چهارصد نکته قرآنی - نکته 41: بدأ چیست؟

چهارصد نکته قرآنی - نکته 41: بدأ چیست؟

یکی از ایراداتی که اهل سنّت بر شیعه وارد می کنند این است که می گویند: شیعه برای خداوند «بدا» قائل می شوند و به گمان آنها «بدا» یعنی تغییر در علم الهی و کشف خلاف برای خداوند، در حالی که منظور شیعه از بداء ظاهر شدن چیزی است که ما انسان ها خلاف آن را گمان می کردیم.

«بدا» در آفرینش، نظیر نسخ در قانون است، مثل آنکه از ظاهر قانون و یا حکمی تصوّر کنیم که دائمی است، ولی بعد مدّتی ببینیم که عوض شده است. البتّه این به معنای پشیمانی و یا جهل قانونگذار نیست، بلکه شرایط باعث بوجود آمدن این تغییر در قانون شده است، درست مانند نسخه ای که پزشک با توجّه به شرایط فعلی بیمار آن را می نویسد، امّا به محض تغییر حال او، نسخه جدیدی تجویز می کند. لذا همان گونه که نسخ در آیات را که در واقع یک نوع بداء است، همه فرق اسلامی از شیعه و سنی قبول کرده اند، می بایست «بدا» را با همین معنا و بیانی که آمد پذیرا باشند. پس بداء به معنای جهل ماست نه جهل خداوند.

نمونه هایی از بدا

1. ما گمان می کردیم خداوند که به حضرت ابراهیم علیه السلام فرمان ذبح فرزندش را داده است، می خواسته اسماعیل علیه السلام کشته و خونش بر زمین ریخته شود، امّا بعداً ظاهر شد که اراده ی الهی از این امر، آزمایش پدر بوده است نه کشته شدن پسر.

2. ما از وعده خداوند با حضرت موسی علیه السلام تصوّر می کردیم که دوره ی مناجات سی شب است، «و واعدنا موسی ثلاثین لیله»(1) امّا بعداً ظاهر شد که از اول برنامه چهل شب بوده است ولی خداوند به جهت آزمایش، آن را در دو مرحله اعلام فرموده است، ابتدا سی شب و

ص:49


1- 251. اعراف، 142.

سپس ده شب.

3. ما فکر می کردیم که قبله ی مسلمانان برای همیشه بیت المقدس است، ولی آیات تغییر قبله برای ما ظاهر کرد که قبله ی دائمی، کعبه بوده است.

4. وقتی نشانه های قهر خدا پدید آمد، حتّی حضرت یونس علیه السلام هم مطمئن شد که عذاب الهی نازل و قوم کافرش نابود خواهند شد، لذا از میان مردم بیرون رفت، امّا مردم ایمان آوردند و قهر الهی برطرف گردید. «الاّ قوم یونس لمّا آمنوا کشفنا عنهم»(1)

به هر صورت معنای بداء جهل خداوند و عوض شدن علم او نیست، زیرا خداوند از ابتدا می دانست که خون اسماعیل ریخته نخواهد شد، مدّت مناجات موسی چهل شب است، قبله دائمی مسلمانان، کعبه خواهد بود و قوم یونس اهل نجات هستند، ولی ظاهر دستورات و حوادث به نحوی بود که انسان تصوّر دیگری داشت. پس تغییری در علم خداوند پیدا نشده و این ما هستیم که دارای دید تازه ای شده ایم.

بداء به این معنا دارای اثرات تربیتی بسیاری است، از جمله اینکه انسان تا آخرین لحظه ی عمر، به تغییر شرایط امیدوار می ماند، روحیّه ی توکّل در او زنده می گردد، اسیر ظواهر نمی شود، ایمان انسان به غیب و قدرت خداوند متعال بیشتر می شود. با توبه، صدقه، مناجات و دعا تلاش می کند تا مسیر حوادث و قهر الهی را تغییر دهد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند از همه انبیا همراه با توحید، ایمان به بداء را نیز پیمان گرفته است. در حدیث دیگر می خوانیم: هرکس گمان کند برای خداوند مسئله جدیدی روشن شده که قبلاً آن را نمی دانسته، از او تبرّی بجویید.(2)

ص:50


1- 252. یونس، 98.

2- 253. تفسیر نمونه.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

أمیرالمؤمنین(علیه السلام) مکرر تأکید می نمود که بازرگانان قبل از ورود به تجارت احکام آن را مطالعه کنند مثلا حضرت فرمود : "ای جمعیت بازرگانان! اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت " "کسی که احکام معاملات را نمی داند نباید در بازار بنشیند و به خرید و فروش مشغول شود "
پرخورری ممنوع!

پرخورری ممنوع!

در هر حال، این مواقع بخاطر این كه نتوانسته‌ایم جلوی شكم خودمان را نگه داریم چنان بیمار می‌شویم كه تا مدت‌ها از خوردن بسیارى از غذاها و میوه‌‌ها و خوراكى‌ها محروم ‌شده و به دستور پزشك تا چند روز، جز غذاى ساده، نباید به چیز دیگرى لب بزنیم.
تفاوت اخلاقی مردان و زنان

تفاوت اخلاقی مردان و زنان

برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان ، زشت ترین اخلاق مردان است ، مانند ،تکبّر ، ترس ، بخل ؛ هرگاه زنی متکبّر باشد بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد ، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند ، و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد
اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

در سخنان امیر مومنان در نهج البلاغه توصیه های فراوانی به کارگزاران حکومتی وجود دارد.که می توان آنها را اخلاق کارگزاران نامید.این توصیه ها را می توان به دو دسته بایسته ها و نبایسته ها تقسیم نمود. نمونه هایی از نبایسته های اخلاقی کارگزاران در سخنان امیر مومنان چنین است:تکبر و استبدادگری,خیانت در اموال ,تجمل گرایی و...

پر بازدیدترین ها

اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

اخلاق نبایسته کارگزاران در نهج البلاغه

در سخنان امیر مومنان در نهج البلاغه توصیه های فراوانی به کارگزاران حکومتی وجود دارد.که می توان آنها را اخلاق کارگزاران نامید.این توصیه ها را می توان به دو دسته بایسته ها و نبایسته ها تقسیم نمود. نمونه هایی از نبایسته های اخلاقی کارگزاران در سخنان امیر مومنان چنین است:تکبر و استبدادگری,خیانت در اموال ,تجمل گرایی و...
تفاوت اخلاقی مردان و زنان

تفاوت اخلاقی مردان و زنان

برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان ، زشت ترین اخلاق مردان است ، مانند ،تکبّر ، ترس ، بخل ؛ هرگاه زنی متکبّر باشد بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد ، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند ، و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد
پرخورری ممنوع!

پرخورری ممنوع!

در هر حال، این مواقع بخاطر این كه نتوانسته‌ایم جلوی شكم خودمان را نگه داریم چنان بیمار می‌شویم كه تا مدت‌ها از خوردن بسیارى از غذاها و میوه‌‌ها و خوراكى‌ها محروم ‌شده و به دستور پزشك تا چند روز، جز غذاى ساده، نباید به چیز دیگرى لب بزنیم.
ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

ای کاش عظمت گناهش را بدانیم

أمیرالمؤمنین(علیه السلام) مکرر تأکید می نمود که بازرگانان قبل از ورود به تجارت احکام آن را مطالعه کنند مثلا حضرت فرمود : "ای جمعیت بازرگانان! اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت اول احکام معاملات بعد تجارت " "کسی که احکام معاملات را نمی داند نباید در بازار بنشیند و به خرید و فروش مشغول شود "
Powered by TayaCMS