جرائم و آفات زبان

جرائم و آفات زبان

جرائم و آفات زبان

آیات

مرحوم فیض کاشانی حدود 20 گناه را برای زبان شمرده است.

1 - غیبت:

2 - کتمان شهادت:

3 - سخن چینی:

4 - همراهی با باطل:

5 - بدعت:

6 - نفاق:

7 - استهزاء:

8 - دروغگوئی:

9 - عیبجوئی:

10 - غناء

11 - مراء ومجادله

13 - فحش

14 - افشاء سرّ

15 - مدح بی جا

16 - ذمّ بی جا

17 - مزاح خارج از حد شرعی

18 - سخنان بی جا

19 - سخنان بیش از حدّ و اندازه

20 - سخنان خصومت آفرین.

روایات

1 - زبان وسیله ی شناسایی

3 - زبان عامل سلامت عقل

4 - زبان عاقل

5 - زبان کلید خوبی ها و بدی ها

6 - آثار حفظ زبان

الف - سلامتی؛

ب - تکریم از خویشتن؛

ج - نجات؛

د - پوشاندن عیب؛

ه - عزت میان مردم؛

و - تسلط بر شیطان؛

7 - خطرات زبان

الف - خونریزی؛

ب - هلاکت؛

ج - رنج و مصیبت؛

د - آتش جهنم؛

اشاره

جرائم و آفات زبان

آیات

سایر اعضاء انسان از نظر گناه و معصیت محدود است

مگر زبان که گناهان مختلفی انجام می دهد

لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: "ان اکثر خطایا ابن آدم من لسانه" (نهج الفصاحه حدیث 5081)

مرحوم فیض کاشانی حدود 20 گناه را برای زبان شمرده است.

1 - غیبت:

"و لا یغتب بعضکم بعضاً" حجرات، 12 هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند .

2 - کتمان شهادت:

"و لا تکتموا الشهاده" بقره، 283 شهادت را کتمان نکنید .

3 - سخن چینی:

هماّز مشّاء بنمیم" قلم، 11 کسی که بسیار عیبجو است و به سخن چینی آمدوشد می کند .

4 - همراهی با باطل:

"و کنّا نخوض مع الخائضین" مدثر 45 و پیوسته با اهل باطل همنشین و هم صدا بودیم .

5 - بدعت:

"و لا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی اللَّه الکذب" نحل، 116 به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری می شود نگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا افترا ببندید .

6 - نفاق:

"یقولون بالسنتهم ما لیس فی قلوبهم" فتح 11 آنها به زبان چیزی می گویند که در دل ندارند .

7 - استهزاء:

"لا یسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیراً منهم" حجرات، 11 نباید گروهی از مردان شما گروهی دیگر را مسخره کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند .

8 - دروغگوئی:

"انما یفتری الکذب الذین لا یؤمنون بایات الله" نحل، 105 تنها کسانی دروغ می بندند که به آیات خدا ایمان ندارند .

9 - عیبجوئی:

"ویل لکلّ همزه لمزه" همزه، 1 وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای .

10 - غناء

11 - مراء ومجادله

13 - فحش

14 - افشاء سرّ

15 - مدح بی جا

16 - ذمّ بی جا

17 - مزاح خارج از حد شرعی

18 - سخنان بی جا

19 - سخنان بیش از حدّ و اندازه

20 - سخنان خصومت آفرین.

روایات

1 - زبان وسیله ی شناسایی

قال علی علیه السلام :

"تکلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه". سخن بگویید تا شناخته شوید زیرا شخصیت انسان در زیر زبانش پنهان است. (نهج البلاغه/حکمت 392)

2 - زبان میزان عقل

قال علی علیه السلام :

"یستدل علی عقل کل امرء بما یجری علی لسانه". به آنچه که بر زبان جاری می شود بر میزان عقل انسان استدلال می شود . (غرر الحکم / 10957)

3 - زبان عامل سلامت عقل

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم :

"لا یستقیم ایمان عبد حتی یستقیم قلبه و لا یستقیم قلبه حتی یستقیم لسانه".

ایمان بنده ای درست نمی شود جز آنکه قلب او درست شود و قلب او درست نمی شود مگر آنکه زبان انسان درست شود . (کنز العمال / 24925)

4 - زبان عاقل

قال علی علیه السلام :

"لسان العاقل وراء قلبه وقلب الاحمق وراءلسانه". زبان عاقل پشت قلب اوست و قلب احمق پشت زبان اوست . (نهج البلاغه/حکمت 40)

5 - زبان کلید خوبی ها و بدی ها

قال الباقرعلیه السلام :

"انّ هذا اللسان مفتاح کل خیر و شرّ فینبغی للمؤمن ان یختم علی لسانه کما یختم علی ذهبه و فضّته".

به درستی که این زبان کلید هر خوبی و بدی است، پس شایسته است برای مؤمن که بر زبانش مهر بگذارد (زبانش را حفظ کند) همانطوری که طلا و نقره خود را نگهداری می کند.

(تحف العقول / 298)

6 - آثار حفظ زبان

الف - سلامتی؛

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم :

"سلامه الانسان فی حفظ اللسان". سلامت انسان در نگهداری زبان است . (بحار/68/286)

ب - تکریم از خویشتن؛

قال علی علیه السلام :

"من حفظ لسانه اکرم نفسه".کسی که زبانش را حفظ کند نفس خود را گرامی داشته است . (غرر 8005)

ج - نجات؛

قال الصادق علیه السلام :

"نجاه المؤمن فی حفظ لسانه". نجات مؤمن در نگهداری زبان است . (ثواب الاعمال / 405)

د - پوشاندن عیب؛

قال علی علیه السلام :

"من حفظ لسانه ستراللَّه عورته".کسی که زبانش را حفظ کند، خداوند عیب او را می پوشاند .(ثواب الاعمال/405)

ه - عزت میان مردم؛

قال الرضاعلیه السلام :

"احفظ لسانک تعزّ". زبانت را نگهداری کن تا به عزّت برسی .(کافی / 2 / 175)

و - تسلط بر شیطان؛

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم :

"اخزن لسانک الاّ من خیر فانّک بذلک تغلب الشیطان". زبانت را کنترل کن مگر از سخن خوب که بدین وسیله بر شیطان مسلّط می شوی .(محجه البیضاء / 5 / 195)

7 - خطرات زبان

الف - خونریزی؛

قال علی علیه السلام :

"کم من دم سفکه فم".چه اندازه خون هایی که به خاطر زبان ریخته شده است . (غرر الحکم / 6928)

ب - هلاکت؛

قال علی علیه السلام :

"کم من انسان اهلکه لسان".چه اندازه انسان هایی که به خاطر زبان نابود شده اند . (غرر الحکم 6929)

ج - رنج و مصیبت؛

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم :

"بلاء الانسان من اللسان". گرفتاری انسان به خاطر زبان اوست . (بحار / 68 / 286)

د - آتش جهنم؛

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم :

"من کثر کلامه کثر سقطه و من کثر سقطه کثرت ذنوبه و من کثرت ذنوبه کانت النار اولی به".

کسی که سخن او زیاد شود، سقوط او زیاد می شود و کسی که سقوط او زیاد شود گناهان او زیاد می شود و کسی که گناهان او زیاد شود آتش برای او سزاوارتر است .(محجهالبیضاء/ 5 / 196)

اشاره

امام صادق علیه السلام دوستی داشت که همواره ملازم امام بود.

روزی با امام در بازار می رفتند و او غلامی داشت که پشت سرش می آمد.

آن شخص نگاه به عقب کرد غلام را ندید تا سه مرتبه،

بار چهارم که او را دید به او نسبت ناروا داد حضرت ناراحت شدند و فرمودند:

"سبحان اللَّه تقذف امّه قد کنت اری انّ لک ورعاً فاذا لیس لک ورع".

آن شخص گفت: مادرش مشرک است. حضرت فرمود: آیا نمی دانی هر قومی برای خود ازدواجی دارند، بنا بر این از من دور شو. راوی گوید: دیگر ندیدم امام با آن شخص راه برود.

(کافی/ 2 / 324)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
دعا در نهج البلاغه

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
Powered by TayaCMS