مقام ابراهیم

مقام ابراهیم

1- علل الشرائع أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَلِيٍّ ابْنَيِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ قَيْسٍ ابْنِ أَخِي عَمَّارٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى إِبْرَاهِيمَ ع أَنْ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ أَخَذَ الْحَجَرَ الَّذِي فِيهِ أَثَرُ قَدَمَيْهِ وَ هُوَ الْمَقَامُ فَوَضَعَهُ بِحِذَاءِ الْبَيْتِ لَاصِقاً بِالْبَيْتِ بِحِيَالِ الْمَوْضِعِ الَّذِي هُوَ فِيهِ الْيَوْمَ ثُمَّ قَامَ عَلَيْهِ فَنَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَلَمَّا تَكَلَّمَ بِالْكَلَامِ لَمْ يَحْتَمِلْهُ الْحَجَرُ فَغَرِقَتْ رِجْلَاهُ فِيهِ فَقَلَعَ إِبْرَاهِيمُ ع رِجْلَيْهِ مِنَ الْحَجَرِ قَلْعاً فَلَمَّا كَثُرَ النَّاسُ وَ صَارُوا إِلَى الشَّرِّ وَ الْبَلَاءِ ازْدَحَمُوا عَلَيْهِ فَرَأَوْا أَنْ يَضَعُوهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الَّذِي هُوَ فِيهِ الْيَوْمَ لِيَخْلُوَ الْمَطَافُ لِمَنْ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَمَّداً ص رَدَّهُ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي وَضَعَهُ فِيهِ إِبْرَاهِيمُ ع فَمَا زَالَ فِيهِ حَتَّى قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ فِي زَمَنِ أَبِي بَكْرٍ وَ أَوَّلِ وِلَايَةِ عُمَرَ ثُمَّ قَالَ عُمَرُ قَدِ ازْدَحَمَ النَّاسُ عَلَى هَذَا الْمَقَامِ فَأَيُّكُمْ يَعْرِفُ مَوْضِعَهُ فِي الْجَاهِلِيَّةِ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ أَنَا أَخَذْتُ قَدْرَهُ بِقَدَرٍ قَالَ وَ الْقَدَرُ عِنْدَكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَأْتِ بِهِ فَجَاءَ بِهِ فَأَمَرَ بِالْمَقَامِ فَحُمِلَ وَ رُدَّ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي هُوَ فِيهِ السَّاعَةَ.[1]

امام صادق علیه السلام فرمود: زمانی که خداوند به ابراهیم وحی کرد که در میان مردم برای ادای حج بانگ برآور. ابراهیم همین سنگی را که اثر گامهایش در آن است (مقام ابراهیم)، فرا روی کعبه و چسبیده به آن در همین جایی که اکنون در آن قرار دارد، گذاشت. پس بر آن ایستاد و با رساترین صدای خویش، آنچه را که خداوند به وی فرمان داده بود اعلام کرد. زمانی که آن سخن را گفت، سنگ نتوانست تحمل کند و دو پای ابراهیم در آن فرو رفت. سپس ابراهیم پاهایش را از سنگ بیرون آورد. زمانی که تعداد مردم زیاد شد و به شر و بلا گراییدند، به دور آن ازدحام کردند و تصمیم گرفتند که آن را در همان مکانی قرار دهند که امروز در آن قرار دارد تا مطاف برای طواف کنندگان خالی گردد. زمانی که خداوند محمد را مبعوث کرد، آن را به همان مکانی که ابراهیم سنگ را در آن قرار داده بود بازگرداند. همواره در آن بود تا این که رسول خدا از دنیا رفت و در زمان ابوبکر و اوایل حکومت عمر در همان ‌جا قرار داشت. سپس عمر گفت: مردم پیرامون این مقام در فشار و ازدحام هستند، کدام یک از شما جایگاه آن را در جاهلیت می‌دانید؟ مردی گفت: من آن را اندازه گرفته بودم. گفت: آیا آن اندازه پیش توست؟ گفت: آری. گفت: پس آن را بیاور. سپس فرمان داد که مقام را به آنجا برند. پس برداشتند و به همان مکانی بازگرداندند که اکنون در آن است.

2- قصص الأنبياء عليهم السلام رُوِيَ أَنَّ جَبَلَ أَبِي قُبَيْسٍ قَالَ يَا آدَمُ إِنَّ لَكَ عِنْدِي وَدِيعَةً فَرَفَعَ إِلَيْهِ الْحَجَرَ وَ الْمَقَامَ وَ هُمَا يَوْمَئِذٍ يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ. [2]

روایت شده است که کوه ابوقبیس گفت: ای آدم ! همانا تو نزد من امانتی داری، پس حَجَر و مقام را به او داد که در آن روز دو یاقوت قرمز بودند.

3- تفسير العياشي عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ فَمَا هَذِهِ الْآيَاتُ الْبَيِّنَاتُ قَالَ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ حِينَ قَامَ عَلَيْهِ فَأَثَّرَتْ قَدَمَاهُ فِيهِ وَ الْحَجَرُ وَ مَنْزِلُ إِسْمَاعِيلَ.[3]

امام صادق علیه السلام درباره این سخن خداند متعال: «فِيهِ آياتٌ بَيِّنات‌» [4] {در آن نشانه‌های روشنی است.} فرمود: منظور مقام ابراهیم است، زمانی که بر آن ایستاد و گامهایش در سنگ اثر گذاشت، و همچنین حَجَر و منزل اسماعیل می‌باشد.

 

 



[1] . بحار 96/232/1

[2] . بحار 96/232/2

[3] . بحار 96/232/3

 [4]. آل عمران / 97

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

أمیرالمؤمنین(علیه السلام) مکرر تأکید می نمود که بازرگانان قبل از ورود به تجارت احکام آن را مطالعه کنند مثلا حضرت فرمود : "ای جمعیت بازرگانان! اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت " "کسی که احکام معاملات را نمی داند نباید در بازار بنشیند و به خرید و فروش مشغول شود "
پرخورری ممنوع!

پرخورری ممنوع!

در هر حال، این مواقع بخاطر این كه نتوانسته‌ایم جلوی شكم خودمان را نگه داریم چنان بیمار می‌شویم كه تا مدت‌ها از خوردن بسیارى از غذاها و میوه‌‌ها و خوراكى‌ها محروم ‌شده و به دستور پزشك تا چند روز، جز غذاى ساده، نباید به چیز دیگرى لب بزنیم.
تفاوت اخلاقی مردان و زنان

تفاوت اخلاقی مردان و زنان

برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان ، زشت ترین اخلاق مردان است ، مانند ،تکبّر ، ترس ، بخل ؛ هرگاه زنی متکبّر باشد بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد ، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند ، و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد
اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

در سخنان امیر مومنان در نهج البلاغه توصیه های فراوانی به کارگزاران حکومتی وجود دارد.که می توان آنها را اخلاق کارگزاران نامید.این توصیه ها را می توان به دو دسته بایسته ها و نبایسته ها تقسیم نمود. نمونه هایی از نبایسته های اخلاقی کارگزاران در سخنان امیر مومنان چنین است:تکبر و استبدادگری,خیانت در اموال ,تجمل گرایی و...

پر بازدیدترین ها

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

أمیرالمؤمنین(علیه السلام) مکرر تأکید می نمود که بازرگانان قبل از ورود به تجارت احکام آن را مطالعه کنند مثلا حضرت فرمود : "ای جمعیت بازرگانان! اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت " "کسی که احکام معاملات را نمی داند نباید در بازار بنشیند و به خرید و فروش مشغول شود "
اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

در سخنان امیر مومنان در نهج البلاغه توصیه های فراوانی به کارگزاران حکومتی وجود دارد.که می توان آنها را اخلاق کارگزاران نامید.این توصیه ها را می توان به دو دسته بایسته ها و نبایسته ها تقسیم نمود. نمونه هایی از نبایسته های اخلاقی کارگزاران در سخنان امیر مومنان چنین است:تکبر و استبدادگری,خیانت در اموال ,تجمل گرایی و...
پرخورری ممنوع!

پرخورری ممنوع!

در هر حال، این مواقع بخاطر این كه نتوانسته‌ایم جلوی شكم خودمان را نگه داریم چنان بیمار می‌شویم كه تا مدت‌ها از خوردن بسیارى از غذاها و میوه‌‌ها و خوراكى‌ها محروم ‌شده و به دستور پزشك تا چند روز، جز غذاى ساده، نباید به چیز دیگرى لب بزنیم.
تفاوت اخلاقی مردان و زنان

تفاوت اخلاقی مردان و زنان

برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان ، زشت ترین اخلاق مردان است ، مانند ،تکبّر ، ترس ، بخل ؛ هرگاه زنی متکبّر باشد بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد ، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند ، و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد
Powered by TayaCMS