چهارصد نکته قرآنی - نکته 4: فلسفه عبادت خداوند

چهارصد نکته قرآنی - نکته 4: فلسفه عبادت خداوند

(6)

سؤال: چرا باید خدا را عبادت کنیم؟

پاسخ: در چند جای قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:

* چون خداوند خالق و مربّی شماست. «اعبدوا ربّکم الّذی خلقکم»(7)

* چون تأمین کننده رزق و روزی و امنیت شماست. «فلیعبدوا ربّ هذا البیت الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف»(8)

ص:15


1- 19. ذیل آیات 1 و 2 سوره ملک.

2- 20. ذاریات، 56.

3- 21. ملک، 2.

4- 22. هود، 61.

5- 23. هود، 119.

6- 24. ذیل آیه 21 سوره بقره.

7- 25. مشرکان خالقیّت را پذیرفته ولی ربوبیّت را انکار می نمودند، خداوند در این آیه دو کلمه «ربّکم» و«خلقکم» را در کنار هم آورده تا دلالت بدین نکته کند که خالق شما، پروردگار شماست.

8- 26. قریش، 3-4.

* چون معبودی جز او نیست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنی»(1)

عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده. او نیازی به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین کافر شوند او بی نیاز است: «ان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعاً فانّ اللَّه لغنی...»(2) چنانکه اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثری ندارد.

با اینکه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّی ماست، ولی بازهم در برابر این ادای تکلیف، پاداش می دهد و این نهایت لطف اوست.

آنچه انسان را وادار به عبادت می کند اموری است، از جمله:

1. توجّه به نعمت های او که خالق و رازق و مربّی ماست.

2. توجّه به فقر و نیاز خود.

3. توجّه به آثار و برکات عبادت.

4. توجّه به آثار سوء ترک عبادت.

5. توجّه به اینکه همه هستی، مطیع او ودر حال تسبیح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستی باشیم.

6. توجّه به اینکه عشق وپرستش، در روح ماست وبه چه کسی برتر از او عشق بورزیم.

سؤال: در قرآن آمده است: «واعبد ربّک حتّی یاتیک الیقین»(3) یعنی عبادت کن تا به یقین برسی. پس آیا اگر کسی به یقین رسید، نمازش را ترک کند؟!

پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالای درخت برسد، معنایش این نیست که هرگاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط می کنی. کسی که از عبادت جدا شد، مثل کسی است که از آسمان سقوط کند؛ «فکانّما خرّ من السماء»(4) به علاوه کسانی که به یقین رسیده اند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظه ای از عبادت دست برنداشتند. بنابراین مراد آیه،بیان آثار عبادت است نه تعیین محدوده ی عبادت.

ص:16


1- 27. طه، 14.

2- 28. ابراهیم، 8.

3- 29. حجر، 99.

4- 30. حج، 31.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
Powered by TayaCMS