مساوات در تقسیم بیت المال

مساوات در تقسیم بیت المال

عبدالله بن زمعه بن اسود، از شیعیان و یاران حضرت علی (علیه السلام) بود، گرچه پدر و عمویش در جنگ بدر جزء سپاه شرک بودند و کشته شدند و جدش «اسود» از کسانی بود که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم)را استهزاء می کرد، ولی خودش در خط علی (علیه السلام) حرکت می کرد، و از پیروان آن حضرت بود.[1]
او، در موردی بیشتر از حق خود از بیت المال درخواست کرده و خیال می کرد به خاطر نزدیک بودنش به علی (علیه السلام) آن حضرت او را بر دیگران مقدم می دارد، ولی امام در پاسخ درخواست او فرمود:
«انّ هذا المال لیس لی ولا لک، و انّما هی فیئّ للمسلمین، و جلب اسیافهم فان شرکتهم فی حربهم، کان لک مثل حظّهم و الاّ فجناه ایدیهم لا تکون لغیر افواههم؛ این ثروت، نه از آن من است و نه از آن تو، بلکه از غنائم جنگی است که مسلمانان با شمشیرهایشان آن را به دست آورده اند. اگر تو همراه آنها بوده ای، همانند آنها سهم داری، و گرنه دستچین آنها برای غیر دهان آنها نخواهد بود».[2]
در اینجا به تناسب موضوع فوق به داستان ذیل توجه کنید:
عاصم بن کلیب از پدرش نقل می کند که گفت: در محضر علی (علیه السلام) بودم که مقداری پول و چیزهای دیگر به عنوان بیت المال از ناحیه ای در ایران آورده بودند، حضرت برخاست و تصمیم تقسیم آن را گرفت، مردم برای دریافت سهمیه خود هجوم می آوردند حضرت برای حفظ انضباط، دستور فرمود: طنابی به عنوان حائل، اطراف اموال کشیدند و جمعیت در آن طرف طناب قرار گرفتند و خود علی (علیه السلام) داخل طناب شد و دستور فرمود: رؤسای هفت قبیله (که در آن روز در کوفه سکونت داشتند) حاضر شدند. حضرت سهمیه هر یک از قبائل را به نماینده آنها داد، تا نمایندگان آن اموال را به طور مساوی بین اعضاء قبیله خود تقسیم نمایند در آخر کار، یک قرص نان از داخل ظرف های خالی شده به دست آمد، علی (علیه السلام) فرمود: «همان نان را هفت قسمت کنید و برای هر قبیله ای از قبائل هفتگانه، یک قسمت آن را بگذارید» سپس فرمود:
هذا جنای و خیاره فیه اذ کل جان یده الی فیه یعنی: «این دستچین من است و بهترینش در میانش می باشد، زیرا هر چیننده، دستش به دهان خودش باز می گردد».[3]
و طبق روایت دیگر، امام علی (علیه السلام) اموال مسلمین را پس از آن که تقسیم می کرد، محل آن را جارو کرده و آب پاشی می نمود سپس خطاب به پول های زرد و سفید می فرمود:
«یا صفراء غرّی غیری، یا بیضاء غرّی غیری؛ ای دینارهای زرد و درهم های سفید، غیر مرا فریب بدهید» سپس شعر فوق را می خواند و منظورش این بود که:
هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت   دانه نَکِشت ابله و دخل انتظار کرد
نابرده رنج، گنج میسر نمی شود        مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
[1]. مصادر نهج البلاغه، ج3، ص177.
[2]. نگاه کنید به خطبه 232 نهج البلاغه از ابو اسحاق همدانی نقل شده: روزی دو زن نزد علی (علیه السلام) آمدند یکی از آنان عرب بود و دیگری کنیز آزاد شده. امام چند درهم و مقداری غذا به طور مساوی به هر کدام داد، زن عرب اعتراض کرد و گفت: من عرب هستم و این زن عجم است چرا به من بیشتر ندادی؟ امام (علیه السلام) فرمود: «سوگند به خدا من در تقسیم بیت المال فرزندان اسماعیل را بر فرزندان اسحاق، نیز برتر نمی بینم». (بحار، ج41، ص137).
[3]. بحارالانوار، ج41، ص136 ـ شعر فوق از «عَمرو» خواهرزاده «جذیمه ابرش» است، که وی با دوستانش گیاهی از زمین می چیدند، دوستانش سبزی های بهتر را می خوردند، ولی «عمرو» سبزی های خوب را در میان آستینش می گذاشت و در آخر کار، آن چه را در آستینش قرار داده بود برای دایی خود آورد و گفت: «هذا جنای وخیاره فیه اذ کل جان یده الی فیه» یعنی: این دستچین من است که سبزی های نیکش نیز همراهش می باشد، ولی دوستان من، سبزی های خود را به دهانشان گذاردند و خوردند».
امام علی (علیه السلام) به این شعر، متمثل شد و آن را کنایه از این مطلب گرفت که دست رنج هر کس مال خودش است و به همان اندازه که حق دارد به او می رسد (سفینه البحار، ج1، ص191). علامه مجلسی می گوید: «امام علی (علیه السلام) دنیای (مادی) را طلاق داده بود، وقتی از همه بلاد اسلامی ـ جز شام ـ اموال (بیت المال) فراوان و بسیار می آمد، آنها را بین افراد خود تقسیم می کرد و سپس این شعر را می خواند: هذا جنای و خیاره فیه... (بحار، ج41، ص148).
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

معنی ایمان

معنی ایمان

یقین نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3. پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان. عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح 4. حلم استوار و ثابت. جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان...
No image

ویژگیهای برادر و دوست علی (ع)

فعلیکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فیها، فان لم تستطیعوها فاعلموا انّ اخذ القلیل خیرٌ من ترک الکثیر: بر شما باد به داشتن این گونه اخلاق نیک و در داشتن این ویژگی ها از همدیگر سبقت بگیرید و اگر قدرت اجرای همه آنها را ندارید، بدانید که انجام اندکی از آنها بهتر از ترک بسیار است
یا دین یا غیرت؟!

یا دین یا غیرت؟!

تنها عدی بن حاتم، پاسخ مثبت به علی (علیه السلام) داد با هزار نفر از قبیله «طیّ» اظهار آمادگی کرد. امام به او فرمود به که لشکرگاه نخیله بروند تا فرمان حرکت صادر شود، که نامه دوم مالک رسید، علی (علیه السلام) خشنود شد و نامه را برای مردم کوفه خواند و از درگاه خدا سپاسگزاری نمود.
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
 وظیفه انسان در آشوب ها

وظیفه انسان در آشوب ها

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
Powered by TayaCMS