امام، مظهر اسمای حسنای الهی و تجلی رحمت واسع حق است: "السلام علیک أیها الرحمه الواسعه"(1)
کسی که تربیت شده ی خدای رحمان باشد، مظهر رحمت بی کران الهی است:"ان رحمه ربکم وسعت کل شی و أنا تلک الرحمه"(2)
در وسعت سینه ی او که دریاها هم به چشم نمی آید، کران، تا به کران عشق به همه ی انسان ها موج می زند:" و اکمل ذلک بابنه رحمه للعالمین"(3)
امام، پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیر خواه است(4):"و اشفق علیهم من آبائهم و أمّهاتهم"(5)
دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی (علیه السّلام) گفته اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده اند و از مِهر و عشق او به انسان ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظرانِ خود کم تر گفته اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی خانمان ها را سامان، بی کسان را همدم، غافلان را تذکّر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.
قهر او نیز جلوه ی محبت او است، چه این که قهر او بر جماعتی اندک و ناچیز از معاندان و نژاد پرستانی خواهد بود که علی رغم رشد فکری انسان ها در آن عصر، و هدایت ها و معجزات آن حضرت و نزول مسیح (علیه السّلام) از آسمان و اقتدایش به وی، باز هم به او کفر می ورزند و حکومت عدلش را گردن نمی گذارند و در زمین فساد می کنند، کسانی مانند صهیونیست ها که دشمن انسانیّت اند و جز زبان زور، هیچ زبانی نمی فهمند، و این، یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن و مهر در چهره ی قهر.
آری، چه سخت است مولای مهربانی را که رحمت واسع حق است و در دلش، عشق به انسان ها موج می زند، به چنین اتهام هایی خواندن و "میرِ مِهر" را، "میرِ قهر" نشان دادن!
در اینجا، مروری داریم به گوشه هایی از جلوه های مهر و محبت امام رحمت آخرین ذخیره الهی، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف):
نام هر کس، عاطفی ترین، شخصی ترین و مورد علاقه ترین نشانه ی هر کس است. آن گاه که نام ما را می خوانند، چه بسیار مایه ی شادمانی و سرور ما می گردد. هر چه، خواننده ی ما، محبوب تر و زیباتر، شنیدن صدای دل ربای او و شنیدن اسم و نام خود از زبان او دل پذیرتر و سرور انگیز تر.
مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همه ی مردم و به ویژه شیعیان خود را نیک می شناسد و با نام تک تک آنان آشناست(6) نامه ی اعمال ما، هر هفته، به خدمت حضرتش عرضه می شود. او، هرگز، یاد ما را از خاطر نمی برد (ولا ناسین لذکرکم). چه شعف انگیز است که در سرزمینی غریب، یکه و تنها آن جا که راه را گم کرده ای، ناگهان، کسی با زبان آشنا، تو را بخواند و با مهربانی، تو را در آغوش نگاه اش بنشاند.
سلام، تحیت و برکت و رحمت و سلامتی است؛ نشانه ی محبت و صفا، اخلاص و یک رنگی است؛ رمز عاشق و معشوق، مرید و مراد است. سلام خدا و امام بر هر کس، مُهر تأییدی است بر کارنامه ی او.
به راستی چه لذتی دارد سلام مولا!(7)
"سلام علیک أیّها الناصر للحق، الداعی الی کلمه الصدق"(8)
چون ثلث از راه را تقریباً (برگشتم) سیّد جلیلی را دیدم که از طرف بغداد رو به من می آید. چون نزدیک شد، سلام کرد...(9)
در این موقع وارد مسجد سهله شدیم، در مسجد کسی نبود. ولی پدرم در وسط مسجد ایستاد که نماز استغاثه بخواند. شخص از طرف مقام حجت (علیه السّلام) نزد او آمد. پدرم به او سلام کرد و با او مصافحه نمود. پدرم به من گفت: این کیست؟ گفتم: آیا حضرت حجت _ علیه السّلام _ است؟ فرمود: پس کیست؟!.(10)
"فإنّا نحیط علماً بأنبائکم ولا یعزب عنّا شیء من أخبارکم": ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده و مخفی نمی ماند. "إنا غیر مهملین لمراعاتکم ولاناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الاعداء": ما، در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها، بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند. "صاحب هذا الأمر یتردد بینهم و یمشی فی أسواقهم و یطأ فرشهم..."؛
صاحب این امر، در میان آنان، راه می رود و در بازارهایشان رفت و آمد می کند، روی فرش هایشان گام برمی دارد ... .
در این مورد، دسته ای از روایات وجود دارد که صاحب مکیال المکارم آنها را متذکّر شده است.(11) جدای از آنها از دیگر ائمه (علیهم السّلام) نیز در این مورد، روایات فراوانی به ما رسیده است:
امام امیر الم ۆ منین _ علیه السّلام _ می فرماید: "إنا لنفرح لفرحکم و نحزنُ لِحُزنکم..."(12): ما، در شادمانی شما، شاد، و برای اندوه شما، اندوهگین می شویم..."
امام رضا (علیه السّلام) نیز می فرماید: "ما من احد من شیعتنا ولا یغتّم إلاّ اغتممنا لغمّه ولا یفرح إلاّ فرحنا لفرحه..."(13): هیچ یک از شیعیان ما، غم زده نمی شود، مگر این که ما نیز در غم آنان، غمگین، و از شادی آنان، شادمانیم. و هیچ یک از آنان، در مشرق و مغرب زمین، از نظر ما، دور نیستند و هر یک از شیعیان ما که بدهی از او بماند (و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهده ی ما است ... "
امام (علیه السّلام) همواره، بر دوستداران خود دعا می کند. صاحب مکیال المکارم در اثبات این مدعا، چنین می گوید: چون مقتضای شکرِ احسان، همین است. و دلیل بر آن، فرمایش مولی صاحب الزمان (علیه السّلام) در دعایی است که در مُهج الدعوات می باشد: "و کسانی که برای یاری دین تو، از من پیروی می کنند، نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده، و بر بدخواهان من و ایشان، پیروزشان گردان...."(14)
واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است و اگر م ۆ من، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا می کند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شرّ است.
حضرت مهدی (علیه السّلام) شاهد همه ی دردها و آلام انسان ها است. دل او، دل بیداری است که همراه هر تازیانه و هر قطره ی خون و هر فریاد، حضور دارد و درد و رنج مرا از من بهتر و بیش تر احساس می کند و برای من بیش از خود من می سوزد، چرا که معرفت و محبت من، محدود و غریزی است، در حالی که معرفت او، حضوری و محبت او به وسعت وجودی او باز می گردد و تجلّی رحمت واسعه ی حق است.(15)
- مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین.
- بحار الأنوار، ج53، ص11.
- حدیث لوح از جابر بن عبدالله انصاری، کافی، ج 1، ص 528 - 527؛ بحار الأنوار، ج 36، ص 195؛ الغیبه، شیخ طوسی، ص 146 - 143.
- تحف العقول، ص 324.
- روزگار رهایی، ج 1، ص 129 (به نقل از الزام الناصب، ص 10.
- ر.ک: آیه 105 از سوره ی توبه و روایت ذیل آن.
- تفسیر نمونه، ج27، ص186.
- بحارالانوار، ج53، ص175 _ 176.
- مفاتیح الجنان در زیارت کاظمین.
- توجهات ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به علما و مراجع تقلید، عبدالرحمن باقر زاده بابلی، ص84.
- ترجمه ی مکیال المکارم، ج1، ص341 _ 342.
- مکیال المکارم، ج2، ص94 و 53.
- همان، ج1، 454.
- مهج الدعوات، ص302.
- بحارالانوار، ج53، ص11.