خداوند قدیم و ازلی است

خداوند قدیم و ازلی است

1- معاني الأخبار ابْنُ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ مَيْمُونٍ الْبَانِ‌ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ جَلَّ وَ عَزَّ هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ فَقَالَ الْأَوَّلُ لَا عَنْ أَوَّلٍ قَبْلَهُ وَ لَا عَنْ بَدْءٍ سَبَقَهُ وَ آخِرٌ لَا عَنْ نِهَايَةٍ كَمَا يُعْقَلُ مِنْ صِفَاتِ الْمَخْلُوقِينَ وَ لَكِنْ قَدِيمٌ أَوَّلٌ آخِرٌ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ بِلَا بَدْءٍ وَ لَا نِهَايَةٍ لَا يَقَعُ عَلَيْهِ الْحُدُوثُ وَ لَا يُحَوَّلُ مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ خَالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ. [1]

امام صادق علیه السلام در جواب سؤال از معناى «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ»[2] فرمود: اول يعنى آغازى كه پيش از او آغازى نبوده و نخستى بر او پيشى نجسته و آخرى است نه همراه نهايتی، چنانچه از اين كلمه در وصف مخلوق فهم شود. ولى قديم است و اول است و آخر، هميشه بوده و هميشه خواهد بود، او را نه آغازى است و نه انجامى، حدوث بر او واقع نشود و از حالى به حالى نگردد، آفريننده هر چيزى است.

2- الإحتجاج‌ سَأَلَ نَافِعُ بْنُ الْأَزْرَقِ أَبَا جَعْفَرٍ ع قَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَتَى كَانَ فَقَالَ لَهُ وَيْلَكَ أَخْبِرْنِي أَنْتَ مَتَى لَمْ يَكُنْ حَتَّى أُخْبِرَكَ مَتَى كَانَ‌ سُبْحَانَ مَنْ‌ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ فَرْداً صَمَداً لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً. [3]

نافع بن ازرق از امام باقر علیه السلام سؤال نمود و گفت: مرا از خدا خبر ده كه در چه زمان بود؟ فرمود: واى بر تو! مرا خبر ده كه در چه زمان نبود تا من تو را خبر دهم كه در چه زمان بود؟! پاك و منزه است كسى كه هميشه بوده و خواهد بود در حالتى كه تنها و بی نیاز است و زن و فرزندى نگرفته است.

3- التوحيد أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ حَارِثٍ‌ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: أَخْرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع حُقّاً فَأَخْرَجَ مِنْهُ وَرَقَةً فَإِذَا فِيهَا سُبْحَانَ الْوَاحِدِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ‌  الْقَدِيمُ الْمُبْدِئُ الَّذِي لَا بَدْءَ لَهُ الدَّائِمُ الَّذِي لَا نَفَادَ لَهُ الْحَيُّ الَّذِي لَا يَمُوتُ الْخَالِقُ مَا يُرَى وَ مَا لَا يُرَى الْعَالِمُ كُلَّ شَيْ‌ءٍ بِغَيْرِ تَعْلِيمٍ ذَلِكَ اللَّهُ الَّذِي لَا شَرِيكَ لَهُ. [4]

ابو بصير گفت: ابو عبدالله (امام صادق علیه السلام) جعبه‌ای را آورد و از آن جعبه پارچه‌ای كاغذى را بيرون آورد پس ديديم كه در آن نوشته بود: پاك و منزه است خدای يگانه‌ای که غير از او خدایی نيست. قديمی كه چيزها را آغاز كرده و او را آغازى نيست و دائمی كه او را نيستى نباشد و زنده‌ای كه نمي ميرد و آفريننده آنچه ديده مى‌شود و آنچه ديده نمي شود و آن کس که هر چيزى را بدون آموختن مي داند اين است خدایی كه او را شريكى نيست.

4- التوحيد ابْنُ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: كَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِلَى رَجُلٍ بِخَطِّهِ وَ قَرَأْتُهُ فِي دُعَاءٍ كَتَبَ بِهِ أَنْ يَقُولَ يَا ذَا الَّذِي كَانَ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ ثُمَّ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ ثُمَّ يَبْقَى وَ يَفْنَى كُلُّ شَيْ‌ءٍ وَ يَا ذَا الَّذِي لَيْسَ فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ لَا فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلَى وَ لَا فَوْقَهُنَّ وَ لَا بَيْنَهُنَّ وَ لَا تَحْتَهُنَّ إِلَهٌ يُعْبَدُ غَيْرُهُ. [5]

على بن مهزيار گوید: امام جواد علیه السلام به خط خويش به مردى دعایی نوشته بود كه بخواند و من آن را دیدم؛ دعا چنین بود: اى كسى كه پيش از هر چيز بود، سپس هر چيزى را آفريد، سپس باقی می ماند و هر چيزى نابود مى‌شود. و اى کسی که نه در آسمانهاى بالا و نه در زمينهاى پست و نه در بالای آنها و نه در ميان آنها و نه در زير آنها خدایی جز او نیست كه پرستيده شود.

5- التوحيد ابْنُ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَأْسُ الْجَالُوتِ لِلْيَهُودِ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّ عَلِيّاً مِنْ أَجْدَلِ النَّاسِ وَ أَعْلَمِهِمْ اذْهَبُوا بِنَا إِلَيْهِ لَعَلِّي أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ أُخَطِّئْهُ فِيهَا فَأَتَاهُ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ قَالَ سَلْ عَمَّا شِئْتَ قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَتَى كَانَ رَبُّنَا قَالَ يَا يَهُودِيُّ إِنَّمَا يُقَالُ مَتَى كَانَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ فَكَانَ هُوَ كَائِنٌ بِلَا كَيْنُونَةِ كَائِنٍ كَانَ بِلَا كَيْفٍ‌ يَا يَهُودِيُّ كَيْفَ يَكُونُ لَهُ قَبْلٌ وَ هُوَ قَبْلَ الْقَبْلِ بِلَا غَايَةٍ وَ لَا مُنْتَهَى غَايَةٍ وَ لَا غَايَةٍ إِلَيْهَا غَايَةٌ انْقَطَعَتِ الْغَايَاتُ عَنْهُ فَهُوَ غَايَةُ كُلِّ غَايَةٍ فَقَالَ أَشْهَدُ أَنَّ دِينَكَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مَا خَالَفَهُ بَاطِلٌ. [6]

امام صادق علیه السلام فرمود: رأس الجالوت به يهود گفت: مسلمانان گمان كنند على بیشتر از همه مردم اهل بحث و داناتر است، مرا نزدش ببريد، شايد از او چيزى بپرسم و خطايش را اثبات كنم. خدمت حضرت آمد و عرض كرد: اى امير مؤمنان مي خواهم از شما مسأله‌اى بپرسم. فرمود: هر چه خواهى بپرس گفت: اى امير مؤمنان پروردگار ما از كِى بوده؟ فرمود: اى يهودى «از كى بوده» را به كسى گويند كه زمانى نبوده سپس بود شده است، ولى خدا موجود است بدون بودنِ پديد آمده‌اى؛ بوده است بدون هيچ كيفيتى. آرى اى يهودى چگونه براى او قبلى باشد، در حالی كه او قبل از قبل است، بدون پايان، و پايانش نهايت ندارد، پايان به او نرسد، پايانها نزد او منقطع شوند، اوست پايان هر پايان. يهودى گفت: گواهى دهم كه دين تو حق است و آنچه مخالف آن است باطل‌.



[1] . بحار 3/284/2

[2] . حدید / 3

[3] . بحار 3/284/3

[4] . بحار 3/285/4

[5] . بحار 3/285/5

[6] . بحار 3/286/7

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
No image

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان خصلت های نیک زنان

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان خصلت های نیک زنان در رابطه با موضوع اجتماعی در این قسمت قرار دارد.
No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان اقامه عزا بر امام حسین(علیه السلام )

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان اقامه عزا بر امام حسین(علیه السلام ) در رابطه با موضوع دهه محرم در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS