس.(

امّا از نظر تربيتي بايد بگویيم كودك به راحتي رفتار و صداي مادر را تشخيص مي‌دهد و آن را دنبال مي‌كند. رفتار مادر برايش كاملاً آشناست و حافظه‌اش مملو از خاطراتي از اين رفتارها است؛ كودك از رفتار و شكل آن ها عكس برداري و در حافظه ی خود ذخیره مي‌كند.

پايه‌هاي اساسي رشد شخصيت كودكان و نوجوانان از طريق تقليد نهاده مي‌شود و اين شيوه ی تقليد هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل مي‌شود. تقليد و الگوپذيري از ويژگي‌هاي دوران كودكي است. كودك هر آن چه را كه ببيند، براساس تقليد مي‌پذيرد و مطابق آن ها عمل مي‌كند، بدون اين كه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد. چشم و گوش كودك، چون دريچه‌اي باز است و ذهن كودك مانند دوربين عكاسي است كه هر چه مي‌بيند در آن منعكس و ثبت مي‌شود. (مکارم شیرازی، ناصر، رساله ی توضیح المسائل، قم، هدف، ص424.)

بنابراين رفتار مادر تأثير فراواني بر روي كودكان دارد. آن ها نمي‌توانند در كارهاي شان هدف‌گيري درستي داشته باشند، لذا تمام توجه‌اش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آن ها را مشاهده مي‌نمايند و از آنان تقليد مي‌كنند. (فرهادیان، رضا، آن چه والدین و مربیان باید بدانند، رئوف، قم، 1370، ص38.)

این امر در مورد پوشش نیز صدق می کند. اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد؛ كودك هم سعي مي‌كند همان پوشش را از مادر تقليد كند و در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب مي‌رسد، سعي مي‌كند با مادرهمانندسازي كند و همان شيوه ی مادر را براي خود انتخاب كند.

بعضي از والدين تصور مي‌كنند بچه‌ها چيزي نمي‌فهمند لذا با پوشش نامناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر مي‌شوند. غافل از اين كه كودك آن چه را مي‌بيند، در حافظه ی خود ضبط كرده، روزي نمونه ی آن را از خود بروز خواهد داد.

امام باقر (علیه السلام) در این مورد می‌فرمایند: «بپرهيزيد از اين كه در حالي عمل زناشوئي را انجام دهيد كه كودكي بتواند شما را ببيند و وضعيت شما را توصيف كند.» (فرهادیان، رضا، آن چه والدین و مربیان باید بدانند، رئوف، قم، 1370، ص38.)

در حديثي امام صادق(علیه السلام) مي‌فرمايد: «در حالي كه كودكي در خانه هست نبايد مرد با همسرش جمع شود چون ديدن اين منظره به وسيله ی كودك باعث مي‌شود كه كودك در بزرگ سالي زناكار شود.» (وسائل، ج14، ص94.)

پوشش اطرافيان در بلوغ زودرس کودک نقش مهمي دارد. كودكي كه قبل از سن نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است، زمينه ی تحريك جنسي در او سريع‌تر و زيادتر می شود و باعث ظهور زودرس علائم بلوغ جنسی می گردد. هم چنین پوشش‌هاي نامناسب والدين در مقابل فرزندان، حياء و عفت را در ديد و منظر آن ها كم اهميت جلوه می دهد. بنابراين لازم است مادر قبل از پنج سالگي در مقابل كودكان پوشش مناسب داشته باشد تا تصويري كه در ذهن كودك از مادر باقي مي‌ماند، تصويري زيبا و آراسته باشد و الگوي مناسبی از پوشش در ذهن كودك نقش ببندد.

آموزش محرم و نامحرم در خانواده

شناخت صحيح احكام الهى عنصری مهم، در تربيت دينى فرزندان مان محسوب مى‌شود. اگر بخواهيم فرزندان خود را طورى تربيت كنيم كه احكام الهى را رعايت نمايند بايد از همان كودكى بر طبق دستورات دينى عمل نماييم. براى اينكه دختران و پسران هنگام بلوغ با مشكلى روبه رو نشوند و به تدريج با نقش خاص خود به عنوان دختر و يا پسر آشنايى يابند. بايستی از ابتدا به طور جداگانه با آن ها رفتار شود. اين مسأله در مورد دختران اهميت بيشترى دارد زيرا آن ها زودتر از پسران به بلوغ مى رسند. در تعاليم اسلامى به اين نكته توجه كامل و توصيه شده است كه از حدود 6 سالگى، با دختر و پسر با روشى جداگانه رفتار شود. در روايات اسلامى توصيه شده است كه دختر بچه ی شش ساله را، پسر بچه يا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگيرد. همچنين زن‌هاى نامحرم از بوسيدن پسر بچه اى كه سنش از هفت سال گذشته است، خوددارى كنند. همين طور توصيه كرده‌اند كه بستر كودكان در شش سالگى از هم جدا شود. رعايت اين اصول سبب مى شود كه دختران و پسران از همان آغاز به تدريج نقش مردانه و زنانه ی مناسب را پيدا كنند و براى بلوغ آمادگى كافى داشته باشند. به هر حال بايد از دوران كودكى زمينه براى رشد ويژگي‌هاى فطرى دختر و پسر در خانواده فراهم آيد و هر يك از اين دو در مسيرى كه آفرينش با تدبيرى حكيمانه پيش پاى آن ها نهاده است، سوق داده شوند.(من لا یحضره الفقیه، ج3، ص275.(

كودك موقعى فعل تربيتى درونى را پیدا مى‌كند كه خود به طور فعال در آن نقش داشته باشد. اگر خواهان آن هستيم كه كودكان مقررات، ارزش‌ها، خصايل و فضايل اخلاقى را درونى کنند باید لوازم و شرايط تربيت را به گونه‌اى فراهم كنيم كه كودك، خود، راغب و مايل به آن شود. مهم ترين اصل در تربيت خودانگيخته، مساله ی رغبت‌ها و علايق كودك است.(راهنمای پدران و مادران، ج1، ص77.)

نوجوانان و جوانان بايد خود را چنان با ارزش و با عزم و اراده تصور كنند كه خويشتن را از درون كنترل كنند. آنان چنين انتظارى را در خود بپرورانند كه حتما مى‌بايد ديگران آن ها را كنترل كنند. بلکه بایستی به گونه‌اى رشد يابند كه حتى در شرايطى كاملا دور از چشم افراد - كه امكان بهره‌ورى نيز براى آنان فراهم باشد - به لحاظ تقوايى، خود را نگه دارند و دست از پا خطا نكنند. نوجوانان را بايد به گونه اى تربيت كرد كه خودكنترل(تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریه ای، ص188-189.) بار آیند.

از مسايلى كه امام خمینی بيشتر به آن توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بين زن و مرد بود.(Sehf-control) همچنین امام راجع به حجاب دختران می‌فرمایند: «تا تكليف نشده حجاب لازم نيست، مى تواند هر رنگى كه مى‌خواهد بپوشد. ولى وقتى تكليف شد، ديگر نگوييد عيب ندارد. اين را به بچه تلقين كرده‌ايد كه راجع به مسايل دينى سخت نباشد، بايد به بچه فهماند كه بعد از سن تكليف، پسرعمو و پسرخاله نامحرم هستند و بايد حجاب داشته باشد. اين عيب ندارد. سليقه‌هاى مختلف پدر و مادر مسايل شرع را تغيير مى‌دهد يا از اصل برمى‌گرداند و براى بچه كار را مشكل مى‌كند. نبايد مسايل شرع را براى بچه مشكل كرد. اسلام دين راحتى است. دين سختى نيست.» (عاطفه اشرافی، پا به پای آفتاب، ج1، ص212)

شرع مقدس اسلام در رعايت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودى را تعيين كرده است. پوشيده بودن بدن زن و مجاز بودن براى عدم پوشش كفين و وجه و نيز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با يكديگر به گونه‌اى كه گناه در آن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودى است كه مى‌بايد رعايت شود. در مورد رعايت حدود شرعى در روابط دختر و پسر مى بايد :

اولاً : ما حدود را به خوبى بشناسيم و از افراط و تفريط بيهوده اجتناب كنيم.

ثانياً : فرزندان را افرادى بار بياوريم كه با كنترل درونى رشد كنند نه فقط با كنترل‌هاى بيرونی ما.

آموزش حدود شرعى و مراعات آن ها نه تنها نشانه ی عقب ماندگى و يا محدود سازى فرزندان نيست، بلكه خود نشانگر دقت و توجه يك خانواده به حدود رفتار اجتماعى است. هر قدر فرهنگ يك خانواده بالاتر باشد، به جزئيات و دقايق زندگى و از آن جمله روابط اجتماعى با ديگران، توجه بيشترى مى‌كند. دخترى كه در برخورد با افراد نامحرم از نظر پوشش مراعات مى‌كند و نيز رفتاری متين و مطابق دين در مقابل آن ها دارد، سطح فكر و فرهنگ خود را نشان مى‌دهد. (پا به پای آفتاب، ج1، ص191.(

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS