علامات اهل غفلت

علامات اهل غفلت

    نشانه غافل

    لُقمانُ عليه السلام‏- لابنِهِ وهو يَعِظُهُ-: يابُنَيَّ، لِكُلِّ شَي‏ءٍ علامةٌ يُعرَفُ بها ويُشهَدُ علَيها ... وللغافِلِ ثلاثُ علاماتٍ: السَّهوُ، واللَّهوُ، والنِّسيانُ.[1]

    لقمان عليه السلام‏- در اندرز به فرزندش- فرمود: پسرم! هر چيزى را نشانه‏اى است كه با آن شناخته می ‏شود و به وجود آن گواهى می ‏دهد ... و غافل را سه نشانه است: سهو و سرگرمى و فراموشى.

    توصیف غافل

    الإمامُ عليٌّ عليه السلام‏- في صفةِ الغافِلِ-: وهُو في مُهلَةٍ مِن اللَّهِ، يَهوِي مَع الغافِلينَ،ويَغدُو مَع المُذنِبينَ، بلا سَبيلٍ قاصِدٍ، ولا إمامٍ قائدٍ ... حتّى‏ إذا كَشَفَ لَهُم‏ عن جَزاءِ مَعصِيَتِهِم، واستَخرَجَهُم‏ مِن جَلابِيبِ غفلَتِهِم، استَقبَلُوا مُدبِراً، واستَدبَرُوا مُقبِلًا، فلم يَنتَفِعُوا بما أدرَكُوا مِن طَلِبَتِهِم، ولابما قَضَوا مِن وَطَرِهِم. [2]

    امام على عليه السلام‏- در توصيف غافل- فرمود: او در اين چند صباحى كه خداوند مهلتش داده است، با غافلان سرگرم است و روزخود را باگنهكاران سپرى می ‏كند، بی ‏آن كه راه راستى را بپيمايد و پيشوايى راهنما داشته باشد ... تا آن كه خداوند كيفر گناهانشان را به آنان نشان داد و از پس پرده ‏هاى غفلت بيرونشان آورْد، به آنچه بدان پشت كرده بودند (مرگ و آخرت) روى نهادند و به آنچه بدان روى آورده بودند (دنيا) پشت كردند و نه از آنچه طلبيدند و بدان رسيدند سودى بردند و نه از خواسته ‏هاى خود كه به آنها دست يافتند، بهره‏ اى يافتند.

    غفلت

    الإمامُ الحسنُ عليه السلام: إيّاكَ والغَفلَةَ والاغتِرارَ بالمُهلَةِ؛ فإنّ الغَفلَةَ تُفسِدُ الأعمالَ. [3]

    امام على عليه السلام: زنهار از غفلت و فريب مهلت [عمر] را خوردن؛ زيرا كه غفلت كارها را تباه می كند.

    فریب غفلت

    ‏الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إيّاكَ والغَفلَةَ والاغتِرارَ بالمُهلَةِ؛ فإنّ الغَفلَةَ تُفسِدُ الأعمالَ.[3]

    امام على عليه السلام: زنهار از غفلت و فريب مهلت [عمر] را خوردن؛ زيرا كه غفلت كارها را تباه می كند.

منابع:

  1. الخصال: 121/ 113.
  2. نهج البلاغة: الخطبة 153.
  3. بحار الأنوار: 78/ 115/ 10.
  4. بحار الأنوار: 78/ 115/ 10.
  5. غرر الحكم: 2717.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند. از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

خدايا! تو براى عاشقانت بهترين مونسى

و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مى دانند زمام

پر بازدیدترین ها

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS