حکمت 54 نهج البلاغه : ارزش قناعت وخودكفايي

حکمت 54 نهج البلاغه : ارزش قناعت وخودكفايي

متن اصلی حکمت 54 نهج البلاغه

موضوع حکمت 54 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 54 نهج البلاغه

54 وَ قَالَ عليه السلام الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ و قد روي هذا الكلام عن النبي صلى الله عليه واله

موضوع حکمت 54 نهج البلاغه

ارزش قناعت و خود كفايى

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

54- امام عليه السّلام (در سود قناعت) فرموده است

1- قناعت دارائى است كه نابود نمى شود (زيرا قناعت و خورسند بودن بآنچه رسيده نيازمندى را دور مى سازد. سيّد رضىّ «رحمه اللّه» فرمايد:) اين فرمايش از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله (نيز) روايت شده است.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1113)

ترجمه مرحوم شهیدی

57 [و فرمود:] قناعت مالى است كه پايان نيابد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 370)

شرح ابن میثم

50- و قال عليه السّلام:

الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ

المعنى

القناعة هي ضبط قوّة النفس عن الاشتغال بما يخرج عن مقدار الكفاية و مبلغ الحاجة من المعاش و الأقوات و عدم ما يشاهد من ذلك عند الغير، و استعار لها لفظ المال بوصف عدم النفاد باعتبار دوام الغنى معها كالمال الموصوف.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 271)

ترجمه شرح ابن میثم

50- امام (ع) فرمود:

الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ

ترجمه

«قناعت ثروتى است بى پايان ».

شرح

قناعت، عبارت است از سرگرم نشدن به چيزى كه از اندازه كفايت و مقدار حاجت زندگى و خورد و خوراك بيشتر باشد، و چشم نداشتن بر آنچه ديگران دارند. كلمه مال را با صفت بى پايان از آن رو استعاره از قناعت آورده كه بى نيازى ناشى از قناعت نيز همچون ثروت زياد، بى پايان است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 458 و 459)

شرح مرحوم مغنیه

56- القناعة مال لا ينفد.

المعنى

القناعة أن ترضى بما تيسر من الحلال، و تيأس عما في أيدي الناس. و من البداهة أن من رأى الثروة فيما تيسر له من حلال- يستحيل أن تنفد ثروته، لأن المفروض ان الميسور هو الثروة بالذات، و ان غير الميسور لم ينظر اليه على الاطلاق. و كان النبي (ص) في طعامه لا يردّ موجودا و لا يتكلف مفقودا. و في شرح ابن أبي الحديد: إن رجلا قال لسقراط، و هو يأكل العشب: لو خدمت الملك ما احتجت الى هذا الحشيش. فقال له سقراط: و أنت لو أكلت الحشيش ما احتجت خدمة الملك.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 251)

شرح شیخ عباس قمی

189- القناعة مال لا ينفد. قال رجل لسقراط الحكيم و رآه يأكل العشب: لو خدمت الملك لم تحتج إلى أن تأكل الحشيش، و قال له الحكيم: و أنت لو أكلت

الحشيش لم تحتج أن تخدم الملك. و قد أخذ هذا المعنى شيخنا البهائيّ، و نظمه بالفارسيّة في كتاب «نان و حلوا» : نوجوانى از خواص پادشاه إلى آخره.

و من كلام الحكماء: قاوم الفقر بالقناعة، و قاهر الغنى بالتعفّف، و طاول عناء الحاسد بحسن الصنع، و غالب الموت بالذكر الجميل. و قال الشاعر:

أنا كالثعبان جلدي ملبسي لست محتاجا إلى ثوب الجمال

فالخمول العزّ و اليأس الغنى

و القنوع الملك هذا ما بدا لي

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 161)

شرح منهاج البراعة خویی

الرابعة و الخمسون من حكمه عليه السّلام

(54) و قال عليه السّلام: القناعة مال لا ينفد. و في شرح المعتزلي هنا، قال الرّضيّ رحمه اللَّه تعالى: و قد روي هذا الكلام عن النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله.

اللغة

(القناعة) بالفتح الرّضا بالقسم (نفد) الشي ء بالكسر نفادا إدا فني- صحاح

الاعراب

مال، خبر المبتدأ، و لا ينفد جملة فعليّة صفة له.

المعنى

(المال) متاع يصرفه الإنسان فيما يحتاج إليه من حوائجه و شهواته، و إذا قنع الانسان بما تيسّر له من الحوائج و كفّ عن الزوائد مادّة و كيفيّة و ضبط نفسه عن الاشتغال بما يخرج عن مقدار الكفاية و مبلغ الحاجة، فله مال لا ينفد.

الترجمة

قناعت ثروتى است بى پايان.

  • كنج افتادگى و گنج قناعت مالى است كه بپايان نرسد هر چه از آن صرف كنى

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص96)

شرح لاهیجی

(78) و قال عليه السّلام القناعة مال لا ينفد يعنى و گفت (- ع- ) كه قناعت كردن مالى است كه نيست شدن ندارد زيرا كه با قناعت معيشت نقصان پذير نيست

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 297)

شرح ابن ابی الحدید

55: الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ قال الرضي رحمه الله تعالى- و قد روي هذا الكلام عن النبي ص قد ذكرنا نكتا جليلة الموقع في القناعة فيما تقدم- و نذكر هاهنا زيادة على ذلك- . فمن كلام الحكماء قاوم الفقر بالقناعة- و قاهر الغنى بالتعفف و طاول عناء الحاسد بحسن الصنع- و غالب الموت بالذكر الجميل- . و كان يقال- الناس رجلان واجد لا يكتفي و طالب لا يجد- أخذه الشاعر فقال-

و ما الناس إلا واجد غير قانع بأرزاقه أو طالب غير واجد

- . قال رجل لبقراط و رآه يأكل العشب- لو خدمت الملك لم تحتج إلى أن تأكل الحشيش- فقال له و أنت إن أكلت الحشيش- لم تحتج أن تخدم الملك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 192)

شرح نهج البلاغه منظوم

[54] و قال عليه السّلام:

القناعة مال لّا ينفد.

ترجمه

قناعت ثروتى است تمام نشدنى.

نظم

  • ز روى همّت و عزم و مناعتزند هر كس كه چنگ اندر قناعت
  • نگيرد آبرويش نقص و كاهشبود از عزّ و جاه اندر فزايش
  • بچيز كم هر آن كس هست خورسندپلنگ حرص را افكنده در بند
  • ز مال ديگران چون ديده بر دوخت براى خويش نيكو گنجى اندوخت
  • قناعت بهر هر مردى مهيّا استحياتش طيّب و عيشش مهنّا است
  • به نيك و بد چو مى سازد بقسمت به نعمت يار و دور آيد ز زحمت
  • بهر چه مى رسد هر كس بسازدز ذلّت سوى عزّت رخش تازد
  • درستست اين كه بر مردم ز احسان كند احسان هر آن كس مى دهد نان
  • ولى هر كس كه آن نان را نگيردكجا منّت ز مردم مى پذيرد
  • نباشد نزد دو نانش كمر خم بود آسودگى بر وى مسلّم
  • چو از عزّ قناعت شد برون موشو يا از لانه بيرون رفت خرگوش
  • بچنگ گربه آن آمد گرفتار دچار اين شد بچنگ گرگ خونخوار
  • سگ قانع بخانه پاسبان استغذايش تا كه مشتى استخوان است
  • طمع را چون گذارد پا بمطبخ شود مطبخ بر آن طمّاع مسلخ
  • اگر بخشد تو را كس گنج قارونمنه از ملك عزّت پاى بيرون
  • برو بر كنز لا يفنى بكن روى اثر از مال لا ينفد همى جوى
  • مشو در بند همچون مرغ طامعفراز چرخ شو چون باز قانع

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص66و67)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

دعا در سيره عبادي معصومين

دعاهایی كه از پیشوایان دین و امامان معصوم رسیده ودر دست است یكی از نفائس منابع علوم ومعارف و اخلاق اسلامی به شمار می روند برای اینكه ان بزرگواران با شناختی كه از خدا و مبادی عالیه و همچنین از انسان و نیازمندی هایش داشته اند از مكنونات دل ادمی در مقام دعا تعبیر كرده و از حقایق اعتقادی اخلاقی پرده برداشته اندو با تعلیم این دعاها و تشویق ایشان به خواندن این ادعیه خواسته اند تا آنان كه لیاقت فراگیری معارف الهی را دارند بدین وسیله با حقایق آشنا شوند و به غرض غایی از خلقت كه همان عبودیّت واقعی و معرفت اوست نایل آیند
No image

مهرورزی در سيره اميرالمؤمنين

چکیده بحث: نگاهي به زندگي 63 ساله اميرالمؤمنين علي عليه السلام اين مفهوم را در پي دارد که آنچه در رفتار و گفتار حضرت حکمفرما بوده از شدت عدالت نشأت مي گرفته است و در سايه اين عدالت مهرورزي هايي نسبت به همگان مثل دشمن، دوست، مسلمان، غير مسلمان، کودک، جوان، پير، يتيم، فقير و... صورت مي گرفته است به طوري که تعجب انسانها و در زمان اخير، مستشرقين را برانگيخته است و افراد زيادي به واسطه مهرورزي هاي حضرت مسلمان شدند.
No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

تعریف و مفهوم حلم ، اهمیت وفضیلت حلم در آیینه آیات و روایات ، ویژگی های شخص حلیم ، حلم وکظم غیظ ، همراهی حلم با علم و عقل و آثار و ثمرات حلم در نتیجه بحثی مختصر از سیره ائمه معصومین علیهم السلام در این باب از جمله مباحثی است که در اندک مجالی بحث خواهد شد .
No image

حقوق شهروندی در حكومت علوی

مقاله حاضر با عنوان حرمت وکرامت انسان در حکومت امام علی(ع) عهده دار تبیین منزلت انسان در حکومت علوی است. بدین منظور ابتدا نگاهی به دیدگاه آن حضرت درباره حکومت می افکنیم.
Powered by TayaCMS