قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت
پس از عثمان، مردم مسلمان اجتماع كردند و با علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه و رهبر مسلمین، بیعت نمودند، و آن حضرت به خاطر برپائی حق و عدل و نابودی باطل و ظلم، زمام امور رهبری را بدست گرفت.
چندان نگذشته بود كه گروهی دنیاپرست كه رد بیعت خود با علی (علیه السلام) نیز هدفشان دنیا و امور مادی بود، وقتی دیدند، با برپائی حكومت علی (علیه السلام) به هدف نامشروع خود نمی رسند، بیعت خود را شكستند، و در هر فرصتی نغمه مخالفت با علی (علیه السلام) سر دادند، مانند: طلحه، زبیر، عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص، محمد بن مسلمه و... .
پر واضح است كه علی (علیه السلام) بیعت آنها را بر این اساس كه حامی دین و عدالت باشند پذیرفته بود، ولی آنها هدف مادی داشتند، و هدفشان با هدف علی (علیه السلام) متفاوت بود، بنابر این پیوند آنها با علی (علیه السلام) در كانال دیگری بود، و طبیعی است كه چنین پیوندی، ناپایدار است، از این رو خواه ناخواه بزودی آنها از علی (علیه السلام) جدا می شدند و با مرام او مخالفت می كردند.
امام علی (علیه السلام) آنها را مورد سرزنش و خطاب قرار داد و فرمود: «لم تكن بیعتكم ایای فلته، ولیس امری و امركم واحدا انی اریدكم لله و انتم تریدوننی لانفسكم» «بیعت شما با من، بدون مطالعه و ناگهانی نبود، و اكنون هدف من و شما یكسان نیست، من شما را برای خدا و در خط خدا، می خواهم، ولی شما مرا برای اهداف(شوم) خود می خواهید».
بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد».[1]
امام علی (علیه السلام) در این ماجرا، كه بیعت شكنان و گمراهان را مورد خطاب قرار داده، به چند مطلب اشاره می كند:
1. شما با من از روی مطالعه و فرصت بیعت كردید، و مانند بیعت دیگران زور و شتابزدگی در كار نبود، بنابر این چرا به این زودی بیعت شكنی می كنید؟
2. هدف من خدا و اجرای فرمان اوست ، و شما راه دیگری می پیمائید.
3. بیائید و از مركب غرور پیاده شوید، و عاقلانه بیندیشید تا با هم و با كمك هم، به اصلاح جامعه بپردازیم و نابسامانی ها را سامان بخشیم.
4. این را بدانید كه قطعاً من به داد مظلوم می رسم، حق مظلوم را پایمال نمی كنم.
5. آن كس كه ظلم می كند (و می خواهد بیش از دیگران و شایستگی خویش از بیت المال و شئون دیگر حكومت، بهره مند شود) گلویش را می گیرم و او را به سوی آب زلال عدالت و حق می كشانم، گرچه او با كراهت به این راه آید.
به این ترتیب قاطعیت علی (علیه السلام) را در راه دفاع از حق، و سركوبی ظلم و ظالم، در این سخنان جاودانه مشاهده می كنیم.
[1] . نگاه كنید به خطبه 136 نهج البلاغه.
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
اسباب و آثار ايمان

اسباب و آثار ايمان

Powered by TayaCMS