آیا ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه مطابق احکام اسلامی بود؟

آیا ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه مطابق احکام اسلامی بود؟

پرسش

قرآن کریم در آیه 228 سوره بقره می‌فرماید: «زن‌هایی که طلاق داده شدند از شوهر کردن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنها بگذرد». علت این سه ماه عده نگهداشتن را این می‌دانند که اگر زن آبستن است مشخص شود. اما با یک پاکی هم می‌توان فهمید که زنی حامله هست یا نه؟ و در این دوره حتی نیازی به وجود عادت ماهانه برای مطمئن شدن از عدم وجود جنین نیست؛ چون با یک آزمایش ساده حتی در روزهای اول حاملگی می‌توان به این مسئله پی برد. اما شاید این سه ماه مصلحت‌های دیگری هم داشته باشد که من از آن بی‌اطلاعم. چیزی که در اینجا برای من سؤال است این است که چرا حضرت محمد(ص)، با یکی از زنان اسیری که دختر رئیس یکی از قبایل یهود بود، در همان شبی که پدر، برادر و شوهرش را از دست داده بود ازدواج کرد؟  مگر نباید این زن سه پاکی را بعد از مرگ شوهرش پشت سر می‌گذاشت؟ در صورتی که در آیه 232 همین سوره گفته شده مردانی که بمیرند و زنانشان زنده ماندند، آن زنان از شوهر کردن باید خودداری کنند تا مدت 4 ماه و ده روز بگذرد.

پاسخ اجمالی

نکاح با زنان کافری که بدون همسرانشان اسیر می‌شوند و یا همسرانشان در جنگ کشته شده‌اند برای مسلمانان بعد از پاک شدن رحم زنان از شوهر قبلی جایز است. این پاک شدن با گذراندن یک حیض تحقق می‌یابد. ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه نیز بعد از تحقق چنین شرایطی بود.

پاسخ تفصیلی

نخست باید به چند مقدمه توجه نمود:

الف. در هر دین و آئینی، رهبران و بزرگان و آورندگان آن آئین، بیش از دیگر پیروان، خود را ملزم به انجام قوانینی می‌دانند که برای تحقق آن تلاش می‌کنند. این موضوع، یک امر کاملاً طبیعی و منطقی است. مردم تا تلاش و جدیت رهبر را نبینند، نمی‌توانند به راحتی جزو پیروان او باشند. همه پیامبران الهی و حتی رهبران غیر الهی چنین بوده‌اند. تمام تاریخ صدر اسلام پُر است از تلاش‌ها و فداکاری‌های پیامبر اکرم(ص). در امور عبادی از همه پیروان خود کوشاتر بود. در احوالات آن رسول گرامی آمده است که آن قدر نماز می‌خواند و عبادت می‌کرد که پاهای مبارکش وَرَم کرده بود. وقتی اصحاب به ایشان عرض کردند: چرا خود را به زحمت زیاد می‌اندازید؟ خداوند که تمام زندگی شما را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار داده است. می‌فرمود: «آیا من بنده شکرگزاری نباشم».[ابن کثیر دمشقی‌، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 58، دار الفکر، بیروت، 1407ق.]

در امور اجتماعی نیز سخت کوش‌ترین افراد بود، بیشترین توهین‌ها را برای اثبات حقانیت خود و دینی را که آورده بود، تحمّل کرد. همه احکامی را که آورد از سوی خداوند بود و هرگز خلاف وحی الهی سخن نمی‌گفت.[ نجم، 3: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌»؛ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمی‌گوید!] در راه انجام احکام الهی بسیار ثابت قدم بود و در راه ایمان‌پذیری مردم بسیار کوشا تا این‌که خداوند به او فرمود: «گویى می‌خواهى به‌خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنى اگر به این گفتار ایمان نیاورند».[«فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‌ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً»؛ کهف، 6.]

ب. ازدواج با زنان همسردار در شرع مقدس اسلام حرام است. از این دسته فقط زنان اسیر شده، با شرایطی مستثنا هستند.[نساء، 24: «وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ کِتابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ أُحِلَّ لَکُمْ...»؛ و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‌اید (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است) اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرّر داشته است.]

خداوند متعال نکاح زن اسیر شده از کفار را براى مسلمانان بعد از برائت و طاهر بودن رحمش از شوهر اولش حلال فرموده است به شرط این‌که زن و شوهر هر دو با هم اسیر نشده باشند، در غیر این صورت جز براى غیر شوهرش حلال نخواهد بود. این حکم فقط درباره زنان کفار است و در جنگ میان دو ملتی که مسلمان باشند این حکم جاری نمی‌شود. اگر چه یکی از آنان ظالم و متجاوز باشد.[برگرفته از: سؤال 4981 (سایت: 5298).]

ج. عدّه زنان اسیر یک بار قاعده شدن (حیض دیدن) و یا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.[مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 333 (پاورقی)،دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش.]

حال با توجه به این مقدمات؛ به بازخوانی جریان ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با صفیه دختر حیی بن اخطب می‌پردازیم:

جنگ خیبر و دلائل اقدام پیامبر(ص) به این جنگ، همه حکایت از خیانت‌های فراوان یهود به تشکیلات تازه تأسیس مسلمانان دارد.[ر.ک: واقدی، محمد بن عمر، المغازی(تاریخ جنگهاى پیامبر)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص 481 به بعد، مرکز نشر دانشگاهى، تهران، چاپ  دوم، 1369ش.]در این جنگ عده‌ای از یهودیان کشته و تعدادی اسیر شدند. بقیه ماجرا از زبان صاحب «طبقات الکبری» (متوفی  230هجری) که از قدیمی‌ترین تاریخ‌های جهان اسلام است، می‌آوریم:

«پس از این‌که رسول خدا(ص) با یهود خیبر جنگ کرد و خداوند اموال آنان را به رسول خدا غنیمت داد، صفیه دختر حیىّ و یکى از دختر عموهاى او را از حصار قَموص[قموص: نام کوهى در منطقه خیبر که حصار ابو حقیق یهودى هم همان جاست؛ یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ‌4، ص 398، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م.  ] به اسیرى گرفت و به بلال فرمان داد آن دو را کنار بارها و جایگاه خود ببرد، براى رسول خدا از هر غنیمتى برگزیده‌ای مقرّر بود و ایشان در جنگ خیبر صفیه را برگزید، پیامبر به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شود و خدا و رسولش را انتخاب کند او را آزاد فرماید، صفیه گفت من مسلمان شدم و خدا و رسولش را انتخاب می‌کنم. پیامبر او را آزاد کرد و به همسرى برگزید و آزادى او را مهریه‌اش قرار داد. پیامبر در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شده‌ای که به سبزى می‌زد دید و از او پرسید که این چیست؟ صفیه گفت: اى رسول خدا! در خواب چنان دیدم که ماهى از سوى آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهر خویش گفتم، کنانه گفت: گویا دوست دارى که همسر این پادشاهى شوى که از مدینه می‌آید؟ و چنان بر چهره‌ام زد که از اثر آن گرفتار عادت ماهیانه شدم. پیامبر(ص) تا صفیه پاک شد همچنان در خیبر ماند و بدون این‌که با او زفاف کند از خیبر بیرون آمد». [ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 8، ص 95 – 96، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1410ق؛ کاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، ج 8، ص 124، انتشارات فرهنگ و اندیشه، تهران، 1374ش.]

از مطالب  این کتاب و دیگر کتاب‌های تاریخی[ر.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‌1، ص 443، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق.] و فقهی[ر.ک: فخر المحققین حلّی، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، محقق و مصحح: موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، بروجردی، عبدالرحیم، ج ‌3، ص 154، ‌مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ اول، 1387ق؛ سیوری حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، محقق و مصحح: حسینی کوه‌کمری، سید عبد اللطیف، ج ‌3، ص 151، ‌کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.] نتایج ذیل به دست می‌آید:

1. صفیه جزو زنان اسیر بوده است.

2. صفیه در زمان اسارت حیض بوده است و بعد از اسارت در دوران عدّه‌اش بوده است.

3. ازدواج پیامبر با او، بعد از اتمام حیض و دوران عده‌اش و با اسقبال او همراه بوده است.

بنابر این، عمل پیامبر اسلام(ص) کاملاً مطابق با دستورات دین مبین اسلام است.

برای آگاهی از علت حلیت زنان اسیر برای مسلمانان به سؤال 1076 (سایت: 2541) مراجعه کنید.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
Powered by TayaCMS