مقدمه
خوشبختی در خانواده چیزی است که میتوان با طرز کردار و گفتار، آن را تامین کرد زیرا خوشبختی و سعادت خرید و فروش نمیشود وگرنه فقرا هرگز شیرینی زندگی را نمیچشیدند. این طور نیست که هرگاه ثروت وجود داشته باشد، خوشبختی خود به خود از راه برسد. البته اگر بقیهی عوامل خوشبختی جمع باشد ثروت چیزی بسیار خوب خواهد بود. به اصطلاح، ثروت برای خوشبختی علت تامه نیست تا خوشبختی ملزوم آن باشد. «بدون تردید، کانون گرم خانواده و صفای آن، با پول، شهرت و ... ارتباط مستقیم ندارد با محبت کردن به یکدیگر و با خودیاری میتوانند چنان صفا و ایمانی در دلها به وجود آورند که خروارها پول و ثروت جای آن را نگیرد.»( ر. ک، زمانی، مصطفی، عشق و خودکشی، پیام اسلام، قم: به نقل از زمزم معارف، ش16، ص38، سال1387.)
(البته معنای این گفتهها تشویق به فقر نیست).
وقتی رضایت از زندگی را خوشبختی بدانیم دیگر برای سعادتمند شدن به دنبال پول و ثروت نخواهیم بود. چه بسا خانوادههای فقیری که در اوج رضایت و خوشبختی به سر میبرند و با همهی ناداریهایشان احساس خوشبختی میکنند، همان گونه که گفتهاند: «سعادت و خوشبختی، ممکن است به انسان روی آورد. در خانهی محقر و کوچک هم سعادت را میتوان به دست آورد، بدون آن که شریک زندگی انسان، شخصی کاملا بیعیب و زیبا باشد.»( بایار، ویرجینیا، چگونه انسان بهتر باشیم، ترجمهی ناهید فخرایی، ص190، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران، بیتا.)
همه چیز به چگونه نگریستن برمیگردد. گاهی داشتن ثروت و مادیات باعث اختلاف و بدبختی میشود، چنان که ویلیام جیمز در این باره میگوید: «آه اگر همهی بشر همداستان شده، به این پشیز ناچیز آن قدرها اهمیت نمیدادند، چه هماهنگی لذتبخشی در دنیا حکمفرما میشد. اگر علاقه به پول و افتخارات این دنیایی از روی زمین برانداخته میشد چهقدر مردم با هم دوستانه زندگی میکردند؛ به نظر من این امر، درمان همهی دردهاست.»(ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمهی مهدی قائنی، ص106، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، بیتا.)
عوامل خوشبختی
«کسی که درصدد ساختن خانهای است، قبل از ساختن، مقدمات آن را فراهم میسازد؛ زمین می-خرد، مصالح آماده میکند و طرح میریزد تا خانهی آیندهاش کاملا مطلوب و بیعیب باشد. در زندگی نیز باید از قبل، در انتخاب اعضای خانواده و چگونه ساختن زندگی آینده بسیار دقت کرد؛ اینها از مهمترین مسائلی است که سلامت و پایداری زندگی را تامین کرده و خوشبختی را به ارمغان میآورد.
در این بخش، برخی ملاکها برای شروع زندگی خوب، آورده شده است:
1. دقت در انتخاب همسر
اولین عامل خوشبختی در خانواده، دقت در انتخاب همسر است؛ زیرا ازدواج یک امر بسیار مهم و سرنوشتساز است که کامیابی یا شکست در آن، در زندگی آینده تاثیر بهسزایی دارد. همسر خوب و موافق، زندگی را قرین آرامش و آسایش میکند و زمینه را برای پرورش استعدادهای درونی و سعادت و خوشبختی فراهم میسازد. برعکس، شکست در ازدواج موجب یاس و دلسردی میشود و استعدادهای درونی را از حرکت و تکامل باز میدارد.
با طلاق و جدایی هم نمیتوان مشکل را حل کرد زیرا امری است دشوار و دهها مشکل به همراه دارد. بنابراین بر جوانان لازم است که قبل از ازدواج کمال دقت و عاقبتاندیشی را انجام دهند و سعی کنند همسری خوب و موافق بیابند. در همین زمینه امام صادق(ع) میفرماید: «زن به منزله ی گردن بندی است که بر گردن میافکند پس مراقب باش که چه چیزی را بر گردن میافکنی؛ و برای زن نمیتوان قیمتی را تعیین کرد، چه خوب و چه بد اما ارزش زنهای نیک را با طلا و نقره نمیشود تعیین کرد زیرا آنها از طلا و نقره ارزشمندترند و اما بدان آنها ارزش خاک را هم ندارند، زیرا که خاک از آنها بهتر است».(حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج14، ص17، تهران: المکتب الاسلامیه، 1367.( ابراهیم میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم: «همسر من فوت شده. او همسر خوب و سازگاری بود. اکنون قصد دارم مجددا ازدواج کنم. فرمود: "خوب دقت کن که خودت را در کجا مینهی و چه کسی را در مالت شریک میگردانی و بر دین و اسرارت آگاه میسازی".»
( حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج14، ص12، تهران: المکتب الاسلامیه، 1367 ).
امام رضا(ع) میفرماید: «به بندهی خدا فایدهای بهتر از همسر خوب نمیرسد که وقتی او را میبیند خشنودت سازد و در غیاب او از نفس خودش و مال شوهرش حفاظت کند»( حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج14، ص22، تهران: المکتب الاسلامیه، 1367، ).
از این روایات به خوبی فهمیده میشود که یکی از عوامل خوشبختی در خانواده دقت در انتخاب همسر است زیرا انتخاب همسر مانند لباس خریدن، موقتی نیست. تو میخواهی یک عمر با او زندگی کنی و او را محرم راز خود قرار دهی، ممکن است در اثر عجله و عدم دقت کافی، ناچار شوی عمری را با ناراحتی و گرفتاری بگذرانی.
2. ایمان و دینداری
ایمان و دینداری یکی از عوامل بسیار مهم و اساس خوشبختی در خانواده به حساب میآید. در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نیز به آن تاکید شده است. قرآن کریم در همین زمینه میفرماید: «وَلا تَنکحُوا المُشرِکَات حتَّی یُومنَّ وَلامَه مُومنَه خَیرُ من مُشرِکَه وَلَو اعجَبَتکُم وَلا تُنکِحُوا المُشرِکین حتَّی یُومنوا وَلَعَبد مُومِنُ خَیرُ مِن مُشرِکٍ وَلَو أعجَبَکُم اولئکَ یَدعُونَ الی النّارِ وَاللّهُ یَدعُو الَی الجَنَّه؛( بقره، آیهی 221. )
با زنان مشرک تا زمانی که ایمان نیاوردهاند ازدواج نکنید، اگرچه به خاطر مال یا جمال و مقام (موقعیت) شما را به شگفتی آورند و زنان خود را به ازدواج مردان مشرک و بتپرست تا ایمان نیاوردهاند در نیاورید اگر چه (مال و زیبایی و موقعیت) آنان شما را به شگفتی آورند؛ زیرا آنها شما را به سوی آتش دعوت میکنند و خداوند شما را به بهشت و آمرزش دعوت مینماید».
همچنین رسول خدا(ص) میفرماید: «هرکس با زنی برای مالش ازدواج کند خدا او را به همین امر واگذار مینماید و هر کس که برای جمالش ازدواج کند به چیزی میرسد که از آن کراهت دارد و هر کسی که برای دینداری ازدواج کند خداوند هر سه را برایش جمع میکند.»
(وسائل الشیعه، ج14، ص31.)
و نیز امام صادق(ع) میفرماید: «اگر مرد با زنی برای جمال یا مال ازدواج کند به همین امر واگذار میشود ولی اگر برای دیندار بودن او ازدواج کند خدا مال و جمال را نیز نصیبش میگرداند.»
(کلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، ج5، ص333، بیروت: دار الاضواء، 1405).
البته اسلام مخالف زیبایی و ثروت نیست، اما اگر امر دایر باشد بین دیندار و زیبا و یا دیندار و ثروتمند، دیندار مقدم است زیرا زن دیندار مایهی سعادت و خوشبختی انسان است. رسول خدا(ص) میفرماید: «از سعادت و خوشبختی مرد آن است که زن صالح و پاکدامن داشته باشد.»
(کلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، ج5، ص327، بیروت: دار الاضواء، 1405.)
آن چه که از این آیه و روایت استفاده میشود، این است که انسان هوشیار هیچ گاه به آراستگی زنان نگاه نمیکند و به جمال آنان فریب نمیخورد، بلکه به ذاتیات و تدین وی می اندیشد.
3. عقل و هوش
عقل و زیرکی، یکی دیگر از عوامل خوشبختی در خانواده محسوب میشود. اداره و تداوم و پیمودن راه راست و حل مشکلات زندگی کار سادهای نیست. اگر دو همسر با هم تفاهم داشته باشند و موقعیت یکدیگر و شرایط و امکانات زندگی را خوب درک کنند میتوانند زندگی را بر پایهی صحیحی استوار سازند و به انجام وظیفه مشغول باشند و به کانون خانواده، صفا و محبت و گرمی دهند و با عقل و درایت مشکلات را حل و فصل نمایند. همسر عاقل، امکانات خانواده و شرایط و اوضاع زندگی را خوب درک میکند و با توقعات بیجا و بلندپروازی همسرش را در فشار قرار نمیدهد. اکثر اختلافات خانواده و کشمکشهای زندگی، معلول جهالت و نادانی زن و شوهر یا یکی از آنها است. زوجین هر چه عاقلتر باشند بهتر میتوانند همسرداری کنند و وسیلهی آسایش و خوشی همدیگر را فراهم سازند و از اختلافات و مشکلات بکاهند. همسر عاقل، گذشت و بردباری دارد و با بهانههای کوچک و جزیی زندگی را متلاشی نمیسازد.(امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، ص102، تهران: موسسهی انتشارات امیرکبیر، سال 1378.)
عقل و هوش زن و شوهر در فرزندان نیز تاثیر دارد. فرزندان خانوادهی خوشفهم و باهوش، غالبا زیرک میشوند و برعکس، حماقت و نادانی پدر و مادر نیز معمولا به فرزند منتقل میشود همسر باهوش و عاقل بهتر میتواند در تعلیم و تربیت فرزندانش انجام وظیفه نماید. عقل و درایت یکی از عوامل باارزش خوشبختی محسوب میشود که به هنگام گزینش همسر باید کاملا مورد توجه قرار بگیرد. در همین زمینه امام علی(ع) میفرماید: «با انسان احمق و نفهم ازدواج نکنید زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.»
(نوری الطبرسی، میرزا حسن، مستدرک الوسائل، ج14، ص193، قم: موسسهی آل البیت، 1407.)
همچنین امام صادق(ع) میفرماید: «عقل، دلیل و راهنمای مومن است.»
(کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمهی سیدجواد مصطفوی، ج1، ص30، تهران: چاپ دوم، 1377).
4. تفاهم اخلاقی
چهارمین عامل خوشبختی در خانواده تفاهم اخلاقی است چون زن و شوهر باید یک عمر با هم زندگی کنند. اگر خوشاخلاق باشند زندگی آنها شیرین و دلپذیر و گرم و باصفا خواهد بود و با تفاهم اخلاقی مشکلات زندگی را حل و فصل خواهند کرد و برعکس اگر هردو یا یکی از آنها بداخلاق باشند زندگی بر هر دو نفر سخت و دشوار خواهد شد و چیزی نمیتواند تلخی آن را شیرین سازد. اخلاق نیک یکی از بهترین عوامل خوشبختی محسوب میشود که شامل راستگویی، امانتداری، خوشاخلاقی، خوشزبانی، خیرخواهی، پاکیزگی، باادبی، گذشت، بردباری، وظیفهشناسی، نجابت، عفت، کمتوقعی، نرمخویی، رعایت اقتصاد در زندگی، شجاعت، ایثار و ... که برای هر انسان یک مزیت واقعی است.
برعکس این صفات، از نقاط نقص و ضعف انسان محسوب میشود مانند: تندخویی، خشم، دروغگویی، خیانت، لجبازی، کینهتوزی، حسادت، بدبینی، بیادبی، پررویی، بدزبانی، ترسویی، نفاق، پرتوقعی، بخل، کثیف بودن، ولخرجی و ... در همین زمینه، روایات فراوانی وارد شده است.
رسول خدا(ص) میفرماید: «اگر کسی به عنوان خواستگاری به نزد شما آمد که خلق و دینش را میپسندید، با او ازدواج کنید و اگر به این دستور عمل نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.»
(وسائل الشیعه، ج14، ص51).
و نیز در روایات دیگر میفرماید: «دخترت را به ازدواج انسان متقی و پرهیزگار درآور زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد او را اکرام و احترام میکند و اگر نسبت به او بغض داشته باشد به او ظلم نمیکند.»
(الطبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص233، تهران: سال 1376 )
«حسین بشار واسطی» میگوید: «به امام رضا(ع) نوشتم، یکی از خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است اما بداخلاق است. امام فرمود: "اگر بداخلاق است دختر به او نده."(مستدرک الوسائل، ج14، ص1-2.)
از روایات برمیآید که زن و شوهر بدون تفاهم اخلاقی نمیتوانند مشکلات زندگی را حل و فصل کنند. زندگی با همسر بداخلاق و بد رفتار و ... رنج آور است و انسان هر روز آرزوی مرگ میکند زیرا دیدن حالات و رفتار و مشاهده ی گفتارهای بد او، از تحمل هر انسان صبور و شکیبایی خارج است. بنابراین، شرط اساسی زندگی سالم، صمیمی، بانشاط و باصفا، داشتن همسری خوشاخلاق و عفیف و نیک گفتار است.