البِشر - خوشرويى

البِشر - خوشرويى میزان الحکمه ، جلد 1 ، صفحه 553 - 557 

البِشر

خوشرويى

٣٦٠ - البِشْرُ

خوشرويى

١٨٣٧- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : حُسْنُ البِشْرِ يَذهَبُ بالسَّخِيمةِ . [1]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خوشرويى، كينه را مى زدايد.

١٨٣٨- عنه صلى الله عليه و آله : اِلْقَ أخاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ . [2]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : با برادرت گشاده رو برخورد كن.

١٨٣٩- عنه صلى الله عليه و آله : إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِكُم ، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ و حُسْنِ البِشرِ . [3]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموال خود بهره مند سازيد، پس با آنان با گشاده رويى و خوشرويى تمام برخورد كنيد.

١٨٤٠- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يقولُ : إنَّ اللّه َ يُبغِضُ المُعَبِّسَ في وَجهِ إخْوانِهِ .[4] امام على عليه السلام : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هميشه مى فرمود: خداوند كسى را كه با برادران خود ترشرويى كند، دشمن مى دارد.

١٨٤١- عنه عليه السلام : البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدّةِ . [5]امام على عليه السلام : خوشرويى، كمند دوستى است.

١٨٤٢- عنه عليه السلام : البَشاشةُ فَخُّ المَوَدّةِ . [6]امام على عليه السلام : خوشرويى، دام محبّت است.

١٨٤٣- عنه عليه السلام : سَببُ المَحبّةِ البِشرُ . [7]امام على عليه السلام : خوشرويى، ريسمان محبّت است.

١٨٤٤- عنه عليه السلام : البِشرُ شِيمةُ الحُرِّ . [8]امام على عليه السلام : خوشرويى، خوى آزاده است.

١٨٤٥- عنه عليه السلام : الطَّلاقَةُ شِيمةُ الحُرِّ . [9]امام على عليه السلام : گشاده رويى خوى آزاده است.

١٨٤٦- عنه عليه السلام : البِشْرُ أوَّلُ النّائلِ . [10]امام على عليه السلام : خوشرويى، نخستين دِهِش است.

 ١٨٤٧- عنه عليه السلام : البِشرُ إسْداءُ الصَّنِيعَةِ بغيرِ مَؤونَةٍ . [11]امام على عليه السلام : خوشرويى، احسانى است بى زحمت و بى هزينه.

١٨٤٨- عنه عليه السلام : البِشرُ أحَدُ العَطاءَيْنِ . [12]امام على عليه السلام : خوشرويى، يكى از دو عطاست.

١٨٤٩- عنه عليه السلام : البَشاشَةُ أحَدُ القَراءَيْنِ . [13]امام على عليه السلام : خوشرويى، يكى از [ لوازم ]مهمان نوازى است.

١٨٥٠- عنه عليه السلام : البِشرُ مَنظَرٌ مُونِقٌ، و خُلقٌ مُشْرِقٌ . [14]امام على عليه السلام : خوشرويى، چشم اندازى خوشايند و خويى درخشان است.

١٨٥١- عنه عليه السلام : اِلْقَهُم بالبِشرِ ، تُمِتْ أضْغانَهُم . [15]امام على عليه السلام : با خوشرويى با آنان برخورد كن، تا كينه هايشان را از ميان ببرى .

١٨٥٢- عنه عليه السلام : بالبِشرِ و بَسْطِ الوَجِه يَحْسُنُ مَوقِعُ البَذْلِ .[16] امام على عليه السلام : با خوشرويى و چهره گشاده، بخشش ارزش پيدا مى كند.

١٨٥٣- عنه عليه السلام : إنّ بِشرَ المؤمنِ في وَجهِهِ ، و قُوّتَهُ في دِينِهِ ، و حُزنَهُ في قَلبِهِ . [17]امام على عليه السلام : شادى مؤمن در چهره اوست، قدرتش در دينش و اندوهش در دلش.

١٨٥٤- عنه عليه السلام : بِشرُكَ يدُلُّ على كَرَمِ نفسِكَ . [18]امام على عليه السلام : خوشرويى تو، نشانگر بزرگوارى و كرامت نفس توست.

١٨٥٥- عنه عليه السلام : حُسنُ اللِّقاءِ يَزيدُ في تأكُّدِ الإخاءِ .[19] امام على عليه السلام : برخورد خوش، پيوند برادرى را استوارتر مى كند.

١٨٥٦- عنه عليه السلام ـ في صفاتِ المؤمنِ ـ : هَشّاشٌ بَشّاشٌ ، لا بعَبّاسٍ و لا بجسّاس . [20]امام على عليه السلام ـ در توصيف مؤمن ـ فرمود : خنده روى است و گشاده رو، نه ترشروى و تجسّس كننده.

١٨٥٧- عنه عليه السلام : إذا لَقِيتُم إخْوانَكُم فَتَصافَحوا ، و أظْهِروا لَهمُ البَشاشَةَ و البِشرَ ، تَتَفَرّقوا و ما علَيكُمْ مِن الأوْزارِ قد ذَهبَ . [21]امام على عليه السلام : چون با برادران خود رو به رو شديد و دست داديد و خوشرويى و گشاده رويى نشان داديد، هنگام جدا شدن گناهانتان ريخته است.

١٨٥٨- عنه عليه السلام : إنَّ أحْسنَ ما يَأْلَفُ بهِ النّاسُ قلوبَ أوِدّائهِم ، و نَفَوا بهِ الضِّغْنَ عن قُلوبِ أعْدائهِم : حُسنُ البِشرِ عند لِقائهِم ، و التَّفَقُّدُ في غَيبتِهم ، و البَشاشةُ بِهم عند حُضورِهِم .[22] امام على عليه السلام : بهترين وسيله اى كه مردم با آن دلهاى دوستان خود را به دست مى آورند و كينه ها را از دلهاى دشمنانشان مى زدايند، خوشرويى هنگام برخورد با آنان است و جوياى احوال آنان شدن در غيابشان و گشاده رويى با آنان در حضورشان.

 (انظر) عنوان ٣٠٩ «الضحك» .

٣٦١ - تَساوي التَّحذيرِ و التَّبشيرِ

برابرى هشدار و نويد

١٨٥٩- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن حَذّرَكَ كَمَن بَشّرَكَ . [23]امام على عليه السلام : كسى كه به تو هشدار مى دهد همانند كسى است كه به تو نويد مى دهد.

پی‌نوشت‌ها

[1] . الكافي : ٢ / ١٠٣ / ٦ .

[2] . الكافي : ٢ / ١٠٣ / ٣.

[3] . الكافي : ٢ / ١٠٣ / ١ .

[4] . مستدرك الوسائل : ٨ / ٣٢١ / ٩٥٥٢ .

[5] . بحار الأنوار : ٦٩ / ٤٠٩ / ١٢٠ .

[6] . تحف العقول : ٢٠٢ .

[7] . غرر الحكم : ٥٥٤٦

[8] . غرر الحكم : ٦٥٦ .

[9] . غرر الحكم : ٤٦٧ .

[10] . غرر الحكم : ٥١٩ .

[11] . غرر الحكم : ١٥٠٣ .

[12] . غرر الحكم : ١٦١٣

[13] . غرر الحكم : ١٦٩٢ .

[14] . غرر الحكم : ٢١٦٨ .

[15] . غرر الحكم : ٥١٢٩ .

[16] . غرر الحكم : ٤٣١٣ .

[17] . غرر الحكم : ٣٤٥٤ .

[18] . غرر الحكم : ٤٤٥٣ .

[19] . غرر الحكم : ٤٨٢٧ .

[20] . الكافي : ٢ / ٢٢٩ / ١ .

[21] . بحار الأنوار : ٧٦ / ٢٠ / ٣ .

[22] . بحار الأنوار : ٧٨/٥٧/١٢٤.

[23] . بحار الأنوار : ٧٤ / ١٧٨ / ١٩ .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام
دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS