سخنران استاد فرحزاد

قال الله تبارک و تعالی:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »[1]. «وقال مولنا علی بن الحسین علیهماالسلام : «الْخَيْرُ كُلُّهُ صِيَانَةُ الْإِنْسَانِ نَفْسَهُ»[2].

  • باغبان گرپنج روزی صحبت گل بایـدشدر فراق خـار هـجران، صـبر بلبل بایدش
  • ای دل اندر بند زلـفـش از پریشـانی مـنال مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
  • تکیه برتقوا ودانش درطریقت کافریست راه رو گر صـد هـنر دارد تــوکـل بایدش
  • رند عالم سوز رابا مصلحت بینی چـه کار کار ملک اسـت آن که تدبـیر و تامـل بایدش

برکات ذکر صلوات

آثار و برکات ذکر صلوات خیلی زیاد هست. یکی از آثار این ذکر خوشنودی خدای متعال است. رضایت خدای متعال بالاترین نعمت ها است. یعنی بالاترین درجه ای که یک آدم می تواند برایش برسد. انسان به جایی برسد که دیگر با خدا یکی بشود. «ارجعنی الی ربک راضیة مرضیة» راضیه یعنی شما از خدا راضی هستید. مرضیه یعنی خدا از شما راضی باشد. افراد عوامی هستند که با قلبشان مشیت خدا را قبول کرده اند، گلایه و شکایت نداشته اند در نتیجه به این مقام نائل شده اند. در هر صورت بالاترین مقام این است که که خدا از ما راضی باشد. و ذکر صلوات این رضایت خدا را به همراه دارد. «صَلَوَاتُكُمْ عَلَيَّ جَوَازُ دُعَائِكُمْ وَ مَرْضَاةٌ لِرَبِّكُمْ وَ زَكَاةٌ لِأَعْمَالِكُم»[3] باعث خشنودی خدا می شود. «صَلاةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضًى»[4] زیاد صلوات فرستادن، باعث خشنودی خدا و خشنودی محمد و ال محمد می شود.

خودسازی، پله اول برای هدایت دیگران

به آن عالم گفتند: چرا منبر نمی روی؟ گفت: دوتا آیه قرآن، مانع شده که من صحبت کنم. آیه اول: خدای متعال می فرماید: «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُون»[5] دیگران را امر به خوبی می کنید ولی خودتا را فراموش می کنید؟ آخرتت را به خاطر زن و بچه ات ایثار نکن. قرآن می گوید: در مسائل آخرتی اول خودت. اول خودت نماز بخوان، بعد به دیگران بگو. اول خودت از آتش بیرون بیا، بعدا به دیگران بگو. مرحوم آیت الله دولابی می فرمود: که بعضی ها هفتاد سال آشپزی می کنند، اما خودش یک بار هم نمی خورند.

تاجری به یک روحانی برخورد کرد. به این روحانی گفت: بیا بریم منزل گفت: چه کار داری؟ گفت راستش حاج آقا پسر جوان من نماز نمی خواند. من خیلی دوست دارم پسرم نماز خوان بشود. شما بیا برایش بگو نماز خوان بشود. این بنده خدا روحانی گفت: خوب شما پدری، مهربانی، یک عمری سرپرستش هستی. حرف پدر بیشتر اثر دارد. گفت: حاج آقا تا من برایش می گویم: چرا نماز نمی خوانی؟ زود به من می گوید: تو خودت چرا نمی خوانی؟ خیلی جالب بابا بی نماز بود، ولی دوست داشته بچه نماز خوان بشود. مثل این که من سیگار دم دهنم بگذارم، به بچه بگویم: یک وقت سیگار نکشی .

کاش یک دوربین مخفی باشد که از ما در سر کارمان، در خانه ، بیرون از منزل، فیلم برداری کند. تا ما بعد ببینیم. بعضی ها بیرون از اخلاق و معنویات دم می زنند، اما داخل خانه می بینی که شمر ذی الجوشن است. اگر باطن بعضی هایمان ظاهر بشود، چه قدر عذاب می کشیم. آیه قرآن هست «الَّتي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ»[6] قرآن می گوید: آتش از خودما بیرون می زند. آتش گیره جهنم خود انسان ها هستند.

زشتی دروغ و گناه کبیره بودنش در روایات

یکی از آقایان نقل می کرد: مرحوم آقای محقق که از طرف مرحوم آیت الله بروجردی به هامبرگ آلمان رفته بود. ایشان جریانی را نقل می کردند. یک تارجری بچه اش برای تحصیلات به آلمان آمده بود. به من گفت: حاج آقا برای بچه ما یک خانه ای اجاره کن. ما هم برایش یک اتاقی در یک آپارتمانی پیدا کردیم. چند وقت گذشت. صاحب خانه به من زنگ زد، گفت: حاج آقا زود این مستاجرت را بگو خانه را تخلیه کند. کاری انجام داده است که برای ما عار است. گفتم: چه کار کرده است؟ گفت: بعدا برایت می گویم. بعدا برایش گفتیم: چه کار کرده بود؟ گفت: در زدند پسر من رفته درخانه، دوست این مستاجر بود. بعد گفته که فلانی را می خواهم. آمده به مستاجر گفته: رفیقت دم در است. با شما کار دارد. گفته: برو برایش بگو نیست. گفت: در خانه ما در اقوام ما در نسل ما دروغ اصلا نبوده است. این مستاجر ایرانی بچه ام را دروغ گو می کند. روایت داریم اگر کسی دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته به او لعنت می کنند. بوی گندی ازش با آسمان بلند می شود. مثل آب خوردن دروغ می گوییم. دروغ از زنا هم بدتر است. از امام صادق سلام الله علیه پرسیدن، آقا ممکن هست که مومن شهوت برایش غالب بشود؟ فحشایی بکند؟ فرمودن ممکن است. پرسیدن ممکن هست که مومن یک وقت دستش خطا کند، مالی را مثلا بردارد؟ فرمود: ممکن است. پرسیدند آقا مومن ممکن هست که دروغ بگوید؟ فرمود: نه این یکی ممکن نیست. یعنی دروغ از دزدی سرگردنه بدتراست. روزه دارد، دروغ می گوید. بابا دروغ و غیبت و گناه ثواب روزه ات را از بین می برود. چه قدر ما روایت داریم که روزه فقط پرهیز ار خوردن و آشامیدن نیست. چه بسیارن افرادی که تشنگی می کشند، گرسنگی می کشند، ولی بهره آنها از روزه همین تشنگی و گرسنگی است. «خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ»[7]. من یکی اگر خوب بشوم، خیلی خوب می شود. مشکل بزرگ ما این است که همیشه به دیگران می گوییم: بکن نکن.

عارف دل سوخته حاج محمد الطافی

حاج محمد الطافی پدر شهید است الآن هم زنده است. در همدان زندگی میکند شغلش هم لحاف دوزی است. بنده رفتم همدان در مغازه لحاف دوزی از ایشان استفاده ها کردم. پخته ای هست. حرف های پخته می زند. بار اول که خدمت ایشان رفتم، گفتم: آقا احوالتان چطور هست؟ فرمود: الحمد لله خیلی خوبم. خیلی سر حالم. فقط من یک مشکل دارم، اگه می توانی این مشکل من را حل کن. گفتم: مشکل شما چیست؟ گفت: مشکل من این هست خدا این قدر به ما عنایت کرده، من نمی دانم چه طور از شرمندگیش در بیایم. شما یک راه حلی پیدا کن، که من با این خدا چه کار کنم. خدا همین طور نعمت هایش را به طرف من سرازیر کرده است. ایشان فرمود: یک موقعی شب من بلند شده بودم سحر تو سجده بودم. می گفتم: خدا شرمنده ام، شرمنده ام، شرمنده ام و گریه می کردم. یک ندای به گوشم رسید، فرمود: بخشنده ام، بخشنده ام، بخشنده ام. می گفت: هر چی می گفتم: شرمنده ام. می گفت: بخشنده ام.

آقای سازگار می گفت: آقای الطافی را به تهران آورده بودند. چون ماهی یک بار جلسه دارد. دکترها، استادهای دانشگاه، اهل علم، می روند استفاده می کنند. می گفت: من هم تو جلسه آقا رفته بودم. ماشین پژو206 گرفته بودم. ماشین را پارک کردم، تو جلسه رفتم. اما دل تو دلم نبود، همش تو دلم می گفتم خط رو ماشین نندازنند. همین طور که تو فکر این که به ماشین خط نیفته بودم، آقای الطافی گفت: بابا جان، خط به دلت نیفتد به ماشینت به جهنم بیفتد. «الدُّنْيَا دَارُ مَنْ لَا دَارَ لَهُ وَ لَهَا يَجْمَعُ مَنْ لَا عَقْلَ لَهُ »[8]. دنیا خانه کسی است که خانه ندارد. جمع می کند، کسی که عقل ندارد.

ذکر مصیبت عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها

امروز برویم در خانه حضرت زینب کبری سلام الله علیها که خیلی گردن ما حق دارد. به قول بزرگی همان حقی که آقا امام حسین سلام الله علیه گردن دوستان و شیعیان و مکتب ما دارد، همان حق را هم زینب کبری سلام الله علیها دارد. چون زحمات امام حسین سلام الله علیه به وسیله این بانو به کمال رسید.

  • ترویج دین کر چه به خون حسین شد تکمیل آن به نطق دلربای زینب است.

وقتی حضرت زینب متولد شد، قنداقه اش را به دست مبارک پیامبر سلام الله علیه و آله دادند، حضرت گریه کرد. گفتند: آقا چرا گریه می کنید؟ فرمودند: چون این خانم در مصائب برادرش حسین سلام الله علیه شریک است. فرمود: مثل حضرت خدیجه سلام الله علیها جده اش می ماند. فرمود: اگر کسی برای این خانم گریه کند، مثل این است که برای امام حسن سلام الله علیه و امام حسین سلام الله علیه گریه کرده است. خیلی عجیب است. چه قدر منزلت و مقام دارد. بی خود نیست که امام زمان سلام الله علیه برای این عمه اش گریه می کند و حزن و اندوه دارد. مصائب حضرت زینب سلام الله علیها خیلی سنگین است. حضرت زینب سلام الله علیها پنچاه و خورده ای سال در همه داغ ها و مصیبت ها و فشارهای که به اهل بیت رسیده بود، شریک بود. می گویند: وقتی خانم به مدینه برگشتند، عبد الله بن جعفر شوهرش به استقبال آمد، می گویند: همسرش حضرت زینب سلام الله علیها را نشناخت. حق داری عبد الله نشناخته باشی. شاید قد این خانم خمیده باشد. شاید موهای سرش سفید شده است. زینبی که طاقت نداشت آفتاب بر بدن حسینش بتابد. زینبی که طاقت نداشت ناله حسین سلام الله علیه را بشنود. وقتی آمد کنار قتلگاه و بدن قطعه قطعه بی سر برادرش را دید، آنچنان ناله زد، حتی دشمن گریه کردند. حتی مرکب ها هم اشک می رویختند. صدا زد «وامحمّداه صلّى عليك مليك السماء، هذا حسينٌ بالعراء! مرمَّلٌ بالدماء! مقطّع الأعظاء! واثكلاه! وبناتك سبايا!»[9] ای جد بزرگوار برخیز ببین، این بدن قطعه قطعه بدن حسین سلام الله علیه توست. دارن دخترانت را به اسیری می برند. یک نگاهی از روی تعجب، صدا بزند ای کشته آیا تو برادر زینبی؟ آیا فرزند مادرم فاطمه هستی؟ «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»[10].


[1] . المائدة : 105

[2] . بحارالأنوار/مجلسی/75/136/ باب 21- وصايا علي بن الحسين ع و مواعظه وحکمه...ص:128

[3] . جامع الأخبار/تاج الدین شعیری/60/الفصل الثامن و العشرون في الصلاة على النبي ص ...ص:60

[4] . مفاتيح الجنان/شیخ عباس قمی/1/156/هفتم صلوات مرويه از حضرت امام زين العابدين...ص:156

[5] . البقرة : 44

[6] . الهمزة : 7

[7] . الحج : 11

[8] . الكافي/شیخ کلینی/2/129/باب ذم الدنيا و الزهد فيها ..... ص :128

[9] . مع الركب الحسينى (ج 5)/محمدجعفرطبسی/68/الأجساد الطاهرة ..... ص : 67

[10] . الكافي/شیخ کلینی/1/230/باب ما أعطي الأئمة ع من اسم الله الاعظم...ص:230