چهارصد نکته قرآنی - نکته 6: رؤیت خدا

چهارصد نکته قرآنی - نکته 6: رؤیت خدا

(4)

آن نیروی الهی که بر کوه وارد آمد، آیا نیروی عظیم اتم بود، یا قدرت امواج صوتی و یا نیروی مرموز دیگر، هر چه بود کوه را متلاشی ساخت و موسی در اثر صدای غرّش انهدام کوه (یا از این مکاشفه و جذبه ی باطنی)، بیهوش بر زمین افتاد.(5)

دیدن خداوند، تقاضای جاهلانه ی بنی اسرائیل بود که از موسی می خواستند خدا را با چشم سر به آنان بنمایاند (که در آیه 155 اعراف می خوانیم)، و آن کافران غافل از بودند که هرگز چشم توان دیدن خداوند را ندارد، «لاتدرکه الابصار»(6)، بلکه باید خدا را با چشم دل دید و

ص:17


1- 31. ذیل آیات 12 تا 14 سوره مؤمنون.

2- 32. بحار، ج 4، ص 147.

3- 33. آل عمران، 49.

4- 34. ذیل آیه 143 سوره اعراف.

5- 35. تفسیر نمونه.

6- 36. انعام، 103.

به او ایمان آورد. چنانکه حضرت علی علیه السلام فرمود: «رأته القلوب بحقایق الایمان»(1)

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی است آن بینی

امام صادق علیه السلام در مورد «انا اوّل المؤمنین» فرمودند: «انا اوّل مَن آمن و صَدّق بانّک لاتُری»،(2) من اوّلین ایمان آورندگان باشم به این که ذات الهی قابل دیدن نیست.

در جلسه ای مأمون به امام رضاعلیه السلام گفت: مگر شما نمی گویید انبیا معصومند، پس چرا موسی رؤیت الهی را از خداوند درخواست کرد؟ «أرنی أنظر الیک»(3)، آیا موسی نمی دانست که خداوند قابل دیدن نیست؟

امام علیه السلام در جواب او فرمودند: حضرت موسی علیه السلام می دانست که خداوند قابل دیدن با چشم نیست، امّا هنگامی که خدا با موسی سخن گفت و آن حضرت به مردم اعلام نمود، مردم گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه کلام الهی را بشنویم.

هفتاد نفر از بنی اسرائیل برگزیده شدند و به میعادگاه کوه طور آمدند. حضرت موسی علیه السلام سؤال آنان را از خدا درخواست نمود، در این هنگام آنان کلام الهی را از تمام جهات شنیدند، ولی گفتند ایمان نمی آوریم مگر اینکه سخن گفتن خدا را خود ببینیم، صاعقه ای از آسمان آمد و همه ی آنان هلاک شدند. حضرت موسی گفت: اگر با چنین وضعی برگردم، مردم خواهند گفت تو در ادّعایت راستگو نیستی که دیگران را به قتل رساندی. به اذن الهی دوباره همه زنده شدند، این بار گفتند: اگر تنها خودت نیز خدا را ببینی، ما به تو ایمان می آوریم. موسی گفت: «انّ اللّه لایُری بالابصار و لاکیفیّه له و انّما یعرف بآیاته و یکلّم باعلامه»، خدا را تنها با نشانه ها و آیاتش می توان درک کرد. امّا آنان لجاجت کردند، خطاب آمد موسی بپرس آنچه می پرسند و تورا به خاطر جهالت آنان مؤاخذه نمی کنم. حضرت موسی علیه السلام گفت: «ربّ ارنی انظر الیک»، خطاب آمد: «لن ترانی» هرگز، امّا نگاه کن به کوه، اگر پایدار ماند تو نیز خواهی توانست مرا ببینی.

با اشاره ی الهی کوه متلاشی و به زمینی صاف تبدیل شد وموسی پس از به هوش آمدن

ص:18


1- 37. تفسیر صافی.

2- 38. تفسیر اثنی عشری.

3- 39. اعراف، 143.

گفت: «سبحانک تبتُ الیک»، خدایا! از جهل و غفلت مردم، به شناخت ومعرفتی که داشتم بازگشتم ومن اوّلین کسی هستم که اعتراف می کنم خدا را نمی توان با چشم سر دید. مأمون با این پاسخ شرمنده شد.(1)

در واقع حضرت موسی علیه السلام با بیان جمله ی «ارنی» و پاسخ «لن ترانی» خواست به مردم بفهماند که خداوند برای من قابل رؤیت با چشم نیست، تا چه رسد به شما.

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: اگر خدا قابل رؤیت نیست، پس در مورد روایاتی که می گویند: پیامبرصلی الله علیه وآله، خدا را دید، یا در قیامت مؤمنان خدا را در بهشت می بینند، شما چه می فرمایید؟

حضرت تبسّمی کردند و فرمودند: بسیار زشت است که شخصی 70 - 80 سال در زمین خدا زندگی کند و از رزق و روزی او استفاده کند، امّا او را چنانچه باید نشناسد. پیامبر، خدا را باچشم ندیده است و اگر کسی چنین ادّعایی داشته باشد، دروغگو و کافر است، چنانکه آن حضرت فرمودند: «مَن شبّه اللّه بخلقه فقد کفر» کسی که خدا را به صفات مخلوقات تشبیه کند، کافر است. حضرت علی علیه السلام در پاسخ به این سؤال که ای برادرِ پیامبرصلی الله علیه وآله! آیا تو خدا را دیده ای؟ فرمود: «لم أعبد ربّاً لم أره و لم تره العیون بمشاهده الاعیان ولکن تراه القلوب بحقایق الایمان»،(2) خدایی را که ندیده باشم عبادت نمی کنم، امّا نه با چشم سر، که با چشم دل. در جای دیگر فرمود: «ما رأیتُ شیئاً الاّ و قد رأیتُ اللّه قبله و بعده و معه و فیه»(3) چیزی را ندیدم، مگر آنکه خداوند را قبل و بعد و همراه با آن دیدم.

آری، چشم توان دیدن او را ندارد، «لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار»(4)، امّا با چشم دل می توان خدا را دید، چنانکه قرآن می فرماید: «لقد رآه نَزلَه اُخری عند سِدره المنتهی»(5) پیامبر، در معراج، ایات عظمت الهی را دید. البتّه آنچه در تورات در مورد ماجرای حضرت موسی در کوه طور آمده، از تحریفات تورات است.(6)

ص:19


1- 40. تفاسیر نورالثقلین و فرقان.

2- 41. تفسیر فرقان، معانی الاخبار.

3- 42. تفسیر فرقان.

4- 43. انعام، 103.

5- 44. نجم، 13 - 14.

6- 45. تورات، سِفرخروج، باب 23، آیه 9.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

رذائل اخلاقي كارگزاران از منظر اميرالمونین علی علیه السلام

على عليه السلام خطر كارگزاران غافل و ناتوان را مدام گوشزد مى كردند و از اينكه حكومت مردم به دست افراد سست عنصر و ويرانگر بيفتد، نگران بودند؛ لذا بطور مداوم به كارگزاران هشدار مى دادند و ايشان را از كم كارى برحذر مى داشتند؛ ، لذا در نامه به كميل فرماندار هيت او را به خاطر ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام نكوهش مى كند
No image

سكوت و فعالیت های امير مومنان علی (علیه السلام)در حكومت خلفا

سکوت امیر مومنان به معنای عدم قیام علیه حکومت بود و نه سرباز زدن از وظایف الهی.بنا بر این حضرت در هر صحنه ای که وظیفه ای تشخیص می داد حاضر بود.
Powered by TayaCMS