قیمت اهل بیت (ع )

قیمت اهل بیت (ع )
 

یا لطیف

سخنرانی حجةالاسلام انجوی نژاد

موضوع : قیمت اهل بیت (ع )

 

 

درجه محبت مردم نسبت به اهل بيت (ع) بستگي تام و تمام به ميزان معرفت مردم نسبت به اين ذوات مقدسه دارد.لذا محب هر چه بيشتر در پي كسب معرفت محبوب خويش باشد ، ميزان محبت نيز به اندازه رشد معرفت افزايش خواهد يافت.

 

يعني در جهان انساني را پيدا نخواهيم كرد كه بدون معرفت ، محب اهل بيت (ع) شده باشد و حتي اگر چنين هم باشد و در پي كسب معرفت نباشد ، اين حب كم كم شدت خود را از دست خواهد داد.

 

سوال :  آيا ممكن انسانهاي عادي ، قدر و قيمت واقعي اهل بيت (ع) را بشناسند ؟

در پاسخ به اين سوال بايد به اين روايت اشاره كرد كه اهل بيت (ع) را فقط اهل بيت (ع) مي شناسند ، يعني علي (ع) را فقط زهرا (س) مي تواند بشناسد و بلعكس.

 

سوال : حال كه چنين است ، پس تكليف مردم عادي در كسب معرفت اهل بيت (ع) و افزودن حب خويش نسبت به ايشان چيست ؟

وظيفه مردم عادي ، تا زير خط معصوم ، كسب معرفت به اندازه ظرفيت و لياقت شخص مي باشد. يعني در برخورد با اهل بيت (ع) حتما بايد معرفت ، حتي معرفت نسبي را كسب كرد.

 

سوال : آيا مردم عادي قابليت و لياقت نزديك شدن به اهل بيت (ع) را دارند ؟

آنچه از روايات و نحوه برخورد اهل بيت (ع) و پيامبر (ص) برداشت مي شود اينست كه نه تنها مردم مي توانند به اين بزرگان نزديك شوند ، بلكه از جمله نكاتي كه همه اهل بيت (ع) و همينطور پيامبر (ص) از مردم زمان خويش انتظار داشته اند، نزديك شدن مردم به ايشان است. تا جايي كه مي فرمايند : « نزديكي شما مردم باعث افتخار براي ما است.»

 

برخورد اين ذوات مقدسه با بديها و كج خلقيهاي اطرافيان آنچنان ظريف و زيبا بود كه تعجب همه اطرافيان بر انگيخته مي شد.

 

نكته ديگري كه از زندگي اهل بيت (ع) و پيامبر (ص) بر ميآيد اينست كه الگو بودن اين حضرات آنچنان در دسترس و ملموس است كه همه مردم احساس مي كنند مي توانند به ايشان نزديك شوند.

 

از جمله نكاتي كه پيامبر عظيم الشان اسلام (ص) بر آن تاكيد مي نمودند ، نزديك شدن مردم به ايشان بوده است ، مضمون بعضي از روايات آن حضرت چنين است :« من نيز مثل شما غذا ميخورم – حتي كمتر از شما – مثل شما مي خوابم – حتي كمتر- از دينا استفاده مي كنم ، هر چند كمتر از شما ، آنقدر كه دنيا براي شما حساب باز كرده است ، براي منٍ پيامبر حساب باز نكرده است ، درست است كه در آسمان شناخته شده هستم ، اما جايگاه شما در زمين از من بالاتر است.»

 

بعضي مي پندارند ادب اينست كه به اهل بيت (ع) نزديك نشوند ، و به زيارت ايشان نروند ، حال آنكه ادب از اينكه انسان به زيارت پدر خويش برود منع كه نميكند هيچ ، بلكه چون پدر، انسان را دوست دارد و با رفتن و زيارت ايشان ، پدر خوشحال مي گردد ، بر انسان است كه به زيارت ايشان برود. اين نكته در مورد اهل بيت (ع) نيز صادق است ، يعني ايشان از رفتن و زيارت كردن ونزديك شدن مردم خوشحال مي گردند.

 

لذا توصيه شده است كه با حرص و طمع و با پررويي به سمت اهل بيت (ع) رفته و حتي دعواها و ناراحتيها و دلتنگيهاي خود را هم براي ايشان بگذاريد.

 

نحوه عمل امام در برابر فرومايگان و بي معرفتها :

امام آنقدر يك انسان فرومايه و بي معرفت كه قدر خود را نميداند تحويل گرفته و ارزش و مقام برايش قائل مي شود تا او قدر و مقام انساني خود را كسب كرده و به معرفت در خور شان انسان برسد.

 

در ديد اسلام ، انسان في نفسه شريف است و ارزشمند ، لذا امام قدر اين ارزش را شناخته و سعي در شناساندن اين ارزش به انسان بي معرفت دارد.

 

نكته ديگر در برخورد اهل بيت (ع) با انسان بر ميگردد به اينكه انسان مالك دنيا باشد يا مملوك ، خداوند همه دنيا را براي اين خلق كرده است كه انسان مالك آن باشد ، نه مملوك و تحت سلطه آن ، لذا اگر اهل بيت (ع) ، انساني را ببينند كه تحت بندگي دنيا است سعي در آزاد نمودن آن شخص و بازگرداندن او به اصل ذات خويش خواهد داشت.

 

اهل بيت (ع) آمده اند كه ما را بالا ببرند ، درست است كه در مقابل عظمت و شان ايشان ، ما انسانها واقعا شاني نداريم ، اما ديدگاه اهل بيت (ع) و اسلام به انسان ، نگاه به يك موجود بدون شان و بي ارزش نيست ، و نكته جالب اينست كه اهل بيت (ع) ، كساني كه تازه بر آنها وارد شده اند را بيشتر تحويل مي گيرند.

 

اگر در پي كسب معرفت اهل بيت (ع) باشيم ، زيارت جامعه معرفينامه بسيار معتبر و دقيقي است از آن ذوات مقدسه ، همان كساني كه امام محمد شافعي در لحظات آخر عمرگفت : :« در حال مرگ هستم و نفهميدم كه علي خداست يا خدا علي » قطعا شخصي با اين درجه علمي ، آن هم در اواخر عمر قصد مشرك شدن و گذاشتن امام علي (ع) در كنار خداوند نيست ، بلكه او ميخواهد با اين جمله عظمت و مجد اهل بيت (ع) را به همه جهانيان گوشزد كند.

 

انتظار اهل بيت (ع) از انسانها و انتظار انسانها از اهل بيت (ع)

جاي اين سوال بسيار خاليست كه آيا به همان اندازه كه از اهل بيت (ع) انتظار داريم و دوست داريم كه نيازهاي ما را برآورده كنند ، آيا ما نيز در پي برطرف كردن نيازهاي ايشان هستيم ؟

 

آيا مي دانيم كه هر امامي نسبت به امتش دست طلب و نياز دراز كرده است و تقاضاي كمك مي كند ؟

اين جمله را هر روز بايد از خود بپرسيم : « ما براي امام چه كرده ايم ؟ »

اما ما براي اهل بيت (ع) چه مي توانيم بكنيم ؟

 

رفتاره به سيره اهل بيت (ع) ، داشتن دغدغه هاي فكري ذهني شبيه ايشان ، خوراك و پوشاك شبيه ايشان و در كل همه زندگي بايد جلوه اي از اطاعت از اهل بيت (ع) داشته باشد.

 

بايد سعي در رفع دغدغه اي از دغدغه هاي اهل بيت (ع) كنيم ، دغدغه ها را درك كرده و در راه حل اين دغدغه ها بكوشيم.

لذا بايد در ارتباط با اهل بيت (ع) گوهر شناس بود و براي حرف اهل بيت (ع) و رفتار اهل بيت (ع) حداقل به اندازه گوهري گرانقدر ارزش قائل باشيم.

 

افتخار شيعه به اتصال به منبع عظمت اهل بيت (ع) بوده و هست ، حتي گناهكاران شيعيان نيز از اتصال به اين بزرگان احساس خرسندي و شادي مي كنند.

اما گاهي اين اتصال قطع مي شود ، دليل قطع شدن اتصال با ايشان هم در نداشتن معرفت و نشناختن قدر اهل بيت (ع) مي باشد.

 

توصيه اي كه به همگان مي كنم اينست كه اگر ميخواهيد اهل بيت (ع) را بفروشيد و اين اتصال را قطع كنيد ، آنها را به چيز با ارزشي بفروشيد وگرنه مال دنيا و چند روز رياست و برتري جوييهاي بچه گانه ، ارزش قطع كردن رابطه انسان با امام را ندارند.

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS