الإمامُ مُحَمَّدُ بنُ عليّ الباقر عليهما السّلام

الإمامُ مُحَمَّدُ بنُ عليّ الباقر عليهما السّلام

امام محمّد باقر عليه السّلام

الإمامُ مُحَمَّدُ بنُ عليّ الباقر عليهما السّلام

و لمزيد الاطّلاع راجع : بحار الأنوار : ٤٦ / ٢١٢ ـ ٣٦٧ «تاريخ الإمام الباقر عليه السلام ».

٢١٥ - النَّصُّ عَلى إمامَتِهِ

تصريح به امامت آن بزرگوار

١٢١٤- الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ و قد سُئلَ : مَنِ الإمامُ بَعدَكَ ؟ ـ : محمّدٌ ابْنِي ، يَبقَرُ العِلمَ بَقْرا . [1]امام زين العابدين عليه السلام ـ وقتى از ايشان پرسيده شد: امام بعد از شما كيست؟ ـ فرمود : فرزندم محمّد، كه دانش را ژرف مى شكافد.

١٢١٥- كفاية الأثر : مَرِضَ عليُّ بنُ الحسينِ عليهما السلام مَرَضَهُ الّذي تُوفّيَ فيهِ ، فجَمَعَ أولادَهُ محمّدا و الحسَنَ و عبدَ اللّه ِ و عُمرَ و زَيدا و الحسَينَ ، و أوْصى إلَى ابنِهِ محمّدٍ و كَنّاهُ الباقرَ ، و جَعلَ أمرَهُم إلَيهِ . [2]كفاية الأثر: امام على بن الحسين عليهما السلام در بستر بيمارى اى كه به وفاتش منجر شد، افتاد. پس ، فرزندان خود محمّد و حسن و عبد اللّه و عمر و زيد و حسين را جمع كرد و فرزندش محمّد را وصى قرار داد و او را باقر لقب نهاد و كار ديگر فرزندانش را به دست او سپرد.

(انظر) بحار الأنوار : ٤٦ / ٢٢٩ باب ٤ ، الكافي : ١ / ٣٠٥

باب الإشارة و النصّ على أبي جعفر عليه السلام .

٢١٦ - هُوَ يَبقَرُ العِلمَ بَقرا

او دانش را تا ژرفايش مى شكافد

١٢١٦- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ لِجابِرِ بنِ عبدِ اللّه ِ الأنصاريّ ـ : يا جابِرُ ، إنّكَ ستَبْقى حتّى تَلْقى وَلَدي محمّدَ بنَ عليِّ بنِ الحسينِ بنِ عليِّ بنِ أبي طالبٍ المعروفَ في التّوراةِ بالباقرِ ، فإذا لَقِيتَهُ فأقْرِئهُ مِنّي السّلامَ . [3]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به جابر بن عبد اللّه انصارى ـ فرمود : جابر! تو چندان زنده مى مانى كه فرزندم محمّد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب را، كه در تورات به باقر معرفى شده است، مى بينى. هرگاه ديدارش كردى سلام مرا به او برسان.

١٢١٧- عنه صلى الله عليه و آله ـ أيضا ـ : إنّكَ ستُدرِكُ رجُلاً مِنّي، اسمُه اسْمِي و شَمائلُهُ شَمائلي يَبْقَرُ العِلْمَ بَقْرا . [4]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به جابر ـ فرمود : تو مردى از [ خاندان] مرا درك خواهى كرد كه نامش نام من، و رفتار و كردارش ، رفتار و كردار من است و دانش را تا ژرفايش مى شكافد.

١٢١٨- عنه صلى الله عليه و آله : يا جابِرُ ، يُولَدُ لابني الحسينِ ابنٌ يُقالُ لهُ : عليٌّ ، إذا كانَ يومُ القيامةِ نادى مُنادٍ : لِيَقُمْ سيّدُ العابدينَ ، فيقومُ عليُّ بنُ الحسينِ . و يُولَدُ لِعليٍّ ابنٌ يُقالُ لَه : محمّدٌ . يا جابِرُ ، إنْ رأيتَهُ فأقْرِئهُ مِنّي السَّلامَ ، و اعْلَمْ أنَّ بَقاءكَ بعدَ رؤيتِهِ يَسيرٌ . [5]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : جابر! براى فرزندم حسين، پسرى به دنيا مى آيد به نام على. در روز رستاخيز آواز دهنده اى آواز مى دهد كه سرور عابدان برخيزد و على بن الحسين بر مى خيزد. براى على نيز پسرى به دنيا مى آيد به نام محمّد. اى جابر! اگر او را ديدى سلام مرا به وى برسان. بدان كه زندگى تو بعد از ديدن او زمانى كوتاه خواهد پاييد.

١٢١٩- الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنَّ الحَقَّ استَصرَخَني وَ قَد حَواهُ الباطِلُ في جَوفِهِ ، فَبَقَرتُ عَن خاصِرَتِهِ وَ اطَّلَعتُ الحَقَّ عَن حُجُبِهِ حَتَّى ظَهَرَ وَ انتَشَرَ ، بَعدَ ما خَفيَ وَ استَتَرَ . [6]امام باقر عليه السلام : حق ، كه باطل ، آن را در شكم خود گرفته بود ، از من فرياد طلبيد ، و من پهلوى باطل را شكافتم و حق را از ميان پرده هاى شكم آن درآوردم و پس از آن حق كه پوشيده و پنهان بود ، آشكار و منتشر شد.

٢١٧ - مِنْ فَضائِلِهِ عليه السلام

برخى از فضايل امام باقر عليه السلام

١٢٢٠- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : كانَ أبي عليه السلام كَثيرَ الذِّكرِ لَقَد كُنتُ أمشي مَعَهُ وَ إنَّهُ لَيَذكُرُ اللّه َ ، وَ آكُلُ مَعَهُ الطَّعامَ وَ إنَّهُ لَيَذكُرُ اللّه َ ، وَ لَقد كانَ يُحَدِّثُ القَومَ وَ ما يَشغَلُهُ ذلك عَن ذِكرِ اللّه ِ وَ كُنتُ أرى لِسانَهُ لازِقا بِحَنَكِهِ يَقولُ : لا إلِهَ إلاّ اللّه َ ، وَ كانَ يَجمَعُنا فَيَأمُرُنا بِالذِّكرِ حَتَّى تَطلُعَ الشَّمسُ وَ يَأمُرُ بِالقَراءَةِ مَن كانَ يَقرَأُ مِنّا وَ مَن كانَ لا يَقرَأُ مِنّا أمَرَهُ بِالذِّكرِ . [7]امام صادق عليه السلام : پدرم عليه السلام بسيار ذكر خدا مى گفت ، هر وقت با ايشان راه مى رفتم مى ديدم ذكر خدا مى گويد . هر وقت با ايشان غذا مى خوردم مى ديدم ذكر خدا مى گويد . با مردم مشغول صحبت كردن بود ، امّا اين كار او را از ذكر خدا باز نمى داشت . مى ديدم زبانش به كامش چسبيده است و لا إله إلاّ اللّه مى گويد . او ما را جمع مى كرد و دستور مى داد تا هنگام طلوع آفتاب ذكر بگوييم . به كسانى از ما كه قرآن بلد بوديم مى فرمود قرآن بخوانيم و به كسانى كه قرآن خواندن نمى دانستند ، دستور مى داد ذكر بگويند .

١٢٢١- عنه عليه السلام : وَ كانَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام أحسَنُ الناسِ صَوتا .[8] امام صادق عليه السلام : امام باقر عليه السلام خوش صداترين مردم بود .

١٢٢٢- الإرشاد عن سُلَيمانَ بنِ قرمٍ : كانَ أبو جَعفَرٍ مُحَمَّدُ بنُ عليٍّ عليهما السلام يُجيزُنا بِالخَمسمِائَةِ دِرهَمٍ إلى السِّتِمائَةِ إلى الألفِ دِرهَمٍ وَ كانَ لا يَمُلُّ مِن صِلَةِ الإخوانِ وَ قاصِديهِ وَ مُؤَمِّليهِ وَ راجيهِ . [9]الإرشاد ـ به نقل از سليمان بن قرم ـ : ابو جعفر محمّد بن على عليهما السلام پانصد تا ششصد هزار درهم به ما صله و پاداش مى داد ، و از صله دادن به برادران و ملاقات كنندگانش و كسانى كه به اميد و آرزوى كمكى نزد او مى آمدند ، خسته نمى شد .

پی‌نوشت‌ها

[1] . الخرائج و الجرائح : ١ / ٢٦٨ / ١٢ .

[2] . كفاية الأثر : ٢٣٩ .

[3] . بحار الأنوار : ٤٦ / ٢٢٣ / ١ .

[4] . بحار الأنوار : ٤٦ / ٢٢٥ / ٥ .

[5] . بحار الأنوار : ٤٦ / ٢٢٧ / ٩ .

[6] . ربيع الأبرار : ٢ / ٦٠٣ .

[7] . الكافي : ٢ / ٤٩٩ / ١ .

[8] . الكافي : ٢ / ٦١٦ / ١١ .

[9] . الإرشاد : ١٦٧/٢.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟

رعایت آداب مهمانی می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.
No image

نقش ابراز علاقه و معاشرت درست در اسلام

نسان علاقه دارد كه مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏ دوستداران، محبت‏خود را آشكار كنند، محبوب هم به محبان‏ علاقه‏ مند مى‏ شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏ بیشترى برخوردار مى‏سازد. ما اگر بدانیم كه خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم كه رسول‏ خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این ‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار كرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.
No image

اخلاق معاشرت اجتماعی، نمونه ای از سبک زندگی اسلامی

نمونه های بسیاری از سیره ی ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی تشویق و تحریض مؤمنان به دوستی و برادری با هم، ایجاد پیوند برادری و دوستی بین آنها، اصلاح اختلافات و رفع کدورت ها گزارش شده است.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.

پر بازدیدترین ها

No image

خانواده اصلی ترين نهاد اجتماعی در مكتب اسلام

آموزه‌های اسلام در نگرش به خانواده و کارکردهای آن به گونه‌ای طرح‌ریزی شده است که ضمن از بین بردن زمینه‌های تنش و تضاد و ایجاد پیش‌نیازهای استحکام، خانواده را در ایفای نقش سعادت‌بخشی به افراد، یاری دهد.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحکیم خانواده از دیدگاه اسلام

حکمت غایی تشکیل خانواده و هدف نهایی اسلام از این همه تاکید بر تشکیل و تحکیم و تداوم آن، گسترش ارزشهای انسانی، انتشار آرمان‌های توحیدی و سرانجام، جهانی شدن اسلام است، و بقای نسل انسان، در واقع، مقدمه برای رسیدن به این هدف بزرگ است
No image

سرپرستي خانواده(3)

اصل ریاست مرد بر خانواده پذیرفته شده است، ولی محدوده این ریاست فقط مسائل مربوط به خانواده است و مرد قیّم و صاحب اختیار تام زن نیست. صحّت انتخاب مرد به عنوان سرپرست و مدیر خانواده برتری‌های جسمانی و عقل اقتصادی مرد است كه به او قدرت انفاق می‌دهد، ولی این ریاست مطلق نیست.
No image

خانواده در قرآن

بديهى است كه آنچه بايد در اين سلسله بحث ها دنبال كنيم، نه نظر گاه سوسياليسم و كمونيسم است و نه نظرگاه سرمايه دارى، بلكه مى خواهيم ببينيم اسلام، مسأله اقتصاد را در خانواده چگونه حل كرده است آيا در اين كانونِ وحدت و صفا و صميميت و اشتراك در سرنوشت و جذب و انجذاب، مالكيت هاى فردى به طور كلى از بين مى رود، يا اين كه يكى از اعضا، در جنبه هاى اقتصادى، محور خانواده مى شود و همه اختيارات در تصرف و نقل و انتقال و داد و ستد به دست اوست، يا اين كه وضع ديگرى است.
Powered by TayaCMS