حکمت 194 نهج البلاغه : ياد مرگ و پرهيزكارى

حکمت 194 نهج البلاغه : ياد مرگ و پرهيزكارى

متن اصلی حکمت 194 نهج البلاغه

موضوع حکمت 194 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 194 نهج البلاغه

194 وَ قَالَ عليه السلام أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ أَدْرَكَكُمْ وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ

موضوع حکمت 194 نهج البلاغه

ياد مرگ و پرهيزكارى

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

194- امام عليه السّلام (در ترغيب به پرهيزكارى) فرموده است

1- اى مردم، بترسيد از خداوندى كه اگر بگوئيد مى شنود، و اگر پنهان نمائيد ميداند، 2- و (به عبادت و بندگى) بر مرگ پيشى گيريد (خود را از هول و ترس آن برهانيد) كه اگر بگريزيد شما را دريابد، و اگر بايستيد شما را مى گيرد، و اگر فراموشش كنيد شما را (با گذشتن عمر و ضعف و ناتوانى و دردها و بيماريها) ياد مى آورد.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1179)

ترجمه مرحوم شهیدی

203 [و فرمود:] مردم از خدايى بترسيد كه اگر گفتيد مى شنود و اگر در دل نهفتيد مى داند. و بر مرگى پيشى گيريد كه اگر از آن گريختيد به شما مى رسد، و اگر ايستاديد شما را مى گيرد، و اگر فراموشش كرديد شما را به ياد مى آرد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 395 و 396)

شرح ابن میثم

188- و قال عليه السّلام:

أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ- وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ- وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ- وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ- وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ

المعنى

و المعنى ظاهر. رغّب في تقوى اللّه و الخشية منه باعتبار سمعه لما يقول العبد و علمه بضميره. حذف المفعولين للعلم بهما: أي سمع مقالكم و علم ضميركم. و رغّب في مبادرة الموت و مسابقته بالأعمال الصالحة إلى حفظ النفوس بها من عذاب الآخرة و هول الموت و نفّر منه ليسارع إلى مبادرته بكونه لا ينجو منه أحد. و استعار لوروده على الإنسان لفظ الذكر في مقابلة النسيان ملاحظة لشبهه بالقاصد له عن علم به.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 346 و 347)

ترجمه شرح ابن میثم

188- امام (ع) فرمود:

أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ- وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ- وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ- وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ- وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ

ترجمه

«اى مردم بترسيد از خدايى كه اگر چيزى بگوييد او مى شنود، و اگر پنهان داريد مى داند، و بر مردن پيشى گيريد، زيرا اگر بگريزيد مرگ شما را در مى يابد، و اگر بمانيد شما را مى گيرد، و اگر شما آن را فراموش كنيد، آن شما را فراموش نمى كند.»

شرح

معناى عبارات روشن است، امام (ع) [مردم را] به تقواى الهى و ترس از او واداشته است از آن رو كه او گفته بنده را مى شنود و به باطنش آگاه است دو مفعول به دليل معلوم بودنشان حذف شده است يعنى: سمع قولكم، و علم ضميركم. و هم چنين امام (ع) آدمى را در پيشى گرفتن بر مرگ و سبقت بر آن با اعمال شايسته، براى حفظ نفوس از عذاب آتش و ترس مرگ، وادار فرموده و او را برحذر داشته است از اين كه در پيشى گرفتن بر مرگ شتاب كند به دليل اين كه كسى از آن رهايى ندارد و براى رسيدن مرگ بر آدمى، كلمه «ذكر» در مقابل «نسيان» را استعاره آورده است، به خاطر شباهت داشتن مرگ به قاصدى كه با علم به آمدنش نزد وى مى آيد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 587)

شرح مرحوم مغنیه

202- أيّها النّاس اتّقوا اللّه الّذي إن قلتم سمع، و إن أضمرتم علم. و بادروا الموت الّذي إن هربتم أدرككم، و إن أقمتم أخذكم، و إن نسيتموه ذكركم.

المعنى

(و ان أضمرتم علم) لأنه سميع عليم (و بادروا الموت) استعدوا له بالتقوى و العمل الصالح (إن هربتم منه أدرككم) و ان كنتم في بروج مشيدة (و ان نسيتموه ذكركم) لأنه لا ينسى أحدا.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 341)

شرح شیخ عباس قمی

40- أيّها النّاس، اتّقوا اللّه الّذي إن قلتم سمع، و إن أضمرتم علم، و بادروا الموت الّذي إن هربتم منه أدرككم، و إن اقمتم أخذكم، و إن نسيتموه ذكركم. رغّب في تقوى اللّه، و الخشية منه، و مبادرة الموت، و مسابقته بالأعمال الصالحة

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص54)

شرح منهاج البراعة خویی

الثانية و التسعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(192) و قال عليه السّلام: أيّها النّاس، اتّقوا اللَّه الّذي إن قلتم سمع و إن أضمرتم علم، و بادروا الموت الّذي إن هربتم [منه ] أدرككم و إن أقمتم أخذكم، و إن نسيتموه ذكركم.

المعنى

الحذر من قول ما لا ينبغي باخفائه عن سمع من يؤاخذ عليه و استتار نيّة السوء يفيد تجاه الجاهل به، و قد نبّه عليه السّلام على أنّ اللَّه يسمع أخفى النجوى و يعلم ما في ضمير الصامتين، و حذّر من قول ما لا يرضى به اللَّه، و من نيّة السّوء تجاه اللَّه، كما نبّه على أنّ الموت لا يفوت بالهرب و الاستقامة و النسيان، فبادروه و تهيّأوا له.

الترجمة

فرمود: ايا مردم بپرهيزيد از خشم خدائى كه اگر دم بزنيد مى شنود، و اگر در دل بگيريد ميداند، و سبقت جوئيد بمرگ آن مرگى كه اگر بگريزيد بشما مى رسد، و اگر بجاى خود بمانيد شما را مى گيرد، و اگر فراموشش كنيد بياد شما است

  • فرمود علي كه أيها النّاس تقوى ز خدا است شغل حساس
  • كو مى شنود هر آنچه گوئيدداند كه بدل چه راه پوئيد
  • آريد بمرگ رو شتابان كز مرگ گريزني در امكان
  • گر آنكه بريد مرگ از ياداو ياد كند غمين و دلشاد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص274)

شرح لاهیجی

(232) و قال عليه السّلام ايّها النّاس اتّقوا اللّه الّذى ان قلتم سمع و ان اضمرتم علم و بادروا بالموت الّذى ان هربتم ادرككم و ان اقمتم اخذكم و ان نسيتموه ذكركم يعنى و گفت (- ع- ) كه اى مردمان بپرهيزيد خداء آن چنانى را كه اگر سخنى بگوئيد مى شنود و اگر چيزى در دل گيريد ميداند و پيشى گيريد و مستعدّ گرديد بعبادت كردن بمرگ آن چنانى كه اگر فرار كنيد از او و اسباب صحّت و سلامتى از اغذيه و ادويه استعمال كنيد در مى يابد شما را و اگر بايستيد بر حال خود مى گيرد شما را و اگر فراموش كنيد شما او را و غافل از او باشيد ياد ميكند شما را بدر گذشتن عمر و نقصان حواسّ و قوى و عروض اسقام و الام

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 310)

شرح ابن ابی الحدید

199: أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ- وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ- وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ- وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ- وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ قد تقدم منا كلام كثير في ذكر الموت- و رأى الحسن البصري رجلا يجود بنفسه- فقال إن أمرا هذا آخره لجدير أن يزهد في أوله- و إن أمرا هذا أوله لجدير أن يخاف من آخره- . و من كلامه فضح الموت الدنيا- . و قال خالد بن صفوان لو قال قائل- الحسن أفصح الناس لهذه الكلمة لما كان مخطئا- و قال لرجل في جنازة- أ ترى هذا الميت لو عاد إلى الدنيا لكان يعمل عملا صالحا- قال نعم قال فإن لم يكن ذلك فكن أنت ذاك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 23)

شرح نهج البلاغه منظوم

[193] و قال عليه السّلام:

أيّها النّاس، إتّقوا اللّه الّذى إن قلتم سمع، و إن أضمرتم علم، و بادروا الموت الّذى إن هربتم منه أدرككم، و إن أقمتم أخذكم، و إن نسيتموه ذكركم

ترجمه

الا اى مردم، بترسيد از آن خدائى كه اگر بگوئيد بشنود، و اگر در درون نهان داريد بداند و پيش تازيد آن مرگى را كه اگر از آن بگريزيد شما را بيابد، و اگر بايستيد شما را بگيرد، و اگر فراموش كنيد خود را بيادتان آرد (و بدانيد كه هر درد و اندوهى كه بشما مى رسد از جانب مرگ پيكى است كه شما را آگهى مى دهد).

نظم

  • شما را مردم آتش در درون تيزببايد كرد و ز آن كس كرد پرهيز
  • كه گر لبتان بگفتن باز و گويا استبدون گوش بر آن حرف شنوا است
  • اگر رازى بدلهاتان نهان استبر او آن راز پنهانى عيان است
  • بدل ترس از خدا چون گشت باديدسوى آن مرگ بايد پيش تازيد
  • كه كس راه گريز از آن نيابددو دست پور آدم را بتابد
  • بشر گر كه نشسته يا ستادهبر او آن مرگ چنگالش گشاده
  • بهر دم آورد خود را بيادشكه تا آرد برون آه از نهادش
  • دژ روئين مدّت را شكستنبر او خواهد زهم بندش گسستن

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 221 و 222)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
Powered by TayaCMS